گفتگو با حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای، دادستان كل كشور درباره مسائل انتخابات ریاست جمهوری، حادثه كهریزك و عملكرد خودیها در جریان اتفاقات سال هشتاد و هشت.
- مدلهای حكومتی در دنیای امروز، بنا بر فلسفه و كارویژههای خود، نسبت خاصی را بین حكومت و مردم تعریف میكنند كه میزان اهمیت مردم را در نگاه حاكمان میتوان از همین تعاریف فهمید. این تعریف در تعیین نقش مردم در تصمیمسازیهای یك ملت-دولت نقش بسزایی دارد. در قانون اساسی ما نیز بر اهمیت و نقش حضور مردم به روشنی اشاره شده است. اما به طور مصداقی در جمهوری اسلامی ایران، این رابطه به چه شكل است؟
اجازه دهید تا با ذكر نكتهای این مسأله را توضیح دهم. رهبر معظم انقلاب از سالهای قبل - یعنی اینكه مخصوص امروزشان نیست- در همهی انتخابات اصرارشان این بوده و هست كه نظام كاری كند تا مشاركت حداكثری در انتخابات بوجود آید. از حدود پانزده، بیست سال پیش - مشخصاً از دورهی دوم ریاستجمهوری آقای هاشمی كه بنده حضور ذهن دارم- رهبر انقلاب بر تلاش برای حضور حداكثری مردم در انتخابات اصرار داشتند؛ در حالی كه برخی دیگر از بزرگان نظام، مخالف چنین رویهای بودند و نظرشان این بود كه حالا یك كسی باید رئیسجمهور شود، چه با یك اكثریت بالاتر یا پایینتر؛ چرا باید فضایی را فراهم كنیم كه بعدها نتوانیم آن را كنترل كنیم؟ اما رهبر انقلاب مخالفت میكردند. البته همانطور كه اشاره كردم، این اختصاص به سال قبل ندارد و سنوات قبل هم همیشه اصرارشان بر این موضوع بود. لذا به شورای نگهبان، وزارت كشور، صدا و سیما و به بقیه دست اندركاران چه در جلسات خصوصی، چه در جلسات عمومی و چه در سخنرانیها میگفتند كه شما زمینه و بستر را برای مردم به شكلی فراهم كنید كه مردم بیشتر شركت كنند؛ این بُعد مشاركت مردم و به تعبیر دیگر جمهوریت نظام است.
اما نكتهی قابل تأمل دیگر، اعتماد رهبر انقلاب به حضور و مشاركت مردم است. بسیاری از مسئولین در دورههای مختلف نظام، نگران بودند كه مثلاً ایندفعه مردم كمتر شركت میكنند، اما رهبر انقلاب جزء كسانی بود كه در دورههای مختلف میگفتند كه من مطمئن هستم مردم ما به صحنه میآیند، چون كشورشان را دوست دارند، اسلام را دوست دارند، نظام را دوست دارند، چون به مسئولین اطمینان دارند. بنابراین حتماً هم مردم شركت میكنند، اینبار هم شركت میكنند و شركتشان بیش از دفعهی قبل است و باز هم دشمنان را ناامید میكنند. این واژهها و جملات در كلام رهبر انقلاب چه به خاطر انتخابات و چه مناسبتهایی مانند بیست و دوم بهمن بارها تكرار شده است. در همین مناسبتهای هرساله میبینیم كه تا چهار روز تعطیلی متوالی میشود كه ممكن است مثلاً از تهران خیلیها بیرون بروند، یا مثلاً بحث دخالتهای دشمن و یا بحث مسائل داخلی مطرح شده، برخی تردید داشتند كه مردم شركت میكنند یا نه؟ یكی از كسانی كه با اطمینان كامل میفرمودند كه مردم با حد نصاب بالا شركت میكنند رهبر انقلاب بوده است.
