پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۵۰۳۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۳
کاظم دارابی کازرونی در گفتگوی زنده تلویزیونی
کاظم دارابی که 15 سال به اتهام اثبات نشده در زندان آلمان اسیر بود در برنامه تلویزیونی «راز» گفت: یک آلمانی که به جرم جاسوسی در جمهوری اسلامی دستگیر شده بود، چند سال بعد از صدور حکم اعدامش آزاد شد و در آلمان قهرمان ملی نام گرفت، اما ما قهرمان کازرون هم نشدیم چه رسد به ایران.
«کاظم دارابی» آزاده و «احسان رجبی» مستند ساز و عکاس دفاع مقدس که پیگیری قضایایی دارابی را از طریق ساخت مستند دنبال کرده‌است، در برنامه شب گذشته «راز» با عنوان «عدالت آلمانی» با اجرای «نادر طالب زاده» حضور پیدا کردند.
 
«کاظم دارابی» یک ایرانی است که به اتهام قتل سه تن از رهبران کرد در جریان ترور میکونوس در آلمان توسط دادگاه به حبس ابد محکوم گردید و پس از ۱۵ سال و ۶۴ روز در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۸۶ از زندان آزاد گردید. 
 
کاظم دارابی در برنامه تلویزیونی «راز» گفت: یک آلمانی که به جرم جاسوسی در جمهوری اسلامی دستگیر شده بود ، چند سال بعد از صدور حکم اعدامش آزاد شد و در آلمان قهرمان ملی نام گرفت ، اما ما قهرمان کازرون هم نشدیم چه رسد به ایران.

وی که با لهجه کازرونی در این برنامه سخن می گفت به ذکر جزئیات دادگاه و اتهام وارده به خود پرداخت و افزود : مدت 5 سال در سلول انفرادی حبس بودم و در این مدت هر شب ساعتی یک بار با نور شدید نورافکن و سر و صدا از خواب بیدار می شدم.

وی در خصوص دفاعیه و فضای دادگاه آلمان و قضاوت در خصوص اتهام خود گفت : وقتی که شاهدی میخواست به نفع من شهادت دهد چندین وکیل با سوالاتشان بر سر او ریخته و او را از این که خودش مورد اتهام واقع شود می ترساندند.

دارابی افزود : وکیل من که خودش هم آلمانی بود در یکی از جلسات دادگاه گفت : من سی سال در این کشور از افراد مختلف دفاع کرده ام اما تاکنون دادگاهی اینچنین ندیده ام ، اگر فقط به من اجازه دهید یک دوربین بیاورم و جلسه دادگاه را ضبط کنم ، فقط با دیدن فیلم جلسه دادگاه ، خودتان محکوم خواهید شد.

دارابی ضمن اظهار این مطلب که من قبل از حکم دادگاه توسط رسانه های اروپایی با شدت بسیار و پوشش زیاد به عنوان قاتل سه تن از رهبران کردستان ایران محکوم شده بودم افزود : دادگاه سیاسی بود و آنها نمی خواستند غیر از محکومیت چیزی نصیب من شود.

کاظم دارابی در خصوص پیگیری نهاد ، سازمان و یا موسسه ای تحت عنوان حقوق بشر اسلامی گفت : نه از حقوق بشر اسلامی اطلاعی دارم و نه آنها را می شناسم و نه به سراغم آمده اند.
 
گفتنی است دارابی در مدت محکومیت و دادگاه خود به هیچ عنوان حاضر نشد اتهامی را علیه جمهوری اسلامی بپذیرد ، وی در این خصوص گفت: آنها بارها به من پیشنهادات دادند با اعتراف به نقش ایران در مورد ترور در رستوران میکونوس ، از امکانات رفاهی در اروپا  برخوردار شوم و گفتند : زندگی ات را تا مدتها تامین می کنیم اما نپذیریفتم.

وی افزود : آنها سه وکیل مرا به سراغم فرستاندند تا مرا راضی کنند با اعتراف علیه جمهوری اسلامی ایران خودم را آزاد کنم؛ یکی از وکلا وقتی استدلال مرا در خصوص نپذیرفتن یک امر غیر واقعی دید گفت: تو دیوانه ای !

