پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۴۱۷۳
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۹ - ۱۹:۴۸
روز 12 ارديبهشت، سالروز در گذشت مرحوم كيومرث صابري فومني است كه عموم مردم، وي را با نام "گل آقا " مي شناسند.
به گزارش "سرويس فضاي مجازي " خبرگزاري فارس، شبكه ايران نوشت؛ مرحوم صابري از ياران شهيد رجايي بود كه بعد از شهادت ايشان نيز در كنار حضرت آيت الله خامنه اي به خدمت مشغول شد و در عين حال مجله "گل آقا " را نيز منتشر نمود.
 
روابط طولاني وي با رهبر معظم انقلاب باعث ايجاد رابطه اي دوستانه و صميمي بين او ومقام معظم رهبري شده بود، ولي در عين حال، مرحوم صابري، حضرت آقارا به عنوان رهبر، مقتداي مفترض الطاعه و ولي امر خود مي شناخت.

اين رابطه عميق بود كه موجب شد رهبر انقلاب در پيام تسليتي كه به مناسبت در گذشت او صادر كردند، بنويسند: "اين ضايعه اي در عرصه هنر و غم بزرگي براي دوستان و معاشران او و كساني است كه با سلامت نفس و پاكدامني سياسي او آشنا بودند. او يار ديرين شهيد رجايي و طرفدار وفادار هميشگي انقلاب و نظام اسلامي بود. هنر برجسته او در سال هاي دفاع مقدس همواره در خدمت كشور قرار داشت و او تا آخرين روز عمر خود هرگز قلم و قريحه سرشار خود را جز در راه ايمان و باور خود بكار نگرفت.
اينجانب كه مدت‌ها از همكاري او و در همه 20 سال اخير از لطف هنر او برخوردار بوده‌ام، خود را در غم درگذشت او شريك مي دانم. "

عشق و علاقه مرحوم صابري به رهبر خود و تأكيد بر پيروي محض از ايشان در سخنان و نوشته هاي وي از جمله در كتاب خاطراتش (كه به همت نشر عروج منتشر شده است) مشهود است. به مناسبت در گذشت مرحوم صابري فومني، بخش هايي از كتاب خاطرات وي كه به رهبر معظم انقلاب مربوط است باز خواني مي كنيم.
 
گل آقا در بخشي از خاطراتش به ماجراي رحلت امام و بيعت اش با رهبر معظم انقلاب اشاره نموده و نوشته است: "روز 14 خرداد آقاي خامنه‌اي زنگ زدند. بعد از اينكه ايشان رهبر شدند من نمي دانم كجا رفته بودم، در اين جور مواقع من خيلي غمگين هستم نمي توانم كسي را ببينم.
 
آمدم خانه، گفتند از دفتر آقاي خامنه‌اي 10بار زنگ زدند كه با تو كار دارند. زنگ زدند، گفتند آقا مي‌گويند بيا كارت دارم. رفتم آنجا. اين داستان من و آقا است كه گفتند تو برگرد به بيت من، كه من يك هفته ماندم تا تبريكاتي كه به ايشان گفته بودند را تنظيم كردم. ... بعد به آقا گفتم اجازه بدهيد من بروم تا بعد (من هنوز ارتباطم را با آقا دارم) گفت من ديروز خواندم خيلي قشنگ نوشته بودي نمي خواهي براي ما بنويسي؟ چيزهاي ديگر بخواني.
 
[گفتم:] چرا نوشتم. گفت: بده. من گفتم: نوشتم توي جيبم هست. گفت: بده. من گفتم نمي تواني بخواني (من اين قدر خط مي زنم يك مطلب را كه جز من كسي نمي تواند بخواند، اين جوري، بعد پاكنويس)، گفتم آقا نمي تواني بخواني. گفت كه من از سال 60 دارم نوشته هايت را مي خوانم، چطور نمي توانم بخوانم بده.
 
من گفتم: آقا بگذار من بخوانم، گفت: بده. من، دادم ... عينك زدند و شروع كردند به خواندن، همان هم اين قدر بود، شروع كردند به گريستن. يعني نه آن جور، بخار در عينكشان كشيد و پاك كردند، عينكي ها مي دانند گريه ات بگيرد چي مي شود، نمي تواني ديگر جايي را ببيني.
 