- این نقطهی قوت نظام اسلامی همیشه مورد انكار یا تردید دشمنان نظام بوده كه تمام سعی خود را برای مخدوش كردن این ویژگی نظام به كار بردهاند. نمونهی بارز آن، حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم بود. رهبر انقلاب اشاره داشتند: «هر طرف اگر پیروز میشد، هر كس سرِ كار باشد، اگر نتائج انتخابات غیر از این هم میشد، بنده به طور اطمینان میتوانم عرض بكنم كه باز اینجور حوادثى دیده میشد، باز این حوادث پیش مىآمد، براى اینكه اصلاً آرامش در كشور نباشد. آنها امنیت كشور را و آرامش كشور را هدف گرفتهاند...» شما این اشراف بر ترفندهای دشمنان را چگونه میبینید؟
یكی از مسائلی كه نشان داد رهبر انقلاب جامعتر و عمیقتر از همه، نقشههای دشمن را بررسی میكنند، جریان فتنهی سال قبل بود. اما میخواهم برای روشن شدن این موضوع، از زاویهی دیگری به این موضوع بپردازم. رهبری در صحبتهای ابتدای سال 88 در مشهد فرمودند كه بالأخره ما این دست چدنی را زیر دستكش مخملی میبینیم. برخی از مسئولین بلندپایهی نظام وقتی كه امریكا یك نرمش وچراغ سبزی نشان داد - البته آن چراغ سبزشان هم از روی استیصال بود- به رهبر انقلاب گفتند كه چرا مذاكره نكنیم؟ بگذارید درهایمان را به سوی غرب و آمریكا باز كنیم، بگذارید ویزای یك هفتهای بدهیم هركسی میخواهد بیاید وغیره. رهبری گفتند كه اینها برنامه است، شاید گفتن این حرفها از سوی مسئولین آمریكایی تاكتیك باشد.
حالا شما چقدر بنا بر آن ضربالمثل معروف از حول حلیم توی دیگ میافتید؟! یك مقداری صبر كنید، یك مقداری اندیشه كنید. آن روز كه رهبر انقلاب تعبیر دست چدنی را به كار بردند كه آن موقع حتی برخی مسئولین به سخن آقا اعتراض داشتند ولی علنی به زبان نمیآوردند كه دست چدنی دیگر چیست و این حرفها چه معنایی دارد؟ این جریانهای اخیر نمونهای از همان دست چدنی بوده و هست كه میبینیم. نگاه رهبر انقلاب در ژرفنگری نسبت به توطئههای دشمن و مسائل خارجی، بیبدیل است و این موضوع را شما در قبل و بعد از انتخابات و در نماز جمعهی تاریخی 29 خرداد میبینید.
- نقش مؤثر دیگری كه رهبر انقلاب در روند خنثیسازی جریان فتنهی سال گذشته ایفا كردند، بصیرتدهی و روشنگری بود. این نقش رهبری را چگونه میبینید؟
به نظر بنده شاید بتوان گفت تنها شخصی كه به معنای واقعی كلمه یكّه و تنها - دیگران هم كمك كردند، دیگران هم تلاش كردند - ولی كسی كه توانست ابعاد واقعی فتنه را بشناساند و اصلاً عنوان فتنه را بر آن بگذارد، رهبری بودند. فتنه خصوصیاتی دارد. تا آن موقع افراد مختلف تحلیلهای متفاوتی از جریان پس از انتخابات داشتند اما در چگونگی شناساندن این جریان و ابعاد آن برای خواص و تودهی مردم، رهبری بالاترین نقش را ایفا كردند و اولین پرچم را ایشان در طول این یكسال و اندی یعنی از قبل از انتخابات تا به امروز بر عهده داشتهاند. شما ببینید رهبری در این مدت چند سخنرانی روشنگرانه داشتهاند و چقدر دیگران را به روشنگری و بصیرتبخشی توصیه كردهاند! خیلیها در این مدت زحمت كشیدند اما وزنی كه در رهنمودهای آقا در جهت روشنگری و آگاهیبخشی به مردم بوده، بینظیر است.
اما آنجایی كه احساس شد یك جریانی در كار هست كه میخواهد به هر قیمتی انتخابات را باطل كند و دیگر نیاز به صلابت و قاطعیت بود، رهبری در مقابل هیچیك از این فشارها كوتاه نیامدند.
