گرچه خداوند فيّاض است و بُخل و امساك در ذات مقدسش راه ندارد، اما از آنجا كه براي تحقق هر پديدهاي، علاوه بر فاعليت فاعل، قابليت قابل نيز شرط است و نزول رحمت حق براساس شايستگيها ميباشد، نعمتهاي الهي تا زماني نصيب انسانها ميگردد كه قدر آن دانسته شود و يا به وسيلهي آن گناه و نافرماني نگردد. خداوند رازق، بلكه رزّاق است اما اين رزّاقيت تا هنگامي است كه ماشكرگزار نعمتهاي داده شده باشيم و در مسير تقوا و خداترسي قدم برداريم و با گناه و معصيت الهي موجبات قطع نعمتهايش را فراهم نكنيم. درياي بخشش خداوند هميشه ميجوشد و اقيانوس كرمش ساحلي ندارد. اما گاهي ناقابليتهاي ما بندگان، مانع از تداوم لطف و رحمتش ميگردد.
يكي از نعمتهاي بزرگ الهي، نعمت باران است كه اگر نبارد مشكلات عديدهاي براي ملتها در پي دارد. اين نعمت الهي متأسفانه در برخي از نقاط كشور در حال قطع شدن و يا كم شدن است و در اين راستا، شهرستان ما نيز از آن مستثني نيست و اين محروميت، علّتي جز كثرت گناه و معصيت ندارد. زيرا اين يك امر مسلم عقلي و قرآني است كه اگر شايستگيها فراهم باشد، حتماً شاهد نزول و يا تداوم فيض الهي خواهيم بود و عدم فيض الهي، علتي جز عملكرد ما بندگان ندارد.
اگر به واقعيات جامعهي خودمان نظري بيفكنيم، بيشك به حقيقت آنچه گفته شد، پي خواهيم برد. برخي از گناهان متأسفانه در ميان ما رواج دارد و بعضاً قباحت و پستي آن از بين رفته است. گناهاني مانند: بدحجابي، ترك نهي از منكر، مشروبخواري، بيغيرتي نسبت به ناموس خود، رشوهخواري، دنيا گرايي و غفلت از آخرت، قسمهاي دروغ در معامله، ترك خمس و زكات، بيتوجهي به محرومان، غيبت، ريا و خودنمايي، ترويج فرهنگ غرب، رواج آهنگ و فيلمهاي مبتذل، بيمبالاتي در مراسم عروسيها و عدم رعايت حدود الهي، حرام خواري، بيتوجهي به تربيت مذهبي فرزندان، چشم چراني و نگاه ناپاك به ناموس ديگران و بسياري از گناهان ديگر.
آيا با اين وضعيت ناپاك كه برخي از ماها دچار آن شدهايم، بازهم بايد منتظر نزول رحمت حق و باران او باشيم؟ آيا انجام اين گناهان كافي نيست كه خشم خدا بر ما فرود آيد؟ متأسفانه هر گاه سخن از نقش گناهان در قطع باران مطرح ميشود، همه آن را تأييد ميكنيم اما هر كس ديگري را گناهكار ميداند وخود را پاك و منزه ميشمارد و فكر ميكند هر چه پيش آمده به سبب گناه ديگران است، در حالي كه همه گناه كاريم و همه بايد در خلوت خويش استغفار كنيم و به اصلاح عملكرد خود بپردازيم. وگرنه تا خودمان را اصلاح نكنيم و از گناهاني كه كم و بيش انجام ميدهيم، دست برنداريم بايد منتظر تداوم خشم الهي و قطع نعمتهاي او باشيم. اين كه گناه نقش فراواني در عدم نزول باران دارد، سخني نيست كه نويسندهي اين سطور مدعي آن باشد، بلكه حقيقتي است كه پيشوايان ديني ما به آن تصريح كردهاند و آيات و احاديث ما سرشار است از اين حكمتها.
چنانچه امام باقر(ع) در اصول كافي ج3 ص 373 در ضمن حديثي به اين مطلب اشاره كرده و ميفرمايد:
«اِنَّهُ ما مِنْ سَنَهٍ اَقَلُّ مَطَراً مِنْ سَنهٍ و لكِنَّ ا..َ. يَضَعهُ حَيْثُ يَشاءُ اِنَّ ا... عَزَّ وجَلّ اِذا عَمِلَ قَوْمٌ بِالمَعاصي صَرَفَ عَنْهُمْ ما كانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ في تِلْكُ السَّنهِ اِلي غَيْرِ هِمْ.
هيچ سالي كم بارانتر از سال ديگر نيست، ولي خدا باران را به جايي كه خواهد ميفرستد. چون مردمي مرتكب گناهان شوند خداي عزوجل باراني را كه در آن سال براي آنها مقدر فرموده از آنها برگرداند و به مناطق ديگر فرستد.»
منبع: هفته نامه سلمان