ضمن تبریك دهه فجر انقلاب اسلامی به جناب عالی كه یكی از پیشتازان صحنه مبارزه علیه رژیم ستمشاهی بودید و قلب و سینه شما صندوقچه اسرار نظام است می خواستیم این سئوال را بكنیم كه در آستانه دهه فجر چشم انداز دهه آینده را چگونه می بینید
بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله . در آستانه دهه مبارك فجر درست در سی و یك سالگی انقلاب اسلامی هستیم و این تحول عظیمی كه در ایران اتفاق افتاد را بدون اغراق می توان یك انقلاب همه جانبه به حساب بیاوریم بخصوص بعد فرهنگی و عقیدتی كه ما را به مكتبی كه ما آن را اسلام ناب می خوانیم رساند و مكتب اهل بیت چنین سابقه حكومتی نداشت . البته یك دوران كوتاهی حضرت امیرالمومنین (ع ) حكومت كردند ولی بیشتر گرفتار جنگ بودند بعدها هم حكومتهایی به تصدی شیعیان بوده اما هیچ وقت حالت مكتبی به صورتی كه بخواهد خودش را با معارف اهل بیت و ساختاری ما تنظیم كند نداشته ایم . برای اولین بار ایرانیها با رهبری امام خمینی (ره ) و جهاد بسیار خوبی كه كردند با حضور بی سابقه خود موفق شدند به این میراث گرانبهای اهل بیت شكل حكومتی بدهند. ساختار و قالبی هم برایش درست كردند. تا حدودی محتواها هم تبیین شد كار اجرایی اش را هم شروع كرد. به هر حال معمولا فراز و نشیب هایی كه در هر دولت جوان هست ما هم داشته ایم . شورش جنگ سازندگی و اختلافات داخلی داشته ایم . فعلا رسیده ایم به دهه چهارم كه شما سئوال می كنید چشم انداز را چگونه می بینیم . اگر از ظرفیت های ایجاد شده برای انقلاب خوب استفاده شود در این دهه ما به یك سطح بسیار خوبی از توسعه و پیشرفت و رفاه همراه با حفظ اصول و عقاید اساسی و اصیل مكتب اهل بیت كه همان اسلام ناب است می رسیم . این بستگی دارد به كار مدیران آینده و امروز كه بتوانند از عهده بربیایند. ما امیدمان این است كه سند چشم انداز با محتوایی كه ترسیم شده محقق شود (گرچه نزدیك به پنج سال از عمرش گذشته و در این پنج سال جدی گرفته نشده است ) ولی امیدمان این است كه سند چشم انداز جدی گرفته و اجرا شود راهكارمان روشن است . ما سیاست های كلی را نوشته ایم . باید برنامه ها براساس آن تنظیم بشود و ما در پایان آن 20 سالی كه در نظر گرفته بودیم كه چند سالش حالا گذشته موقعیت ممتاز خودمان را پیدا بكنیم . اما اینكه چه جور عمل بشود جای بحث دارد.
جنابعالی فرمودید « سند چشم انداز » امهات مطلب و روح حاكم بر سند چشم انداز چیست ؟
اخیرا در مركز تحقیقات استراتژیك درباره مسایل اساسی انقلاب كه اسمش هم هست « مطالعات بنیادی و تحلیلی تدوین سیاستهای كلی نظام درخصوص الگوی مطلوب توسعه » تحقیق خوبی شده كه مستند به قانون اساسی سند چشم انداز و اسناد فرادستی است . این موضوع هنوز منتشر نشده است و یك كار تحقیقی كامل است .
من آن مطالبی كه مربوط به سند چشم انداز است را ترجیح می دهم از متن بخوانم :
« مشخصات جامعه توسعه یافته در سند چشم انداز بیست ساله ملهم از مبانی نظری و معیارهای قانون اساسی است . سند چشم انداز بیست ساله برای افق 1404 با تایید مقام معظم رهبری در جهت تهیه و تنظیم برنامه های متناسب عملیاتی رسما ابلاغ شد . با ابتنا به این سند جامعه توسعه یافته و آرمانی ایران در سال 1404 هجری شمسی جامعه ای است توسعه یافته متناسب با مقتضیات فرهنگی جغرافیایی تاریخی خود و متكی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی ملی و انقلابی با تاكید بر مردمسالاری دینی عدالت اجتماعی آزادیهای مشروع حفظ كرامت و حقوق انسان و بهره مند از امنیت اجتماعی و قضایی ...
