بسیج کازرون در ساختمان پیشاهنگی قدیم تشکیل شد. ساختمانی با پوشش سنگهای لاشه که با رگههای سیمان بندکشی شده بود. نمایی که نمونه آن را میشد در تعدادی خانههای کازرون هم دید و هنوز برخی از آنها از زخم تیشه و بولدوزر در امان ماندهاند.
بسیج کازرون در ساختمان پیشاهنگی قدیم تشکیل شد. ساختمانی با پوشش سنگهای لاشه که با رگههای سیمان بندکشی شده بود. نمایی که نمونه آن را میشد در تعدادی خانههای کازرون هم دید و هنوز برخی از آنها از زخم تیشه و بولدوزر در امان ماندهاند.
اما این ساختمان با پایان جنگ فرصتی برای تجدید خاطرات نیافت و مثل باقی داشتههایمان آن را محو کردیم تا بخش مهم تاریخ معاصرمان کمرنگ و یا نابود شود. اوایل تشکیل بسیج مصطفی بخرد مسوول بسیج بود و بعد مجید مختاری این مسوولیت را به عهده گرفت. پذیرفتن مسوولیت بسیج در دوران جنگ در شهری که همه همدیگر را میشناسند دل شیر میخواهد.
از یک طرف هر روز با نوجوانان و جوانان مشتاقی روبه رو هستی که عزمشان بر اعزام به جبهه است و هیچ دلیل و برهانی بر منعشان نمیپذیرند و از سوی دیگر چشمان نگران پدران و مادرانی که هر روز و تا سالها در کوچه و خیابان و مسجد تو را ورانداز میکنند و با ناگفتههایشان بچهشان را از تو میخواهند. مسوول بسیج شدن دل شیر میخواهد. دوشنبهها صبح اعزام به جبهه است و بعدازظهرها کمی آن طرفتر از میدان شهدا تا سید محمد نوربخش و بهشت زهرا تشییع پیکر شهداست. همانها که از بسیج به جبهه رفتهاند. فاصله کوتاهی است و این فاصله کوتاه یعنی باید خودت را از چشم مردم و خانوادههای شهدا پنهان کنی. نه این که آنها چیزی بگویند و یا حتی در ذهنشان نکتهای مرور شود نه! اما تو نمیتوانی ببینی که جوانان و نوجوانان شهر یکییکی پرپر میشوند و لابد خیال میکنی چطور میشود از این به بعد با پدرانشان روبه رو شد. اگرچه هیچ کدام از پدران و مادران شهدا و جانبازان و آزادگان، فرزندان خود را نه از مسوول بسیج و نه از هیچ کس دیگری مطالبه نکردهاند. خودت را مسوول بسیج که نه مسوول پاسخگویی به همه میدانی و این مسوولیت سنگینی است.
دوران دفاع مقدس را نمیشود فراموش کرد حتی اگر در غفلت افراد بنای سنگی تاریخی آن را با خاک برابر کنی و به جای آن بنایی تازه برپا کنی. دوران دفاع مقدس را نمیشود فراموش کرد و آدمهایی که زیر سایههای درختان توت و نخل شهادت عکس یادگاری گرفتند و با عطر درختان نارنج خوشبو شدند.
بسیج با حماسههایش بسیج شد و حماسهها را بسیجیان و مسوولانش آفریدند. حافظه تاریخ هیچگاه بسیج و خادمانش را فراموش نمیکند اگرچه از ساختمان سنگیاش جز چند عکس و خاطره چیزی باقی نمانده باشد.