پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۳۸۷۱
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۴:۴۲

ضمن تبریك دهه فجر انقلاب اسلامی به جناب عالی كه یكی از پیشتازان صحنه مبارزه علیه رژیم ستمشاهی بودید و قلب و سینه شما صندوقچه اسرار نظام است می خواستیم این سئوال را بكنیم كه در آستانه دهه فجر چشم انداز دهه آینده را چگونه می بینید

بسم الله الرحمن الرحیم ـ الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله . در آستانه دهه مبارك فجر درست در سی و یك سالگی انقلاب اسلامی هستیم و این تحول عظیمی كه در ایران اتفاق افتاد را بدون اغراق می توان یك انقلاب همه جانبه به حساب بیاوریم بخصوص بعد فرهنگی و عقیدتی كه ما را به مكتبی كه ما آن را اسلام ناب می خوانیم رساند و مكتب اهل بیت چنین سابقه حكومتی نداشت . البته یك دوران كوتاهی حضرت امیرالمومنین (ع ) حكومت كردند ولی بیشتر گرفتار جنگ بودند بعدها هم حكومتهایی به تصدی شیعیان بوده اما هیچ وقت حالت مكتبی به صورتی كه بخواهد خودش را با معارف اهل بیت و ساختاری ما تنظیم كند نداشته ایم . برای اولین بار ایرانیها با رهبری امام خمینی (ره ) و جهاد بسیار خوبی كه كردند با حضور بی سابقه خود موفق شدند به این میراث گرانبهای اهل بیت شكل حكومتی بدهند. ساختار و قالبی هم برایش درست كردند. تا حدودی محتواها هم تبیین شد كار اجرایی اش را هم شروع كرد. به هر حال معمولا فراز و نشیب هایی كه در هر دولت جوان هست ما هم داشته ایم . شورش جنگ سازندگی و اختلافات داخلی داشته ایم . فعلا رسیده ایم به دهه چهارم كه شما سئوال می كنید چشم انداز را چگونه می بینیم . اگر از ظرفیت های ایجاد شده برای انقلاب خوب استفاده شود در این دهه ما به یك سطح بسیار خوبی از توسعه و پیشرفت و رفاه همراه با حفظ اصول و عقاید اساسی و اصیل مكتب اهل بیت كه همان اسلام ناب است می رسیم . این بستگی دارد به كار مدیران آینده و امروز كه بتوانند از عهده بربیایند. ما امیدمان این است كه سند چشم انداز با محتوایی كه ترسیم شده محقق شود (گرچه نزدیك به پنج سال از عمرش گذشته و در این پنج سال جدی گرفته نشده است ) ولی امیدمان این است كه سند چشم انداز جدی گرفته و اجرا شود راهكارمان روشن است . ما سیاست های كلی را نوشته ایم . باید برنامه ها براساس آن تنظیم بشود و ما در پایان آن 20 سالی كه در نظر گرفته بودیم كه چند سالش حالا گذشته موقعیت ممتاز خودمان را پیدا بكنیم . اما اینكه چه جور عمل بشود جای بحث دارد.

جنابعالی فرمودید « سند چشم انداز » امهات مطلب و روح حاكم بر سند چشم انداز چیست ؟


اخیرا در مركز تحقیقات استراتژیك درباره مسایل اساسی انقلاب كه اسمش هم هست « مطالعات بنیادی و تحلیلی تدوین سیاستهای كلی نظام درخصوص الگوی مطلوب توسعه » تحقیق خوبی شده كه مستند به قانون اساسی سند چشم انداز و اسناد فرادستی است . این موضوع هنوز منتشر نشده است و یك كار تحقیقی كامل است .
من آن مطالبی كه مربوط به سند چشم انداز است را ترجیح می دهم از متن بخوانم :
« مشخصات جامعه توسعه یافته در سند چشم انداز بیست ساله ملهم از مبانی نظری و معیارهای قانون اساسی است . سند چشم انداز بیست ساله برای افق 1404 با تایید مقام معظم رهبری در جهت تهیه و تنظیم برنامه های متناسب عملیاتی رسما ابلاغ شد . با ابتنا به این سند جامعه توسعه یافته و آرمانی ایران در سال 1404 هجری شمسی جامعه ای است توسعه یافته متناسب با مقتضیات فرهنگی جغرافیایی تاریخی خود و متكی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی ملی و انقلابی با تاكید بر مردمسالاری دینی عدالت اجتماعی آزادیهای مشروع حفظ كرامت و حقوق انسان و بهره مند از امنیت اجتماعی و قضایی ...
این متن اولین تیتر سند است . حالا یك قدری بازتر می شود...
... برخوردار از دانش پیشرفته توانا در تولید علم و فناوری متكی بر فهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی مستقل مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه جانبه و پیوستگی مردم و حكومت . (عنصر اصلی اش پیوستگی مردم و حكومت است و امكانات دفاعی )
... برخوردار از سلامت رفاه امنیت قضایی تامین اجتماعی فرصت های برابر توزیع مناسب درآمد نهاد مستحكم خانواده به دور از فقر فساد و تبعیض و بهره مند از محیط زیست مطلوب فعال مسئولیت پذیر ایثارگر مومن رضایتمند برخوردار از وجدان كاری انضباط روحیه تعاون و سازگاری اجتماعی متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شكوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن .
جامعه دست یافته به جایگاه اول اقتصادی علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی شامل آسیای میانه قفقاز خاورمیانه و كشورهای همسایه با تاكید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم و رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی ارتقا نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال كامل . الهام بخش فعال و موثر در جهان اسلام با تحكیم الگوی مردم سالاری دینی توسعه كارآمد جامعه اخلاقی نواندیشی و پویایی فكری و اجتماعی تاثیرگذار و همگرایی اسلامی و منطقه ای براساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی (ره ) دارای تعامل سازنده و موثر باجهان براساس اصول عزت حكمت و مصلحت .

آنچه شما فرمودید اوج پرواز مجموعه نظام جمهوری اسلامی را به تصویر می كشد سرمایه اجتماعی ما برای تحقق چنین اهدافی چیست و در زمینه كادرسازی برای تحقق چنین اهداف بلندی ما چه كارهایی كرده ایم

اینهایی را كه نوشته ایم براساس موجودی هایمان نوشته ایم . وقتی كه وضع جامعه امكانات منابع طبیعی پیشرفت دانش مان تربیت مدیرانمان دانشگاه ها و سایر امكانات را دیدیم با سیاستهایی كه اینجا اشاره شد كه باید تعامل جهانی درستی داشته باشیم فكر می كنم همه نیازهای شروع كار امكان زمان بندی در جامعه هست و هرچه هم پیش تر می رویم به تناسب پیشرفتمان ابزارمان قوی تر می شود برای مرحله بعد. چیزی كم نداریم برای این حركت اگر درست مدیریت كنیم .
 
