|
اما چه حیف! که از محرم تنها عزاداریش و از عاشورا گریستنش را آموخته ایم.
حیف!که پیام کربلا و رسول عاشورا را نفهمیدیم.
چارلز دیکنز نویسنده معروف انگلیسی می گوید:«اگر منظور حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود،من نمی فهمم چرا خواهران وزنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می کند که او فقط به خاطر اسلام ،فداکاری خویش را انجام داد.» ماهنامه موعود شماره 72صفحه 36
به قول زنده یاد دکتر علی شریعتی: حسین (ع) بیشتر از آب ،تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش،زخم های تنش را نشان نمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
و امروز اگر ندیده باشیم،صدها بار شنیده ایم که همین مولا گره های ناگشودنی هزاران هزار مردمی که به سویش رو اورده اند را گشود و مرض های لا علاج را شفا بخشید.
آیا نمی توانست همان دم با اشاره ای تمام مخالفانش را نابود کند تا سمّ اسبان،پیکر پاکش را به تاراج نگیرد وخون مطهر کودکش،دستان شفا بخشش را نیالاید؟ به راستی آیا خدایش نمی توانست سپاهی از جن و انس که خود وعده داده است،به یاری اش بفرستد ؟افسوس که ثواب این ماه را تنها سینه زدن و اشک ریختن بر مصائبش می دانیم اما از بطن کلامش غافلیم . پیامبر اکرم(ص) می فرماید: هر کس بمیرد در حالیکه امام زمانش را نشناخته باشد،به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.
و آنان که پیش روی فرزندش حسین (ع) ایستاده اند، جاهل به امام زمان شان بودند.
خدا کند این حدیث مشمول مان نگردد که عزادار حسین (ع) امام جاهل به حّی و حاضرمان باشیم.
در دعایی از امام صادق (ع) روایت شده است که «خداوندا ! خودت را به من بشناسان؛زیرا اگر خودت را به من نشناسانی؛،رسول و فرستاده ات را نمی شناسم؛خداوندا! را به من بشناسان ؛ زیرا اگر فرستاده ات را به من نشناسانی ،حجتت را نخواهم شناخت. خداوندا! حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی،در دین خود گمراه خواهم شد.»ماهنامه موعود شماره 72صفحه 17
و حالا که هنوز طومار کوچ مان را نپیچیده اند و بر رفتنمان از دنیای فانی امضایی ترده اند، بر نیامدنش ندبه کنیم ودستان دعای مان را برگیریم و از بارگاه جلّ جلاله کوله کوله آمدنش را گدایی کنیم.
مگر نه این است که می گویند: دعاهم ساعت و وقتی دارد،شاید دعای مان،دمی ،ساعتی بگیرد و بر د نیا بیچارگی و بی پناهی مان نقطه پایانی گردد.