«تاملی بر لزوم احیای فضاها و میدانهای شهری کازرون و دیگر شهرهای متوسط و کوچک ایران»
*منبع:
فصلنامه جامعهنگاری مردممدار – سال نخست – شماره 1 – زمستان 1397 ص 37 - 44
فاصله عاطفی و ارتباطی
روزافزون میان انسانها در جوامع شهری و تشدید آن به واسطه گسترش هرچه بیشتر
فضاهای مجازی و دنیای دیجیتال و الکترونیک در میان نسلهای امروزی بشر که حتی در
کوچکترین نهاد اجتماعی انسان، یعنی خانواده نیز منجر به ایجاد شکاف و فاصلههای
عمیق در برقراری ارتباط چهرهبهچهره و نیز حضوری و کلامی با یکدیگر شده، لزوم
بازگشت به سنتهای قبل در استفاده از فضاهای شهری برای ملاقاتهای رودررو در
شهرهای متوسط و کوچکی همچون کازرون(تفاوتی میان سایر شهرهای متوسط و کوچک در تعمیم
این دیدگاه وجود ندارد)[1] که تا 5 یا 6 دهه قبل، فضاهایی پررونق و پراستفاده در
جریان عادی و روزمره زندگی بودهاند را گوشزد مینماید.
به گفته "یانگِل"
در طول تاریخ فضاهای شهر در سطوح مختلف برای شهرنشینان به مثابه محل ملاقات عمل
کرده است. مردم یکدیگر را ملاقات میکردند و شهر محل ملاقات بوده است.(سجادزاده و
محمدی، 1394) فضاهایی که از نظر اجتماعی فعال بوده و امکان ارتباطات چهرهبهچهره
انسانی، گفتوشنود، گپ زدن، حس دیدن و دیده شدن را فراهم میکرده است.(همان)
در قرن هجده، میدانهای شهر
محل ملاقات اهالی شهر است و افراد در این مکانها گردهم میآیند و با هم گفتگو میکنند.(ممتاز،1391:
36) و این کارکردها در شهرهای متوسط و کوچک تا چند دههی قبل کمابیش ادامه داشت؛
اما ریشه این شکاف و آغاز روند فاصله میان حوزههای خصوصی و عمومی از قرن 19 آغاز
گردید. در قرن هجده، حوزه خصوصی یعنی خانواده، مکان ارضای نیازهای طبیعی محسوب میشد
و حوزه عمومی یعنی فرهنگ و محیط شهری، جایی بود که در آن انسان به ارضای نیازهای
اجتماعی خود میپرداخت. مفهوم عامه همانطور که "سیرایت میلز" هم از آن
استفاده میکند به معنی محیط اجتماعی است که افراد میتوانند در آن با یکدیگر بحث
و گفتگو داشته باشند و روابط چهرهبهچهره، بخش مهمی از کنشهای شهری است. در قرن
هجدهم پدیدهای به نام "عامه" وجود دارد. عامه جایی است که افراد در آن
فعالاند، نظرات و اندیشه خود را بیان میکنند و از یکدیگر تاثیر میپذیرند. میدانهای
شهر محل ملاقات و گفتگوی شهروندان بودند و معیارهای برقرار کردن ارتباط هم مشخص
است.(همان)
اما با گسترش شهرها و رشد
جمعیت، هم موقعیت فضایی و هم موقعیت اجتماعی شهرها بهکل دگرگون میشود. تا این
زمان حوزه خصوصی یعنی خانواده مکمل حوزه فرهنگی یعنی محیط شهری یا عامه بود، اما
از قرن 19 به بعد، شکافی آشکار بین این دو محیط پدید آمد. در این دوره ابتدا
کودکان و سپس زنان از محیط عمومی جدا میشوند تا از خطرات شهری دور نگاه داشته
شوند.(همان:37) با این وجود همانگونه که گفته شد، این شروع و آغازی بر این فرایند
بود که حتی تا اواخر قرن بیستم، شرایط به مراتب برای ساکنان شهرهای کوچک در
استفاده و حضور در این مکانها بهتر از امروز بود که عمق این شکافها بسیار زیاد
شد و به نوعی بیگانگی میان افراد با یکدیگر و افراد با هویت و فرهنگ خود بدل گشته
است.