بحث كادرسازی را شما چگونه مدیریت كرده اید

البته از اول كه انقلاب اسلامی پیروز شد كادری از نیروهای اسلامی نداشتیم . بتدریج در میدان عمل كادرهایی ساخته شدند و این كادرها خیلی زیاد و نیروهای خوبی هستند. در دوره جنگ سازندگی در دانشگاه ها میدان كار صنعت كشاورزی همه جا كادرهای خوبی به وجودآمد. البته متاسفانه بخشی از این نیروها در سال های اخیر به نحوی متفرق و خیلی از آنها خانه نشین شده اند. معنایش این نیست كه اینها نیستند. اینها هستند و عاشق تر از گذشته می خواهند خدمت بكنند البته جوانهایی هم بتدریج دارند وارد می شوند كه آنها شاید از لحاظ علمی پیشرفته تر از گذشته ها باشند ولی تجربه این دوران سخت برای این جوانها سرمایه دیگری است غیر از دانش شان كه باید پخته تر بشوند. من واقعا كمبود نیرو در كشور نمی بینم . شما ممكن است بگوئید كه خوب از اینها استفاده نمی شود. ما وقتی چشم انداز را می نوشتیم فكر نمی كردیم روزی بیاید كه از اینها استفاده نكنند.
 
اشاره فرمودید با تغییر مدیریت ها یك پدیده جدیدی را ما شاهد هستیم كه طیفی از نیروها خانه نشین شده اند آیا فكر نمی كنید كه این پدیده خودش باعث گسست بشود. كه تجربه های گرانقدر و گران سنگ گذشته به نسل جدید و مدیران فعلی منتقل نشود و به نوعی گسست سیاسی و اجتماعی منجر بشود.

بله فكر می كنم . نگران چنین پدیده ای هستیم . البته یك مقدار طبیعی است همان طور كه عمر افراد زیاد می شود سن شان بالا می رود بازنشسته می شوند و یا از كار می افتند طبعا یك سری از مدیران از میدان در می روند ولی معنای یك جامعه زنده این است كه به جای آنها افراد پیشرفته تر را وارد میدان می كنند. اینها هم كه یك دفعه از بین نمی روند به تدریج اتفاق می افتد. ولی اگر خودمان به دست خودمان اینها را از صحنه بیرون كنیم خوب این یك ظلمی است كه هم به مردم و هم به مدیران و هم مایه یاس و رخوت در جامعه می شود. این یك پدیده بدی است كه باید جلوی آن گرفته شود. ولی به طور طبیعی قشر مدیری كه حقیقتا خودساخته است و خیلی از آنها را می شناسید. در همه زمینه ها هم داریم . هر كاری از نوع كارهای پیشرفته بخواهید انجام بدهید در داخل خودمان می توانیم هم مبانی علمی اش را درست كنیم و هم مبانی فنی اش را به دست بیاوریم و هم بازار داریم . نگرانی شما از این است كه با وضعی كه الان هست این نیروهای كادرسازی شده كارآیی شان مورد استفاده قرار نگیرد. ضمنا ما برای این هم چاره ای در سیاستهای كلی مان دیده ایم . سیاستهای اداری كه نوشته ایم و هنوز توسط رهبری معظم انقلاب تایید و ابلاغ نشده در آن سیاستها دیده ایم كه با تغییر دولتها تا چه سطحی می شود نیروها بروند كنار. سطوح اساسی را حفظ كرده ایم . اگر آن سیاستها اجرا شود چنین اتفاقاتی در آینده نخواهد افتاد.
 
یكی از مراكز كادرسازی و تامین نیاز اندیشه های حكومتی و مورد نیاز حكومت حوزه های علمیه هستند جنابعالی بارها در مورد اینكه حوزه های علمیه باید وارد مباحث و مقولاتی مثل انتخابات حقوق شهروندی احزاب دموكراسی و نیازهای روز كشور و جامعه بشوند و اینها را وارد متون اصلی درسی حوزه ها بكنند بارها سخنرانی هایی داشته اید. نقطه اصلی نیازی كه در ذهن شما شكل گرفته چیست و مشخصا به تناسب اینكه به شرایط روز اینها را مرتبط كنیم چه نیازهایی را فكر می كنید حوزه ها باید در آن دخیل باشند

