در هشتمين دور از انتخابات مجلس شوراي اسلامي در شهرستان كازرون 189 هزار و 862 نفر واجد شرايط شركت در انتخابات بودند كه از اين تعداد 130 هزار و 674 نفر يعني بیش از 67درصد از واجدين شرايط در انتخابات شركت كردند كه آمار قابل ملاحظهايست. اما در اين ميان ميزان مشاركت مردم شهر كازرون در انتخابات حكايت ديگري دارد. در شهر كازرون تنها 28 هزار و 592 نفر (كه از اين تعداد 27 هزار و 700 رأي، صحيح بود) يعني حدود 43 درصد از واجدين شرايط در انتخابات شركت كردند(1) اين در حالي بود كه بخشي از آراي موجود در صندوقهاي شهر كازرون متعلق به ساكنان ساير بخشهاي شهرستان بود كه به صورت فردي يا گروهي به كازرون آمده و رأي خويش را در يكي از صندوقهاي شهر ميريختند!
اكنون اين پرسش مطرح است كه چرا شهر كازرون عليرغم اين همه سوابق درخشان (كه از آن جمله ميتوان به مبارزات انقلابي مردم اين شهر و تقديم نه شهيد در جريان پيروزي انقلاب اسلامي، قرار گرفتن در رديف 12 شهري كه از طرف رژيم طاغوت حكومت نظامي در آنها برقرار شد و نيز تقديم 1100 شهيد در جريان جنگ تحميلي و... اشاره كرد) اكنون يكي از مهمترين انتخاباتهاي خود را اينگونه برگزار ميكند؟
به نظر ميرسد عوامل مختلفي در كاهش مشاركت عمومي در انتخابات مجلس هشتم در شهر كازرون مؤثر بوده است. برخي از اين عوامل ريشه در سالهاي گذشته داشته است اما برخي ديگر اختصاص به اين دوره از انتخابات داشت. تلاش ما در اين نوشتار بر آن است كه به مجموعهي اين عوامل اشارهاي هرچند گذرا داشته باشيم.
1. نابسامانيها و كاستيهاي موجود در مديريتهاي اجرايي: يكي از عواملي كه در عدم مشاركت درصدي از مردم در انتخاباتهاي گذشته و نيز اين انتخابات مؤثر بوده است، برخي از بيلياقتيها، بيتجربگيها، ضعفها، كاستيها و نابسامانيهاي موجود در مديريتهاي اجرايي در سطح كشور و شهرستان است. اين مسأله خصوصاً بر روي دو قشر تأثير بيشتري دارد. يك دسته افرادي هستند كه از نگاهي كاملاً ايدهآل برخوردار بوده و تحمل كمترين ضعف و نابساماني در مديريت جامعه را ندارند. اين افراد به مرور زمان انگيزهي مشاركت خويش در انتخاب مسئولان را از دست ميدهند. جالب آنكه برخي از اين افراد حتي قبلاً به تواناييهاي شخص يا اشخاصي اعتقاد راسخ داشته و براي موفقيت آنها در فلان انتخابات نيز تلاش بسياري كردهاند اما يا شخص مورد نظرشان از توان كافي براي حل مشكلات برخوردار نبوده است و يا آنكه نگاه ايدهآل آنها مانع از درك مشكلات آن شخص در برآورده كردن انتظارات آنها شده است. گروهي ديگر اما با حكومت اسلامي ميانهي خوبي نداشته و نظام اسلامي را مانعي براي اغراض و خواستههاي نفساني خويش ميدانند. اين افراد نه تنها از هر اقدامي كه به گونهاي زمينهي تقويت نظام اسلامي را فراهم آورد، اجتناب ميكنند بلكه با روشهاي مختلف، تمام تلاش خويش را براي دلسرد كردن مردم از نظام و خصوصاً عدم مشاركت آنها در انتخابات (كه مهمترين جلوهي مردمي بودن يك حكومت است) را بكار ميگيرند. متأسفانه در اين دوره از انتخابات عوامل مختلفي زمينهي فعالتر شدن اين گروه را فراهم آورد كه در ادامه به نمونههايي از اين عوامل اشاره خواهد شد.