نكتهی حائز اهمیت دیگر، نگاه جامع ایشان به اطراف قضیه است، یعنی توجه به یك موضوع، ایشان را از موضوعات دیگر غافل نكرده است. گاهی وقتها انسانها با توجه به حجم بالای كار و توجه به موضوعی خاص، از موضوعات دیگر غافل میشوند و یا اگر مسائل مهمی پیش بیاید، از مسائل كوچك غفلت میكنند. رهبری در خلال این جریان به تودهی مردم، به نیروهای دستاندركار حكومت از نیروهای نظامی، اطلاعاتی، قضایی، انتظامی و سایرین كه در این حوادث درگیر بودند، نسبت به معترضین، نسبت به اپوزیسیون، نسبت به فریبخوردگان، نسبت به دشمن و ضد انقلاب غفلت نكردهاند. در خصوص همهی این موضوعات انسان میتواند كدهای متعدد ارائه دهد. آنجایی كه باید برای هوشیاری و حضور در صحنه از مردم تقدیر كنند، تقدیر و حمایت كردند، ولی در عین حال نسبت به مشكلاتی كه امكان دارد توسط مردم بوجود آید بیتوجه نبودند؛ آنها را سفارش به تقوا كردند و گفتند كه مراقب باشید تا افراط نكنید، مراقب باشید زمانی كه متعرض به ارزشهاتان، به اموالتان، به نظامتان شدهاند و احساساتتان برانگیخته میشود، دست به كارهایی نزنید كه خود آن عمل شما برای نظامتان در مورد نیروهای اجرائی اعم از نظامی، انتظامی و امنیتی مشكلاتی را بیافریند. بخشهایی را به صورت عمومی میفرمایند، اما یك بخشهایی را به صورت خصوصی كه حالا بعضی از آنها را بنده خبر دارم به جد به بعضیها سفارش میكردند كه مواظب باشید به دلیل اینكه اینها به نظام ظلم كردند، این همه غائله آفریدند، این همه آب به آسیاب دشمن ریختند و در شرایطی كه ما توانستیم با این مردمسالاری دینی و مشاركت حدود 85% جایگاه و اعتبار بالاتری را در دنیا كسب كنیم، خدشه بر آن وارد كردند و با حیثیت نظام بازی كردند، اما گفتند كه نكند با همهی این وجود و نیز دلسوزی كه شما نسبت به نظام دارید، كاری كنید كه در حق آنها ظلم بشود. من شاید مكرر بیش از دو، سهبار از زبان حضرت آقا شنیدم كه به شدت تأكید به این نكته داشتند كه شما نیروی انتظامی و شما قاضی نسبت به متهمین حواستان جمع باشد. یك وقت نكند مثلاً نسبت به یك متهم غافل بشوید و بیش از آنچه كه حقش است، مجازات شود. اگر واقعاً این مقدار كه رهبری حساسیت داشتند دیگران نیز به این شكل بودند، مشكلی پیش نمیآمد.
به بچههای وزارت اطلاعات در مقطعی كه خودم وزارت اطلاعات بودم و به نهادهای مربوط دیگر تأكید داشتند به كسانی كه در خیابان هستند، به كسانی كه شما دستگیر كردید حواستان باشد، به كسانی كه محاكمه كردید حواستان باشد. اگر به بازرسی منزل میروید، رفتار شما با خانوادهی فرد مجرم باید متفاوت باشد. یعنی سفارشهای مكرر نسبت به دستاندركاران مقابله با این فتنه كه باید مواظب و مراقب باشید و از حد و مرز الهی خارج نشوید. البته این دستورات در صحبتهای عمومی هم بوده ولی در صحبتهای خصوصی خیلی شفافتر، روشنتر و با تأكید بیشتر بیان شده است. حتی در ذهنم هست كه گفتند اگر جاهایی شما مرتكب این اشتباهها شدید، شماها كمتر از آنها نیستید. باید مؤاخذه شوید و نقل به این مضمون كه شما توبیخ و تنبیه میشوید.