من از حاصل تجربه های خودم به این نتیجه رسیدم هر وقت هم در این اماكن صحبت كردم توضیح دادم كه حوزه علمیه قم و تقریبا تمام حوزه های علمیه در طول تاریخ شیعه معمولا وارد بحث های مفصل حكومتی نمی شدند چرا كه شیعه در حاشیه بوده . یا بحث تحریم هم بوده یا اینكه اعتنایی در حكومتها به آنها نمی شده است . حوزه ها بیشتر به مسایل فردی خانوادگی روابط انسان و خدا و اخلاقی و مسایل فقهی كه سرمایه بزرگ ما بوده تفسیر كلام فلسفه و از این امور می پرداختند البته همه اینها خوب است و لازم است . حوزه ها هم با همین ها زنده هستند. ولی اینها همه قبل از آن بوده كه حكومت اسلامی بر مبنای تفكر اهل بیت بوجود بیاید. این اتفاق با انقلاب اسلامی افتاد. دین مرجع اداره مردم جامعه و همه این اهدافی كه الان شما می بینید شده . حوزه علمیه نمی تواند مثل زمان پهلوی قاجار و یا صفویه و یا هر وقت دیگر كنار باشد. ولی الان باید برای این هدف و برای این حكومت حوزه های علمیه نوآوری بكنند. من از همین جا وارد باب اجتهاد شدم كه مبدا یك بحث جدی شد كه نتیجه آن بحث و مخالفتها و موافقت ها كتابی شده كه اخیرا تحت عنوان « اجتهاد در محاق » چاپ شده است . البته این یك سخنرانی اجتهادی من است و در جاهای دیگر سخنرانی های متعددی داشته ام . چند سال پیش رئیس جمهور كه بودم در قم با علمای قم بحث كردم كه حوزه علمیه علاوه بر این بحثهای سنتی كه داشته و باید هم باشد نیاز دارد به یك دانشگاه جامع امروزی كه علوم و فنون روز هم در آن دیده شود تا مجتهدین كه ما تحویل می دهیم در یكی از این علوم متخصص بشوند و شورایی از اینها بتوانند جمع شوند و نیازهای واقعی جهان اسلام را تشخیص بدهند و فتوا دستجمعی باشد. خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت . خیلی ها آمدند. دانشگاه آزاد اسلامی شهرداری قم آیت الله واعظ طبسی در خراسان آمدند. همه آنها كه امكانات اینجوری داشتند دنبال بودند كه بیایند این دانشگاه را تاسیس كنند كمك بكنند و كارهایی هم شد. اساسنامه ای هم تهیه شد ولی آنهایی كه باید پیگیری كنند نكردند . حوزه عملا استقبال نكرد .
من فكر می كنم اصلا اجتهاد متمم خاتمیت است . خاتمیت از 1400 سال پیش وقتی در دین اسلام آمد شاید تا میلیونها سال آینده تا قیامت همین مبانی كه قرآن آورده همین ها معیار است . دین جدیدی كه وارد نمی شود. قرآن به گونه ای طراحی شده كه بتواند برای همه شرایط و همه جوامع جواب دهد. جواب این هم با اجتهاد است . تطبیق احكام در موضوعات تشخیص موضوعات تشخیص زمان مكان اینها همه ركن اجتهاد است . آن اجتهاد كه امام خمینی (ره ) هم خیلی روی آن تاكید داشتند. امام (ره ) یك تعبیری دارند تئوری اسلامی اداره جامعه اسلامی از گهواره تا گور تا قیامت است . باید اینطور باشد. ما اجتهاد را اینطور می بینیم . البته در دوران حكومت اسلامی حوزه ها یك مقدار جامع تر شده اند مراكز تحقیقاتی به وجود آمده انسانهای فرهیخته در جامعه و حوزه خیلی داریم ولی آن هدفی كه اجتهاد مكمل خاتمیت باید ایفا بكند هنوز از عهده حوزه برنمی آید. همه این پدیده های جدید را كه الان در دنیا آمده در حكومت وارد شده در مجلس برایش قانون می گذارند ساختار برایش ساخته ایم اینها همه احكام اجتهادی دارد. اینها را حوزه تاسیس نكرده . یك وقتی اوائل كه بیمه آمده بود در حوزه ها می گفتند بیمه شرعی نیست . یا بعضی چیزهای دیگر. نمی خواهیم آن طرفها برویم . بعد مجبور می شوند قبول كنند. و وقتی هم قبول كنند به همان ظرف معین اكتفا می كنند. نمی روند اجتهاد كنند تا بلكه چیز بهتر و تكامل یافته تری را ارائه بدهند. این كارها را حوزه نكرده كه باید بكند.

این اقبال عمومی جامعه و حكومت به سمت اسلام لازمه اش این است كه متولیان امر كه حوزه ها باشند یك انتظارات و مسئولیت های جدیدی از آنها وجود دارد در این زمینه چه خلایی وجود دارد
 
عیب كار كجاست كه چنین نیازها و انتظاراتی به آن صورت مطلوب برآورده نمی شود یعنی بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود خیلی فاصله هست .

شما همان سخنان من را تكرار می كنید. اگر بخواهیم این كار را بكنیم حوزه خودش باید پیشقدم بشود. البته در اینجا مقام رهبری نقش مهمی دارند. چون ایشان هم مرجع تقلید هستند و هم اختیارات حكومتی وسیع دارند در حوزه هم شهریه عمده را ایشان می دهند و موسسات تحقیقی زیادی هم ایشان دارند. علما و مراجع هم خیلی می توانند كمك كنند اگر آنها هماهنگ با رهبری عمل كنند خلا نیست . یك تصمیم جدی لازم دارد. ما اگر همین حالا تصمیم بگیریم چنین دانشگاهی را به وجود بیاوریم تعدادی از رشته هایش را در ظرف یك سال می توانیم تاسیس كنیم در حالی كه هم استاد داشته باشیم و هم بقیه چیزهایی كه لازم است .
 
سوال ما این بود كه گیر كار كجاست آیا سازوكارش وجود ندارد آیا انگیزه اش وجود ندارد و یا موانع دیگری وجود دارد

اول باید تصمیم باشد. تشخیص نیاز باشد. وقتی تشخیص نیاز باشد اهل نظر كم نیستند. این هم یك كار من درآوردی نیست . هر موضوعی را انسان بخواهد مركز تحقیقات و دانشگاه و مقاطع عالی برایش درست بكند امروز عملی است . از همه دنیا می توان خبره ترین استادان را به كار گرفت و از آنها استفاده كرد. یا دانشگاه های مجازی و غیرمجازی می توانیم شكل بدهیم . بودجه هم هست . طالب هم زیاد است . ما افراد زیادی داریم كه مجتهد مسلم هستند. من آن موقع می گفتم كه اولین ورودی های چنین دانشگاهی باید حداقل مجتهد متجزی باشند یعنی وقتی وارد می شوند اجتهاد در مبانی فقه اسلامی را بلد باشند. نمی خواهم بگویم مجتهد مطلق باشند. جوان هستند و می خواهند بیایند تحصیلات دیگری بكنند. هزارها نفر در همان مرحله اول داوطلب می شوند.

جنابعالی به شرع و مشروعیت اشاره كردید این روزها بخصوص در زمینه مشروعیت بحثهای انتزاعی فراوانی می شود مفهوم مشروعیت در نظام اسلامی و بحثهای كلامی حوزوی چیست منابع مشروعیت ها كدام است

كلمه مشروعیت در ذهن مخاطبان دو تا مصداق دارد. گاهی مشروعیت كه می گویند منظور شرعی هست یا نیست . گاهی اینكه می گوئیم مشروعیت یعنی قانونی هست یا نه . این هم باز یك نوع مشروعیت است . در اصطلاح حقوقی و سیاسی هم این كلمه را با دو معنا به كار می برند.

عذر می خواهم گاهی مشروعیت مترادف با مقبولیت و محبوبیت هم تلقی می شود.

بله . این هم می شود. گاهی مقبولیت با مشروعیت خلط می شود. من فكر میكنم حالا ما به جای اینكه برویم به این بحثهای طولانی كه الان می شود موافق و مخالف و... به یك نقطه مشترك كه هیچ كسی نمی تواند منكرش شود به قانون اساسی تكیه كنیم . برای اینكه الان مشروعیت با عمل به قانون اساسی به دست می آید. دیگر چه كار داریم برویم بحثهای ریزه كاری فقهی و دانشگاهی بكنیم كه ریشه این چیست دلیلش چیست . همین موارد است كه گاهی مورد اختلاف قرار می گیرد.

در حوزه ها هم می تواند این بحثها بشود. بحث حكومتی اش ...