سید کاظم دارابی همچنین در ابتدای سخنانش گفت: قبل از زندان 4 سال در آلمان زندگی تحصیل و کار کردم. تظاهرات روز قدس، رحلت حضرت امام، و ماه محرم فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشتم و به این ترتیب برای پلیس آلمان شناخته شده بودم و جلسات فرهنگی علنی در انجمن اسلامی که در پلیس آلمان ثبت شده بود برگزار می‌کردیم. فعالیت‌های ما نیز قانونی بود و برای تمامی آن‌ها درخواست کتبی می‌دادیم.

وی افزود: سالنی را که در آن عروسی برگزار می‌شد را فرش کردیم و سالگرد حضرت امام را با حضور برادران ایرانی و غیر ایرانی همچون لبنانی‌ها برگزار کردیم. در ابتدای ورودم به آلمان زبان آموختم در یک شرکت کار آموزی کردم در کالج پذیرفته شدم. بعد از آن به همراه 86 نفر از بچه مسلمان‌ها به علت برخورد باضد انقلاب 6 ماه زندانی بودم. در برلین در رشته راه و ساختمان ثبت نام کردم و با یک شیعه جنوب لبنان ازدواج کردم و در کنار درس، کار هم می‌کردم و فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز داشتیم. کار تجاری می کردم و از ایران کالا می بردم.

دارابی در توضیح علت تشکیل دادگاه بیان داشت: زمانی که بعد از جریان ترور میکونوس بعد از سفری به ایران طبق معمول به برلین برگشتم همزمان با دستگیری دو نفر لبنانی که اسم من را آورده بودند، با وعده و عید آزادی به آن‌ها برای من پرونده سازی کردند و دادگاه شروع شد.
 
وی با اشاره به محکوم شدن قبل از اثبات جرم اظهار داشت: تمام رسانه‌های آلمانی قبل از شناخت من به نظام جمهوری اسلامی جسارت کردند و دو سالی نیز طول کشید تا دادگاه برگزار شود. دفاعیات وکیل من به علت ترساندن شاهدان و برخورد با شدیدترین لحن با آن‌ها هیچ فایده ای در بر نداشت. رسانه‌های آلمانی نیز همگی همین رویکرد را داشتند و رسانه‌ دومی وجود نداشت.

کاظم دارابی گفت: بعد از صدور حکم در مورد من رسانه‌های آلمان بازداشت افراد آلمانی در ایران به دلایل مشخص و منطقی را به علت معاوضه با من معرفی می‌کردند و رسانه‌ها آنقدر بر این طبل می‌کوبیدند و بر بی گناهی آلمانیان مقصر اصرار می‌کردند که موفق هم شدند و حتی حکم مردی که باعث مرگ هزاران نفر ایرانی شده بود را از اعدام به حبس ابد و بعد آزادی تبدیل کردند و یک فرد جاسوس را تا سر حد یک قهرمان بالا می‌بردند.
 
احسان رجبی نیز در ابتدای این برنامه با اشاره به پیگیری علل دستگیری دارابی تا سال 72، گفت: در این خصوص قرار شد کسی به آلمان فرستاده شود تا مصاحبه‌هایی تهیه کند. طالب‌زاده، محمد علی رامین را برای این‌کار معرفی کردند.

وی افزود: رامین با کارشناسان سیاسی آلمان صحبت کرد و آن‌ها خود را تحت فشار صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها معرفی کردند. رامین راف‌ها را برای من ارسال می‌کردند و من آن‌ها را تدوین می‌کردم.

رجبی خاطرنشان کرد: فکر نمی‌کردم بعد از 19 سال به من پیشنهاد کنند راجع به حاج کاظم مستند بسازم و حتی شمقدری معاون سینمایی ارشاد نیز در خواست تشکیل یک گروه را داده است تا با وکیل سید کاظم صحبت کنیم، به زندان برویم و 5 سال انفرادی و این 15 سال حبس بی دلیل را بررسی کنیم.

«محمدعلی رامین» معاون مطبوعاتی ارشاد نیز در تماس تلفنی با این برنامه گفت: از اوایل انقلاب با سید کاظم در بسیاری از فعالیت‌ها همکاری داشتیم و او از چهره‌های شناخته شده انقلابی در آلمان بودند. این جریان سیاسی بعد از استفاده از عوامل سیاسی خود آن‌ها را می‌کشتند و گروه‌های مختلف را به جان هم انداخته و تقصیر را به گردن این گروه‌ها می‌انداختند. معمولا این اتهامات بی‌پایه را در مورد چهره‌های ناشناس انجام می‌دهند. اما در مورد ایرانی‌ها زمانی که کسی را پیدا نکردند تا اتهام بزنند سراغ سید کاظم که بسیار شناخته شده بودند آمدند.