گفتند كه 3-4 سطر آخر را بردار. گفتم چرا؟ گفت چون به من مربوط است. گفتم: بر نمي دارم، گفت كه اِ من مي گويم بردار. گفتم آقا شما اگر به عنوان رهبر به من تكليف شرعي بكنيد من مرتكب گناه مي شوم حرفتان را گوش نخواهم كرد، من خواهش مي كنم به من تكليف نكنيد الآن، من بايد اين را چاپ كنم.
 
گفت: اِ آخر همه مي دانند كه تو با من نزديكي اين جور نوشتي. گفتم اين جور نوشتن قطعاً تأثير دارد و من تكليف دارم به عنوان يك روشنفكر فوكل كراواتي كه به نام امام كراواتش را باز كرده بيعت با شما بكنم بيعت من با امام بيعت خالص بود و بايد هم اعلام كنم و الّا براي ما ريش تراشيده ها، ضد انقلاب خيلي برنامه دارد.
گفت: ديگر خودت مي داني، كه آن متن چاپ شد.
 
بعد آقاي دعايي آن جمله اي را كه [حضرت آقا] مي خواست حذف كند زير عكس زد كه به تيراژ تمام كساني كه مي رفتد بهشت زهرا آن روز توزيع شد.

يك جناس ادبي بسيار زيبايي اين دارد كه غروب خورشيد عدالت تسليت و طلوع ستار رهبري ... مبارك باد. يعني غروب خورشيد، طلوع، ستاره، تسليت، تبريك، يك چيز بسيار به هم مربوط منسجم ادبي است كه خيلي آقاي خامنه اي اين را پسنديد، ولي گفت به اعتبار اينكه اين مربوط به من است و من اين را خوانده ام الآن علي القاعده بايد اجازه ندهم چاپ شود. گفتم: من به حرفتان گوش نخواهم كرد آقا. خواهش مي كنم به من تكليف نكن. ... و چاپ كردم ... و چقدر خوب شد " (خاطرات گل آقا، صفحات 20 تا 22)

وي در جايي ديگر بر ارادت خود به رهبر انقلاب و ضرورت وجود ولي فقيه در جامعه براي تدوام راه امام اشاره نموده و گفته است: "من از ارادتمندان آقاي خامنه اي ... هستم. عكس [آقاي خامنه اي] هم كه مي بينيد آنجا زدم، الكي آنجا نزده ام. ... ما الآن شاخص مي خواهيم. ما امام مي خواهيم. ما كسي را مي خواهيم كه ... زير چترش جمع شويم و الّا همه چيز را از دست مي دهيم. (خداييش) چه كسي مي خواهد ما را رهبري كند؟ مجلس، رئيس جمهور 20 ميليون رأي؟ 30 ميليون رأي؟ ابداً، اين امكان پذير نيست؛ منِ روشنفكر مي گويم اين امكان پذير نيست. آقايوني كه مي گويند امكان پذير است، خودشان مي دانند.

من عقيده دارم كه اگر قرار است اين جامعه اسلامي كه امام ترسيم كرده باقي بماند بايد اين تلاقي امام و امت باقي بماند. من بعد از امام به اين فكر مي كنم كه اگر انگشت اشاره آقاي خامنه اي مرا مستقيم وسط كاخ سفيد بيندازد من لابد بايد بروم ديگر، چون من چيز ديگري را بلد نيستم.

اين كه به رهبر خود بگويم آقا تو داري اشتباه مي كني؛ آقا نظر من اين است، آقا اين جوري است، آقا آن جوري است. حالا آمديم آقا گفت: تكليف تو با من است تو كه تكليف نداري، من رهبرم. خيلي خب كجا بايستي برويم؟ هر جا [آقا بگويد] برويم من همانجا خواهم رفت ... اين مملك [يا] رهبر دارد يا ندارد؛ اگر رهبر نداشته باشد، ما ديگر مملكت امام زماني نداريم؛ [اگر رهبر] داشته باشد، ما [ديگر] مشكل نداريم. " (خاطرات گل آقا، صفحات44، 46 و 47)

مرحوم گل آقا با اينكه از امكانات مادي خوبي برخوردار بود، ولي در عين حال مشاورت رهبر انقلاب را بالاترين افتخار براي خود مي شمرد: "به خدايي خدا به خاطر اين باقي مانده عمرم كه نمي دانم چقدر طول مي كشد، هيچ برنامه و قصدي هم ندارم، هيچ هدفي ندارم كه به آن برسم آدم مشهوري هستم، محبوب مردم هستم، پول هم به اندازه كافي دارم ديگر به چه چيز مي خواهم برسم. بالاتر از مشاور آقاي خامنه اي خواهم شد؟ " (خاطرات گل آقا، صفحه 51)