حتی برخی افراد اتهاماتی به اشخاص میزدند. میگفتند آقا ایشان جاسوس است، ایشان وابسته به خارج است، ایشان ضد انقلاب است. رهبر انقلاب نهایت احتیاط را در این صحبتها دارند. حتی در مقابل حرف دیگران كه تذكر میدهند شما نباید به فلانی جاسوس بگویید. گاهی وقتها به مدیران مسئول بعضی از نشریات تذكر میدهند چرا شما گفتید فلانی جاسوس است؟ دلیل دارید؟ بعضی از افراد دیگری كه بعضی جاها یك صحبتی میكردند، جایی قلم میزدند، میگفتند شما واقعاً دلیل شرعی دارید و میتوانید حرفتان را ثابت كنید؟ میگفتند كه ما میگوییم این كار، كار بدی بود، كاری بود كه به اسلام ظلم شد، به نظام ظلم شد، ظلم عظیمی به نظام كردند، اما اینكه ما به كسی نسبت بدهیم كه این به خارج وابسته است یا جاسوس است، نیاز به دلیل و اثبات شرعی و قانونی دارد و لذا هم خودشان با نهایت احتیاط در مقابل انتساب یك مسألهای به یك فرد كه ظلمی با قصد خیانت انجام شده و... ایشان نه تنها نسبت نمیدادند بلكه دیگران را نیز از این كار نهی میكردند. اینها به نظر من آموزههای اخلاقی جامعهی بشری امروز است.
- در جریان فتنهی پس از انتخابات، نقش دو گروه از خودیها پررنگ شد: اول خودیهای معترض كه به تدریج برخی از آنها از حالت اعتراض به حالت عناد و قانونشكن درآمدند. گروه دوم خودیهای متخلف بودند كه حوادثی نظیر كهریزك و كوی دانشگاه حاصل عملكرد آنهاست. رفتار و نحوهی برخورد رهبر انقلاب با متخلفین گروه دوم كه علیرغم توصیهها و دستورات مؤكد ایشان، موجب بروز این تخلفات شدند، چگونه بود؟
خبرهایی به رهبر انقلاب رسیده بود كه در كهریزك شرایط نامساعد است كه آقا دستور دادند بسته شود. اما این تمام ماجرا نبود. قبل از آن هم كه آقا متوجه شدند وضع كهریزك مناسب نیست، دستور دادند كه دیگر به آنجا زندانی نبرید. یعنی اولین كسی كه دستور دادند كه افراد بازداشتی به كهریزك نروند، رهبر انقلاب بودند. حتی ظاهراً از ایشان پرسیده بودند- با واسطه شنیدم- كه ممكن است فلان بازداشتگاهمان جا نداشته باشد، گفتند اگر جا ندارید، آزاد كنید. افرادی كه شما در خیابان میگیرید حتی به نظر شما متهم یا مجرم هستند، ولی اگر قرار است جایی ببرید كه نامناسب باشد، آزاد كنید. یا به ایشان گفته بودند كه فلان بازداشتگاه گفته كه جا نداریم، رهبری گفتند كه آنجا نبرید، بروند خانهشان. از طرف دیگر اولین شخصی هم كه برای تخلفات قضیهی كهریزك گفتند باید جدی پیگیری شود، باز شخص خود آقا بودند. ایشان اولین شخصی بودند كه پیغام دادند آنهایی كه در كهریزك هستند، باید از آنجا بروند. من یادم هست كه نوزده تیر 1388 یكی از مسئولین دفتر آقا تماس گرفتند كه این افرادی كه الآن در كهریزك هستند، حتماً بگویید به جایی به غیر از كهریزك منتقل كنند. اتفاقاً ما همان شب جلسه داشتیم. آن زمان دادستان كل وقت، دادستان كل تهران، بعضی از افراد دیگر در وزارت اطلاعات وغیره بودند كه در دفتر من جلسه داشتیم. من هم چون در آن جلسه با آن آقایان صحبت كرده بودم و خواستار این بودم كه دادستان تهران آنها را هرچه زودتر منتقل كند و از آنجا ببرد و آنها هم قول داده بودند كه ما این كارها را میكنیم، به همین دلیل به فردی كه از طرف آقا تماس گرفته بودند، اطمینان دادم و گفتم كه جلسه پایان یافته و اینها قول دادند كه حتماً همین امشب همه اینها را منتقل میكنند. در این مورد نیز جامعیت نگاه رهبری مشهود است. اینطور نبوده كه توجه به یك موضوع، موجب غفلت ایشان از موضوع دیگری بشود.
