در قسمت سوم این مقوله ، ابتدا لازم است توجه داشته باشیم که موضوع طرح حجاب و عفاف شامل دو بخش کلی است:
یکی گسترش و تو سعه فرهنگ حجاب و عفاف که از طریق تبلیغ، تبیین و ترویج آن صورت می پذیرد و می توان گفت بخش اثباتی و ارشادی آن،که بیشتر مسئولیت آن بر دوش سازمان ها، ارگان ها و نهادهای فرهنگی، آموزشی، مخصوصاً صدا و سیما، آموزش و پرورش، آموزش عالی و فن آوری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، روحانیت و حوزه¬های علمیه و بخش دوم، بخش سلبی و بازدارنده و جلوگیری کننده از بی حجابی، بی عفتی و بی بندوباری است که بیشترین مسئولیت آن متوجه نیروی انتظامی ،وزارت اطلاعات و قوه قضائیه است و از طرفی مردم هم ،همه مسئولند که شرایط را فراهم آورند و از مسئولین مربوط در این رابطه حمایت و پشتیبانی کنند و خود امر به معروف و نهی از منکر نمایند که در قسمت های قبلی اشاره گردیده است .
با توجه به این که این بحث امروز در جامعه ای مطرح است که اسلامی، انقلابی، شیعی و تحت حکومت اسلامی می باشد و یکی از اهداف اصلی انقلابی مردمی که انقلاب کرده اند حفظ و ترویج همین ارزش های دینی، اخلاقی، خانوادگی و اجتماعی، از جمله موضوع مهم حجاب و عفاف بوده و هست، بر خلاف نظر چندی از علما و روحانیون و اساتید اخلاقی (که البته نادرند)که می گویند ما اول باید تلاش کنیم تا این موضوع حجاب و عفاف در جامعه معروف شود و عدم رعایت و یا تظاهر به آن در دید و نظر مردم منکر گردد تا بعد بتوانیم امر به معروف و نهی از منکر نماییم در صورتی که تاریخ فرهنگی، دینی و انقلابی این مردم گویای رعایت حجاب و عفت و مقاومت و ایستادگی آن ها تا مرز شهادت در برابر کسانی بوده است که ماموریت داشته اند حجاب و عفاف را در ایران اسلامی از معروفیت و بی حجابی و بی بند و باری را از منکر بودن بیاندازند که در جامعه صرفا به عنوان یک واجب و حرام مطرح باشد تا هر که خواست به آن عمل کند.
و متاسفانه در اثر تسامح و تساهل افراطی دولت های گذشته و حال و مسئولین مربوطه امروز کاربه جای رسیده و آن قدر در خیابان ها و معابر و پارک ها حتی در مراکز آموزشی و فرهنگ و هنر ما، تظاهر به عدم رعایت این ارزش دینی، اخلاقی و اجتماعی می شود که بعضی آقایان چنین نظری مطرح کنند که اول ما بیاییم آن ارزش را معروف کنیم و خلافش را منکر تا بعد بشود اقدامی عملی و اجرائی داشت و امر و نهی نمود.
چرا دولت ها باید تا این اندازه باید انفعالی عمل کنند و یا برای جلب نظر مخالفینی یا بی تفاوت ها و اظهار نظر مخالف دول غربی و یا جذب رای برای دوره بعد شان این قدر کوتاه بیایند و تسامح و تساهل نمایند ؟
چرا دولتی که آن را ارزشی، ولایی و مکتبی می دانند نسبت به اجرای مصوبات شورای انقلاب فرهنگی بی تفاوت است؟
مگر نه این است که رئیس این دولت را به شهید رجائی(ره) تشبیه کرده اند و دولت آن شهید بزرگوار را دولتی مکتبی می نامیدند چرا باز هم چنان احساس شود جای آن شهید خالی است؟
در پایان این قسمت با نقل خاطره ای از شهید رجائی از زبان جناب آقای حبیبی دبیر کل حزب موتلفه در جشن میلاد کوثر بسنده می نماییم، که با اشاره به غائله 14اسفند 1359 با بیان خاطره ای، فرمود:
شهید رجائی با وجود این که هنوز لایحه و قانونی برای حجاب وجود نداشت در برخورد با افراد بی¬حجاب گفت شما با اختیاراتی که بنده دارم این بی¬حجاب کارمند حقوق بگیر دولت را اخراج کنید و اگر گفت: این کار غیرقانونی است بگویید نخست¬وزیر گفته است: حکم خدا نیاز به تبصره و ماده ندارد.