مرحوم گل آقا روابط صميميانه اي با رهبر انقلاب داشتند و مورد عنايت حضرت آقا هم بودند. او در جايي قضيه عيادتش از آيت الله خامنه اي پس از ترور ايشان (پيش از رياست جمهوري) و ماجراي جالب به وجود آمده (كه نشانگر عمق رابطه صميمانه وي با رهبر انقلاب است) را ذكر نموده و ضمناً بر عشق سرشار خود به ايشان هم اشاره نموده و گفته است:
 
"فعلاً آدمي كه نفس من به نفس او خورده، سرم در لحظات درد و داغ شخصي من روي شانه اش بوده [رهبر اين كشور است]، از اولين كساني بودم كه در بيمارستان قلب رفتم (به اشاره خودشان) گفتم: آقا پا شو، شما به خدا حالت بهتره، بگذار من بخوابم جاي شما ... چرا گرفتي خوابيدي.

از دكتر فاضل بپرسيد آنجا بود. من دست فاضل را بوسيدم، آمدم سينه آقا را بوسيدم گفت: بيا من را ماچ كن، من بروم. گفتم: تو هيچ چيزت نيست. تو اين جوري مي گي مي خواهي اينجا بخوابي. خنديد، دكترها ريختند گفتند: آقا، اين بخيه اش پاره مي شود. گفتم به من چه.

... كه آقا سيد احمد آقا به من گفت: خدا به تو خير بدهد هر كسي مي آيد اينجا، گريه مي كند. گفتم: ... من كه پست نمي خواهم. من حرفم را مي زنم تا آقا بخندد حالا بخيه اش پاره مي شود مربوط به خودش است. خداييش اين حرف را نمي زنم كه ارادتمند آقاي خامنه اي هستم حالا اگر اين حرف را بزنم آن طرف قضيه به من پست مي دهند بقيه عمرم را ... اينها براي من مهم نيست ... من الآن نگاه به پرچم ايشان مي كنم و دنبالش مي روم. ... ما قلبمان را باز كرديم؛ به خدا ما فدايي اين رهبر هستيم؛ بگذار تير بيايد آن موقع ما ببين به قلب ما مي خورد يا به قلب بعضي مدعيان؛ خداييش به ما مي خورد. تا سينه ما هست به سينه آقاي خامنه اي نخواهد خورد، اگر خدا به ما اين توفيق را بدهد كه آن جلو بايستيم. " (خاطرات گل آقا، صفحات 52 و 53 و 54)

مرحوم گل آقا در كتاب خاطراتش بر تأثير تكويني نام امام و حضرت آقا بر دل ها اشاره نموده با ذكر نمونه هايي گفته است كه بسياري از روشنفكران تحت جلوه همين نام تزكيه شدند. او در ادامه گفته است: "اين قدر هست كه وقتي مي گوييم امام، آقاي خامنه اي، احساس مي كنيم يك مقدار از اين كدورت هاي دل هر انسان زنگارش كه هر آدمي دارد با همين نام ها خودش فرور مي ريزد و پاك مي شود.. " (خاطرات گل آقا، صفحه 63)

اما شايد جالب ترين وجه گل آقا آن باشد كه درعين حال كه به جناح چپ تعلق داشت، ولي با تيز بيني درك مي كرد كه خط رهبر انقلاب همان خط امام است و ما بقي راه ها انحرافي اند. او در جايي از خاطراتش نوشته است: "حالا آقاي خاتمي خيلي تحفه است؟ آقاي ناطق خيلي تحفه است؟ (ببخشيد اين حرف را مي زنم) يا آن مي آيد يا اين، ما رهبر بزرگي مي خواهيم، رهبر شكوهمندي مي خواهيم هر چي هر دستي يك اتم از رهبر ما كم بكند اين خائن به آن امام است " (خاطرات گل آقا، صفحه 68)
 
در هر حال مهم ترين هنر گل آقا آن بود كه در حساس ترين عرصه ها (كه به شمشير دو لبه شبيه بود) فعاليت كرد و توفيق يافت رضايت حضرت امام و حضر ت آقا را جلب نمايند و از خط انقلاب منحرف نشود. روحش شاد.
 
 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۴/۰۲/۰۹
اذان صبح
۰۴:۵۷:۳۰
طلوع افتاب
۰۶:۲۳:۱۵
اذان ظهر
۱۳:۰۱:۱۸
غروب آفتاب
۱۹:۳۸:۳۴
اذان مغرب
۱۹:۵۵:۲۳