- در دیدار اساتید دانشگاه در ماه رمضان سال گذشته، رهبر انقلاب گفتند كه اگر جنایتی شده باشد ما پیگیری میكنیم. بعد از جریان كهریزك نیز به نوعی این جریان و حادثهی كوی دانشگاه برای مردم معیاری شده كه ببینند واقعاً نظام در مقابل خطاهایی كه برخی مرتكب شدند، چه برخوردی میكند؟
باید بگویم كه ما در پیگیری آن كوتاهی كردیم یعنی ما دستگاههای قضایی، انتظامی و اطلاعاتی باید با آن حساسیتی كه آقا داشتند، سریعتر كار میكردیم. من نمیخواهم بگویم كه این كوتاهی، تقصیر هست یا نیست، ممكن است بالأخره آن افرادی كه مسئول مستقیم بودند توجیهاتی داشته باشند كه قانعكننده هم باشد، ولی در هر صورت به خاطر آن تأكیدی كه آقا داشتند ما باید خیلی زودتر از این رسیدگی به پروندهها را انجام میدادیم و به سرانجام میرساندیم. واقعاً باید برای مردم مشخص میشد كه اگر كسی تقصیری داشته یا ظلمی كرده باید به میزان جرمی كه مرتكب شده مجازات شود. البته این امر انجام شده ولی باید زودتر از اینها انجام میشد.
دادگاه كهریزك تشكیل شد و حكم اولیهی آن صادر شد. فكر میكنم بهمن ماه بود كه در خصوص پروندهی كهریزك، دادگاه تعیین وقت كرد و كارش را از اسفند شروع كرد. اما پروندهی كوی، متأسفانه تا آنجا كه من خبر دارم، هنوز تكمیل نشده است. ولی برای پروندهی تخلفات كهریزك، افراد نظامی و غیرنظامی را دعوت كردند؛ شاكیان هركدامشان وكیل تعیینی گرفتند كه بعضیهاشان انصافاً وكلای خیلی بدی بودند. وكلایی كه با رادیوی بیگانه مصاحبه میكنند و سابقهی كیفری دارند اما نظام تحمل كرد.
كسی هست كه مرتب با رادیوهای بیگانه علیه نظام مصاحبه میكند و تخلفات مختلفی دارد - نه در خصوص این پرونده - سابقه كیفری دارد و با جریانهای ضد نظام و اپوزیسیون كاملاً مرتبط است، ولی در خصوص این پرونده نظام ابایی ندارد. رویهی خیلی از كشورها به این شكل نیست. اجازه نمیدهند كه هر وكیلی وارد هر پروندهای شود و به هر نحوی كه میشود كنارشان میزنند، ولی ما در خیلی از پروندههایی كه برای نظام شاید حساس باشد این وكلا را راه دادیم، وكیل پرونده را خوانده، لایحهی دفاعیه تنظیم كرده، در دادگاه شركت كرده، با موكلش یا بدون موكلش در جلسات مختلف شركت كرده و هرچه دلش خواسته گفته است.
گفت و شنود دكتر روحالامینی با حضرت آيتالله خامنهای در دیدار اساتید دانشگاهها را از اینجا بشنوید
- اما در مورد آن خودیهایی كه در ابتدا به نتیجهی انتخابات معترض بودند كه متأسفانه با لجاجت آنها رفتار و عملكرد آنها زمینه را برای جریان فتنه هموار كرد، نحوهی رفتار رهبر انقلاب چگونه بود؟
در مورد این گروه باید بگویم كه سعهی صدر و صبر و تحمل ایشان در برابر آنها حائز اهمیت است. رهبری در مقابل افرادی كه با هر انگیزهای حرف مخالف میزدند، میدان دادند تا حرفشان را بزنند. افراد خودشان آمدند، نمایندگانشان را فرستادند، حرفهایی كه خیلی از مسئولین نمیتوانستند تحمل كنند ولی رهبر انقلاب با سعهی صدر تمام، میدان میدادند. رهبری فرمودند مگر شما اعتراض ندارید؟ در خیلی از انتخابات كه افراد اعتراض میكردند چه مسیری را طی میكردیم؟ مسیر قانونی دارد. حتی اگر میگویید یك مقداری فراتر از روشهای متعارف هم عمل بشود، میگوییم اشكالی ندارد، وزارت كشور و غیره هست، میگوییم اگر یك سؤالی دارید كه رفع بشود، ما هم مشكلی نداریم، واقعاً اگر سؤالی دارید و میخواهید ابهامی رفع بشود مشكلی نیست. من سفارش میكنم اگر شما اشكال و ابهام واقعی دارید، بنشینید تعدادی از صندوقها را به صورت رندمی و غیررندمی از یك شهر یا از چند شهر بررسی كنید. آقا تأكید داشتند كاری نكنید كه بدعتگذاری كنید و در كشور یك خلاف قانونی را برای همیشه بگذارید. این كار صحیحی نیست و من باشم و شما باشی و هركسی باشد، باید در مقابل او بایستیم. یك مَثل معروفی است كه میگوید اگر كسی خواب است میشود بیدارش كرد، اما اگر كسی خودش را به خواب زده، نمیتوان بیدارش كرد.
