قبلاً لازم دانسته به چند نكته ي خلاصه ازقسمت“1“جهت يادآوري اشاره شود.
الف)بدحجابي اكثريت بدحجاب هاي كوچه و خيابان، تحت تاثير تبليغات مسموم »مدگرايي«، »كلاس گذاري« و بعضاً روشنفكرمآبي و از روي جهالت و نه عناد و لجاجت است.
ب)اقليتي از آن ها، مغلوب هواهاي نفساني اند و با تعمد و عناد و لجاج و بعضاً با جيره و مواجب و حمايت اجانب، در ترويج بي بندوباري، ابتذال، بدحجابي و با اهداف كوتاه مدت و يا درازمدت ساختارشكني و بي حجابي و بي عفتي، با ظاهري بزك كرده و بدحجاب و... در خيابان ها، معابر و معارض خودنمايي مي كنند.
ج)با توجه به فرهنگي بودن موضوع حجاب و عفاف و اينكه براي مبارزه با بدحجابي بايد كاري فرهنگي كرد، نبايد بهانه اي براي فرار از مسئوليت برخوردهاي قانوني و منطقي با متخلفين متعمّد و مزدبگيران متظاهر به فسق و فجور و مانكن هاي خياباني شود.
و البته كه برخورد قانوني به معناي برخوردهاي چماقي و قهرآميز و خارج از چارچوب شرع و قانون افراد خودسر، احساساتي و بي منطق هم نيست.
براي راه يابي به پيشنهادها و راه كارهاي عملي و اجرايي طرح حجاب و عفاف در چارچوب شرع، عقل و قانون، با كمترين تنش و در كمال آرامش، توجه خوانندگان گرام را به گزيده هايي از بيانيه ي جامعه ي محترم مدرسين حوزه ي علميه ي قم در اين رابطه جلب مي نمايم:
1)از حقوق مهم شهروندان جامعه ي اسلامي است كه محيط آن ها آلوده به بي بندوباري و عدم رعايت حجاب و عفاف نباشد و مسئولان جامعه بايد در نگهداشت اين حق تلاش كنند.
2)ساختارشكني اخير در عرصه ي حجاب و عفاف، خبر از حركتي سازماندهي شده مي دهد و يقيناً دشمنان در سازماندهي و برنامه ريزي آن نقش به سزايي دارند.
پر واضح است كه مقابله با آن هم بايد با سازماندهي و برنامه¬ريزي همراه باشد. از اين رو مسئولان فرهنگي نظام ضمن ايجاد عزم همگاني و همت مضاعف بايد به برنامه ريزي دقيق راهبردي بپردازند و در اين راه فرصت را از دست ندهند.
3)مسئولين اجرايي نظام هم به بهانه ي فرهنگي بودن موضوع، شانه از زير بار مسئوليت خالي نكنند و كوتاهي ننمايند.
4)مسئولان بايد مبارزه با عفاف گريزان و ساختارشكنان را از حوزه مسئوليت خود شروع كنند و بدين وسيله زمينه ي سلامت ديني ادارات و نهادها و حفظ حرمت آن ها را فراهم آورند.
5)مصوبه شوراي انقلاب فرهنگي درباره ي عفاف و حجاب با صراحت تمام مديران و مسئولان نظام را ملزم به اجراي آن مي كند و در اين ميان مسئوليت وزارت علوم و فن آوري، آموزش و پرورش كه عهده دار تربيت نسل جوان و نوجوانانند خطيرتر است، همچنين مسئولان صداوسيما بنابراين وظايف مردم و مسئولين در برابر چنين امر مهمي روشن است.
اول مردم، كه وظيفه ي خود را خوب مي دانند كه در اين رابطه از خود و خانواده مواظبت و مراقبت داشته و از ارشاد و تبيين موضوع كم نگذارند و نسبت به ديگران هم امربه معروف و نهي از منكر با رعايت شرايط و مراحل آن، به عنوان يك امر الهي و تكليف همگاني مدنظر دارند و حامي و پشتيبان مسئولين امر در برخوردهاي قانوني با روش هاي صحيح و منطقي باشند و اما وظيفه ي مسئولين كه شامل دو دسته ي، مسئولين فرهنگي، آموزشي و تربيتي و مسئولين اجرايي است كه بيشترين بار مسئوليت بر دوش آن هاست كه در اين رابطه با استناد به موارد قانوني و سخنان بزرگان صاحب نظر، همراه با پيشنهاداتي اجرايي در شماره هاي آينده به آن پرداخته مي شود.