وی افزود: من در این زمینه تلاش کردم با قضات دادگستری، شخصیت‌های روشنفکر و سیاسی اول آلمان گفت‌وگو کنم که موفق به مصاحبه با برخی از آن‌ها نشدم. قضات دادگاه آلمان حتی با این دلیل منطقی من که برای بیان استدلال‌های خود مبنی بر زندانی کردن یک بی‌گناه سخن بگویند نیز راضی به مصاحبه نشدند.

احسان رجبی نیز در مورد برگزاری دادگاه با حضور رسانه‌ها گفت: نکته جالب توجه این است که تمام رسانه ها در این دادگاه حضور داشتند اما اجازه ورود هیچ رسانه ایرانی داده نشد و هیچ گزارشی از آن دادگاه در ایران موجود نیست. در دوران زندان دارابی نیز خانواده کاظم را بیش او می‌آوردند اما حتی اجازه نمی‌دادند او دستی به سر کودکش بکشد.

طالب زاده گفت: در سال 1992 هجمه سنگینی به ایران از جانب آلمان شد همانند اکنون که در مورد اتمام ساخت بمب اتمی، به ما اتهام می‌زنند ما فرصت‌های زیر سوال بردن آلمان را از دست دادیم و رسانه‌ها کم‌کاری کرده‌اند.
برنامه «راز» با اجرا و تهیه کنندگی نادر طالب زاده حدود ساعت 23 از شبکه چهارم سیما پخش می شود و تا کنون مخاطبان زیادی را به خود جذب نموده است . 

موضوع و مسئله دادگاه ميكونوس چيست؟

در 17 سپتامبر سال 1992 ساعت 11 شب دو مرد مسلح كه ماسك بر چهره داشتند وارد يك رستوران يوناني به نام ميكونوس در منطقه ويلمرسدورف برلين شدند و اتاق پشتي رستوران را با اسلحه اتوماتيك يوزي و لاما ـ اسپيشال رولور به رگبار بسته و 4 مرد از جمله صادق شرفكندي دبير كل تبعيدي حزب دموكرات كردستان ايران ـ حزبي سياسي كه در ايران رسماً منحل شده ـ را به قتل رساندند.

سيد حسين موسويان  سفير اسبق ايران در آلمان در كتابي به نام «بررسي روابط ايران و آلمان» در فصلي مستقل به شرح دقيق بحران ميكونوس و پيامدهاي آن پرداخته است. دراين كتاب كه با مقدمه هاشمي رفسنجاني منتشر شده آمده است:
 
اتاق جلويي رستوران مملو از مشتريان عادي بود. اگرچه رستوران ميكونوس اسمي يوناني داشت، در حقيقت يك رستوران تماماً ايراني بود و تبديل به پاتوق هميشگي چهره هاي ايراني مخالف كه به عنوان سازمان هاي چپ شناخته مي شدند، گرديده بود.
 
در اين زمان، مالك رستوران عزيز غفوري عضو سابق سازمان ماركسيست ـ لنينيستي به نام فداييان خلق ميزي بزرگ در اتاق عقبي براي گروهي از ميهمانان قرار داده بود كه در زمان رخ دادن حمله، دور ميز در حال استراحت و بحث هاي سياسي پيرامون ايران بودند.

صادق شرفكندي هدف اصلي حمله، به همراه برخي از اعضا و نمايندگان حزبش به دعوت حزب سوسياليست آلمان در حال ديدار از آلمان بودند.

آن سال حزب سوسيال دمكرات آلمان ميزباني «كنفرانس سوسياليست بين الملل» را بر عهده داشت. شرفكندي جانشين عبدالرحمن قاسملو شده بود كه سه سال قبل در وين در شرايطي مشابه به قتل رسيده بود. ساير كشته شدگان عبارت بودند از فتاح عبدلي، از نمايندگان KDPI در اروپا، همايون اردلان نماينده حزب مزبور در آلمان، و نوري دهكردي مترجم. ساير اعضا گروه به شدت زخمي شده و صاحب رستوران خود بعداً در اثر جراحات وارده درگذشت.

شرفكندي كنار ميز نشسته بود و بعد از تير خوردن روي زمين افتاد. يكي از مهاجمان براي حصول اطمينان از مرگ وي، قبل از ترك صحنه يك تير خلاص در مغز وي خالي كرده بود. پس از حادثه، رسانه هاي جمعي بلافاصله اتهام را متوجه مقامات ايران كردند و با هدف ايجاد ارتباط بين اين واقعه و قتل قاسملو، سرويس امنيتي ايران را مجرم دانستند.