- اما باز هم حرف خودشان را زدند.
بیان اینها واقعاً درد است. خبر دارم كه گاهی در جاهایی واقعاً رهبری با تواضع به برخی از این افراد میگفتند كه این كار را نكن، این كار مصلحت نیست. اول انقلاب حضرت امام (ره) یك وقتی در مقابل منافقین كه از یك طرف دست به اسلحه برده و تقریباً اقدامات نظامیشان را با سلاح سرد شروع كرده بودند، قانون اساسی را هم كه قبول نداشتند، تحریم هم كرده بودند، بعد هم درخواست ملاقات با امام كرده بودند، فرمودند: من اگر یك در هزار احتمال داده بودم كه تأثیر داشته باشد، چرا شما بیایید؟ من میآمدم پیش شما! من واقعاً در این مدت مشابه این را از رهبر معظم انقلاب دیدم. رهبری یك جاهایی به دیدار برخی از اینها رفتند، بعضی از كسان را پذیرفتند، كسانی كه واقعاً از لحاظ حقوقی مجرم بودند، كسانی كه به نظام، به امام و به ولایت فقیه بد كردند ولی آقا با آغوش باز اینها را میپذیرفتند. بعضی وقتها خودشان و نمایندگانشان حرفهای دور از منطق میزدند، باز آقا خیلی متواضعانه، خیلی مهربانانه، خیلی دلسوزانه میشنیدند، خیلی دقت میكردند، سفارش میكردند.
اما از طرف دیگر رهبر انقلاب به لحاظ اتمام حجت و به لحاظ روشن شدن مسائل برای مردم و به خاطر اینكه فردا ابهامی باقی نماند و كسی نتواند مظلومنمایی كند، به این خواص نسبت به اشتباهاتشان به اَشكال مختلف و به صراحت گوشزد میكردند، یعنی رودربایستی نمیكردند. اینطور نبود كه رهبری با كسانی كه جزو شخصیتهای مهم این كشور بودند، رودربایستی كنند. آن جایی كه هم نسبت به خودش و هم نسبت به كار دیگری كه او به یك نحوی از آنها داشت حمایت میكرد و یا به نحوی از آنها تبری نمیجست، آقا به او گفتند كه شما چرا تبری نمیجویید؟ اینها ظلم كردند یا نه؟ چرا در رفع ظلم اینها كمك نمیكنید؟ حداقل تبری بجویید. توجه میكنید كه اصلاً در مقابل اسلام و نظام و انقلاب، بحث رودربایستی، رفاقت و سوابق گذشته و غیره مطرح نبود. البته رهبر انقلاب ابتدا به خود طرف اول میگفتند، بعد اگر لازم بود به كسی دیگری میگفتند كه به او بگوید. بعد از آن، یك بخشی از آن صحبتها و توصیهها را علنی میكردند. میخواهم بگویم اگر جایی مصلحت عمومی نظام بوده رعایت كردند. اینجا نیز جامعنگری را در رفتار ایشان مشاهده میكنیم كه توجه به یك جنبه، غفلت از طرف دیگر را به همراه نداشته است.