قانون اساسی . قانون اساسی ما آمده سیستم حكومت اسلامی را كاملا مردمی كرده است . از رهبر گرفته تا مدیران اجرایی . بعضی یك مرحله ای است بعضی دو مرحله ای است . رهبر انتخابش دو مرحله ای است . رئیس جمهور نمایندگان مجلس و شوراها مستقیم انتخاب می شدند. وزرا از دل دولت و مجلس درمی آید. مدیران بعدی هم همین هایی كه متكی به رای مردم بودند انتخاب می كنند و حتی من فكر می كنم در اول انقلاب خیلی در مردمی كردن حكومت شتاب كردیم . در همان سالهای اول انقلاب شوراهای روستایی و كارگری و... را تاسیس كردیم كه هنوز هم هستند و كار هم می كنند موفق هم بودند. خدماتی هم كردند موانعی هم گاهی ایجاد می كنند.
 
از دیدگاه شما این بحثی كه گاهی مطرح می شود گاهی كم رنگ و پررنگ می شود درباره انتخابی انتصابی . تا چه حد این مسئله موضوعیت دارد

قانون اساسی كه جای شك و شبهه در آن نیست . قانون اساسی صراحت دارد كه یك مورد استثنا كرده كه جز كسی كه مثل امام به رهبری رسیده باشد. از آن كه بگذریم اگر چنین فرضی دیگر نباشد همیشه رهبری باید از طریق مجلس خبرگان منتخب مردم شكل بگیرد. همین است . من فكر می كنم اینها یك بحثهائی است كه فقط به درد مدرسه و جلسات تحقیقاتی كه ما طلبه ها یا دانشگاهی ها داریم می خورد. عملا خیلی روشن است . قانون اساسی ملاك مشروعیت همه مدیران است . البته در همین قانون اساسی شروطی برای رهبر قید شده كه امتیازات زیادی از رهبری معمول دنیا دارد. فقاهت عدالت تقوی مدیریت بینش سیاسی و...

به هر حال این بحثهای انتزاعی امروز به رسانه ها هم كشیده شده است . به عنوان یك جمع بندی دیدگاه شما این است (اگر اشتباه می كنم تصحیح بفرمائید) كه در صورتی كه چیزی منبعث از قانون اساسی باشد چه انتخابی چه انتصابی از دیدگاه قانون و حقوق مشروعیت دارد.

همین طور است . الان برای ما اینطور است .

یكی از مباحثی كه بسیار مطرح است و به نظر می آید كه در شرایط كنونی حساسیت خاصی دارد تبلیغاتی صورت می گیرد به صورت آشكار و نهان و بعضی وقتها حتی فشارهائی برای اشاعه آن صورت می گیرد این است كه بین اركان مختلف نظام یك نوع تنازعی را ترسیم كنند. در طول ماههای اخیر شاهد بودیم كه یك نوع تنازع ضمنی و تصویر تاریكی از روابط جنابعالی و مقام معظم رهبری را حتی در سطح رسانه های عمومی و رسانه ملی هم انعكاس دادند این تا چه حد صحت دارد و آیا اصلا پایه و اساسی دارد

نه . من فكر می كنم این یك پدیده جدیدی است و ریشه در یك توطئه ای دارد كه جریانی هم پشت آن قرار دارد. همین الان محافلی هست كه رسالت خودشان را این ببینند كه این كار را انجام دهند. یقینا خارجی ها یا از اول بوده اند در چنین طرحی و یا وقتی دیدند چنین جریانی هست خوشحال شدند و آن را دامن می زنند. قطعا این طور است . چون هیچ منفعتی در این تبیین اختلاف این جوری نیست . من فكر می كنم در بین همه ماها كه در این سالها كشور را اداره می كنیم نزدیكی من و رهبری بیشتر از همه هست . در همه شرایط بوده و حالا هم همین طور است ولی دامن زدن به اختلاف و خبرسازی و شایعه و امثال اینها امروز متولی پیدا كرده متولیانشان را هم من خیلی هایشان را می شناسم كه چه كسانی هستند كه دارند این كارها را می كنند. شماها هم می شناسید. این قسمتش كه مشهود است . یك قسمتهایی پشت صحنه هست كه ما نمی شناسیم . اینهایی كه می شناسیم یك چیز غیرواقعی است كه می خواهند بگویند. خیلی هم احتیاج به نیرو مصرف كردن دارند. همیشه باید مواظب باشند كه این بحث شان زنده بماند و هر وقت احساس می كنند یك چیزی پیش می آید كه برخلاف نظر آنهاست یك دفعه می بینیم یك تهاجم سیاسی و رسانه ای و شایعات و اقدامات پشت آن درمی آید. خیلی محسوس است . البته این در خارج از كشور فعلا خیلی جدی است . یعنی رسانه های استكباری روی این مسئله بسیار كار می كنند ولی منشا اصلی اش را من در داخل می بینم .

تلاش می شود كه وانمود شود نوعی انعكاس پیدا كند كه نوعی اختلال یا سكته در مناسبات جنابعالی و رهبری وجود دارد می شود در این زمینه هم توضیحی بفرمائید

چیز تازه ای ندارم كه بگویم . همیشه همین طور بوده . معمولا ما در اكثر موارد نظراتمان متفق است در مواردی هم كه نظراتمان مختلف باشد طبعا مطابق همین قانون اساسی من باید كوتاه بیایم . رهبری نمی توانند كوتاه بیایند از نظرشان . تشخیص داده اند و قدرت اجرا هم دارند. باید عمل كنند. من تشخیص داده ام ولی حجت نزد ایشان است . بنابراین اختلافات اینجوری معضل نیست . اختلافاتی است كه بین همه انسانها در تشخیص موضوعات و حتی اجتهاد و امثال اینها پیش می آید. اگر كسی نخواهد سواستفاده بكند اینها مفید است مضر نیست . از آیات قرآن هم استفاده می شود كه این اختلاف نظرها برای تكامل جامعه مفید است .
 
گاهی هم بحث نوعی اختلاف و تقابل اجزا مختلف نظام منهای جنابعالی و رهبری هم می شود. نوعی تقابل مجمع با دولت یا مجلس یا بعضی بخش های دیگر جامعه . این تا چه حد قابل طرح است

اصل مسئله اینكه در این سالهای اخیر اختلاف در سطوح بالا زیادتر از گذشته است این را من قبول دارم . ادله اش هم قابل فهم است . اما آن كه خیلی بد است این است كه به این اختلافات دامن زده بشود و تعمیق بشود و عده ای بیایند میدان داری بكنند. اینها ضرر دارد. اصل اختلاف نظر هیچ وقت ضرر ندارد. هیچ جامعه ای خالی از اختلاف نیست . هیچ دو فردی هم خالی از آن نیستند. حتی دوقلوها هم نمی توانند بی اختلاف نظر باشند ولی راه حل اختلافات همیشه روشن است . اگر هم نیست باید پیدا كنیم . اصل بر این است كه متحد باشیم . جامعه را در این دنیای سخت خوب جلو ببریم .
 
