منكر كه مقابل معروف است، به كاري گفته ميشود كه از نظر عقل و شرع، محكوم و در رديف گناه و كارهاي زشت قرار گرفته باشد و موجب بازخواست الهي در روز قيامت شود.
منكرات انواع و اقسامي دارد كه مي توان آن ها را به منكرات فردي، خانوادگي، سياسي، اجتماعي، اخلاقي و اعتقادي تقسيم كرد.
آنچه در اين نوشتار به آن اشاره مي شود، منكرات سياسي است كه متأسفانه بسياري از آن ها در جامعه ي ما، توسط افراد جاهل و يا مغرض رواج دارد و بعضاً قبح آن ها از بين رفته و حتي به معروف تبديل و ملكه ي جان عده اي گرديده است .
گرچه فعلاً مجال توضيح اين منكرات نيست، اما اشارهي كلي و فهرست وار، براي شناخت و در نتيجه مبارزه با آن ها، خالي از فايده هم نيست . برخي از اين منكرات عبارتند از:
1. قانون گريزي و فرار از نظم اجتماعي و افتادن در جادهي هرج و مرج.
2. ايجاد اختلاف و دو دستگي بين مردم و نيروهاي معتقد به نظام و انقلاب و ساختن مسجد ضرار براي نيل به هدف هاي سياسي و جناحي.
3. ناديده گرفتن مصلحت انقلاب و آرمان هاي آن و مقدم داشتن منافع حزبي و جناحي بر مصالح اسلام و نظام.
4. ولايت گريزي و فاصله گرفتن از خط رهبري كه نتيجه اي جز افتادن در دام ولايت طاغوت به دنبال ندارد.
5. جناح زدگي و ملاك حق و باطل را جناح قرار دادن.
6. بد دفاع كردن از نظام و امام و ولايت، كه بدون ترديد نتيجه ي معكوس در پي دارد.
7. انتقاد « سوزنده » بجاي انتقاد «سازنده» و دايم ضعف ها را ديدن و سياه نمايي كردن و ناديده گرفتن خدمات انقلاب و نظام به مردم.
8. گرفتن رشوه و يا هديه، همراه با توجيه آن، از طرف عده اي معدود، كه ضمن حرمت شرعي داشتن، چهره ي زشتي از نظام در انظار ارائه مي دهد و بدبيني به تمام خدمتگزاران نظام ايجاد ميكند.
9. همسويي با دشمنان نظام و انقلاب و همدست شدن با بيگانگان، براي رسيدن به اهداف سياسي و پست و مقام.
10. بي اعتنايي به ارباب رجوع در برخي از ادارات، كه نقش مهمي در بدبين كردن مردم از انقلاب و نظام دارد.
11. شايعه پراكني و غبارآلود كردن فضاي فرهنگي و سياسي جامعه و پاشيدن تخم شك و ترديد در بين مردم.
12. مخالفت لساني و قلمي و عملي با نظام اسلامي كه حفظ آن به فرموده ي امام راحل (رض) از اوجب واجبات است و بدين طريق دشمنان اسلام و ملت را شاد كردن.
13. استفاده از قدرت در جايي كه بايد كار فرهنگي كرد و استفاده از كار فرهنگي و تذكر در جايي كه بايد قدرت و قاطعيت به خرج داد . قطعاً هردوي آن فقط در جاي خود پسنديده و شايسته است و جابجايي آن، منكري واضح و روشن است.
14. نشناختن دشمن و توهم دانستن آن و در نتيجه از ناحيهي بيگانگان ضربه خوردن
15. بيتفاوتي و سكوت در برابر جرياناتي كه با اسلامي بودن نظام، مخالف و به ترويج فرهنگ غرب و تقويت حكومت سكولار مي پردازند.
16. تعميم ضعف هايي كه ممكن است برخي از مسؤولان داشته باشند و سرايت دادن آن به كل نظام و همهي مسؤولان.
17. عدم استقامت و پايداري تا آخر از طرف انقلابيون و در غربال حوادث ريزش كردن.
18. دشمن را بزرگ ديدن و در نتيجه مرعوب آنان شدن و منفعلانه عمل كردن.
19. رها كردن مسلمانان مظلوم، و بي تفاوتي در برابر ستم هايي كه از طرف استكبار جهاني به آ نها ميشود.
20. فراموش كردن شهدا، جانبازان، بسيجيان و ايثارگراني كه با تلاش هاي خودشان، استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي را براي همه ي ما به ارمغان آورده و تولدي دوباره به اسلام و ارزشها بخشيدند.
منبع: هفته نامه سلمان، ش 441
بی حرمتی به نظر مردم
مردم را کوچک وخس خاشاک شمردن
دروغ گفتن به مردم
عوام را یرکار گذاشتن
و
.
.
.
صدها نقض دیگر