اين روزها اهل قلم و اهل فرهنگ و چهره هاي فرهنگي شهر، در تب و تاب برگزاري هفته ي كازرون هستند .
كاري كه به پيشنهاد اداره ي ارشاد بر سر قلم ها رفته است. اين كه كازرون شناسي جا بيفتد و يا هفته ي كازرون، معلوم نيست، اما هر كدام بشود خوب است و ان شاءا... بري شيرين خواهد داشت .
كازرون شناسي ابعاد گوناگوني دارد كه به نظر بنده مهم ترين آن اول هويت شناسي مردم كازرون است و دوم پرداختن به فرهنگ اين شهر ... البته اين هم بگويم كه هويت سرمايهي اصلي فرهنگ است .
بنده پيشنهاد مي كنم كه پژوهشگران و محققان اول به هويت شناسي بپردازند . و هويت اين شهر را در دو مقولهي قبل از اسلام و بعد از اسلام تحقيق كنيد . چون بعضاً زمزمه هايي شنيده شد كه مردم كازرون در آغاز مهاجر بود هاند. از كجا؟ خودشان ميدانند.
مقولهي دوم كه بسيار بسيار مهم است و بايد با دقت بررسي شود . فرهنگ مردم اين شهر است. اين كه اولين مدرسه و اولين حوزهي علميه و اولين مكتب و اولين كتابخانه كي بنا شده؟ بسيار مهم است. اين كه اولين حمام و اولين اداره، مثلاً شهرداري( بلديه) كي بنا شده؟ خيلي مهم است. اين كه اولين روزنامه نگار از اين شهر بوده خيلي مهم است . به نظر بنده؟ اول بايد به اين اولين ها پرداخت بعد به آش و آشكارده و آش مجك.
و نكته ي دوم . هويت و فرهنگ را كه شناختيم و معرفي كرديم دست از كلي گويي برداريم . جزيي نگر بشويم و كاري مداوم در بالا بردن سطح فرهنگ بر دوش همهي اهالي فرهنگ بگذاريم. مخصوصاً در آموزش و پرورش و مخصوصاً در كودكستان ها و مدارس ابتدايي ما بايد جزئيات فرهنگي خود را تبليغ كنيم و بخواهيم. چون مجموعهي جزئيات به صورت يك كل در آينده بروز خواهد كرد.
بايد رفتارهاي فرهنگي – اخلاقي و تربيتي داشته باشيم . يعني در جزييات رفتار مردم دخالت كنيم . كاري كه اين روزها واتيكان انجام مي دهد. واتيكان مثلاً براي رانندگان تاكسي ده فرمان صادر مي كند. كه چگونه با مسافر حرف بزنيد . چگونه برخورد كنيد . اگر تصادف كرديد فرار نكنيد . بايستيد . ما هم بايد بروشورهاي فرهنگي، درست كنيم . بايد اهل فرهنگ دور هم بنشيند و به مناسبت هفتهي كازرون بروشورهايي كه حاوي دستورالعمل هاي شهرنشيني است صادر كنند .
براي اصناف متناسب با شرايط كاري و ميزان برخوردشان با مردم بروشورهاي مختلف صادر كنند در ضمن نبايد توقع داشت كه اين كارها يك هفتهي ديگر جواب بدهد. كار فرهنگي نياز به زمان و تداوم دارد . بايد آداب شهر نشيني و تمدن به تمام مردم و مخصوصاً مهاجريان ياد داد .
وقتي مسافري، مهاجري، وارد شهر مي شود . نمي گويند. چند تا شاعر و نويسنده داريد . چند تا آيت ا... داريد. به رفتار مردم نگاه مي كند. و مي پرسند چقدر آدميد . اين كه آدم باشيم فرهنگ است . اين كه با مردم با خود و با ديگران خوب برخورد كنيم . فرهنگ است .
گيرم كازرون ده تا دانشگاه داشته باشد و صد هزار تا دانشجو، اما اگر صحبت كردن و طريقهي برخورد با ديگران بلد نباشيم، بيفرهنگيم. وقتيكه در جزء جزء رفتارها دخالت شد . همه ي اين جزئيات به صورت يك كل قوي بروز مي كند در برابر خرده فرهنگ هاي وارداتي مي ايستد و فرو نمي ريزد.
بايد فرهنگ شهرنشيني اين قدر قوي باشد . كه مهاجرين و غير بومي ها و حتي بي فرهنگ هاي داخلي به خودشان اجازه ندهند آن ها را بشكنند يا آن را تخطئه كنند و يا بر آن مؤثر باشند .
من ديده ام كساني كه خودشان لهجه ي بدي دارند چگونه طرز صحبت كردن مردم ما را مسخره مي كنند و متأسفانه هم شهري هاي ما هم در برابرشان سكوت ميكنند . البته شايد اين سكوت از اصالت و فرهنگ اصيلشان باشد.
منبع: هفته نامه سلمان، ش 441