بعد از عمليات ترور مزبور، سرويس اطلاعاتي و جاسوسي خارجي بريتانيا MI6 به طرف آلماني خود اطلاع داد كه بنا به برخي منابع مطمئن، دو تن از عوامل قتل رهبران كرد، هنوز به احتمال قوي در آلمان هستند. اين دو، اتباع لبناني به نام هاي عباس رايل 26 ساله و يوسف امين 25 ساله بودند كه معلوم شد در خانه احمد امين برادر يوسف (كه در ايالت نورد راين وستفالن زندگي مي كرد) پنهان شده بودند. ماموران آلماني شبانه به منزل يورش برده، همه را بازداشت كرده و مقاديري پول خارجي يافتند. يوسف امين اولين كسي بود كه اعتراف كرد. او محل اختفاي اسلحه ها و اتومبيلي كه با آن گريخته بودند را فاش ساخت. او همچنين آدرس و اطلاعات شخصي يك ايراني به نام كاظم دارابي را نيز فاش كرد. دارابي سه روز بعد دستگير شد.

معلوم شد سرويس اطلاعاتي بريتانيا براي مدت بيست سال كاظم دارابي را تحت نظر داشته و مكالمات تلفني او را گوش مي كرده است. وي در سال 1983 در آستانه اخراج از آلمان بود كه دولت آلمان نزد مقامات اداره مهاجرت پادرمياني كرده و وي را قادر ساخت در آلمان بماند. دارابي قبلاً از رهبران فعال اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در ايران بود و از طرفداران انقلاب اسلامي به شمار مي آمد. سرويس اطلاعاتي آلمان و دپارتمان جنايي پس از اينكه پاي دارابي به ماجرا كشيده شد، ادعا كردند كه قاتلان براي حكومت ايران كار مي كرده اند و دارابي را متهم كردند كه مسووليت سازماندهي قتل ها را بر عهده داشته است.
 
 
 
اداره فدرال حفاظت از قانون اساسي وي را جاسوس ايران توصيف كرد. نهايتاً، غير از دارابي، يوسف امين، عباس رايل و دو تبعه لبناني ديگر به نام هاي عطاءالله اياض 27 ساله و محمد ادريس، متهمان پرونده بودند.

بنا به گزارش هاي مطبوعات، يكي ديگر از اعضاي گروه مهاجم به نام فضل الله حيدر (معروف به ابوجعفر) موفق شده بود به لبنان بگريزد. روزنامه هاي انگليسي همچنين انگشت اتهام را به سوي دولت ايران دراز كرده و تاكيد كردند كه موضوع فراتر از سرنوشت كاظم دارابي و چهار لبناني ديگر است. به ادعاي مطبوعات مذكور، دولت ايران راساً در قضيه مداخله داشته و اين موضوعي بود كه سياستمداران در بن غيرقابل قبول مي دانستند.

محاكمه متهمان توسط مقامات قضايي آلماني در سال 1993 آغاز شد. در سال 1996 (1375) اين دادگاه به جايي رسيد كه مستقيماً بر روابط ايران و آلمان اثر سوء نهاد. در روز جمعه 16 مارس سال 1996 (1375)، قاضي رييس دادگاه در برلين كه از 28 اكتبر سال 1993 به استماع اتهامات و دفاعيات متهمان قضيه ميكونوس پرداخته بود، احضاريه اي براي آقاي علي فلاحيان كه از سال 1989 وزير اطلاعات ايران بود صادر كرده و وي را به عنوان مظنون به قتل ها به دادگاه فرا خواند.

اين احضاريه كه توسط ديوان عالي فدرال آلمان نيز تاييد شد به درخواست دادستان كل آلمان «كي نهم» صادر شده بود. وي مدعي بود دلايل قطعي وجود دارد مبني بر اينكه قتل ها با نظارت وزارت اطلاعات ايران صورت گرفته است. چند هفته قبل از وقوع قتل ها در سال 1992، علي فلاحيان در يك مصاحبه تلويزيوني در ايران سازمان كردي (كه مقتولين به آن وابسته بودند) را به عنوان يكي از اهداف وزارتخانه خود برشمرده و  اعلام كرده بود وي آنان را در داخل و خارج از كشور تحت نظارت دارد.

