پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۳۰۳۳
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۸۸ - ۱۸:۴۶
در فیلمی نئوناتورالیسم به کارگردانی عبدالرضا کاهانی
محمد عارف

حاج علی آقا(1)با سلام و عرض ادب

 احتراما  نمی دانم که فیلم بیست در کازرون اکران شده است یا نه؟ فیلم سینمایی بیست را آقای عبدالرضا کاهانی نویسندگی و کارگردانی کرده و امسال در فستیوال فیلمهای بین المللی فجر برنده چند جایزه ارزشمند سینمای ایران گردید. اینها مهم نیست چون ایشان جوان فروتن و در عین حال کوشایی است و در زندگی شخصی اش هم سختی های زیادی دیده تا بدینجا رسیده است. 

مهم این است که ایشان در سالن های تاتر کازرون چند نمایش را اجرا کرده که هم شما ، هم آیت اله بنیادی، هم مهنس منصور صالحپور و هم هنرمندان تئاتر کازرون هنر نمایی ایشان را دیده اید. از این بابت بهانه ای شد تا نظری را که بر فیلمش زده ام برای مجله تان بفرستم. کاهانی در سال 1371 وارد دانشکده هنر اراک شد و در همان زمان رفتار و گفتارش به دل من نشست

اولین بازی کاهانی در همان سال در نمایش خواستگاری نوشته آنتوان چخوف به کارگردانی اینجانب بود که  به خوبی خود را نشان داد. پس از آن در هفت نمایش دیگر برای من بازی داشت و روز به روز پخته تر میشد. یکی از نمایش هایی که کاهانی برای همیشه مطرح شد و حتی در دانشکده های هنرهای نمایشی و جشنواره های تئاتر ایران درخشید، نمایش پشت درهای خاکی بود که هم من هیجده بار در ایران جایزه اول نویسندگی آن را گرفتم و هم ایشان در بازیگری در نقش جانباز دفاع مقدس خوش درخشید. نمایش پشت درهای خاکی در رابطه با دفاع مقدس است که اولین بار به دعوت و حمایت مهندس منصور صالح پور جهت اجرا در سالن سید الشهدا بغل مسجد جامع کازرون اجرا شد.  گروه پنج نفره مان از اراک به کازرون آمدیم و در دانشگاه آزاد کازرون هم استقرار داشتیم. مهندس صالحپور علاوه بر هزینه مسافرت از اراک به کازرون و حق الزحمه صدو بیست هزار تومانی آن زمان که خیلی هم خوب بود به خانم کاهانی و خانم  حیدری هم که با ما آمده بودند هر کدام یک ربع سکه ازدواجشان هدیه داد. الان آقای حیدری رییس تاتر شهر ایران است و اما کاهانی سه مرتبه به کازرون آمده و در سالن شریعتی و سید شهدا و جشنواره تاتر بسیج ایران که خودم دبیرش بودم و در کازرون اجرا شد ایشان تاتر اجرا کرده و بچه های تئاتر کازرون هم ایشان را به خوبی می شناسند .

درفیلم بیستِ ایشان پرویز پرستویی، علیرضا خمسه ، حبیب رضایی و مهتاب کرامتی بازی داشته اند. الان هم در چند کشور دیگر اکران دارد و چند جایزه برتر خارجی هم از فستیوالهای خارجی گرفته است.این مقدمه را نوشتم برای اینکه دلیل معرفی اش به هنر کازرون را روشن کرده باشم و جوانان هنرمند کازرون هم یاد نیک ایشان را از نظر بگذرانند. همانگونه که خودم به خاطر دارم و فراموش نخواهم کرد که در سال 1359 با بازی در نمایشی صحنه ای به کارگردانی شما در جشنواره دانش آموزی کازرون بازی کردم و در سالن شریعتی، آن را با هنرجویان هنرستان دکتر شریعتی کازرون( حمید بارونی، جوکار، محمد بارونی، علی کرمی)  که شما دبیر پرورشی مان بودید،  به صحنه بردیم.

با آرزوی آفتاب برای تمامی لحظه های جنابعالی و همکاران محترمتان در مجله شهر سبز

 

 

 

آقای سلیمانی خواسته یا ناخواسته وارد ماجرای جنگ درونی خویش است و بر همان پایه تصمیم می گیرد که بیست روز دیگر، طبق قراداد با بنگاه معاملات املاک، رستوران خود را بفروشد.

