نسبت به کندی امر انتصابات و برگزیدن شایستگان در دولت سیزدهم و ضرر و زیانهای ناشی از آن مثل کندی روند تغییر و تحولات، پیشرفتها، یافتن راهکارها، غالب شدن بر تحریمها، شکست گرانیها، رسیدن به ثبات قیمتها و بهبود وضع معیشتها و عدم توجه به موقع نسبت به توقع و درخواستهای عموم در برکناری مدیران ناکارآمد و ... و جایگزینی مدیران شایسته و کارآمد به تمام معنا، موجب دغدغهی خاطر و اعتراض برخی دلسوزان تحولخواه و عدالتجو گردیده است.
در این جریده قبل از انعکاس
آن دغدغهی خاطر و اعتراض، به بررسی علل و عوامل این کندی روند تغییر و تحول و عزل
و نصبهای مدیران و مسئولان مورد انتظار مردم پرداخته و در پاسخ، علت اساسی در ملاک
و معیار »شایستهسالاری« دانسته که برای دستیافتن و کشف شایستگان احتیاج به دقت و
زمان بیشتری میباشد. ولی پرواضح است که تأخیر زیاد هم علاوه بر اتلاف وقت، ضرر و زیان
متوجه نظام و مردم میشود، لذا از دولت انقلابی سرعت عمل انقلابی انتظار میرود.
شایسته کیست و شایستهسالاری
چیست؟
سخنانی از بزرگان و صاحبنظران
دربارهی شایستهسالاری:
همه شعار میدهند و مدعی
هستند که معیار اصلی انتخاب و انتصاب مدیران باید شایستهسالاری باشد.
ملاک دین و انقلاب هم
برای انتصابات شایستهسالاری است.
مهمترین و زیرساخت نظام
سیاسی و الهی شایستهسالاری است.
جهادی بودن مغایر با شایستهسالاری
نیست، بلکه در این موقعیت ما یکی از معیارهای شایستهسالاری است.
شایستهسالاری اصل مهم
در نظام امامت و عدل است.
شایستهسالاری و قانونمداری
از مصادیق رسیدن به عدالت اجتماعی است.
بارزترین مصداق عدالت،
شایستهسالاری است.
شایستهسالاری، یک ضرورت
برای حفظ وحدت در جامعه است.
شایستهسالاری، انقلاب
و تحولی عظیم در همهی عرصهها ایجاد میکند.
مدیران شایسته باید از
بالاترین سطح اراده و انگیزه برخوردار باشند.
یکی از رسالتهای نخبگان،
تبیین شایستهسالاری است.
وظیفهی همه است در مقام
تبعیض و عدم شایستهسالاری بایستند.
باید مواظب باشیم تا معیار
انتصاب با انتساب عوض شود.
فامیلسالاری، قومسالاری،
گروهسالاری، حزبسالاری، رابطه و سفارشسالاری همه آفت ادارهی کشور و جامعه است.
شایسته: خلاصه تعریفی
که از قابلیت و شایستگی شده است، عبارت است از مجموعهای از دانش و مهارت و ویژگیهای
شخصی و شخصیتی که اگر در کسی موجود باشد، او را به فردی مناسب برای شغل و نقش مورد
نظر تبدیل میکند و به او امکان میدهد تا مأموریتها و وظایف محوله را در سطحی بالاتر
از میانگین یا حتی در سطحی عالی و متعال انجام دهد.
ویژگیهای شخصی و شخصیتی
همان پایبندی به اصوا دینی، اخلاقی ، انسانی و متعهد و مسئول بودن، امین و درستکار
و پاکدست بودن است. بعضی معیارهای شایستگی، عمومی و ثابت است و بعضی معیارهای شایستگی
علمی و تخصصی است که باید با حوزهی کاری و مأموریتی تناسب داشته باشد.