2. فرسايش سياسي: رقابتهاي سياسي از سالهاي گذشته تا كنون نوعي فرسودگي سياسي در بخشهايي از مردم و جريانهاي سياسي را به ارمغان آورده است. از يك سو بخشي از مردم نسبت به رفتارها و برخوردهاي گروهي، قبيلهاي و جناحي گروههاي سياسي خسته شده و عملكرد آنها را در زمان در اختيار داشتن قدرت؛ حتي با شعارهاي خودشان متناقض ديدهاند. و از سوي ديگر در اين دوره از انتخابات؛ يكي از گروههاي فعال در جريانهاي سياسي شهرستان حتي در مرحلهي ثبتنام در انتخابات مجلس نيز حضور نداشت. جرياني كه شاخص آن نمايندهي محترم مردم كازرون در مجالس سوم و ششم بود در شهرستان كازرون هيچ كانديدايي (حتي در مرحلهي ثبتنام) نداشت. البته برخي از فعالان اين جريان به صورت شخصي به حمايت از برخي نامزدهاي اين دوره پرداختند اما به عنوان يك فعاليت گروهي (آنچنان كه در گذشته بود) حركتي را شاهد نبوديم. حتي نمايندهي محترم مردم كازرون در مجالس سوم و ششم در اين دوره از انتخابات نيز از حوزهي انتخابيهي شيراز كانديدا شد! اين مسأله به هر حال بيتأثير در كاهش مشاركت مردمي در انتخابات اين دوره نبود.
3. برداشت اشتباه از وظايف نمايندهي مجلس: به نظر ميرسد كه يكي از عوامل كاهش مشاركت مردمي در انتخابات، برداشتهاي اشتباهي است كه در باور بسياري از مردم نسبت به وظايف نمايندگان مجلس شوراي اسلامي وجود دارد. نگارنده پيش از اين در نوشتاري ديگر به بيان اين برداشت اشتباه، علل و عوامل آن و راهكارهاي تصحيحش پرداخته است. به هر حال به نظر ميرسد با توجه به اين برداشت اشتباه، مجموعهي توقعات مردم از نمايندگان خود در هفت دورهي گذشته به مراتب بيش از پيگيريهاي آنها در حل مشكلات كازرون بوده است و اين مسأله باعث شده است كه به مرور زمان عدهاي انگيزهي لازم براي شركت در انتخابات را از دست بدهند.
4. تعصبات شهري و روستايي: يكي از معضلات فرهنگي موجود در شهرستان كازرون فرهنگ غلط تعصبات شهري و روستايي است. در هفت دوره از انتخابات گذشته، شهرستان كازرون پنج نماينده داشته است كه از ميان اين پنج نفر، دو نفر از آنها از اهالي شهر كازرون و مابقي از ديگر بخشهاي شهرستان بودهاند، متأسفانه در اين دوره از انتخابات شرايطي رقم خورد كه اكثريت اهالي شهر كازرون به اين باور رسيدند كه نمايندهي مجلس هشتم نيز از اهالي شهر نخواهد بود. عليرغم تلاشهايي كه در ايام تبليغات انتخاباتي صورت گرفت، اين تصور تا روز انتخابات از باور مردم زدوده نشد.