اما در تعریف فضاهای شهری میتوان
گفت که آنها مکانهایی هستند که این امکان را برای افراد ساکن در شهر فراهم میکنند
که در یک فضای آرام و ایمن، به گفتگو و تعامل با یکدیگر بپردازند و با یکدیگر در
کنش متقابل باشند؛ چراکه تعاملات متقابل رودررو، شالوده اصلی همه اشکال کنشهای
متقابل اجتماعی است. بنابراین به طور کلی انواع مختلف کنشهای متقابل اجتماعی را
میتوان به دو دسته ارتباطات کلامی و غیر کلامی یا زبان بدن تقسیم نمود.(گیدنز،1390:
120) کنش در مکان خاصی رخ میدهد و مدتزمان مشخصی دارد. بنابراین واجد نوعی
همسویی زمان – مکان است. فضاهای بازِ شهری، نقش مهم در تامین نیازهای اجتماعی
افراد، تعامل با یکدیگر و توسعه روابط فردی و اجتماعی دارند(سجادزاده و محمدی،
1394) و امکان برقراری این تعاملات را به شهروندان میدهند. به گفته پاکزاد در
کتاب "راهنماي طراحي فضاهاي شهري در ايران" در حقیقت، فضاهای شهری بخشی از
فضاهای باز و عمومی شهرها هستند که زندگی جمعی در آنها در جریان است؛ همهی مردم
اجازه دسترسی به این فضاها را دارند و تعامل و تقابل اجتماعی از مهمترین مشخصههای
آن است.(پاکزاد: 1383) ایجاد آرامش، سرگرمی، فراهم آوردن ارتباط، زمینه معاشرت و
امکان تردد از دیگر عملکردهای فضاهای عمومی شهر است.(وحدت و سجادزاده، 1395: 27)
از دیدگاه نوربرگ شولتز معمار اندیشمند نروژی، بناها و فضاهای عمومی به عنوان یک "دیدارکده"
عمومی به تجلی ارزشهای مشترک شهروندان میپردازند و مکانی برای وقوع فعالیتهای
مورد رضایت عموم فراهم میکنند.(پورمحمدی و کوشانه، 1392: 38)
مراد از عمومی بودن این
فضاها، حضور افراد از اقشار و سنین مختلف، و جریان داشتن فعالیتهای متنوع اجتماعی
و خدماتی در آنهاست. بنابراین فضای عمومی شهری، فضای باز قابل حضور برای گروههای
مختلف اجتماعی است که پویایی و کارایی آن نیازمند تعاملات اجتماعی و برخوردهای
متنوع است.(وحدت و سجادزاده: 27) فضای باز شهری میدان و خیابان به عنوان مهمترین
و موثرترین مکانهای برقراری تعامل اجتماعی شهروندان با یکدیگر به شمار میآیند که
سابقه کهن در شهر و شهرسازی ایران داشته است. خیابان شهری تجلیگاه حیات مدنی شهر
و محل وقوع رویدادها و وقایع و فعالیتهای اجتماعی شهروندان در زندگی و حیات شهری
است.(سجادزاده و محمدی، 1394)
شهر کازرون حداقل از دو – سه
قرن گذشته دارای فضاهای مهم و شناخته شدهای بوده که یا مانند «میدان خیرات»، هم
محل تجمع و دیدار و گفتگوی افراد و داد و ستد و برپایی بازارها و بازارچهها و هم
مکانی برای تجمع افراد و اجرای مراسم و آئینهای مذهبی همانند عزاداری دههی محرم
و تعزیهخوانی بودهاند؛ و یا مانند «میدان تاریخی شیخ»، امامزاده محمد بینالتلین(نوربخش)
و یا محوطه «قدمگاه خضر نبی»، صرفا کارکردهای آئینی و مذهبی داشتهاند. همچنین
میدانها و فضاهای دیگری نیز وجود داشتهاند که مانند میدان «حوض گنجآباد»، میدان
موسوم به «آسنیا»(طایفهی آقا حسن) و یا میدان بازارچه «سیدجمالالدین» محل تجمع و
دیدارهای مردم و تعاملات اهل محل بوده است.
