چندماهي است كه فضاي مباحثات فرهنگي شهرمان به تبعيت از كشور حول مساله حجاب و بد حجابي مي چرخد و از اين رهگذر بيانيه ها ،تهديدها ، راهپيمايي ها، تجمعات و صد البته اقدامات خودجوشي صورت پذيرفته است؛ لكن توجه به اين سوال نيز خالي از لطف نمي باشد كه براستي شهر مذهبي كازرون كه روزگاري مامن خانواده هايي بود كه به دنبال فضايي سالم براي رشد فرزندانشان بودند چگونه به جايي رسيده است كه امام جمعه محترمش خود احساس وظيفه كرده درصدد مقابله با اين پديده به صورت خودجوش و با ياري مردم مي افتد؟ براي پاسخ به اين سوال بد نيست كه نيم نگاهي به ماهيت اين قبيل پديده ها بيفكنيم. 

فرهنگ و پديده هاي فرهنگي به دليل ساختار پيچيده خود كه عمدتا محصول خرده فرهنگ ها و پديده هاي فرهنگي كوچكتر و مرتبط به هم است، به شدت تحت تاثير پارامترهاي خرد و كلان قرار دارند و تغيير در يكي تغيير در ديگري و در نهايت تبديل و تغيير در فرهنگ عمومي را در پي دارد به نحوي كه مي شود پديده اي فرهنگي را به غير فرهنگي و يا بالعكس تبديل نمود؛ لكن تغييرات در اين وادي به كندي و البته در صورت انجام همه ي پيش نيازها با نتيجه بخشي صد در صدي همراه خواهد بود . بي شك اما مواجهه با معضلات فرهنگي و هنجار شكني در هر جامعه نيز قبل از هر اقدامي بايد با ريشه يابي و در ادامه اقدام درخور فرهنگي همراه با ارايه محدوديت ها و مجازات هاي متناسب و قاطع و بدون هرگونه مماشات باشد.

داستان بد حجابي  در كازرون و شهرهاي مشابه نيز از اين قاعده مستثني نمي باشد. تغيير رويكردها و ارايه ي گفتمان هاي جديد در حوزه ي فرهنگ عمومي با محوريت تساهل و تسامح ديني – مولود ناشناخته اي كه بسياري از انديشمندان ديني وجودش را منكر مي شوند - كه ابتدايا با چراغ خاموش و سپس در 8 سال دولت اصلاحات با آشكاري هر چه تمامتر بر طبل آن كوبيده شد نوعي فضاي باز فرهنگي را در پي داشت كه تضاد ارزش ها و غير ارزش ها به شكلي شديد و به منظور غالب سازي گفتماني در كشور آغاز و تا روستاها ادامه يافت اما بودند شهرهايي كه با ارايه راه كارها و اقداماتي تاثيرپذيري از اين باصطلاح فرهنگ عمومي را كاهش دادند و توانستند فضاي غالب فرهنگي – مذهبي شهرشان را با فرهنگ اصيل ديني باقي گذارند .

از ديگر دلايل مهم بروز اين ناهنجاري اجتماعي در كازرون ، وجود نگاه خدماتي به برخي پديده هاي كاملا فرهنگي و يا داراي وجوه فرهنگي است . به عنوان مثال راه اندازي دانشگاه آزاد اسلامي در كازرون بدون توجه به بارگذاري ها و انتقال هاي فرهنگي اي كه از اين رهاورد در كازرون صورت گرفت از يك سو و عدم فراهم سازي امكانات خوابگاهي در محدوده دانشگاه و نگاهي كاملا خدماتي به اين پديده ي كاملا فرهنگي از سوي مسوولان گذشته و حال شهرستان خود نمونه اي از اين گونه اقدامات است كه سرعت تاثيرپذيري و تغيير ارزش گذاري فرهنگي را در كازرون از آهسته به سريع منجر شد.  