بعضی از معیارهای شخصی
و شخصیتی هم نسبت به حوزهی مدیریت و مأموریتهای مربوطه متغییر است. به معنی اینکه
برخی مدیریتها و مأموریتها بعضی از صفات اخلاقی و شخصی را در سطح بالاتر میطلبد
که در این مجال نمیگنجد و ممکن است از این قلم یا دیگران در شمارههای آینده به آن
پرداخته شود.
یک نمونه: ممکن است شخصی
بسیار مؤمن و متعهد و دلسوز و عاشق خدمت و متخصص در رشتهی علوم سیاسی و ... که مناسب
استانداری یا فرمانداری باشد. ولی از قوهی مدیریت لازم برخوردار نباشد، ولی استاد
خوبی برای دانشگاه باشد. بنابراین برای مدیریتهای مختلف باید قابلیتهای عمومی و ثابت
و متغیر و مناسب در فرد احراز گردد.
بنابراین میتواند بهطور
خلاصه نظام شایستهسالاری را به شرح زیر تعریف کرد:
اگر انتخاب و انتصاب مدیران
در هر سطحی براساس ملاک و معیارهای شایستگی که قبلاًً تعریف و معنی شده، باشد و از
هرگونه انتخاب و انتصاب برمبنای قومی، خویشی، نژادی، زبانی، رابطهای، سفارشی، رشوهای،
انتخاباتی، حزبی، گروهی و ... به دور باشد، شایستهسالاری است.
و اگر فرد واجد همهی
شرایط لازم در قوم خود یا همزبان خود یا همحزب و گروه خود را انتخاب کنند و بهتر از
او نباشد، این انتخاب مغایر با شایستهسالاری نیست؛ زیرا اصل و اساس، ملاک و معیارهای
تعیینشده، بوده است.
گرچه از دیدگاهها و مکاتب
مختلف، ویژگیها و نظرات مختلفی مطرح شده و نظریهپردازیهای زیادی انجام گرفته است،
در این مجال کم به مختصری از موارد مورد اتفاق پرداخته میشود، باشد که موجب توجه و
امعان نظر خوانندگان قرار گیرد.
مواردی از ویژگیهای یک
مدیر شایسته از منظر قرآن، نهجالبلاغه و صاحبنظران (به جهت گستردگی معیارهای شایستگی
یک مدیر، در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود):
- یک مدیر خوب و شایسته
باید دارای ویژگی های زیر باشد:
1- با ایمان و با تقوا
و عادل،
2- متخصص و با علم و دانش
لازم،
3- توانا و قدرتمند و کارآمد، 4- امین و امانتدار،
5- اهل مشورت،
6- مسئولیتپذیر و انتقادپذیر،
7- دارای برنامه،
8- دارای بینش سیاسی و
بصیرت،
9- دارای اخلاق نیکو و خوشبرخورد،
10- دارای صبر و استقامت،
11- دارای قاطعیت،
12- در موارد خاص اهل رفق و مدارا، تغافل و تسامح،
13- فعال و انقلابی و دارای روحیهی جهادی، خدمتگزاری
و ایثارگری،
14- وفاداری به جامعهی خود و ارگان یا نهاد و سازمان
خود،
15- اهداف جامعه، سازمان یا ارگان و ... را برتر
از اهداف شخصی میداند،
16- هدفگرا، فرایندگرا و پیشرفتگرا،
17- در راه اهداف جامعه و سازمان مربوطه ایثار مینماید
و نه اینکه سازمان یا ... را فدای رسیدن به اهداف شخصی خود مینماید،
18- همواره پویا و پرانگیزه
عمل میکند،
19- به کارکنان خود روحیه
و امید میدهد،
20- برای رفع تنگناها، محدودیته، خلأها و نارساییها
بیوقفه میکوشد و تدبیر مینماید
21- برای رسیدن به اهداف بلندمدت سازمانی، برنامه
استراتژیک تهیه مینماید،
22- فرصتها و تهدیدات فراروی سازمان یا ... را به
خوبی شناسایی میکند و تهدیدات را به فرصت و فرصتها را به قوت یا ثروت تبدیل میکند،