تجمع زنان در محوطه «مقام
خضر نبی»[2] در بعدازظهر شنبه هرهفته که اگرچه کمرنگتر از گذشته، اما همچنان
ادامه دارد؛ و یا مراسم تعزیه و روضهخوانی در میدان شیخ که اکنون دیگر منسوخ شده،
از نمودهای استفاده و کارکردهای این فضاهای شهری در تعامل و دیدارها و گفتگوهای
میان ساکنان شهر کازرون میباشد. آنچه مسلم است، از کارکردها و اهمیت چنین حضوری
نمیتوان به راحتی گذشت و ظرفیتهای این فضاهای بعضا تاریخی را نادیده گرفت.
امروزه قطعا باید برای تعامل
مردم و حفظ کارکردهای فرهنگی و اجتماعی که به نحوی احیاءکننده هویت شهرها و مردم و
اقوام مختلف نیز میباشد، به بازآفرینی این فضاهای شهری که به فراخور تاریخ و
فرهنگ هر منطقه و قومیتی، در شهرهای دیگر نیز میتوان آنها را یافت، اقدام شود.
خصوصا اینکه چنین فضاهای شهری تاریخی، خود در گذر زمان هویتهای تاریخی کسب کردهاند
و امروزه میتوانند این هویت را به افرادی که در آنها حضور مییابند منتقل نمایند.
مکان عنصر اصلی هویت است. در واقع همین هویت مکانی است که معنا و خاطره مکان را
دربر دارد و احراز هویت است که شهر را خاطرهدار و معنادار و مکانها را دارای حس
مکان و روح میکند.(سجادزاده، محمدی، 1394)
مشخص نمودن مکان، حفظ
نهادها، بیان خاطرات جمعی در ضمن کنشهای متقابل، میتواند باعث حفظ معنی مکان
شود. اما برای جلوگیری از تاکید بیش از حد بر هویت محلی، باید با هویتهای محلی
دیگر نیز ارتباط برقرار شود و با فرهنگهای دیگر نیز رابطه با معنی وجود داشته
باشد.(ممتاز،1391 :67) نکته قابل تامل در احیاء فضاهای شهری ضمن بازتولید
کارکردهای سنتی و تاریخی آنها همچون مراسم آئینی و تعزیهخوانی مثلا در میدان شیخ،
ایجاد نشاط و جذابیت برای نسل امروزی جهت ترغیب برای حضور در این فضاها است.
فضاهای عمومی شهری، مکانهای ملموسی هستند که فعالانه بر زندگی ما اثر میگذارند.
این فضاها از ویژگیهایی مانند سرزندگی، تحرک، تحول مداوم، پیوستگی و گسستگی
برخورداند؛ مهمتر اینکه همه گروههای اجتماعی میتوانند در این فضاها حضور یابند.(وحدت
و سجادزاده:27)
باتوجه به تعاریف ارائه شده
در رابطه با فعالیت و سرزندگی، یک فضای شهری سرزنده عبارت است از یک فضای شهری که
در آن حضور تعداد قابل توجهی از افراد و تنوع آنها(به لحاظ سن و جنس) در گستره
زمانی وسیعی از روز که فعالیتشان عمدتا به شکل انتخابی یا اجتماعی بروز مییابد به
چشم میخورد. (خستو و سعیدی، 1389 : 66) بنابراین برای رسیدن به این تعریف و اینکه
بتوان افراد متنوع و شمار قابل توجهی را در این فضاهای شهری جذب کرد، نیاز به
بسترسازیهای گوناگون در این فضاهاست. وجود مکانهایی برای خرید، جاهایی برای
نشستن، خوردن غذا و یا کافیشاپ و محلهایی برای مطالعه و برنامههای فرهنگی مانند
اجرای تئاترهای خیابانی کوتاه، موسیقی زنده و امکان پیادهروی و قدم زدن همراه با
حس آرامش و امنیت و عدم امکان تردد خودروها در این محلها و در عین حال دسترسی
سریع و راحت به فضاهای شهری و… پارامترهایی هستند که این محیطهای شهری را جذابتر
میکنند.