بسیاری از حرفهایی كه در مورد جنابعالی در طول ماههای اخیر و حتی سالهای اخیر شنیده ایم هرگز پاسخ و واكنشی از سوی شما همراه نداشته است . چرا

البته هیچ اتهامی را بی جواب نگذاشته ام تكرار نمی كنم پاسخ دادن به اینگونه حرفها را هم من چالش زا می بینم . اینطور نیست كه آدم اگر یك حرف منطقی گفت فوری بپذیرند. بعدش دوباره یك بحثهای دیگری شروع می شود. گاهی جواب ندادن مصلحت است . گاهی هم جواب دادن مصلحت است . من هم خیلی دیگر آن حالات قدیمی ام را ندارم كه زیاد بخواهم میدان داری كنم . سكوت و انزوا جزو خواص این سن است . مخصوصا كسانی كه دوران طولانی با اضطراب و چالش ها زندگی كرده اند چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز یك تمایل نفسانی پیدا می كنند. معلوم نیست این تمایل عقلانی هم باشد. تمایل نفسانی پیدا می كنند كه خوب است كمتر حرف بزنند كمتر مطرح بشوند. یك مقدار این جوری است .

این روش شما با روش امام خمینی (ره ) منافات ندارد؟ امام در آخر رهبری سن شان از سن امروز شما بیشتر بود. مخصوصا آن سالهای آخر بیانیه سخنرانی و مطالب دیگر از امام خیلی زیاد باقی مانده است . صحیفه امام را كه آدم نگاه می كند می بیند سالهای آخر حیات امام (ره ) مطالبش بیشتر از سالهای قبل هست .

خوب امام (ره ) با آن سن زیادشان خیلی صحبت می كردند. یك بخش آن قابل فهم است . چون به هر حال امام (ره ) ایجاد كننده این انقلاب و این نظام جمهوری اسلامی بودند و خیلی حرف داشتند. برای آیندگان و می گفتنداما شما هم وقتی این حالت مقایسه ای را در نظر بگیریم از افرادی هستید كه در رده های بعد از امام قرار می گیرید بنابر این شما هم حرف برای گفتن زیاد دارید. بخصوص در شرایط خاص جامعه . برای این شرایط و این بیان شما چه كنیم خیلی جور در نمی آید.

اولا كه خودتان گفتید كه تفاوت زیادی بین ما و امام (ره ) هست . ایشان به هر حال بنیانگذار یك بنای عظیمی بودند. بایستی تا آن چند سالی كه فرصت داشتند بنیانهای بنایشان را محكم بكنند. ما الان مثل امام كه نیستیم . صدها نفر مثل من از نیروهای اول انقلاب هستند. رسالت شبیه هم داریم . با هم كار می كنیم . ثانیا خود امام هم همچنین حالتی داشتند منتهی ضرورتها ایجاب می كرد كه امام وارد صحبت می شدند. گاهی می شد كه ایشان یك ماه سكوت می كردند.حتی شایعه می شد كه امام رحلت كرده اند یا كسالت دارند و از این چیزها ولی ایشان اعتنایی نمی كرد. ما بودیم كه می رفتیم خواهش می كردیم كه چهار كلمه حرف بزنید. یك وقت امام تصمیم گرفت عكسش را در هیچ روزنامه ای در صفحه اول نیندازند خوشش نمی آمد. ما آن موقع این حالات را خیلی نمی فهمیدیم . ولی من الان می فهمم . البته من الان سنم آنقدر نیست كه امام در آن سن قرار داشت . ایشان یك دوره سكوت در تبعید داشتند . 14 15 سال نبودند . خیلی كم حرف می زدند. درسی می دادند. خانه بودند. حرم می رفتند. ما اینجوری نبودیم . همه زندگیمان پر از تحرك و اضطراب و حالات خیلی نگران كننده و خوشحال كننده بود. هنوز هم هست . گفتم : اولا شخصیت ها را نمی شود مقایسه كرد با امام . ثانیا اگر امام ضرورت قاطعی نمی دیدند دلشان می خواست حرف نزنند كاملا برایمان محسوس بود.

لحن بعضی از نوشته های شما در خاطراتتان طوری است و یا طوری تدوین شده كه بعضی ها این طور برداشت كرده اند كه شما می گوئید من به امام خط می دادم امام می پذیرفتند تحت تاثیر من بودم . آنها از این جور حرفها این استفاده ها را می كنند و بعد كلمه تحمیل را به كار می برند. شما خوب است كه در این زمینه هم توضیحی بفرمائید.

توضیح من همین است . من هر جا نظر دیگری داشته باشم وقتی می بینم كار مهمی است نظرم را می گویم . ولی درباره امام احتمالش هم نیست كه بتوان به ایشان چیزی را تحمیل كرد. درباره دیگران هم همین است . من حتی در دولت خودم كه همه منصوب خودم بودند می پذیرفتم گاهی در دولت یك بحثی بود مدت طولانی روی آن بحث می شد. من تحمیل نظریه به وزرا نمی كردم . بخصوص در شورای اقتصاد از این جور بحثها زیاد داشتیم . ساعتها بحث می كردیم دست آخر هم با رای گیری عمل می كردیم . من طبعم این جوری است . فكر می كنم كار مثبتی است . آدم وقتی چیزی را می فهمد اگر نگوید هم ظلم به خودش كرده و هم ظلم به دیگران .

از فرمایشات شما این طور برداشت می شود كه امام خیلی انعطاف پذیر بودند. البته شما فرمودید كه در بیشتر مواقع ما قانع می شدیم گاهی امام قبول می كردند. در مجموع جمع بندی شما از امام به عنوان یك شخصیت سیاسی در سطح رهبری جامعه این است كه به هر حال امام آنجا كه یك مطلبی را می شنیدند كه منطقی پشتش بود سریعا می پذیرفتند یا مقاومت می كردند

گفتیم گاهی می پذیرفتند ولی اكثرا ما می پذیرفتیم . همین الان هم با رهبری همین طور است . وقتی بحثی پیش می آید اكثرا من قانع می شوم . و گاهی ایشان. مواردی هم كه قانع نمی شوم متابعت می كنم . در زمان امام هم همین اتفاق می افتاد. اصلا كلمه تحمیل حقیقتا اهانت به امام است . اگر اینجور بود چرا امام تا آخرین لحظه عمرشان اینقدر به من اعتماد داشتند متناقض است . آنهایی كه این حرفها را می زنند باید شك كنند در قاطعیت و عدالت امام شاید متوجه نیستند چه می گویند.