23- خود را در امور روزمره خلاصه نمیکند، بلکه به
پیشرفت طرحها، برنامههای عملیاتی، بودجهها و هزینهها و نظارت و هدایت و ارزشیابی
مستمر کلیهی امور میپردازد،
24- سعی میکند قبل از تصمیمگیری و صدور دستور بیشترین
اطلاعات را کسب نماید تا کمترین اشتباه را داشته باشد،
25- سعی میکند محیط کار و روابط کارمندان، محیطی
توأم با آرامش و اعتماد باشد و ... به هر حال یک مدیر شایسته، مدیری است که در بستر
تعهد و با استفاده از تخصص در سمت و سوی رسیدن به اهداف سازمانی گام برداشته و وظایف
خود را به نحو شایسته به انجام برساند و این فرمایش پیامبر اعظم (ص) را به یاد داشته
باشد که: من از آنچه نمیدانید بیم ندارم، اما بنگرید به آنچه میدانید عمل میکنید؟
شایستهسالاری چیست؟
شایستهسالاری از نظر
مفهوم اصطلاحی، عبارت است از: نظام یا سیستمی که در آن انتصاب افراد شایسته در مشاغل
و مناصب مرتبط با تحصیلات و تجربهی کاریشان باشد، به گونهای که توانمندی انجام آن
کار را بیشتر از دیگران داشته باشند. شایستهسالاری بدین مفهوم، عام و فراگیر است و
شامل پستهای سیاسی و اداری با هم میگردد. یعنی اینکه سیاستمداران مجاز نیستند به
خاطر سیاسی بودن برخی از پستها، بدون در نظر داشتن استحقاق و شایستگی، افراد را در
مشاغل و پستهای نامرتبط با وظیفهشان به کار گیرند. به تعبیر دیگر اصل شایستهسالاری
ایجاب میکند تا علاوه بر مدیران و کارکنان اداری، مقامات سیاسی نیز مشمول الزامات
این اصل قرار گیرند.
برخی از الزامات و یا ویژگیهای نظام شایستهسالاری
که بناست به زبان ساده بیان شود عبارتند از:
1- ایمان و تقوا،
2- دانش و مهارت و دانستن اطلاعات کافی داوطلبان
و متصدیان پستهای مدیریتی در مورد شغل و مسئولیتی که برعهدهشان گذاشته میشود،
3- بینش عمیق سیاسی و
اداری؛ مدیرانی که دارای بینش و بصیرت لازم در امور سیاسی و اداری باشند به آسانی تخت
تأثیر فضای ایجاد شده توسط منفعتجویان داخلی و خارجی اداره یا سازمان قرار نمیگیرند،
4- ایدهی نوگرایی و نواندیشی،
برای انتصاب مسئولین و مدیران فقط گذشته و تجربهی افراد ملاک نیست؛ بلکه لازم است
علاوه بر دانش و تجربه و بصیرت، دارای تفکر خلاق و قوهی ابتکار در مشاغل و مناصب مورد
نظر باشند،
5- تعهد سازمانی: تعهد
سازمانی از این جهت اهمیت دارد که مدیران با داشتن این ویژگیها در سازمان یا ... ماندگار
میشوند و با پیشنهاد و مناصب پُردرآمدتر و یا پیشنهاد انتقال به سازمانهای دیگر،
خود را نمیبازند و واحد تحت مدیرتشان را ترک نمیکنند،
6- رعایت ضوابط و قواعد در انتصابات: یعنی برای انتخاب
افراد شایسته و دارای ویژگیهای فوق، باید یر معیارها و قواعد حقوقی و قانونی مورد
توجه قرار گیرد و در انتخاب شایستگان نباید به یک مجموعهی خاص از آشنایان، همصنفان،
همحزبیها، اقوام و ... اکتفا کنند. در پایان باید گفت که یکی از ویژگیهای حائز اهمیت
در انتخاب مدیر شایسته این است که مدیر تا حد امکان از درون سازمان یا ... و یا از
میان کارکنان آن انتخاب شوند.