5. نوع رد صلاحيتهاي انتخاباتي: مسألهي احراز صلاحيت كانديداهاي انتخاباتي از تصريحات قانون و لازم الاتباع است. گرچه به صورت طبيعي رد صلاحيت برخي از كانديداها در هر دوره موجب كاهش درصدي از مشاركت عمومي در انتخابات خواهد شد لكن در انتخابات مجلس هشتم؛ نوع رد صلاحيتها بگونهاي بود كه انگيزهي بسياري از مردم شهر كازرون نسبت به حضور پاي صندوقهاي رأي را از بين برد. در اين دوره تعدادي از اهالي شهرستان كه در حوزههاي انتخابيهي شيراز و كازرون ثبت نام كرده بودند و درصدي از آنها نيز از اهالي شهر كازرون بودند، رد صلاحيت شدند. از ميان اين تعداد، بيش از همه؛ نوع رد صلاحيت شهردار اسبق كازرون كه از گزينههاي مطرح در عرصهي انتخابات اين دوره بود و از مدتها قبل فعاليت انتخاباتي خود را آغاز كرده بود، تأثير زيادي بر روحيهي مردم شهر كازرون گذاشت. آنچه بيش از همه روحيهي مردم را جريحهدار كرد نه اصل رد صلاحيت وي بلكه استناد هيأت نظارت بر انتخابات به بند پنجم از مادهي 28 قانون انتخابات در رد صلاحيت او بود. بر اساس اين بند كساني ميتوانند نامزد انتخابات مجلس شوراي اسلامي باشند كه از «سوء شهرت در حوزهي انتخابيهي خود» برخوردار نباشند. انتشار خبر رد صلاحيت وي با استناد به بند مذكور، مردم را به اين باور رساند كه ارادهاي قوي براي ممانعت از راهيابي وي به مجلس شوراي اسلامي شكل گرفته است. مردم و انسانهاي منصف اين مسايل را كنار هم ميگذاشتند كه:
اولاً: اكثريت مردم (به هر دليلي) خاطرهي خوشي از دوران مسئوليت نامبرده در شهرداري كازرون را در ذهن خود دارند و صلاحيت نامبرده نيز در انتخابات دورهي قبل (مجلس هفتم) نيز از سوي شوراي محترم نگهبان تأييد شده است پس حتماً تا آن زمان سوء شهرتي نداشته است.
ثانياً: او در انتخابات مجلس هفتم موفق به كسب 40 هزار رأي مردم شده است پس در جريان انتخابات نيز همچنان حسن شهرت خود را از دست نداده است.
ثالثاً: پس از انتخابات نيز در شهر حضور نداشته است تا دچار سوء شهرت شود!
رابعاً: مسئولان رسيدگي به صلاحيت نامزدهاي انتخاباتي در شهرستان نيز كه بهتر ميتوانند نسبت به اثبات سوء شهرت افراد در حوزهي انتخابيه قضاوت كنند صلاحيت وي را تأييد كردهاند!
اشاره: مجموعهي اين مسايل باعث شد تا جمعي از برادران طلبه و روحاني شهرستان (كه غالباً ساكن شهر مقدس قم بودند) فارغ از بحث رأي دادن يا ندادن خودشان به كانديداي خاصي، احساس تكليف كنند كه اولاً؛ جهت برطرف كردن روحيهي يأس و نااميدييي كه در ميان مردم شهر حاكم شده بود و ثانياً؛ جهت مقابله با اتهام بياساسي كه به شخصيت نامبرده وارد شده بود، رايزنيهايي را با نهادهاي مسئول از جمله برخي از فقهاي شوراي محترم نگهبان آغاز كنند. طلاب و روحانيون بر دو مسأله تأكيد داشتند يكي بياساس بودن استناد هيأت نظارت و ديگري رعايت مصلحت شهر مبني بر تأييد صلاحيت نامبرده.
برخي از فقهاي محترم شوراي نگهبان از ما خواستند تا چنانچه رد صلاحيت انجام شده به استناد بند مذكور بوده است، برادران روحاني نامهاي نوشته و شهادت دهند كه چنين سوء شهرتي در شهرستان كازرون وجود ندارد. لذا بر اساس توصيهي مذكور دو نامه نگاشته و امضا شد. در نامهي اول تنها نسبت به اشتباه بودن استناد به سوء شهرت شهردار اسبق كازرون شهادت داده شد اما در نامهي دوم علاوه بر آن، به در نظر گرفتن مصلحت شهر مبني بر تأييد صلاحيت نامبرده نيز سفارش شد لكن شوراي نگهبان گرچه استدلال ما را در اشتباه بودن استناد به بند پنجم از ماده 27 قانون انتخابات پذيرفت لكن شايد به جهت دوري از فضاي شهر (كه حتي براي برخي از اهالي شهر هم قابل درك نبود!) مصلحت تأييد صلاحيت نامبرده را نپذيرفته و به استناد بند اول از مادهي 27 وي را رد صلاحيت كرد.
رد صلاحيت نامبرده اميدهاي اكثريت مردم شهر كازرون به داشتن نمايندهاي از اهالي اين شهر را بسيار كمفروغ كرد.