جناب آقای هاشمی بحث دموكراسی در داخل و خارج از كشور یكی از مباحث روز است . طبعا دموكراسی یك الزاماتی در دنیای معاصر دارد تعاریفی دارد. آیا جمهوری اسلامی این تعاریف و الزامات را می پذیرد یا برداشت خاصی از دموكراسی دارد

ما دموكراسی را تعریف كرده ایم . ما در قانون اساسی دموكراسی واقعی را تعریف كرده ایم . همه چیز را به رای مردم واگذار كرده ایم . حتی نظام جمهوری اسلامی را با تایید مردم انتخاب كردیم و مسئولیتها هم با رای مردم بوجود می آید. یك چیزهایی هم هست در چارچوب دینمان كه نمی توانیم بپذیریم . حتی اگر مردم هم بخواهند ما نمی توانیم قبول بكنیم . یك چیزهایی كه خلاف شرع باشد خلاف قرآن باشد خلاف نص باشد و اجتهاد نتواند آن را تامین بكند نمی پذیریم . بالاخره جمهوری اسلامی كلمه اسلامی همراهش هست بدون اسلامی كه نیست با هم هستند. حتما یك قیودی از طرف دین داریم در مقابل جریان جمهوری . این را باید مراعات كنیم و مردم ما این را قبول دارند. اگر ما افراط نكنیم مردم ما این را قبول دارند. البته بعضی مواقع مسائلی به نام دین مطابق سلیقه فلان آقا به جامعه تحمیل می شود كه این بحث دیگری است . ملاكاتی می تواند داشته باشد با آن ملاكها اگر واقعا حكم دین باشد مطابقت می تواند داشته باشد. دنیا هم همین طور است . آنهایی كه قانون اساسی دارند معیارهایی دارند شاید هم نمی توانند بعضی چیزها را پیش مردم خودشان روشن كنند. ولی مردم می پذیرند و این جزو معیارها است و باید عمل كنند. چیزهای خیلی جاهلانه ای هم در كشورهای مترقی هست كه هنوز هم به آن عمل می كنند. هر روز هم نمونه هایی از آن درمی آید. ولی ما متكی به وحی آسمانی و خدا و قرآن به عنوان محكم ترین سند بشریت مسائلی داریم كه شاید آرا مردم نتواند آنها را تامین بكند. لذا تفاوتهایی قطعا دارد ولی این تفاوتها اصولی است كه مردم خودشان تصویب كرده اند. مردم قانون اساسی را اگر نقض كنند چیز دیگری می شود. حالا كه همه مردم قانون اساسی را قبول دارند. ما هم باید طبق قانون اساسی عمل كنیم .

اگر اجازه بدهید چند سوال هم درباره مسائل بین المللی و منطقه ای مطرح بشود. باتوجه به اینكه آمریكا در عراق و افغانستان حضور نظامی دارد البته شكست خورده و اعلام می كنند این طرح شكست خورده ولی به طور همزمان اعلام می كنند كه ما در اینجا خواهیم ماند. اخیرا هم مطرح شده كه در چهار كشور حوزه جنوبی خلیج فارس بنابراین است كه موشكهای ضدموشك و سپر دفاعی موشكی احداث شود. موضع جمهوری اسلامی در قبال تحولات منطقه ای بخصوص جاگزینی و لانه گزینی آمریكا در منطقه چیست

ما شرعا با مبانی شرعی و قانون اساسی مان دخالت بیگانه را قبول نداریم انحصارگری مستكبران را قبول نداریم . موضع ما روشن است . حالا ممكن است یك كشوری برای خودش سیستم پاتریوت می خواهد بخرد برای دفاع از خودش . همان طور كه ما هم چیز دیگری می خریم . این حق هر كشوری است كه این كار را بكند. اما اگر این به معنای حضور و دخالت خارجی ها باشد ما این را قبول نداریم . آمریكا هم در منطقه تا به حال سودی نبرده اند و حتی ضرر هم كرده اند. او به گونه ای ضرر كرده كه الان خودش كه آمد ارتش بعث را منحل كرد تا حدودی طرفدار این شده كه ارتش بعث را در عراق احیا كند. نتوانست چیزی بجایش بگذارد كه نفع او باشد. در افغانستان طالبانی كه به دست خودش ساخته بود را بیرون و سركوب كرد الان ملاحظه می كند كه بخش زیادی از مردم افغانستان طالبانی هستند. الان به فكر افتاده اند كه با اینها بسازند. معامله كنند. اینها (طالبان ) هم شرط می گذارند كه شما اول بیرون بروید بعد ما می آئیم در حكومت . منتهی یك مسئله روشن است و آن این است كه آمریكایی ها و شاید همه غربی ها خلیج فارس را و مناطقی را كه نفت خیز هستند اینها را جزو منافع حیاتی خودشان تعریف كرده اند. منافع حیاتی هم یعنی چیزی كه می شود به خاطر آن جنگید. تا این حد می شود پیش رفت . الان در منطقه ما آمریكایی ها این منطقه مهم را كه چرخ حركت دنیا با انرژی خلیج فارس باید به حركت دربیاید نمی خواهند این را ازدست بدهند. این حضور هم الان تقویت شده باز هم می شود. ما هم با این مخالف هستیم . ما البته خواستار تعامل هستیم . مردم منطقه نفت دارند و می خواهند نفت شان را بفروشند. گاز دارند می خواهند بفروشند. آقا بالاسر نمی خواهند. كسی نمی خواهد و نمی تواند نفت و گازش را ذخیره نگه دارد. بنابراین نفت مسیر خودش را می رود آنها هم دخالت نكنند. ما با این حركتها كاملا مخالف هستیم .

