گاراژها، تيم و تيمچهها
گاراژهاي رهايي(عدالت) ، صميمي (حاتمي)، موحد
در خصوص مبحث گاراژهاي قديم، در شماره هاي قبل از گاراژهاي ممسني و جره و بالاده و جواديه نكاتي هر چند ناقص مرقوم داشتيم و همانند مباحث بازار در شماره هاي مسلسل يكساله ي گذشته، توقع داشتيم و داريم كه با ارايه نظرات و پيشنهادات و ارسال عكس و اطلاعات درباره ي گذشته شهرمان، در تصحيح و تكميل اين سلسله مطالب ما را ياري كنيد. باري، در اين شماره به گاراژهاي رهايي و صميمي و حاتمي و موحد مي پردازيم . سزاوار است از كليه ي همشهريان كهن سال خوش فكر و خوش ذوق و فرهنگ دوست كه با بيان خاطرات و نقل رويداد گذشته، ما را ياري كردند كمال تشكر و قدرداني داشته باشيم.
گاراژ رهايي (عدالت)
ضلع غربي ابتداي خيابان حضرتي و ضلع شمالي خيابان امام خميني ( ره) در همين حوالي زماني ( اوايل قرن 13 ) محوطه ي وسيعي به نام كاروان سرا ( به لهجه ي كازروني كاروم سرا) متعلق به حاج محمود مظفريان و به همين نام وجود داشت ( مجوعه اي كه اكنون به واحدهاي مسكوني و تجاري و خيابان تبديل شده است) كه چارواداران در آنجا جهت تخليه يا بارگيري و يا استراحت بين راهي، اتراق مي كردند. قبلاً هم توضيح داده ايم كه چارواداران همان كاروان دارهايي بودند كه توسط اسب و استر و شتر و الاغ با كجاوه و گاري به حمل و نقل بار و مسافر بين شهرها اشتغال داشتند و با ظهور ماشين، كاميون دار و راننده شدند . در حدود سال 1310 ه - ش مرحوم كربلاني جواد رهائي، اين مكان را به گاراژ تبديل مي كند و هم زمان دو گاراژ ديگر در بوشهر و شيراز تاسيس مي كند كه همگي به نام خودش، يعني گاراژ رهايي نام گذاري و مشهور مي گردد. گاراژ ايشان در شيراز ابتدا در خيابان سعدي و سپس در فلكه فرودگاه قديم (ميدان بسيج ) احداث مي گردد . نقل شده كه سربازان انگليسي در زمان جنگ جهاني دوم در اين گاراژ اتراق مي كردند. مرحوم رهايي از معتمدين كوي چاه آبي بود و به جهت نفوذي كه داشت او را ارباب رهائي مي خواندند . نقل شده در زمان پهلوي اول كه مراسم روضه خواني قدغن شده بود ايشان براي مخالفت، در چهار راه زند شيراز روضه خواني بر پا مي كرد ! . مرحوم رهائي خودش چندين كاميون باربري داشت و اشخاصي همچون صفر رهايي، زال حسين ( اهل بوشهر ) ، كربلايي محمد كوه پيما( معروف به بحريني ) ، سيد جواد ( اهل بوشهر ) ، كربلايي محمد علي ( اهل كمارج) ، امير زكي پور، رانندگي آنها را به عهده داشتند . كاميون هاي آن زمان متناسب با نام شركت ها و كشور هاي اروپايي و آمريكايي سازنده ي آنها عبارت بودند از : ماك جنگي، دوج، اينترناش 7 تن و 3 تن، كاپ 7، جِمس، شورلت، گرام 5 تن، و...... . برخي از ماشين دارهاي ديگري كه در گاراژ رهايي رفت و آمد م ي كردند عبارت بودند از : حاج محمود روزي طلب ، مشهدي جواد حاتمي، مشهدي محمدحاتمي، محمد هاشم چابك، علي اكبر كرمي ، عباس عدالت، فريبرز سيمي، فضل ا. . ديور، عبداله برازجاني، علي ( ابول) قاسمي، محمد حسين شمشيري، حاجي رهبر، حسين حاج فرهاد، كربلايي احمد بحريني، شخصي معروف به شارژي هندي كه هندي الاصل و تابع ايران شده بود. يكي از مديران و دالون داران معروف گاراژ رهايي مرحوم عباس عدالت بود . به گونه