6. يأس عمومي نسبت به موفقيت كانديداهاي شهر كازرون: در ميان نامزدهاي تأييد صلاحيت شده در انتخابات مجلس هشتم، چهار كانديدا از اهالي شهر كازرون نيز حضور داشتند اما اين كانديداها با چند مشكل بزرگ مواجه بودند:
1. اطلاعرساني به مردم نسبت به حضور خود در عرصهي رقابت انتخاباتي اولين مشكل كانديداهاي شهر بود. در حالي كه برخي از كانديداهاي مجلس هشتم از يك سال پيش فعاليت تبليغاتي خود را آغاز كرده بودند اما نامزدهاي باقيماندهي شهر، نوعاً فعاليت خود را تنها چند روز قبل از آغاز تبليغات انتخاباتي شروع كرده بودند.
2. جلب اعتماد مردم به توانايي خود در انجام وظيفهي نمايندگي دومين مشكل كانديداهاي شهر كازرون بود.
3. خارج كردن اكثريت مردم از فضاي يأس و نااميدي نسبت به موفقيت خويش در جلب آراي مردم مشكل سومي بود كه كانديداهاي شهر با آن دست و پنجه نرم ميكردند.
4. تعدد كانديداهاي شهر و در نتيجه پراكندگي آرا ميان آنها مشكل چهارمي بود كه مانع از اقبال مردم به حضور در عرصهي انتخابات و رأي دادن به يكي از كانديداهاي شهر ميشد.
اشاره: در اينجا بد نيست اشارهاي ديگر به رفتار طلاب و روحانيان مذكور در ايام برگزاري انتخابات كنيم. اكثريت دوستاني كه براي خارج كردن جو شهر از يأس و نااميدي جهت راهيابي شهردار اسبق كازرون به عرصهي رقابتهاي انتخاباتي تلاش كرده بودند، به علاوهي جمع ديگري از جوانان طلبه، دانشجو و بسيجي ضمن احترام به تمام كانديداها؛ با در نظر گرفتن وظيفهي اصلي نمايندگان مجلس (قانونگذاري و نظارت) و توجه به ملاكهايي چون ايمان، تقوي، سلامت نفس، سادهزيستي، صداقت، صراحت، سماجت، شجاعت، دردآشنايي، تواضع، حضور مستمر در شهرستان و آشنايي نسبت به ضعفها و قوتهاي آن و نيز توانمندي در انجام مسئوليتهاي نمايندگي، يكي از كانديداهاي موجود را به عنوان كانديداي اصلح شناسايي كردند. آنها عليرغم آنكه دستيابي به نتيجهي نهايي را كاري بسيار دشوار ميپنداشتند اما با دو هدف وارد عرصهي فعاليت انتخاباتي شدند.
اول آنكه: به اين باور رسيده بودند كه يكي از دلايل برخي از نابسامانيهاي موجود در جامعهي ما ترجيح افراد صالح بر اصلح و توجه زياد مردم به ملاك رأيآوري كانديداها در هنگام رأي دادن به آنهاست! (از جمله آفات اين نگاه، شكلگيري مسألهاي با عنوان «رأي سلبي» است. يعني به فلان شخص رأي ميدهم تا فلان شخصيت رأي نياورد! در اين نوع رأي دادن معمولاً به اين مسأله كه آن كسي كه به او رأي ميدهيم از چه ميزان صلاحيت و توانايي برخوردار است و اساساً آيا او واقعاً از كسي كه به وي پشت كردهايم شايستهتر است يا نه توجه نميشود!)
