«اسدالله بادامچیان» عضو ارشد حزب مؤتلفه و از نمایندگان مجلس اول در گفتوگویی با صفحه پارلمان روزنامه اعتمادملی به تشریح حوادث اولین دوره مجلس از نگاه خود پرداخته است. بخشی از این مصاحبه را در پی میآوریم:
ائتلاف خط امام در مجلس اول شامل چه گروههایی بود؟
در ائتلاف بزرگ حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز و تشكلهای دیگری كه آن موقع با سازمان مجاهدین انقلاب ارتباط داشتند، ائتلاف بزرگ را تشكیل دادند. البته قبل از آن آقای عباس آقازمانی مشهور به ابوشریف تلاش كرد كه مجموعه را همگام كند. من از طرف حزب جمهوری اسلامی نماینده بودم و از طرف بنیصدر، آقای جعفری و آقای تقیزاده بودند. از طرف روحانیت شهید شاه آبادی، آیتالله امامی و شهید محلاتی بودند و از طرف سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی آقای مصطفی تاجزاده بود. ما در جامعه روحانیت مبارز تقریبا از ساعت یازده و نیم بحثهایمان را شروع كردیم تا فردای آن روز ساعت 5 بعدازظهر این بحث ادامه داشت.
تقریبا یك روز و نیم جلسه ادامه داشت و نخوابیدید؟
بله، تمام شب را نخوابیدیم و حرف زدیم تا بتوانیم همجهت شویم، ولی معلوم شد كه گروه بنیصدر میخواهند از این فرصت استفاده كنند و عناصر خودشان را وارد كنند و مخالفان خود را كنار بزنند. آنها غالبا به دنبال آن بودند كه به ویژه شهید دكتر حسن آیت و مرحوم زوارهای را حذف كنند كه مرحوم شاهآبادی بعد از اینكه دستهایشان رو شد گفت: «پس شما میخواهید افراد خودتان را با استفاده از امكانات ما جا بیندازید و مخالفان خود را توسط ما حذف كنید.» البته در نهایت آنها ائتلاف نكردند. در همان دفتر جامعه روحانیت و سپس در حزب جمهوری اسلامی ما 3 گروه با هم ائتلاف كردیم.
گروههایی كه چندان هم با هم یگانه و یكپارچه نبودند؟
بله، اما مجلس اول، مجلسی شد كه متناسب با نیاز آن روز نظام بود. نیاز آن روز نظام این بود كه پایهگذاری قانونی شود. یعنی چون قانون اساسی با رأی اكثریت قریب به اتفاق مردم تثبیت شده بود، باید شكل اجرایی و عملیاتی پیدا میكرد. بنابراین در مجلس انتخاباتی دوره اول باید كسانی باشند كه صاحب دیدگاه، پخته، انقلابی و مسلط باشند و واقعا هم با رأی بالای مردم آمده باشند و از دیدگاههای مختلف هم باشند و همینطور هم شد، منتها اكثریت خط امام بودند.
بیشترین گروه كدام بود؟
در كلان خط امام، اما با سلیقههای مختلف بود. البته در درونش خیلی بحث و مجادله شد.
مجادلات عمدتا روی چه مباحثاتی بود؟
مثلا در مساله نامگذاری مجلس شورای ملی در مجلس قانون اساسی بود. از سوی لیبرالها مقاومتهایی بود كه مجلس شورای اسلامی نباشد.
تنها از سوی لیبرالها (نهضت آزادی) این مقاومتها بود؟
بیشتر از طرف نهضت آزادی، ملیگراها و گروههای التقاطی بود، بعضیها هم سلیقهشان بودند. بعد در این شرایط امام یك موضعگیری جدی كردند و فرمودند: «آنهایی كه میگویند مجلس شورای ملی، با اسلام سر سازگاری ندارند و میخواهند اسلام نباشد و آنهایی كه میگویند ملی - اسلامی با آن كلمه اسلامی كاری ندارند بیشتر نام ملی را میخواهند». و امام قاطعانه نظر داد كه مجلس، مجلس شورای اسلامی نام بگیرد.