این متن اولین تیتر سند است . حالا یك قدری بازتر می شود...
... برخوردار از دانش پیشرفته توانا در تولید علم و فناوری متكی بر فهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی مستقل مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و پیوستگی مردم و حكومت . (عنصر اصلی اش پیوستگی مردم و حكومت است و امكانات دفاعی )
... برخوردار از سلامت رفاه امنیت قضایی تامین اجتماعی فرصت های برابر توزیع مناسب درآمد نهاد مستحكم خانواده به دور از فقر فساد و تبعیض و بهره مند از محیط زیست مطلوب فعال مسئولیت پذیر ایثارگر مومن رضایتمند برخوردار از وجدان كاری انضباط روحیه تعاون و سازگاری اجتماعی متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شكوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن .
جامعه دست یافته به جایگاه اول اقتصادی علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی شامل آسیای میانه قفقاز خاورمیانه و كشورهای همسایه با تاكید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم و رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی ارتقا نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال كامل . الهام بخش فعال و موثر در جهان اسلام با تحكیم الگوی مردم سالاری دینی توسعه كارآمد جامعه اخلاقی نواندیشی و پویایی فكری و اجتماعی تاثیرگذار و همگرایی اسلامی و منطقه ای براساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره ) دارای تعامل سازنده و موثر باجهان براساس اصول عزت حكمت و مصلحت .
جنابعالی به شرع و مشروعیت اشاره كردید این روزها بخصوص در زمینه مشروعیت بحثهای انتزاعی فراوانی می شود مفهوم مشروعیت در نظام اسلامی و بحثهای كلامی حوزوی چیست منابع مشروعیت ها كدام است
نه . من فكر می كنم این یك پدیده جدیدی است و ریشه در یك توطئه ای دارد كه جریانی هم پشت آن قرار دارد. همین الان محافلی هست كه رسالت خودشان را این ببینند كه این كار را انجام دهند. یقینا خارجی ها یا از اول بوده اند در چنین طرحی و یا وقتی دیدند چنین جریانی هست خوشحال شدند و آن را دامن می زنند. قطعا این طور است . چون هیچ منفعتی در این تبیین اختلاف این جوری نیست . من فكر می كنم در بین همه ماها كه در این سالها كشور را اداره می كنیم نزدیكی من و رهبری بیشتر از همه هست . در همه شرایط بوده و حالا هم همین طور است ولی دامن زدن به اختلاف و خبرسازی و شایعه و امثال اینها امروز متولی پیدا كرده متولیانشان را هم من خیلی هایشان را می شناسم كه چه كسانی هستند كه دارند این كارها را می كنند. شماها هم می شناسید. این قسمتش كه مشهود است . یك قسمتهایی پشت صحنه هست كه ما نمی شناسیم . اینهایی كه می شناسیم یك چیز غیرواقعی است كه می خواهند بگویند. خیلی هم احتیاج به نیرو مصرف كردن دارند. همیشه باید مواظب باشند كه این بحث شان زنده بماند و هر وقت احساس می كنند یك چیزی پیش می آید كه برخلاف نظر آنهاست یك دفعه می بینیم یك تهاجم سیاسی و رسانه ای و شایعات و اقدامات پشت آن درمی آید. خیلی محسوس است . البته این در خارج از كشور فعلا خیلی جدی است . یعنی رسانه های استكباری روی این مسئله بسیار كار می كنند ولی منشا اصلی اش را من در داخل می بینم .
این روش شما با روش امام خمینی (ره ) منافات ندارد؟ امام در آخر رهبری سن شان از سن امروز شما بیشتر بود. مخصوصا آن سالهای آخر بیانیه سخنرانی و مطالب دیگر از امام خیلی زیاد باقی مانده است . صحیفه امام را كه آدم نگاه می كند می بیند سالهای آخر حیات امام (ره ) مطالبش بیشتر از سالهای قبل هست .
خوب امام (ره ) با آن سن زیادشان خیلی صحبت می كردند. یك بخش آن قابل فهم است . چون به هر حال امام (ره ) ایجاد كننده این انقلاب و این نظام جمهوری اسلامی بودند و خیلی حرف داشتند. برای آیندگان و می گفتنداما شما هم وقتی این حالت مقایسه ای را در نظر بگیریم از افرادی هستید كه در رده های بعد از امام قرار می گیرید بنابر این شما هم حرف برای گفتن زیاد دارید. بخصوص در شرایط خاص جامعه . برای این شرایط و این بیان شما چه كنیم خیلی جور در نمی آید.