اما آنجایی كه احساس شد یك جریانی در كار هست كه میخواهد به هر قیمتی انتخابات را باطل كند و دیگر نیاز به صلابت و قاطعیت بود، در مقابل هیچیك از این فشارها كوتاه نیامدند. معتقد بودند كه در مقابل خودی و افراد فریبخورده و كسانی كه سؤال داشتند، همهی راهكارها باید طی شود. هر مقداری كه حتی باید از حق خودشان یا حق زیرمجموعهی حكومت كوتاه بیایند تا اینكه مسأله روشن شود انجام دادند. اما آنجایی كه احساس كردند چیز دیگری در این بین هست، كوتاه نیامدند. حالا تمام خواص و سیاسیون باشند، اصولگرا یا اصلاحطلب باشد، داخل و خارج باشد، تهدید كنند كه چنین میكنیم، چنان میكنیم، نتوانستند عملی بكنند والا این تهدیدات بلوف نبود؛ واقعاً میخواستند یك كشور را به هم بریزند ولی رهبر معظم انقلاب محكم ایستادند.
چندی پیش به قم رفتم و با برخی از مراجع دیدار كردم. میگفتند ما الآن احساس میكنیم كه چه تدبیر بسیار خوبی نسبت به برخی سران فتنه انجام شده است. ما روزهای اول فكر میكردیم كه باید به نحو دیگری برخورد شود، اما امروز كه زمان گذشته و برخی از مسائل واقعاً روشن شده میفهمیم كه تدبیر صحیح عین همین بوده كه انجام شده و اگر غیر از این بود ایراد داشت.
یك وقت ایستادگی كوركورانه است، این خیلی ارزش ندارد. اما ایستادگی ایشان مبتنی بر رصد كردن روزانهی همهی مسائل، اشراف و تسلط كامل بر اوضاع و مسائل سیاسی و مسائل غیرسیاسی منطقه و جهان و كشور خودمان، قدرت جمعبندی و تحلیل همهی مسائل و با آگاهی تمام و با اولویتبندی كارها، اصل و فرع كردن مسائل است. رهبری بارها گفتند كه مسائل اصلی اینهاست، مسائل فرعی اینهاست، سرتان كلاه نگذارند یا فریب نخورید و یا غفلت نكنید و مسائل دست چندم را بیایید و با آن به عنوان یك مسألهی اولی برخورد كنید، هزینه كنید، وقت صرف كنید، بعد از مسائل اصلی غافل شوید كه ضربه كاری بخورید. در همهی انتخابات یكی رأی میآورد، یكی رأی نمیآورد. آن كسی كه رأی نمیآورد معترض است، همیشه هم داشتیم. اصلاً در دنیا همین است و كشور ما مستثنی نیست. كافی بود اگر ایشان یك كلام كوتاه میآمد، آنها ده قدم پیش میآمدند. چون بعداً روشن شد كه اینها چه برنامهای داشتند و چه هدفی داشتند و اصلاً بحث تقلب مطرح نبود و رسماً تهدید میكردند.
- به عنوان سؤال آخر، برخی از مسئولین و اشخاص اصرار بر برخورد و اقدامات عملی شدیدتری با سران فتنه داشتند كه رهبر انقلاب مخالفت كردند. میخواهیم دلیل این مخالفت را از زبان شما بشنویم.
نظر آقا این بود كه تا آنجایی كه ممكن است صحبت بشود، اتمام حجت بشود، مسائل بیان شود، شاید طرف گول خورده، شاید طرف نمیداند، شاید طرف واقعاً غافل است كه شاید نحوهی این حرفها سبب هوشیاری او شود و شاید توبه كند. نكتهی دیگر اینكه رهبری معتقد بودند طوری نشود تا مردم نفهمند كه علت تصمیمی كه گرفتید چیست. یك وقت تصور نكنند كه یك برخورد سیاسی است، فكر نكنند كه این برخورد شما در این حد مجازات و برخورد نبوده است. بنده چندی پیش به قم رفتم و با برخی از مراجع دیدار كردم. میگفتند كه ما الآن احساس میكنیم چه تدبیر بسیار خوبی نسبت به برخی سران فتنه انجام شده است. ما روزهای اول فكر میكردیم كه باید به نحو دیگری برخورد شود، اما امروز كه زمان گذشته و برخی از مسائل واقعاً روشن شده میفهمیم كه تدبیر صحیح عین همین بوده كه انجام شده و اگر غیر از این بود ایراد داشت.