مسألهي ديگري كه براي آنها در مرتبهي دوم از اهميت قرار داشت بحث خروج شهر از حالت يأس و نااميدي بود. اين مسأله كه كانديداي اصلح (از نگاه آنها) اتفاقاً از اهالي شهر كازرون هم بود ميتوانست زمينهي مشاركت بيشتر مردم اين شهر را فراهم آورد. علاوه بر اين با يك بررسي ساده ميشد به راحتي به اين نتيجه رسيد كه با توجه به حضور كانديداهاي قوي از اهالي ديگر بخشهاي شهرستان (شخصيتهايي از قبيل آقايان محمدصادقي، دهقان، فاضلنيا و دشمنزياري) كه موجبات پراكندگي آراي مردم در بسياري از بخشها را فراهم آورده بود، همچنين با توجه به شكلگيري انگيزهي قوي مردمي در دادن «رأي سلبي» در اين دوره از انتخابات (كه دلايل آن در جاي خود قابل بررسي است)، چنانچه اكثريت اهالي شهر كازرون بر روي كانديداي واحدي به توافق ميرسيدند، ميتوانستند «آراي سلبي» موجود در بخشهاي مختلف شهرستان را نيز با خود همراه كنند. لذا در اين راستا تلاشهاي بسياري براي شناساندن كانديداي اصلح به مردم و اطلاعرساني دربارهي ويژگيها، تواناييها و صلاحيتهاي وي و نيز شهري بودن ايشان صورت پذيرفت. همچنين تلاشهايي براي متقاعد كردن برخي ديگر از كانديداهاي شهر جهت انصراف و شكلگيري اتحاد انجام شد اما به دلايلي ازجمله واكنش منفي برخي از حاميان آنها ناكام ماند! به هر حال عليرغم همهي اين تلاشها اكثريت مردم شهر انگيزهي حضور در انتخابات را پيدا نكردند و كانديداي مورد نظر دوستان نيز تنها توانست رتبهي سوم را در مجموعهي صندوقهاي شهر كازرون از آنِ خود كند.
7. روشهاي تبليغات انتخاباتي: يكي ديگر از دلايل عدم حضور اكثريت مردم شهر كازرون در رقابتهاي اين دوره از انتخابات بروز برخي از رفتارهاي اعتمادشكن در روشهاي تبليغات انتخاباتي بود كه در ادامه به نمونههايي از آن اشاره ميشود.
1-7. پيشبينيهاي دلسرد كننده نسبت به نتيجهي انتخابات: يكي از عواملي كه قطعاً در بيانگيزه كردن مردم شهر كازرون نسبت به حضور پاي صندوقهاي رأي مؤثر بود، پيشبينيهاي دلسردكننده نسبت به نتيجهي انتخابات بود. به عنوان نمونه دشمنان و مخالفان نظام تلاش ميكردند با دامن زدن به اين شايعه كه نتيجهي انتخابات از پيش مشخص شده است و حضور يا عدم حضور مردم تأثيري در اين رابطه نخواهد داشت، انگيزهي مردم را نسبت به شركت در انتخابات از بين ببرند. اما چيزي كه باعث ميشد اين تبليغات سوء رنگي واقعي به خود گرفته و اثرگذار شود از يك سو نوع رد صلاحيت اشاره شده و از سوي ديگر روش و تاكتيك نمايندهي محترم مردم كازرون در مجلس هفتم براي جلب آراي مردم بود! وي عليرغمِ شكلگيري «آراي سلبيِ» فراوان نسبت به خويش مرتباً بر اختصاص 70 هزار رأي به خود در اين دوره از انتخابات تأكيد ميكرد! وي حتي در آخرين سخنراني تبليغاتي خود در مقام پاسخگويي به اين شايعه كه از قول او مطرح ميشد كه «چه به من رأي بدهيد و چه رأي ندهيد، من با 70 هزار رأي نماينده خواهم شد» گفت: «به هر جايي ميرسند ميگويند: ما از محمدصادقي شنيدهايم كه چه به من رأي بدهند، چه رأي ندهند، من نماينده هستم. دروغ به اين واضحي... بدون رأي و نظر مردم نه فقط انتخابات شكل نميگيرد بلكه نظام جمهوري اسلامي هم سرپا نميماند.» وي در عين حال در همين سخنراني گفت: «آقايان بدانيد، خودتان را براي اثبات شكست روز شنبهي خودتان آماده كنيد. من به شما ميگويم شكست سخت است. شكست براي يك آدم پرادعا سخت است... نميدانم روز شنبه كه ميخواهند به شما بگويند كه آقا شكست خورديد، آرامش را حفظ كنيد، ميخواهيد چه كار كنيد؟!... من به شما عرض ميكنم... بدانيد كه محمدصادقي توسط رأي اين مردم كه به آن اعتقاد دارد و باور دارد و خودش را فقط با رأي اين مردم نماينده ميداند، در روز شنبه انشاءالله هم به عنوان نمايندهي دور هفتم و هم به عنوان نمايندهي دور هشتم مجدداً در بين اين مردم حاضر خواهد شد. حداقل رأي ما 70 هزار است و اختلاف رأي ما با نفر دوم كه معلوم نيست كيست اقلاً 40 هزار رأي ميشود(!!!)... بايد جدي، محكم، مصمم، قوي، پرانرژي و پر توان باشيم تا يك راي هم كه شده به جمع خودمان اضافه كنيم و از 70 هزار رأي بالا رود.»(2) اين نوع سخنان باعث كاهش انگيزهي شركت در انتخابات و باور كردن تبليغات دشمنان نظام توسط برخي از مردم شد لذا به جرأت ميتوان گفت كه اين مسأله تأثير بسيار زيادي در كاهش مشاركت مردمي در اين دوره از انتخابات داشت.