کارگران تالار سلیمانی از شنیدن این خبر به شدت وحشتزده می شوند، اما یارای هیچ حرکت تازه ای را برای مقابله با تراژدی برملا شده خویش نمی یابند. بنابر این شمارش معکوس فاجعه بی کاری و بی پناهی آنان آغاز می گردد و عظمت نگاه آقای سلیمانی از یک سو، جامعه شناسی فرهنگی کارگران رستوران نیز از سویی دیگر فضای موجود را به سمت گروتسکی جدید (تراژدی کمدی خفیف) سوق می دهد. با این حال روز موعود فرا می رسد و در حین مراسم جشن عروسی زوج کارگر رستوران، (حبیب رضایی و مهتاب کرامتی) آقای سلیمانی ( پرویز پرستویی) به اتاق خواب خود در طبقه بالای رستوران می رود و سنگین و آرام، چون قویی زیبا بر تخت مرگ می خوابد.  

 

گفتار نخست:

عبدالرضا کاهانی نویسنده و کارگران فیلم سینمایی بیست را باید طلیعه ای از ورود نگاهی جدید و متعلق به نسلی جدید از مکتب طبیعت گرایی(ناتورالیسمی) در سینمای ایران قلمداد نمود. با این گمانه که ما با عصر سرگردانی بشر در جهان مواجه هستیم و لذا باید نسخه از پیش پیچیده شده امیل زولا را بازنگری نمود، بلکه حرفی تازه از جهانِ درونِ انسان ها را یافت و ارائه نمود. بنابر این چون ریتم سریع زندگی با جزئی گراییِ امیل زولایی سر سازگاری ندارد، پس نگاهی تازه باید خلق شود تا فرهنگ در حال تغییر بشر معاصر را هم به تصویر بکشد. شخصیت ها، قصه و مود حاکم بر فیلم بیست، ویژگی این طرز تلقی را دارد. با این تفاوت که گفتار و اندیشه آدم های نمایشی او حراف و تسلیم نیستند. علاوه بر این فاکتور دیگری مانند عبور از کانالی ایرانی که یک سوی آن برخی از فیلم فارسی های بی جایگاه و از سویی دیگر برخی فیلم های ایرانیان فروشِ نیم قرن سینمای ایران قرار گرفته اند، موجب شده تا فیلم بیست راهی مستقل و به دور از عناصر عوامفریبانه بیابد و مخاطب خود را تا پایان ماجرا با خود به پیش ببرد و در عین حال عزت ایران و ایرانی را هم حفظ کند.  

 

گفتار دوم:

آدم های نمایشی فیلم بیست اگر چه فقیر هستند اما گدا و پست نیستند. آنان در عین استیصال و جبر محیط، آدم هایی کوشا، پیشرو و پویا هستند. آنان عشق را می فهمند. متریالهای فرهنگی انسان را می شناسند و آنگاه با تن پوشی از مسخ شدگی و ماسکی به ظاهر پلاستیکی به نمایشگری واقعیت های درشت، اما نا پیدای روزگار و بخت خویش می پردازند. غوغای شدن و فرار از تکرار در پیوند درونی دو عنصر "سر" و " دل" در قلمرو اندیشه و احساس، در شخصیت های نمایشی بیست به شدت فاجعه آمیز و تراژیک به نظر می رسد، اما هر کدام از آنان با تکیه بر قداست های اخلاق محوری و جوهره شرم از خطاهای انسانی، همواره شعورمند، با احساس و بزرگ دیده می شوند.  