جمعبندی:
امروزه از یکسو به علتهای
مختلف به محیطهای خارج از خانه و خیابان به عنوان یک فضا برای گذراندن اوقات
فراغت توجه نمیشود و حتی حضور در این فضاها به مدت زمان زیاد مذموم و نابههنجار تلقی
میگردد، به شکلی که حتی جوانها و خصوصا زنان و دختران و کودکان از این کار منع
میشوند؛ و از سوی دیگر حضور مستمر در فضاهای بسته از قبیل محیط کار یا آموزشی و
خانه به دلیل وجود وسائل الکترونیکی سرگرم کننده و گسترش روزافزون فضای مجازی،
انسانها خصوصا نسل جوان و میانسال را به شدت از یکدیگر چه به لحاظ ارتباط فیزیکی
و کنشهای رودررو و کلامی و حسی، و چه به لحاظ روحی و عاطفی دور و بیگانه ساخته
است.
برهمین اساس با توجه به
سابقه تاریخی شهرهای کوچک و متوسطی چون کازرون که در آنها فضاهای شهری و میادین
زمانی محل تعاملات و مراودات و کنشهای متقابل مردم و دیدارهای رودررو و دادوستد و
ارتباط کلامی بوده اند، با احیای این فضاها و باز آفرینی کارکردهای فرهنگی، هویتی،
تاریخی، و اجتماعی آنها، میتوان جوانان نسلهای جدید را از حصار فردیت و
انزواطلبی و فضاهای مجازی، به تعاملات پویا و سرزنده و کنشهای متقابل در فضاهای
شهری کشاند.
همانطور که بسیاری از محققین
شهری بیان کردهاند، فضاهای عمومی از عناصر مهم یک شهر هستند که نقاط جذاب و بینظیر
آن را تعریف میکنند. عدهای معتقدند که در سکونتگاههای شهری قبل از مدرنیسم،
فضاهای عمومی مانند میادین شهری و بازارها، به عنوان عرصهای جهت ارتباطات اجتماعی
بودهاند.(پورمحمدی و کوشانه: 39) بنابراین فضای شهری بستر شکلگیری و تقویت
ارتباطات اجتماعی در جهت برقراری حس امنیت و اعتماد در فضای عمومی است و از طرفی
دیگر مکانی مهم برای شکلگیری مراسم آئینی است که کمک شایانی به برقراری روابط
اجتماعی و زندگی جمعی میکند. حضور مثبت افراد در این فضاها، حس تعلق و روحیه
تعاون را افزایش میدهد؛ انسان در فضای شهری به دنبال مکانی جهت آسودن، آزادسازی
فشارهای روحی – روانی و تعاملات اجتماعی است.(قلمبر و تقیزاده، 1393 : 16)
پینوشت:
[1]. تاکید بر شهرهای کوچک و متوسط از این رو میباشد که در کلان
شهرهایی مانند تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، مشهد و… علیرغم پیچیدگی ساختار و
الگوهای نوین شهری و برخورداری از شهریت بیشتر، اما به دلیل برخی الگوبرداریها از
شهرهای مدرن اروپایی، فضاهای عمومی مدرن و پارکها و کافیشاپها و سالنهای سینما
و تئاتر و نمایشگاههای مختلف و فضاهای باز و عمومی و نیز جشنوارههای متعدد ولو
محدود، به مراتب بیشتر از شهرهای متوسط و کوچک در آنها به چشم میخورد و مردم ساکن
این شهرها اگرچه شاید به دلایل اقتصادی و یا غرق شدن در جریان شهری شدن و مشکلات
اجتماعی فرصتی برای استفاده از این فضاها نداشته باشند، اما به هرحال نسبت به مردم
شهرهایی چون کازرون برخوردارترند.