اي كه متاخرين، گاراژ رهايي را به نام ايشان يعني گاراژ عدالت مي شناختند البته مرحوم عباس عدالت از اقوام جواد رهايي بوده است و ناگفته نماند كه اشخاص ديگري همچون آقاعلي و حاج جواد و محمدحاتمي. دالون داري گاراژ مزبور را تجربه كرده بودند. آقايان غلامرضا و بهرام عدالت از فرزندان مرحوم عباس عدالت هستند و ده ها سال به وسيله كاميون در جاده ها سفر مي كرده اند، اما اكنون استادكار و دارنده ي كارگاه تراشكاري عدالت هستند، مشاراليه از جوان مردي و ناموس پرستي و گذشت و فداكاري رانندگان قديم حكايت ها نقل مي كنند كه براي نسل امروز و بويژه رانندگان جوان عبرت آموز است. نقل مي شود كه در گذشته وسائط نقليه عمومي ( اتوبوس و ميني بوس ) كه نبود و نقل و انتقالات مسافر توسط همين كاميون هاي حمل بار انجام مي گرفت، لذا در موارد زيادي، همسر و فرزندان اشخاص غير بومي مانند : ارتشيان كه در كازرون حضور داشتند بدون همراه بودن مرد آنها در اتاق جلو يا عقب كاميون سوار مي شدند و به شهرهاي دور دست مسافرت مي كردند و رانندگان با غيرت آن كاميون ها حتي چهره ي آنها را نمي شناختند و همين طور مسافرين زن و دختري كه در بين راه سوار بر كاميون مي شدند و در آن جاده هاي خاكي و ناهموار و گردنه هاي صعب العبور قديم با امنيت خاطر جابجا مي شدند و رانندگان به خاطر ناموس پرستي و خداترسي كه در وجودشان بود نگاهي خيان تآميز به ناموس مردم نمي كردند. و نيز رسم و سنت حسنه اي بين رانندگان قديم مرسوم بود كه اگر در جاد ه ها، ماشيني و كاميوني دچار مشكل فني مي شد، اولين راننده اي كه به او مي رسيد متوقف شده و با همه امكانات فني كمك مي كرد تا اتومبيل خراب شده او را تعمير كند و اگر نياز مي شد شبي يا روزي در جاده بيتوته كنند، امكانات خواب و خوراك شخصي خود را در اختيار راننده ي كاميون آسيب ديده قرار مي دادند؛ لذا راننده ها از بابت اين كه در جاده دچار مشكل فني و آسيبي گردند ترس و دلهر هاي نداشتند. گاراژ رهايي همچون گارژهاي ديگر، داراي دروازه بزرگ و وسيعي به نام دالان بود كه در آن اطاق و اطاقك هايي براي امور دفتري و نگهباني و سرايداري تعبيه مي شد. در محوطه دروني گاراژ، چند انبار بزرگ جهت كالاها ساخته شده بود . يك كارگاه مكانيكي و جوشكاري هم متعلق به محمد پورخسرو وجود داشت كه نامبرده در اصل بوشهري بود كه به كازرون مهاجرت مي كند . ظاهراً قبل از آن در خرمشهر لنج و كشتي تعمير مي كرده است . در گاراژ رهايي انواع و اقسام كالاهاي خشكبار صادراتي و اقلام و نيازمندي هاي كسبه ي بازار و حتي مراسلات پستي آن روز، تخليه و بارگيري مي شده است . در طرفين دالون گاراژ عدالت ( رهايي ) مغازه ها و كارگاه هاي متعدد وجود داشت كه با خود گاراژ ارتباطي تنگاتنگ داشتند كه عبارت بودند از : مغازه ي غذاپزي محمد اميري( معروف به محمد اُتيلي ) ، مغازه هاي وسايل ماشين آقا حسين محمدي و سيد جواد زهرايي، كارگاه آهنگري استاد غلامرضا معدل ( نحاسي ) كه از كارگاه هاي معروف آهنگري فنر و شاسي ماشين به حساب مي آمد، بقالي هاي ميرزا خليل نقيبي و صفر و ابراهيم جعفري، نانوايي مسيح زاده، قهوه خانه ي گاراژ كه با چاي و شربت از رانندگان و ديگران پذيرايي مي كردند.