 

گفتار سوم:

شروع فیلم منهای ریتم کند آغازین، در یک رستوران چرک و خفیف درجه صد ایرانی می گذرد که البته در هنگام تداعی معنا و مفهوم به مرده شوی خانه ای قدیمی می ماند و آدم هایی که از بس سوگواره و جشنواره دیده اند به تنها چیزی که نمی اندیشند، بهشت و جهنم مردگان(مراجعه کنندگان) است. عبدالرضا کاهانی همه آنها را و حتی صاحب رستوران (آقای سلیمانی) را شرطی، مسخ شده، با هم و در عین حال بی ارتباط با هم خلق کرده است. نویسنده به دور از نگرش های پر اگماتیستی( سوداگرایانه) و چند و چون گیشه شناسی به ایجاد فضایی ایرانی، مخاطب پسند و نو طبیعت گرایانه دست یازیده و با هوشمندی لازم به چینش دیالوگ های موجز، مصور و برانگیزاننده، آکسسوار، قصه و حتی پلات نمایشی قابل قبول ( اشخاص، ماجرا و نتیجه) با تکیه بر روابط علت و معلولی) اهتمام ورزیده است.

عناصری که در اغلب فیلمنامه ها و نمایشنامه های ایرانی به کلی فراموش شده است در حالیکه جزو عناصر بنیادین و ضروری هر متن دراماتیک است. نویسنده فیلمنامه بیست آدم های بزرگ را در موقعیت های کوچک قرار داده تا خود بیندیشد و قصه هستی خود را همانگونه که خود می خواهد رقم بزند، نه آنگونه که دیگران برایش نسخه می پیچند. جدال بین بودن و شدن در گردونه ی مرگی به نام تالار سلیمانی نه تنها از یاس و بدبختی بشر نمی گوید بلکه نهال امید آینده و شکیبایی برای رسیدن به لحظه های سبز زندگی را در خود و مخاطب، سبز نگاه میدارد. آقای سلیمانی اخمو، بد اخلاق، تند خو و به ظاهر منظم، مانند شیری در قفس می غرد، می خروشد و از درد جانکاه خود نعره می کشد و می گرید. اما هیچکس این غوغای امان گیر او را درکلام و قاب چهره اش نمی  بیند. او در عین نگاه های سنگین و کشنده، انسان بزرگ و مهربانی است.کارگرانش نیز در عین تنگدستی و بی پناهی، نیک اندیش و پویا هستند. در واقع بایستی اذعان نمود که آدم های نمایشی فیلم سینمایی بیست می خواهند ایستاده بمیرند. بنابر این چون ناتورالیسم به دریچه ای به جهان زیرین رویدادهای انسان درخویشتن خویش می ماند و تسلیم هر کدام از جبرهای پیرامون یا درون( محیط یا ژن) می گردد، وجه تمایز فیلم بیست که به پویایی و موفقیت آدم هایش در بند پرداخته، به روشنی مشخص و بارز  می گردد و این گامی است منشعب از نگاه امیل زولا به عنوان نئوناتورالیسم!  

 

گفتار چهارم:

معمولا باب بر این است که برای نجات تهیه کننده و گیشه باید به سراغ چهره های زیبای دختران و یا پسران جوان رفت و تاکنون همینگونه هم (تقریبا) بوده است. درغیر این صورت بازیگران سرشناس را ناجی گیشه باید دانست. اما کاهانی نه به آن تکیه کرده و نه به این. اگر چه پرویز پرستویی، مهتاب کرامتی،علیرضا خمسه، حبیب رضایی و فرشته عرفان را به کار گرفته است اما در کار با بازیگر آنقدر خوب عمل کرده که نه تنها هیچ ته مانده ای از جنس بازی های قبلی آنان را به امانت نگرفته،بلکه از هرکدام از آنان چهره های جدیدی ساخته است. بازی های در سکوت پرویز پرستویی و غوغای پنهان مهتاب کرامتی از ویژگی های قابل تحسین کاهانی در مقام کارگردانی فیلم بیست به شمار می آید. تنها بازیگری که نسبت به آثار پیشین خود خلاقیت قابل قبولی ندارد علیرضا خمسه است که در تمام رخدادهای نمایشی مغمون، عبوس و به شدت غلو آمیزانه اجرا را پیش می برد. درد درون سلیمانی(پرستویی) هزار برابر بیش از سر  آشپز (خمسه) است اما او اینقدر برای خود دل نمی سوزاند که خمسه!  