یكی از مسایلی كه شاید به خوبی تبیین نشده و روی آن كار تبلیغاتی موثری صورت نگرفته این است كه ما در عین اظهار مخالفت با تهاجم نظامی آمریكا چه در افغانستان و چه در عراق به طور همزمان اعلام می كنیم حاضر به همكاری هستیم . این چطور قابل جمع شدن است آیا تناقضی در این قضیه دیده نمی شود

خیر. ما در عراق صدام را یك متجاوز مفسدی می دیدیم در همان حال هم گفتیم كه ما با اسقاط صدام توسط آمریكا مخالفیم . موافق نبودیم . حالا كه آمریكا آمده و مردم عراق نیاز دارند به كمك ما كه بتوانند حق خودشان را رای خودشان را انتخابات خودشان را نگه دارند ما با مردم عراق همكاری می كنیم . در حد كمك به مردم عراق كمك می كنیم . ما همیشه می گوئیم آمریكا باید از عراق برود مردم اصل هستند. در افغانستان هم همین طور ما با طالبان مخالفیم . اینها را منشا فتنه می دانیم . طالبان افغانستان از همان نوع افراطی های مثل خوارج هستند. نماز شب می خوانند و همان موقع هم گردن یك انسان مظلوم بی دفاع را همانجا می زنند. بعضی از اینها معتقدند شیعه را باید كشت . ما با آنها مخالفیم . ما كه نگفتیم آمریكا برود افغانستان . همان موقع من یك خطبه خواندم و گفتم افغانستان جایی نیست كه نیروی بیگانه را تحمل كند. ما مخالف حضور آمریكا در افغانستان هستیم . اگر بخواهند كمك بكنند راههای دیگری هم وجود دارد ممكن است در مواردی هم منافع مان تطابق می كند. مثلا قانون اساسی عراق را ما قبول داریم قانون اساسی افغانستان را هم قبول داریم . آمریكا هم برای قانون اساسی هر دو كشور عراق و افغانستان تلاش كرد. این معنای همكاری نیست . تطابق منافع است . اصل این است كه ما می گوئیم آمریكا نباید دخالت كند. ما دخالتی در قانون اساسی عراق نكردیم . دخالتی در قانون اساسی افغانستان هم نكردیم . وقتی دیدیم موضوعات خوبی نوشته اند مخالفت نكردیم .

یكی از محورهایی كه تلاش می شود در منطقه جا بیفتد و روی آن تبلیغات گسترده ای شده معرفی شیعه به عنوان یك خطر برای كشورهای منطقه است كه یكی از نمودهای آن بحران یمن و زمینه سازیهایی برای سركوب شیعیان چه در یمن چه در سایر كشورها است . جمهوری اسلامی ایران چه نقشی می تواند ایفا بكند كه این فضا به نفع ملتهای منطقه تغییر كند

بهانه می كنند. اگر نقشی را كه ما عمل می كنیم به خاطر ادله دیگری اینها ندیده بگیرند این بحث دیگری است . ما همین كاری كه داریم می كنیم در عراق به دمكراسی به آزادی مردم به قانون اساسی كمك می كنیم نیازهای مردم را تامین می كنیم از ایران هرچه كمك های انساندوستانه می خواهند می فرستیم . در افغانستان 2 میلیون افغانی را داریم میزبانی و كمك می كنیم . آنجا خیلی كارها را داریم انجام می دهیم . مشكلاتشان را حل می كنیم . ما داریم كارهای خودمان را در منطقه می كنیم . ما هیچ مزاحمتی نداریم . در لبنان كار بزرگ ما این بوده كه حزب الله را در مقابل اسرائیل تقویت كردیم . كشورشان اشغال شده بود اسرائیل را بیرون كردند. الان هم مانع اشغال هستند. این كه به نفع لبنان داریم عمل می كنیم . در غزه به مردم مظلوم كمك می كنیم . همه دنیا پذیرفته كه مردم غزه مظلوم هستند و در غزه جنایات جنگی شده است . اگر شیعه این است كه ما داریم عمل می كنیم این به ضرر هیچ كس نیست . به نفع همه است جز به ضرر اسرائیل .

هلال شیعی را اردنی ها مطرح كردند. یك مصاحبه ای با یك تلویزیون عربی داشتم در این مورد از من سئوال كرد من به او گفتم : من جواب شما را با حرف خودتان می دهم . شما می گوئید هلال شیعی . هلال شیعی را اگر بخواهیم مجسم كنیم معنایش این است كه مثل ماه شب اول یا دوم كه یك گوشه اش مشخص شده به این می گویند هلال . حرف شما معنایش این است كه همه منطقه دست شما سنی ها است جز یك هلال باریكه و یك گوشه كه ما هستیم . این چقدر می تواند در مقابل آن همه كشور و امكاناتی كه دارند خطرناك باشد هلال آسیب پذیر است . واقعا شیعه در منطقه جز به نفع ملتها هیچ كاری نمی كند. در عربستان شیعه ها چه می كنند در كویت چه می كنند در عراق چه می كنند مرتب به نفع اقلیت كنار می آیند. شرافت لبنان را شیعه ها دارند حفظ می كنند. گرفتاری های لبنان را برطرف كردند. در افغانستان شیعه مظلوم است . در پاكستان مظلوم است . در یمن این هایی را كه می گویند شیعه شیعه زیدی هستند. رئیس جمهور یمن شیعه زیدی است . شیعه زیدی كه بیشتر با سنی ها است تا شیعه ای كه ما هستیم . تا شیعه دوازده امامی . تهمت می زنند. همین كارهایی كه برخی ها در داخل می كنند خارجی ها چند برابرش را انجام می دهند. خیلی حرفه ای تر انجام می دهند.
 
جناب آقای هاشمی با توجه به اینكه زمزمه هایی در زمینه تشكیل كشور فلسطین مطرح شده فكر می كنید چشم انداز تشكیل چنین كشوری چقدر وجود دارد و اگر تشكیل شود موضع جمهوری اسلامی چه خواهد بود

ما با تقسیم فلسطین موافق نیستیم . موضع ما این است . فلسطین یك كشور است البته ما نظرمان را می گوئیم در عمل این خود مردم فلسطینند كه باید تصمیم بگیرند. منتهی در اظهاراتمان گفته ایم اگر یهودی هایی كه واقعا فلسطینی هستند با خود فلسطینی ها بیایند بنشینند و مذاكره كنند. انتخابات بكنند دمكراسی درست كنند تركیبی از مسلمان و یهود و مسیحی باشند شاید راه حل وضع موجود است . لبنان هم همین جوری است . می شود دمكراسی بیاورند.این راه حل اضطراری بوده كه ما پذیرفته ایم . حق این است كه فلسطین متعلق به فلسطینی ها است .
در مسئله هسته ای مطرح امروز تصور می كنید چطور و با چه تضمین هایی به مبادله سوخت می شود اقدام كرد و این تا چه حد عملی است

این یك بحث حساس است . مجموعا ما می توانیم اگر یك سیاست فعال دیپلماسی در خارج داشته باشیم بهتر از این می توانیم خودمان را معرفی می كنیم می توانیم از منافع انرژی صلح آمیز هسته ای حتی با غنی سازی استفاده بكنیم . اگر درست خودمان را تعامل كنیم و آنها هم نخواهند زور بگویند. الان آنها دارند زور می گویند. من الان احساس می كنم به خاطر مسایل دیگر آنها دارند به ما زور می گویند. متولی اجرایی این موضوع آن نهادی است كه سیاست خارجی ما را اداره می كنند.
مسایل دیگری كه فرمودید به خاطر آنها به ما زور می گویند چه هستند

آنها نظام ما را نمی پسندند. مواضع اصیل ما را نمی پسندند. نمی خواهند نظام جمهوری اسلامی به اهدافش برسد. در مورد قدرت موشكی مثال می زنم . ما 8 سال روی پای خود و به تنهایی و مظلومانه دفاع كردیم . خودمان موشك تولید كرده ایم . نمی توانند به ما بگویند شما موشك نداشته باشید. خودشان دارند چطور می توانند بگویند ما نداشته باشیم . زور می گویند.

