|
كازرون در تاريخ نزديك به دوران معاصر ما، يك شهر شاخص و بهيادماندنى است. در دوران تجاوز دولت استعمارگر انگليس به خليج فارس، كازرونىها جايگاه بزرگى را در مبارزه به خودشان اختصاص دادند. در دوران نهضت ملى شدنِ نفت، در تبعيت از مرحوم آيتاللَّه كاشانى (رضوان اللَّه عليه) اين مردم نقش آفريدند. در پانزدهم خرداد، مردم كازرون جزو مردم شهرهائى بودند كه حضور برجسته و روشنى را از خود نشان دادند. در سال آخر مبارزات و نزديك پيروزى انقلاب هم جوانان كازرونى و مردم مؤمن اين ديار در مقابلهى با رژيم طاغوت آن چنان استقامتى، آن چنان قيامى از خود نشان دادند كه در ميان يازده شهرى كه در سرتاسر كشور در آنها حكومت نظامى اعلام شد، يكى شهر كازرون بود؛ اين خيلى اهميت دارد. در همان دوره هم باز كازرون شهدائى را تقديم كرد.
در وادى علم و ادب و تربيتِ انسانهاى برجسته هم تاريخ گذشتهى كازرون، تاريخ پر افتخارى است؛ علاوه بر اينكه نسبت سلمان فارسى - چهرهى شاخصِ زندهى برجستهى هميشگىِ تاريخ اسلام - اين صحابى بزرگوار به اين منطقه هم خود مايهى افتخار است. البته سلمان فارسى متعلق به همهى ايران است؛ همهى مردم ايران، همهى فارسىزبانان، همهى كسانى كه ستايش پيامبر اكرم از مردم فارس، متوجه آنهاست، مفتخر به جناب سلمانند. سلمان متعلق به كشور ماست، متعلق به ملت ماست. مردم كازرون، ولادت او را در ميان خودشان و در اين ناحيه ميدانند؛ مردم اصفهان، نشو و نماى او را در منطقهى اصفهان ميدانند؛ منافاتى هم ندارد. علاوه بر شيراز، علاوه بر استان فارس و شهر كازرون و دشت ارژنه، كه نام مبارك سلمان فارسى را به خودشان متوجه ميكنند و حق هم دارند، و علاوه بر مردم اصفهان كه بر نشو و نماى اين عنصر الهى مدعىاند كه در ميان آنها بوده است و حق هم با آنهاست، همهى مردم ايران - از دور و نزديك - مفتخرند به شخصيتى مثل سلمان.
قالوا ابوالصّقر من شيبان قلت لهم
كلاّ و لكن لعمرى منه شيبانُ