 

گفتار پنجم:

نکته قابل ذکری که معمولا در سینمای ایران فراموش شده، توجه به فردای مخاطب است و همین مسئله باعث تفکیک دوجایگاه ژرفانگری و سطحی نگری در دانش مردم نگاری سینما گردیده است. شخصیت محوری فیلم بیست(پرستویی)در آخرین لحظه (دنومان) زندگی مانند قویی زیبا آواز مرگ می خواند و به گوشه دریا می رود و به دور از قوهای دیگر می میرد و تا آن لحظه هیچکدام از مخاطبین او این گمانه را به ذهن خود راه نمی دهند کما اینکه هیچکدام از ما انسانها لحظه ای از آینده خود مطلع نیستیم و این راز نگاهداری حاصل دقت،وسواس و اهمیت نویسنده در اتکاء به دانش روانشناسی شخصیت برای خلق آثار دراماتیک در سینمای ایران به شمار می آید. نویسنده فیلم بیست، مخاطب را پا به پا تا کریدورهای پشت گره افکن به پیش  می برد و خود نیز آرام آرام در آستانه عمل فزایندگی و ستیزه های درام می ایستد، فانوس را هم از مخاطب همراه بر می گیرد تا بیننده بر خِرَد خود به جای چشم سَر ما بقی ماجرای جهان پیرامون خود را با چشم سِّر ببیند. او به شعور مخاطب احترام می گذارد و به جای ماهی تور را به مخاطب نشان می دهد تا هر آنچه شایسته است انجام بدهد.  

 

گفتار ششم:

فیلمنامه فیلم سینمای بیست از ادبیاتی ساده، محاوره ای و به دور از بزرگ نمایی هایی کاذب برخوردار است. اگر چه نگرشهای طبیعت گرایی این گونه از نگارش را ضروری می داند اما وجه افتراق اغلب آثار سینمایی مکتب ناتورالسیم در همین است گاهی قاعده بازی فراموش می شود.مثل صحنه پردازی و طراحی لباس که گاهی بسیار متناسب و گاهی بی تفاوت از کنار آن گذر شده است.  

 

گفتار هفتم:

به گمان، بایستی در انتظار بارقه های امید و پرتوهای طلایی این نوع نگاه در آینده ای نزدیک برای سینمای ایران همواره سر پا ایستاد.

 

شهر سبز – ش 62  

 (1) قسمت توضیحات ابتدایی متن توسط دکتر محمد عارف خطاب به آقای حاج علی اسدزاده مدیر مسوول محترم هفته نامه شهر سبز می باشد.
 
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۴۳ - ۱۳۸۸/۰۷/۱۹
0
0
سلام
نقد خوبی بود!
استفاده بردم و به این علت از دکتر عارف تشکر می‌کنم!
اما چیزی که به نظرم آمد این که در این نقد یک شخصیت که می‌تواند نگرش به قصه‌ی فیلم و پیام‌های ناشی از آن را تغییر دهد مغفول مانده!
شخصیت پسر سلیمانی که بعد از سال ها آمده تا پدر را ببیند آن هم در کسوت نوازنده و آخر فیلم بالای جنازه‌ی آرام پدر نا آرامش می‌رسد!
اگر این نقد را کامل بپذیریم شاید باعث شود که این کاراکتر را اضافی بدانیم که هیچ جایی -نه در خلاصه‌ی داستان و نه در دید منتقد و نه هیچ جای دیگر- پیدایش نیست!
و این اشکال بزرگی برای یک اثر هنری است!
باز هم از انتشار این گونه مطالب تشکر می‌کنم!
امید که آثار هنری و نقدشان پا به کازرون نما باز کنند!
منتظرم...
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۰۷ - ۱۳۸۸/۰۸/۱۷
0
0
سلام به کازرون نمایی ها
خدا قوت.
دست مریزاد به هر سه.
1- فیلمساز
2- منتقد
3- نشریه کازرون نما
از این مطالب بنویسید. نه از قتل ها و بد بختیهای ما.
زهرا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۲۴ - ۱۳۸۹/۰۳/۰۹
0
0
نقد خوبی نبود.تکرار مطالب مجله فیلم بود
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۱
اذان صبح
۰۵:۰۹:۵۷
طلوع افتاب
۰۶:۳۳:۰۵
اذان ظهر
۱۱:۴۹:۵۹
غروب آفتاب
۱۷:۰۵:۲۶
اذان مغرب
۱۷:۲۲:۳۷