چه راهكاری در زمینه حل و فصل مسایل هسته ای صرف نظر از مبادله سوخت دارید یك بار جمهوری اسلامی پیشنهاد كرد تمركزی از یك شركت چند ملیتی وجود داشته باشد حتی كسانی كه مدعی و معترض هستند آنها هم در این قضیه شركت داشته باشند.

آن موقع ما مطرح كردیم منتهی در زمین خودمان . بله . من فكر می كنم همین الان هم نظام ما می پذیرد كه اینجا یك شركت غنی سازی تاسیس بشود دیگران هم باشند در مدیریتش هم باشند. در هیئت مدیره اش هم باشند. تولید اورانیوم بكنیم مصرف صلح آمیز داخلی را استفاده بكنیم زیادی اش را هم با هم صادر كنیم . من فكر می كنم این را جمهوری اسلامی قبول دارد. گفتم مسایل دیگری هست كه مانع می شود آنها حق ما را بپذیرند.
 
اخیرا تهدیداتی شده كه اگر ایران زیربار تهدیدات نرود و همكاری نكند تحریم هایی علیه ایران صورت خواهد گرفت . این حرفها تا چه حد جدی است

یك مقدارش می تواند جنگ روانی باشد. در عین حال ما هم نباید خودمان را مطمئن كنیم كه این جنگ روانی است . ما باید فرض كنیم كه این تهدیدات واقعی است . باید برای آن شرایط آماده بشویم . البته مطمئن نیستیم كه اینها بتوانند یا بخواهند این كار را بكنند. ولی احتمالش هست . احتمال وقتی مهم باشد حتی اگر احتمال ضعیف باشد وظیفه می آورد.
 
یكی از مباحثی كه در محافل سیاسی بسیار مطرح است این است كه ناتو سرگرم تلاش برای حضور در كشورهای خارج از قلمرو جغرافیایی خودش است . این ممكن است برای جمهوری اسلامی تهدیدی محسوب شود در چارچوب حضور ناتو در افغانستان

قطعا می شود. ناتو اگر قرار باشد در افغانستان باشد در عراق باشد در جنوب باشد در آذربایجان باشد در همه جا باشد. خوب برای ما یك خطر جدی است . ما كه با ناتو هم مرز نبودیم . آنها دارند پایشان را از گلیم خودشان درازتر می كنند.
 
جنابعالی برای شادابی و استمرار بهتر شرایط امروز انقلاب چه توصیه هایی دارید

من توصیه هایم همان هایی است كه مكرر گفته ام . محور را قانون اساسی قرار بدهیم . به قانون اساسی قناعت كنیم . بدون هیچ ذره انحراف این قانون اساسی با چشم انداز و سیاستهای كلی كه رهبری تصویب می كنند می تواند ما را شاداب كنند.
 
یك مقداری هم درباره محور بودن رهبری و اینكه باید با رهبری حركت كرد و پشت سرایشان رفت همیشه شما صحبت داشتید الان هم برای این روزها مطالبی بفرمائید.

رهبری جزو قانون اساسی ما است . رهبری مركز اصلی نظام است و اختیاراتش هم در قانون اساسی دیده شده است . ایشان هم بیش از اختیارات قانون اساسی نمی خواهند. همین مقدار را هم گاهی به كار نمی گیرند. من فكر می كنم در قانون اساسی ما همان جوری كه واقعیت رهبری ما را پذیرفته و نقش ایشان را پذیرفته شرایط رهبری شرایطی است كه خود به خود و اتوماتیك وار مانع انحراف می شود. ما می توانیم مطمئن باشیم . هیچ قدرت دیگری با این شرایطی كه ما داریم نمی تواند محفوظ باشد و مورد اعتماد باشد. در قانون اساسی رهبری محور قرار گرفته است . باید ایشان رئیس جمهور را تنفیذ بكند. معنایش این است كه همه دولت مورد تایید می شود. فقهای شورای نگهبان را ایشان منصوب می كنند. رئیس قوه قضائیه را ایشان معین می كنند. صدا و سیما دست ایشان است . نیروهای مسلح هست . این هم مایه قدرت رهبری است و هم مایه اعتماد مردم است كه كسی با آن شرایط این اختیارات را دارد و از اینها سواستفاده نمی كند. و نهادی مثل خبرگان هم با حدود یكصد مجتهد عادل همیشه مراقب حفظ و ادامه شرطهای رهبری است .
 
درباره راهپیمایی 22 بهمن خواستم سوال كنم . توصیه شما به مردم درباره راهپیمایی 22 بهمن امسال چیست

بیشتر از سالهای گذشته ما به حضور مردم در صحنه نیاز داریم . در دوران جنگ تهدیدها خیلی جدی تر و عملی تر بود. آن موقع هم ما از حضور مردم خیلی استفاده می كردیم . اما این دفعه استكبار عریان خودش آمده با طرحهای مشخص . دارند ما را تحریم می كنند تهدید به جنگ می كنند محاصره می كنند. در امور داخلی ما دخالت می كنند. تفرقه جامعه ما بهترین پنجره را برای آنها ما باز می كندكه بیشتر سواستفاده كنند . ما اگر بتوانیم 22 بهمن امسال بهترین حضور مردم را داشته باشیم به نسبت 30 سال گذشته و همچنین حالت وحدتی دیده شود در یك نكته . یعنی وفاداری به نظام جمهوری اسلامی . اختلاف سلیقه هم در نظام می تواند محفوظ باشد. ما اگر بتوانیم این وحدت را به دنیا ارائه بدهیم یك توفیق بسیار بزرگ نصیب خواهد شد. همه باید ارزش محوری این روز را فراموش نكنند.
 
 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
اذان صبح
۰۵:۱۲:۴۶
طلوع افتاب
۰۶:۳۶:۲۱
اذان ظهر
۱۱:۵۱:۰۸
غروب آفتاب
۱۷:۰۴:۳۰
اذان مغرب
۱۷:۲۱:۴۸