2-7. نوع تبليغات انتخاباتي برخي از كانديداهاي مطرح: يكي ديگر از عواملي كه موجب كاهش مشاركت مردمي در انتخابات مجلس هشتم شد، نوع تبليغات پرزرق و برق برخي از كانديداهاي مطرح در اين دوره از انتخابات و تخلفهاي متعدد انتخاباتي از سوي آنها بود. مردم به خود ميگفتند شأن مجلس، قانونگذاري است اما وقتي اين افراد پيش از ورود به مجلس اين همه از فضاي سالم انتخاباتي فاصله گرفته و از قانون تخلف ميكنند، چه ضمانتي وجود دارد كه پس از برگزيده شدن به عنوان نمايندهي مردم به قانون پايبند باشند؟!
3-7. تناقضات رفتاري در عرصهي تبليغات: تناقض در رفتار، يكي از عوامل مهم اعتمادشكن در جامعه است. به عنوان نمونه اگر مردم شهر ببينند كه شخصي در گذشته با تمام وجود بر انتخاب نمايندهاي از شهر تأكيد ميورزيد و كانديداهاي مطرح روستايي را به شدت زير سئوال ميبُرد اما مثلاً پس از رد صلاحيتش از سوي شوراي محترم نگهبان با تمام توان از يكي از كانديداهاي روستا (كه قبلاً خود در نفي صلاحيت وي سخنان متعددي را بيان كرده بود) حمايت ميكند، ممكن است تعدادي از مردم براي تسلّاي دل وي و يراي لجاجت با مخالفان او به كانديدايي كه اكنون مورد حمايت اوست رأي دهند اما اين نوع تناقضات رفتاري باعث سلب اعتماد عدهاي ديگر از مردم شده و موجبات عدم مشاركت آنها در انتخابات را فراهم ميآورد.
8. افزايش سن رأي دهندگان: يكي از دلايل قوي براي مشاركت مردم در انتخابات اين دوره از مجلس شوراي اسلامي افزايش سن رأي دهندگان از 15 سال به 18 سال بود. اين تغيير باعث محروميت دانشآموزان دبيرستاني از شركت در انتخابات اين دوره شد. اهميت اين مسأله زماني آشكارتر خواهد شد كه بدانيم (در گذشته) يكي از عوامل مشوّق خانوادهها براي شركت در انتخابات همين دانشآموزان دبيرستاني و بخصوص دانشآموزان «رأي اولي» و پرنشاط 15ساله بوده است. گاهي نشاط شركت در اولين انتخاب، آن هم در سن پرشور 15 سالگي باعث تقويت انگيزهي خانوادهي آنها و عامل مؤثري براي كشاندن خانوادهها به سمت صندوقهاي رأي بود. شناسنامهي برخي از دانشآموزاني كه اينك از شركت در انتخابات محروم شده بودند داراي مهر شركت در سه انتخابات گذشته بود! جالب است بدانيم؛ دانشآموزان دبيرستاني در تاريخ انقلاب ما نقشآفرينيهاي بسياري داشتهاند كه شركت فعال در انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از جمله مصاديق آن است. به نظر ميرسد كاهش سن رأي دهندگان مسألهايست كه ميبايست در مجلس آينده مورد توجه نمايندگان محترم قرار گيرد.
