بندگي او به از سلطاني است كه "انا خير"دم شيطاني است
1- ربوبيت
امام صادق (ع)مي فرمايد : "بندگي خدا جوهري است كه باطن آن ربوبيت است آنچه در بندگي مفقود شود در ربوبيت يافت مي شود " (ميزان الحكمه ج 6ص13)
آدمي در آن حدي كه بنده شود رب مي شود. البته نه رب خالق بلكه رب نفس. مراد از ربوبيت خدايي نيست بلكه مراد صاحب اختياري است
هر صاحب قدرتي صاحب چيزهايي است كه در اختيار دارد. عرب به كسي كه صاحب اختيار است رب مي گويد همانطور كه عبدالمطلب در جواب ابرهه گفت .
عبادت كردن زماني راهگشاست كه از عرض بيرون آيد و لفظ نباشد.
بسياري از ما انسانها در لفظ "لااله الا الله "مي گوييم ولي در عمل مشركيم. عبادت وقتي به جوهر جان تبديل شد به ربوبيت تبديل مي شود.
اين ربوبيت اقسامي دارد كه بيان مي گردد:
الف: ربوبيت بر نفس: زماني كه انسان خداي عزوجل را اطاعت نمود و خالصانه عبادتش كرد بر نفس خويش بينش نافذي حاصل مي كند.
قرآن مي گويد: "اگر تقواي الهي داشته باشيد خداوند مايه تشخيص براي شما قرار مي دهد " سوره انفال آيه 1
انسان با تقوا خير و شرش را بهتر از هر كسي متوجه مي شود و به سمتي حركت مي كند كه خير در آن نهفته شده است .
ب:ربوبيت بر خيال : در اثر عبادت انسان بر انديشه هاي خود مسلط مي شود و نيروي خيال خود را تحت فرمان عقل در مي آورد و دچار غرور و تكبر نمي شود .
قوه خيال انسان را هر لحظه از جايي به جاي ديگر مي برد و متوجه موضوعي مي سازد .
جان همه روزه لگد كوب از خيال / وز زيان و سود و از حرف زوال
خيال و باور غلط كار را براي انسان مشكل مي سازد. فرعون بر اثر تعظيم اطرافيان بود كه ادعاي خدايي مي كرد با اينكه خود مي دانست كه بنده اي بيش نيست .
سجده خلق از زن و از طفل و مرد / زد دل فرعون را رنجور كرد
انسان هنگامي كه بر روي زمين صاف راه مي رود آرام است و آرامش دارد ولي وقتي روي ديوار راه مي رود مضطرب و نگران است و از سقوط مي ترسد.
كج انديشي همانند بيماري سرگيچه است كه شخص در آن حالت همه چيز را در حال گردش مي بيند .
ج: ربوبيت بر تن : در اثر عبادت روح تقويت مي شود و جان مضاعف مي گيرد و بدن تحت فرمان اراده در مي آيد و از همين بدن كارهاي خارق العاده سر مي زند. امام صادق (ع)مي فرمايد: "آنچه را كه همت در آن قوي باشد بدن از انجام آن ناتواني نشان نمي دهد "
اوليا خدا طي الارض دارند واين طي الارض از مقوله تسخير بدني است كه تحت فرمان روح قرار مي گيرد. يعني انسان به درجه اي از كمال مي رسد كه حتي از فرشتگان بالاتر مي رود . در اثر عبادت حضرت حق است كه طبيعت مطيع انسان مي شود معجزات و كراماتي كه از عرفا و اوليا خدا صادر مي شود در اثر همين عبادت است .
حضرت جواد (ع) به وسيله طي الارض از مدينه به طوس آمدند و در هنگام شهادت امام رضا (ع) بر سر بالين باب خود قرار گرفتند .
2- مقامات و كرامات : حضرت محمد (ص) در اثر عبادت و بندگي خدا بود كه به مقام رسالت رسيد. اول عبادت كرد و بعد رسالت: "اشهد ان محمدا عبده و رسوله "
بنابراين اگر از خداوند كمك مي خواهي اول عبادت كن و بعد طلب كمك بنما (اياك نعبد و اياك نستعين ) حضرت موسي (ع) از خداوند درخواست نزول تورات نمود به او دستور داده شد به ميقات بيايد زيرا تحمل دستور الهي نياز به سي شب خلوت نشيني دارد. لذا حضرت سي شب با خدا خلوت نمود و مراحل سلوك را طي كرد اما كافي نبود به همين دليل ده شب اضافه شد تا توانست شايستگي نهايي را بدست آورد .
3- يقين : سومين اثر بندگي و عبادت حضرت حق رسيدن به يقين است. قرآن در سوره مباركه حجر آيه 99 مي فرمايد: "خدايت را عبادت كن تا يقين فرا رسد"
لازمه رسيدن به يقين عبادت خالصانه خداست. انسان در سفر به سوي خدا بعد از گذشتن از اسلام و ايمان و تقوا به يقين مي رسد. امام صادق(ع) مي فرمايد: "ايمان از اسلام برتر است و يقين از ايمان برتر و چيزي برتر از يقين نيست."
مرحوم نراقي مي گويد يقين اعتقاد ثابت و قطعي مطابق با واقع است به طوري كه با هيچ شبهه اي زايل نشود و امام باقر (ع) در مورد يقين مي فرمايد: "حقيقت يقين توكل بر خدا و تسليم در برابر ذات او و رضا به قضاي الهي و واگذاري تمام كارهاي خويش به اوست." (بحار ج 7ص138)
4- اطمينان : اطمينان به معني آرام گرفتن و آرامش خاطر بعد از نگراني است. يكي از بلاهاي زندگي انسان نگراني و اضطراب است كه اين اضطراب در اثر بندگي خداي متعال از بين ميرود و جاي خود را به آرامش و صفا مي دهد زيرا آرامش نقش بسيار مهمي در سلامت و سعادت و صلاح و رستگاري فرد و جامعه دارد .
وصال دوست گرت دست دهد يك دم / برو كه هر چه مراد است در جهان داري
تشکر