اولا كه خودتان گفتید كه تفاوت زیادی بین ما و امام (ره ) هست . ایشان به هر حال بنیانگذار یك بنای عظیمی بودند. بایستی تا آن چند سالی كه فرصت داشتند بنیانهای بنایشان را محكم بكنند. ما الان مثل امام كه نیستیم . صدها نفر مثل من از نیروهای اول انقلاب هستند. رسالت شبیه هم داریم . با هم كار می كنیم . ثانیا خود امام هم همچنین حالتی داشتند منتهی ضرورتها ایجاب می كرد كه امام وارد صحبت می شدند. گاهی می شد كه ایشان یك ماه سكوت می كردند.حتی شایعه می شد كه امام رحلت كرده اند یا كسالت دارند و از این چیزها ولی ایشان اعتنایی نمی كرد. ما بودیم كه می رفتیم خواهش می كردیم كه چهار كلمه حرف بزنید. یك وقت امام تصمیم گرفت عكسش را در هیچ روزنامه ای در صفحه اول نیندازند خوشش نمی آمد. ما آن موقع این حالات را خیلی نمی فهمیدیم . ولی من الان می فهمم . البته من الان سنم آنقدر نیست كه امام در آن سن قرار داشت . ایشان یك دوره سكوت در تبعید داشتند . 14 15 سال نبودند . خیلی كم حرف می زدند. درسی می دادند. خانه بودند. حرم می رفتند. ما اینجوری نبودیم . همه زندگیمان پر از تحرك و اضطراب و حالات خیلی نگران كننده و خوشحال كننده بود. هنوز هم هست . گفتم : اولا شخصیت ها را نمی شود مقایسه كرد با امام . ثانیا اگر امام ضرورت قاطعی نمی دیدند دلشان می خواست حرف نزنند كاملا برایمان محسوس بود.
لحن بعضی از نوشته های شما در خاطراتتان طوری است و یا طوری تدوین شده كه بعضی ها این طور برداشت كرده اند كه شما می گوئید من به امام خط می دادم امام می پذیرفتند تحت تاثیر من بودم . آنها از این جور حرفها این استفاده ها را می كنند و بعد كلمه تحمیل را به كار می برند. شما خوب است كه در این زمینه هم توضیحی بفرمائید.
توضیح من همین است . من هر جا نظر دیگری داشته باشم وقتی می بینم كار مهمی است نظرم را می گویم . ولی درباره امام احتمالش هم نیست كه بتوان به ایشان چیزی را تحمیل كرد. درباره دیگران هم همین است . من حتی در دولت خودم كه همه منصوب خودم بودند می پذیرفتم گاهی در دولت یك بحثی بود مدت طولانی روی آن بحث می شد. من تحمیل نظریه به وزرا نمی كردم . بخصوص در شورای اقتصاد از این جور بحثها زیاد داشتیم . ساعتها بحث می كردیم دست آخر هم با رای گیری عمل می كردیم . من طبعم این جوری است . فكر می كنم كار مثبتی است . آدم وقتی چیزی را می فهمد اگر نگوید هم ظلم به خودش كرده و هم ظلم به دیگران .