9. زمان برگزاري انتخابات: زمان برگزاري انتخابات يكي از مؤلفههايي است كه در ميزان مشاركت مردم تأثير مستقيم دارد. در اين دوره اما زمان مناسبي براي برگزاري انتخابات، در نظر گرفته نشده بود. 24 اسفندماه يعني كمتر از يكهفته مانده به ايام نوروز زمان مناسبي براي برگزاري انتخابات نيست. در اين ايام معمولاً افزايش قيمت اجناس نوعي نارضايتي عمومي را به همراه ميآورد بعلاوه آنكه خانوادهها در اين آخرين جمعهي سال مشغول انجام كارهاي عقب ماندهي خود براي استقبال از سال جديد هستند. به هر حال به نظر ميرسد كه اين مسأله نيز به نوبهي خود در كاهش مشاركت مردمي در انتخابات مجلس هشتم بيتأثير نبود.
10. عدم درك جو شهر توسط مسئولان برگزاري انتخابات: مجموعهي مسايل بيان شده اقتضا ميكرد كه مسئولان شهرستان (بخصوص مسئولان برگزاري انتخابات) تدابيري را براي افزايش مشاركت مردمي بيانديشند اما متأسفانه به نظر ميرسد كه نهتنها براي حل اين مسأله تدبيري انديشيده نشد بلكه اقداماتي از سوي آنها انجام گرفت كه يا موجبات كاهش بيشتر مشاركت مردم را فراهم آورد و يا اينكه ميتوانست چنين نتيجهاي را به دنبال داشته باشد! اينك به دو نمونه از اين اقدامات اشاره ميشود:
1-10. تصميم عجيب شوراي تأمين شهر: با توجه به وقوع برخي بداخلاقيهاي انتخاباتي و درگيريهاي صورت گرفته ميان حاميان برخي از كانديداها، شوراي تأمين شهرستان در تاريخ 20 اسفند ماه جلسهاي تشكيل داده و نتيجهي اين جلسه را با حضور در ستادهاي انتخاباتي كانديدها اعلام كردند. تصميم شوراي تأمين كه حضوراً اعلام شد آن بود كه چون شبِ چهارشنبه، يومالشك(!!!!!) چهارشنبه سوري است(!!!) و احتمال سوءاستفاده از اين مناسبت وجود دارد، لذا شوراي تأمين تصميم به تعطيلي ستادهاي انتخاباتي از ساعت 17 روز سهشنبه (21 اسفند 86) تا 8 صبح روز چهارشنبه (22 اسفند 86) گرفته است! اين در حالي بود كه آخرين چهارشنبهي سال؛ 29 اسفند ماه 86 بود. پس از اعلام شفاهي اين تصميم نامهي فرماندار كازرون دربارهي تصميم اتخاذ شده در شوراي تأمين به صورت كتبي به ستادهاي انتخاباتي ارسال شد با اين تفاوت كه در اين نامه هم نامي از چهارشنبه سوري برده نشده بود و هم علاوه بر روز سهشنبه فعاليت انتخاباتي ستادها از ساعت 17 روز چهارشنبه تا پايان مهلت قانوني تبليغات انتخاباتي (يعني ساعت 8 صبح روز پنجشنبه) ممنوع اعلام شده بود! اين تصميم از سه جهت اشكال داشت. اولين اشكال اين تصميم تخلف از قانون انتخابات بود كه بر اساس آن كانديداهاي انتخابات حق دارند به مدت 7 روز به تبليغات مشغول باشند اما اين مصوبه عملاً بهترين ساعات تبليغات ستادها را در دو روز پاياني تبليغات ممنوع ميكرد! اشكال ديگر اين مصوبّه تضييع حق كانديداهايي بود كه تنها در مهلت قانوني تبليغات به فعاليت پرداخته بودند و اشكال مهمتر آن عدم درك شرايط شهر كازرون بود. به عبارت ديگر تعطيلي ستادها در ايام مذكور – خصوصاً در شهر كازرون – مانع از شكلگيري انگيزهي لازم در اكثر اهالي شهر براي شركت در انتخابات ميشد. تنها ستادي كه به مخالفت عملي با اين مصوبّه اقدام كرد، ستاد آقاي علياكبر فرشتهحكمت بود. اين ستاد ضمن اعتراض