[2]. این مکان در قرنهای گذشته و تا دو صده اول پس از اسلام محل
عبادت زردتشتیان بوده و نیز گورستان موسوم به مقام که اکنون تسطیح گردیده و با
عبور خیابان به دو بخش تقسیم شده که در قسمت شمالی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی
شهرستان کازرون احداث و قسمت جنوبی محوطه باز و دیوارکشی شده ای است که توسط اداره
اوقاف کازرون ساماندهی شده و اکنون مقبره تعدادی از شهدای گمنام جنگ هشت ساله در
آنجا قرار دارد. در این محوطه درخت کُنار(صدر) قرار داشته که در باور مردم کازرون،
به کُنار حضرت عباس معروف بود و بعدازظهر روزهای شنبه، این درخت بهانه تجمع زنان
برای روشن کردن شمع و نذورات در پای آن و گپ و گفتهای زنانه بوده است که علیرغم
از بین رفتن آن درخت، اما این سنت تجمع زنان همچنان ادامه دارد.
منابع:
- اشرف، احمد. (1352)، ویژگیهای
تاریخی شهرنشینی در ایران دوره اسلامی، نامه علوم اجتماعی، شماره 4
- بهروزی، محمدجواد. (1389)،
کازرون شهرسبز، شیراز: دانشنامه فارس
- پورمحمدی، رضا ؛ کوشانه،
روشن. (1392)، ارزیابی و تحلیل فضاهای عمومی شهری با استفاده از مدل تاپسیس
(مطالعه موردی: شهر تبریز)، نشریه مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، شماره 17
- پاكزاد، جهانشاه (1383).راهنماي
طراحي فضاهاي شهري در ايران. تهران: وزارت مسکن و شهرسازی، معاونت شهرسازی و معماری،
دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری.
- خستو، مریم ؛ سعیدی
رضوانی، نوید. (1389)، عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای شهری، خلق یک فضای شهری
سرزنده با تاکید بر مفهوم «مرکز خرید پیاده»، نشریه هویت شهر، شماره 6
- رهنمایی، محمدتقی. (1388)،
دولت و شهرنشینی در ایران (مبانی و اصول کلی نظریه توسعه و شهرنشینی ایران)،
نشریه جغرافیا و برنامهریزی منطقهای، پیششماره پائیز و زمستان 88
- زیاری، کرامتاله. (1384)،
شهرنشینی و برنامهریزی شهری در کازرون، تهران: گنج هنر
- سجادزاده، حسن ؛ محمدی،
فائزه. (1394)، نقش کیفیت محیطی در ارتقای تعاملات اجتماعی خیابانهای شهری (نمونه
موردی: خیابان امام خمینی آمل)
- فاضلی، نعمتاله. (1392)،
فرهنگ و شهر (چرخش فرهنگی در گفتمانهای شهری)، تهران: انتشارات تیسا
- فرخی، مریم. (1389)، نقش
محورهای پیاده در توسعه پایدار شهرها، کتابچه مجموعه مقالات منتخب اولین همایش
توسعهی شهری پایدار در ایران
- فیالکوف، یانکل. (1383)،
جامعهشناسی شهر، ترجمه: عبدالحسین نیکگهر، تهران: انتشارات آگه
- قلمبردزفولی، مریم ؛ نقیزاده،
محمد. (1393)، طراحی فضای شهری به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی (مطالعه موردی:
بلوار بین محلهای)، نشریه هویت شهر، شماره 17
- گیدنز، آنتونی. (1390)،
گزیده جامعهشناسی، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی
- ممتاز، فریده. (1391)،
جامعهشناسی شهر، تهران: شرکت سهامی انتشار
- موقر، حمیدرضا ؛ پورجعفر،
محمدرضا ؛ رنجبر، احسان ؛ نصری، سیدرضا. (1396)، شناسایی عوامل و نیروهای موثر در
شکلگیری، محتوا و ماهیت میدانچههای محلی در بافت تاریخی شهر نائین، نشریه معماری
و شهرسازی آرمان شهر، شماره 21
- وحدت، سلمان ؛ سجادزاده،
حسن. (1395)، بررسی و ارزیابی نقش هنر شهری در افزایش میزان حضورپذیری فضاهای
عمومی با تاکید بر گرافیک شهری (نمونه موردی: پارک مردم همدان)، دوفصلنامه علمی –
ترویجی پژوهش هنر، شماره 11