پس از آن موضع قاطع امام من یك مقالهای در روزنامه كیهان نوشتم كه در زمان مشروطه هم ما یك تجربه تلخی داشتیم و آن اینكه مظفرالدین شاه در فرمان مشروطه نوشته بود كه ما مجلس شورای اسلامی داریم و به نقل از ناظمالاسلام كرمانی در كتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» میگوید كه یك عده از متحصنین سفارت انگلیس به دیدار كنسول انگلیس رفتند و گفتند كه نام آن باید مجلس شورای ملی باشد و بعد هم آنها موافقت كردند. البته از قبل هماهنگ شده بودند و نزد وزیر تشریفات دربار مظفرالدین شاه رفتند كه باید در فرمان بنویسد «مجلس شورای ملی» و او گفت: چه فرقی میكند؟ گفتند: اگر مجلس، مجلس اسلامی شود فردا هر اتفاقی افتد اینها به بهانه اسلام كنار میگذارند و ما را از رجال غیرمذهبی محروم میدانند. پس معلوم است كه واژه اسلامی برای انگلیس خیلی خطر داشت. بعد هم آنها این عبارت را حذف كردند. بنابراین بنا به تجربه تاریخ بهتر است كه مجلس شورای اسلامی شود. شورای اسلامی در ابعاد مختلف مثل قانونگذاریها، در برنامهها و حتی در مساله انفجار حزب جمهوری اسلامی در همین حد كه با آن حالت مجلس رسمیت یافت، خیلی خدمت كرد.
در مجلس اول مساله عدم كفایت بنیصدر بسیار نكته مهمی بود كه این برنامه استعماری كه آمد استكبار اجرا كرده بود و این مهره را همراه امام آورده بود و فضا طوری شده بود كه امام هم در پیامی به مناسبت انتخابات رئیسجمهوری گفت: «به آن كسی كه بیشتر رأی میآورد، رأی دهید» و همین جمله پیام انتخاباتی شد. البته امام فرمودند: «اگر رئیسجمهور صحیح عمل نكند، ملت خودشان تكلیف را روشن میكنند». بنابراین مجلس اول با این وضع و با اكثریت فهرست جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی و سایر تشكلهایی كه همسوی آنها بودند وارد مجلس شدند.
عدم كفایت بنیصدر را چه كسی و چه گروهی اول مطرح كرد؟
عمده نمایندگان مجلس خواستار آن شده بودند.
جرقه اول را كدام نماینده شعلهور كرد؟
آقای مهندس رجبعلی طاهری این كار را كردند.
روی چه بحثی بود؟
بنیصدر نمیگذاشت كار پیش برود. سلطهگری میكرد. هر روز در روزنامه انقلاب اسلامی جو كشور را به هم میریخت و منفیبافی میكرد.
یادم هست مردم در سالهای اول انقلاب میگفتند كه بنیصدر به دنبال این بود كه جنگ را متوقف كند، یعنی از گسترده كردن جنگ و دامنگیر كردن جنگ به شهرهای دیگر ممانعت عمل آورد. واقعا اینگونه بود؟
آقای بنیصدر یك مزدور بود، منتها چهرهاش تا آن زمان ناشناخته بود. او را از همان پاریس تبلیغ كرده بودند. چند ماه قبل از پیروزی انقلاب، شما روزنامههای كیهان، اطلاعات، رستاخیز و آیندگان را ببینید. او و قطبزاده را بیش از حد تبلیغ كرده بودند و معلوم بود كه آنها دنبال چه بودند و وقتی به ایران هم آمد برای امثال ما مشخص بود، اما مردم او را نمیشناختند. امام هم در امامت خودش كه مفهوم ویژهای در اسلام دارد، مثل امامت حضرت ابراهیم(ع) بنیصدر را از مردم نمیگیرد كه مردم احساس از دست دادن چیزی را بكنند.
امام بنیصدر را از صحنه سیاسی بیرون نمیكند تا مردم چهره واقعی او را بشناسند و از او جدا شوند. یعنی همانهایی كه به او رأی دادند و فكر میكردند كه او در خط امام است، بعد به این نتیجه رسیدند كه بنیصدر شبیه ژنرال پینوشه - دیكتاتور آمریكایی در شیلی - است. اگر بنیصدر دستش برسد انواع و اقسام شكنجه، كشتار، استبداد و دیكتاتوری را در ایران راه میاندازد. در همان زمان مردم این شعار را ساختند «سپهسالار پینوشه، ایران شیلی نمیشه».
بنابراین در انتخابات مجلس اول به تدریج دست گروههایی مثل حزب توده، كومله، دموكرات و... افشا شد و مشخص شد كه این گروهها از وابستگان و مزدوران خارجی هستند. اینها نه تنها به دنبال آزادی نیستند، بلكه مزدور و آدمكش و جانی هستند.