به مسئولين برگزاري انتخابات در شهرستان، نامهي فرمانداري را براي هيأت نظارت بر انتخابات استان و نيز هيأت اجرايي استان فاكس كرده و خواستار حل اين مشكل شد كه در نتيجه با غيرقانوني ناميدن اين مصوبه از جانب دو هيأت مذكور اين مصوبه باطل اعلام شد. اما خبر ابطال آن تنها به صورت شفاهي به ستاد ايشان ابلاغ شد و حتي در روز سهشنبه از ابلاغ ابطال اين مصوّبه به نيروي انتظامي (كه ضابط اجراي آن بود) و نيز از ابلاغ ابطال آن به ستادهاي انتخاباتي ساير كانديداها خودداري شد!(3)
2-10. اعلام تعطيلي زودهنگام انتخابات: يكي ديگر از مصاديق عدم درك جوّ شهر توسط مسئولان برگزاري انتخابات تعطيلي زودهنگام انتخابات در شهرستان كازرون بود. در حالي كه ستاد انتخابات وزارت كشور ساعات برگزاري انتخابات را در بعضي از مناطق تا ساعت 23 تمديد كرد اما مسئولان برگزاري انتخابات در شهرستان كازرون با استناد به مشكلات امنيتيِِ تمديد انتخابات، رأس ساعت 21 پايان رأيگيري را اعلام كردند! اين مسأله باعث شد كه بسياري از افرادي كه طبق روال سالهاي گذشته در ساعات پاياني به سمت صندوقهاي اخذ رأي ميرفتند، پشت درهاي بسته بمانند و از رأي دادن به كانديداي مورد نظرشان محروم شوند!
11. ضعف نگرش ديني به فعاليتهاي سياسي در جامعه: شركت در انتخابات يك تكليف شرعي و ملي است لكن متأسفانه نهادهاي فرهنگي شهرستان (خصوصاً نهادهاي ديني) عملكرد قابل قبولي در تبديل اين مسأله به فرهنگ عمومي مردم نداشتهاند. اين مسأله به نوبهي خود باعث شده است كه بسياري از مردم زماني وارد عرصهي انتخابات شوند كه احتمال رسيدن به نتيجهي مورد نظرشان را قوي بدانند. به هر حال ضعف نگاه ديني در بخشهايي از مردم، مسألهايست كه نهادهاي ديني و فرهنگي ما ميبايست به فكر گرهگشايي از آن باشند.
سخن آخر: به هر حال اين انتخابات با همهي ضعفها و قوتهايش به سرانجام رسيد و جناب آقاي دهقان ناصرآبادي به عنوان ششمين نمايندهي شهرستان كازرون انتخاب شد. انتخاب وي دشمنان نظام را در شايعهسازيهاي خود مبني بر مشخص بودن نتيجهي انتخابات پيش از برگزاري آن ناكام ساخت و بار ديگر به مردم نشان داد كه اين اراده و تصميم آنهاست كه حرف آخر را ميزند.
اينك همگان وظيفه دارند، رقابتها را به رفاقت تبديل كرده و در حد توان خويش نمايندهي منتخب مردم را در انجام «وظیفهی نمايندگي» ياري رسانند.
همچنين ميبايست با شناخت عوامل كاهش مشاركت مردم در اين دوره از انتخابات راههاي جلب مشاركت حداكثري مردم در آينده را طي كرد.
پينوشت:
1. آمار ارائه شده بر اساس آمار هيأت محترم نظارت بر انتخابات شهرستان كازرون است.
2. متن پياده شده از CD سخنراني نماينده مردم در مجلس هفتم با عنوان «روشنگري».
3. نيروي انتظامي بيخبر از ابطال مصوبهي شوراي تأمين شهرستان بعدازظهر سهشنبه با نيروهاي نظامي خود براي بستن ستاد آقاي فرشتهحكمت به محل ستاد آمدند، توضيحات مسئولان ستاد آنها را قانع نكرد و اصرار داشتند كه اين ستاد نيز مثل ستادهاي انتخاباتي ساير كانديداها تعطيل شود اما با مقاومت مسئولان ستاد و پس از برقراري تماسهاي متعدد با فرمانداري متوجه ابطال مصوبهي شوراي تأمين شهرستان شدند!