جناب آقای هاشمی بحث دموكراسی در داخل و خارج از كشور یكی از مباحث روز است . طبعا دموكراسی یك الزاماتی در دنیای معاصر دارد تعاریفی دارد. آیا جمهوری اسلامی این تعاریف و الزامات را می پذیرد یا برداشت خاصی از دموكراسی دارد
ما دموكراسی را تعریف كرده ایم . ما در قانون اساسی دموكراسی واقعی را تعریف كرده ایم . همه چیز را به رای مردم واگذار كرده ایم . حتی نظام جمهوری اسلامی را با تایید مردم انتخاب كردیم و مسئولیتها هم با رای مردم بوجود می آید. یك چیزهایی هم هست در چارچوب دینمان كه نمی توانیم بپذیریم . حتی اگر مردم هم بخواهند ما نمی توانیم قبول بكنیم . یك چیزهایی كه خلاف شرع باشد خلاف قرآن باشد خلاف نص باشد و اجتهاد نتواند آن را تامین بكند نمی پذیریم . بالاخره جمهوری اسلامی كلمه اسلامی همراهش هست بدون اسلامی كه نیست با هم هستند. حتما یك قیودی از طرف دین داریم در مقابل جریان جمهوری . این را باید مراعات كنیم و مردم ما این را قبول دارند. اگر ما افراط نكنیم مردم ما این را قبول دارند. البته بعضی مواقع مسائلی به نام دین مطابق سلیقه فلان آقا به جامعه تحمیل می شود كه این بحث دیگری است . ملاكاتی می تواند داشته باشد با آن ملاكها اگر واقعا حكم دین باشد مطابقت می تواند داشته باشد. دنیا هم همین طور است . آنهایی كه قانون اساسی دارند معیارهایی دارند شاید هم نمی توانند بعضی چیزها را پیش مردم خودشان روشن كنند. ولی مردم می پذیرند و این جزو معیارها است و باید عمل كنند. چیزهای خیلی جاهلانه ای هم در كشورهای مترقی هست كه هنوز هم به آن عمل می كنند. هر روز هم نمونه هایی از آن درمی آید. ولی ما متكی به وحی آسمانی و خدا و قرآن به عنوان محكم ترین سند بشریت مسائلی داریم كه شاید آرا مردم نتواند آنها را تامین بكند. لذا تفاوتهایی قطعا دارد ولی این تفاوتها اصولی است كه مردم خودشان تصویب كرده اند. مردم قانون اساسی را اگر نقض كنند چیز دیگری می شود. حالا كه همه مردم قانون اساسی را قبول دارند. ما هم باید طبق قانون اساسی عمل كنیم .
اگر اجازه بدهید چند سوال هم درباره مسائل بین المللی و منطقه ای مطرح بشود. باتوجه به اینكه آمریكا در عراق و افغانستان حضور نظامی دارد البته شكست خورده و اعلام می كنند این طرح شكست خورده ولی به طور همزمان اعلام می كنند كه ما در اینجا خواهیم ماند. اخیرا هم مطرح شده كه در چهار كشور حوزه جنوبی خلیج فارس بنابراین است كه موشكهای ضدموشك و سپر دفاعی موشكی احداث شود. موضع جمهوری اسلامی در قبال تحولات منطقه ای بخصوص جاگزینی و لانه گزینی آمریكا در منطقه چیست
ما شرعا با مبانی شرعی و قانون اساسی مان دخالت بیگانه را قبول نداریم انحصارگری مستكبران را قبول نداریم . موضع ما روشن است . حالا ممكن است یك كشوری برای خودش سیستم پاتریوت می خواهد بخرد برای دفاع از خودش . همان طور كه ما هم چیز دیگری می خریم . این حق هر كشوری است كه این كار را بكند. اما اگر این به معنای حضور و دخالت خارجی ها باشد ما این را قبول نداریم . آمریكا هم در منطقه تا به حال سودی نبرده اند و حتی ضرر هم كرده اند. او به گونه ای ضرر كرده كه الان خودش كه آمد ارتش بعث را منحل كرد تا حدودی طرفدار این شده كه ارتش بعث را در عراق احیا كند. نتوانست چیزی بجایش بگذارد كه نفع او باشد. در افغانستان طالبانی كه به دست خودش ساخته بود را بیرون و سركوب كرد الان ملاحظه می كند كه بخش زیادی از مردم افغانستان طالبانی هستند. الان به فكر افتاده اند كه با اینها بسازند. معامله كنند. اینها (طالبان ) هم شرط می گذارند كه شما اول بیرون بروید بعد ما می آئیم در حكومت . منتهی یك مسئله روشن است و آن این است كه آمریكایی ها و شاید همه غربی ها خلیج فارس را و مناطقی را كه نفت خیز هستند اینها را جزو منافع حیاتی خودشان تعریف كرده اند. منافع حیاتی هم یعنی چیزی كه می شود به خاطر آن جنگید. تا این حد می شود پیش رفت . الان در منطقه ما آمریكایی ها این منطقه مهم را كه چرخ حركت دنیا با انرژی خلیج فارس باید به حركت دربیاید نمی خواهند این را ازدست بدهند. این حضور هم الان تقویت شده باز هم می شود. ما هم با این مخالف هستیم . ما البته خواستار تعامل هستیم . مردم منطقه نفت دارند و می خواهند نفت شان را بفروشند. گاز دارند می خواهند بفروشند. آقا بالاسر نمی خواهند. كسی نمی خواهد و نمی تواند نفت و گازش را ذخیره نگه دارد. بنابراین نفت مسیر خودش را می رود آنها هم دخالت نكنند. ما با این حركتها كاملا مخالف هستیم .