گاراژ حاتمي(صميمي)
مشهدي محمدي حاتمي و جواد حاتمي دو برادري كه در مجموعه ي گاراژ رهايي يا ماشين دار بودند و يا در گاراژ كار مي كردند، اما عواملي باعث مي شود كه مشهدي محمدي حاتمي گاراژ مستقلي داير كند و چون مجوز تاسيس به او نمي دهند با استفاده از امتياز گاراژ صميمي در شيراز، گاراژي به همين نام ( گاراژ صميمي ) در كازرون و جنب گاراژ عدالت بنا مي كند . نوع فعاليت گاراژ صميمي شبيه گاراژ رهايي بود . گاراژ ديگري به نام گاراژ حاتمي در ابتداي خيابان قدس شمالي و در جاي تپه ي كم ارتفاعي به نام تل عاشقان به سال 1335 تاسيس مي شود كه در شرق آن مسجد صاحب الزمان بنا مي گردد. مديريت گاراژ مذكور به عهده حاج جواد حاتمي بود اين گاراژ هم در سال 1359 همزمان با احداث خيابان قدس شمالي، تخريب گرديد . ظاهراً بخشي از گاراژ، مورد مسير خيابان و بخشي هم به حسينيه ي مسجد صاحب الزمان تبديل مي گردد. اشخاصي كه در گاراژ صميمي به فعاليت هاي مكانيكي و رانندگي اشتغال داشتند عبارت بودند از : حاج علي مراد مرادي ، نصراله حاتمي، حاج منصور حاتمي و ........
گاراژ موحد
گاراژ موحد به سال 1336 ه - ش در ضلع شمالي خيابان امام خميني ( ره) ( نام سابق آن پهلوي بود ) و در بخش غربي ميدان شريعتي ( معروف به فلكه سينما ) و جنب پمپ بنزين سابق تاسيس گرديد . البته قسمت غربي خيابان امام خميني ( ره) بن بست و به باغ كوچك منتهي مي شد . مؤسس اين گاراژ مرحوم حاج فتح ا . موحداني از معتمدين شهر بود كه وجه تسميه گاراژ به همين دليل است . گاراژ موحد پايانه اي براي حمل و نقل مسافر و بار به نقاط مختلف بود . نقاطي همچون بنادر جنوبي كشور ( بوشهر و گناوه و . ) و شهرهاي بهبهان و دزفول و شيراز و اصفهان و جهرم و فسا و نورآباد ممسني و بخش هاي خشت و ...... البته وسيله حمل و نقل ابتدا وانت هاي قديمي بود و سپس به ميني بوس تبديل شد. حمل تره بار و خشكبار بيشتر توسط ماشين هاي سنگين شامل ماك جنگي و تجاري و انترنشنال و دج صورت مي گرفت. در محيط وسيع داخل گاراژ براي تسهيل امور نقليه و مسافران، مغازه ها و اتاقك هايي همچون قهوه خانه و تعميرگاه مكانيكي و صافكاري و دينام پيچي و انبارداري و لاستيك فروشي و نگهباني و خوابگاه رانندگان تعبيه شده بود . در گاراژ موحد چند كارمند و كارگر رسمي و دايمي با برخورداري از حق بيمه مشغول كار بودند، برخي رانندگاني كه در اين گاراژ تردد داشتند عبارتند از : محمد محبي، شكرا. . رهنما، صدراله صميمي، فردي مشهور به آقا بزرگ ...... اين گاراژ در اوان انقلاب به علت شلوغي و ترافيك خيابان همجوار، فعاليت خود را