عزيزي نقل مي كرد كه در جريان سفر استاندار محترم فارس به شهرستان كازرون و در جلسه ي شوراي اداري ميان فرماندار و مدير كل استان جهاد كشاورزي استان فارس و نماينده دانشگاه پيام نور مباحثه اي صورت گرفته بود بر سر يكي از املاك اين اداره كل در كازرون كه جهت گسترش فعاليت هاي علمي به مركز آموزش عالي كازرون داده شود تا به مجتمع آموزش عالي تبديل شود و يا اين كه بر اساس مصوبه دولت به دانشگاه پيام نور منتقل شود كه فرماندار و مدير كل طرفدار انتقال به مركز آموزش عالي بودند و نماينده پيام  نور هم از دانشگاه مطبوعش دفاع مي نمود . حال آن كه بي شك اين فرصت فوق العاده خدماتي براي جوانان شهرستان اگر با نگاه آسيب شناسانه فرهنگي نباشد و داروهايي براي دردهاي فرهنگي اي كه براي شهرمان به سوغات خواهند آورد پيش بيني نشود اوضاع از اين خرابتر نيز خواهد شد. هستند شهرهايي كه با افزايش سهميه ي پديرش بومي دانشگاه هاي خود تا حدود زيادي از اين معضلات جلوگيري كرده اند در حالي كه تا همين الآن كه اين مركز در حدود 700 دانشجو دارد درصد بسيار ناچيزي از دانشجويان آن را هم شهريان محترممان تشكيل مي دهند كه اين مهم نيز نكته اي قابل تامل براي برنامه ريزان فرهنگي شهرمان است.

از ديگر اقدامات اين چنيني احداث جاده كازرون – دشت ارژن به عنوان پديده اي خدماتي با قابليت انتقال هاي فرهنگي بود كه در سياست گذاري هاي اجرايي اين امر فرهنگ و تبعات فرهنگي و نيازهاي خدماتي حاصل از آن هيچ جايگاهي نداشت و تا كنون نيز به اين مهم پرداخته نشده است كه البته تخريب محيط زيست حاشيه ي اين جاده يكي از وجوه عدم ارزش گذاري فرهنگي به همراه فعاليت هاي خدماتي و نگاه كاريكاتوري مسوولان به اين گونه اقدامات است. اين نكته اما نبايد مغفول واقع شود كه متاسفانه احداث راه هاي جديد با قابليت هاي بهتر، از ارزش جاده ي جديد كازرون كاست كه به تبع خوشبختانه از تاثيرات فرهنگي اي كه در صورت تداوم شرايط قبل مي توانست بر كازرون داشته باشد نيز كاسته شد.

نكته ي ديگري كه چندي پيش بار ديگر از سوي امام جمعه محترم شهرستان تذكر داده شد عدم پايبندي برخي از خانواده هاي باصطلاح مذهبي شهرستان در كنار ساير خانواده ها به بعضي احكام و موازين شرعي بود كه البته حجاب و كنترل اخلاقي بر فرزندان و دروني كردن ارزش هاي ديني از جمله مواردي است كه در بررسي عقب گردهاي فرهنگ مذهبي كازرون مغفول واقع شده است كه اين نيز خود داستاني بلند و تاثيرگذار در اين جريان دارد و چه بسا با اصلاح باورها و رويكردهاي غلط خانواده ها بتوان بكلي اين معضل را حل نمود و ناگفته پيداست كه سخت ترين بخش اين آسيب شناسي ها همين اصلاح رويكردهاست.

بي شك اما داشتن شهري با معيارهاي اسلامي آرزوي ديرينه اي است كه اگر چه تا حدود قابل توجهي محقق شده است لكن حراست از آن هوشياري زايدالوصفي را مي طلبد كه اگر نباشد چون امروز به سادگي از دست مي رود و به سختي جانكاهي مجددا باز مي گردد و البته سهم مسوولين شهرستان بالاخص مسوولين فرهنگي آن و خانواده ها سهمي بسزاست. اميد آنكه نگاه همه جانبع نگر به اقدامات حياتي و مهم صورت گرفته در شهرستان و توجه به تاثيرگذاري هاي فراوان فرهنگي اين اقدامات و آينده نگري در جهت حل معضلاتي كه از پي ايجاد اين فرصت ها بوجود مي آيد شيريني استفاده از آن ها را دو چندان كند.