طي چند سال اشتغال به عنوان مسئول يك واحد دانشگاهی در شهرستان شهریار، از نحوه عملكرد مردم و مسئولين اين ديار لذت بردهام و هميشه به ياد نابسامانيها و ندانمكاريهاي قاطبه كازرون چيزي جز افسوس نصيب نبردهام.
در شهريار، علیرغم پراکندگی قومی و زبانی و مذهبی و .... تا کنون ندیدهام كسي (مردم يا مسئولين) در راه توسعه شهرستان کارشکنی کند. نديدهام كه بخواهند برای کسب مسند مردم فریبی نمايند و شعار بدهند و برای رسیدن به خدمات مردمی و رسمی با دهها شيوه نادرست و دور از شان انساني همه چیز را لگد مال کنند.
در حالیکه، در مناطقي مانند شهريار تمام تلاش و همت مسئولین از نماینده و امام جمعه و فرماندار و... گرفته تا جوانترين مدير بر این است که همشهریان مسئول در سایر مناطق کشور را جذب کنند و یا با تلاش و حمایت همه جانبه بر کرسیهای بالاتر مملکت بنشانند تا با كمك آنها شهرستانشان توسعه يابد.
متاسفانه در شهر ما آدم هاي كم تجربه و مسند ندیدهای که به برکت پولهاي بادآورده، ضعف فرهنگی، لجبازی و اختلاف کودکانه فرهیختگان با یکدیگر و.... هنگامي كه به مسندي میرسند، نخستین اولویت خود را در تخریب همشهریان تحصیلکرده و به کار گمارده شده در سایر مناطق کشور ميبينند.
اين تازه به دوران رسيدهها از هيچ حركت نادرستي در اين راه فرو گذار نبوده و به هر جايي سرك ميكشند تا با هوچيگري و بدگويي و هر روش نابخردانهاي جريان خدمت وي را دچار مشكل نمايند. غافل از اينكه مسئولين آگاهند و خود بهتر ميدانند كه چنين افرادي با همت و تلاش شبانه روزي و تنها براساس شايستگي و پشتوانه ايمانشان به حضرت حق، خدمت به بندگان خدا را وادار به پذيرش صداقتشان كردهاند. سابقه و عملكرد آنها چنان روشن است كه به دشواري بتوان با چنين حركات مذبوحانه و سخيفي، مردم را از خدماتشان محروم كرد.
لحظهاي فكر كنيد، طی سی سال گذشته كازرون با داشتن 3 وزیر که حداقل 2 نفر آنها تنها بر اساس لیاقت خود به اين مقام رسیدهاند و نه حمایت كسي و 8 دوره نمایندگی، چند نفر مدير كازروني در سطوح مياني يا بالاتر از بين تحصیلکردگان لایق كه تعدادشان هم كم نيست را در جايگاه و یا پستی گماردهاند تا در زمان نیاز به کمک مردم و شهرشان بشتابند، البته به غير از وابستگان نه چندان شايستهاي كه تنها پشتيان ادامه كارشان باشد و چند صباحي هم بيشتر بر اريكه بمانند. خب وقتي خودمان را قبول نداريم و با خود بد ميكنيم، چه توقعي ميتوان داشت كه مسئوليت شهر را به غير بومي نسپارند. كاش پيش از اين همه اعتراض، كمي هم در اين خصوص انديشه ميكرديم!
ممكن است براي فرار از اين واقعيت تلخ و مغلطه و سفسطه و تخريب مثل هميشه بپرسند: اينها براي كازرون چه كردهاند؟ ميگوييم، كي خواستيد و فرصت داديد؟ حداقل كارهاي ناصواب كه نكردند.... زهي تاسف..... آيا در بين تحصيلكرده هاي كازروني هيچ فرد لايقي براي پذيرش مسئوليت وجود ندارد!؟
خدايا چنان كن سرانجام كار / تو خشنود گردي و ما رستگار
كازرون نما از مقالات تمام صاحب نظران كازروني با گرايشات مختلف فكري و سياسي استقبال ميكند.
ما نسل سوختهايم كه حتي خاكسترمان نيز چشم آقايان را كور ميكند. كسي دنبال استفاده از توانمنديهاي كازرونيان نيست. اصلا قرار نيست اتفاقي بيفتد كه دنبال افراد توانمند باشند. افراد توانمند همان بهتر كه پي كار خود باشند. الان هم كه مسووليتها به نسل چهارم دارد منتقل ميشود و كساني كه متعلق به نسل انقلاب و دفاع مقدس هستند بايد به تاريخ بپيوندند. من متاسفم كه چرا در كازرون هيچگاه از شخصي به نام حاج حسين پيروان استفاده نشد. آيا ايشان همين الان نميتوانند مسووليت فرمانداري كازرون را به عهده بگيرند. يا فقط او را ميخواهيم كه مثل پدربزرگها خاطرات دوران جنگش را بازگو كند تا لالايي باشد براي خواب برخيها و دلخوشي براي برخي ديگر تا ديگران هم مديريت كنند. چرا عليرضا رزمي با آن همه سوابق وزارت كشور نميتواند فرماندار كازرون باشد. و دوستان فراواني كه ممكن است نام بردن از آنها پيش از همه اعتراض خود آنها را به دنبال داشته باشد. كازرون بايد همينگونه بماند تا ما هم برايش مصيبتنامه بنويسيم و عدهاي بر اين حال نذار گريه كنند.
از اين نظر بسيار خوشم آمد وتجربه خوبي بود و متشكرم