دولت آلمان در سال 1995 تاكيد كرده بود قصد مداخله در روند حقوقي و قضايي عادي مورد نظر و يا احضاريه را ندارد.

سياست گفت وگوهاي انتقادي بن با تهران به دنبال موضوع احضاريه، دچار ضربه سختي شد، اين موضوعي بود كه فضاي سياسي را ابري و تار ساخت.

 بعد از اينكه دادستان كل آلمان اعلام كرد اگر وي به آلمان وارد شود دستگير شده و به دادگاه آورده خواهد شد، تهران تهديد به عمل متقابل كرد.
 
 در همين حال دولت آلمان تاكيد مجدد نمود كه موضوع احضاريه امري كاملاً قضايي است. با اين حال روشن نبود چرا مقامات قضايي آلمان پس از دو سال و نيم از شروع دادگاه طوري وانمود كرده بودند كه گويي اطلاعات جديدي به دست آورده اند.

اگر چه از ابتداي حادثه ميكونوس، مداوماً در آلمان اين صدا به گوش مي رسيد كه دستور قتل ها مستقيماً از وزارت اطلاعات ايران صادر شده است، اما هيچ سند و مدركي براي اثبات آن در دست نبود. مهم اين بود كه متهم نمودن ناگهاني آقاي فلاحيان و صدور احضاريه، پيرو كنفرانس بين المللي ضد تروريسم در شرم الشيخ صورت گرفت.
 
البته بايد به ياد داشت كه صدور حكم احضار يا جلب يك وزير ايراني در عمل بي تاثير بود، چرا كه آقاي فلاحيان قصد ديدار از آلمان را نداشت و در هر صورت، اصل مصونيت ديپلماتيك نيز از وي در هر شرايطي محافظت مي نمود.

اين تحولات در تعارض با سوابق روابط عميق دو كشور بود. تا اين زمان، ايران و آلمان به روابط خوب خود افتخار مي كردند.

از زمان امضاي نخستين قرارداد تجاري و موافقتنامه دوستي ميان ايران و دولت آلماني پروس در سال 1875 ميلادي، تبادل كالا و افكار ميان دو كشور تقريباً بدون وقفه ادامه داشت. در سال 1995 بخش هاي صنعتي و تجاري آلمان مهم ترين شريك ايران به شمار مي آمدند.

سياستمداران آلماني براي ايجاد وجهه و اعتبار براي بازرگاني كشور خود از هيچ چيز مضايقه نكردند. به علاوه، آلمان از رابطه خود با ايران در جهت گسترش نفوذ خود در منطقه مانند ساير قدرت هاي غربي منتفع شده بود.

پس از انقلاب اسلامي در ايران، وزير خارجه وقت آلمان آقاي هانس ديتريش گنشر آمادگي خود براي مذاكره با حكومت جديد ايران با هدف ممانعت از انزواي كامل دولت جديد از سوي غرب را آشكارا اعلان كرد. در حالي كه ايالات متحده مداوماً در جهت انزواي كامل ايران مي كوشيد، وزير خارجه بعدي آلمان كلاوس كينكل طرح گفت وگوي انتقادي را ارائه داد.

در نوامبر سال 1995، وقتي كه وزير خارجه آلمان كلاوس كينكل با انتقادات سختي در پارلمان روبه رو شد، اذعان نمود در چارچوب سياست هاي داخلي آلمان، وي در زمينه استراتژي خود در قبال ايران با مشكلات فراواني روبه روست كه روز به روز هم افزايش مي يابد.

پارلمان فدرال آلمان درخواست نمود كه دعوت از دكتر علي اكبر ولايتي وزير خارجه ايران لغو شود، اما دولت بن به طور ناگهاني «كنفرانس اسلام و غرب» (كه از مدت ها قبل برنامه ريزي شده بود) را لغو كرد.

واضح بود كه بخشي از اين رخدادها ناشي از آن بود كه ايران ترور اخير اسحاق رابين را انتقام الهي دانسته و از آن استقبال كرده بود. با صدور احضاريه، وضعيت روابط ايران و آلمان دچار چنان چرخشي شد كه كنترل آن براي آقاي كينكل بسيار دشوار بود.

دكتر محمدي سخنگوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران احضاريه صادره براي آقاي فلاحيان را از طرف ايران رد كرده و آن را مغاير استانداردهاي معمول در رفتار بين الملل و غير قابل قبول خواند.

وي تاكيد كرد هيچ مدرك معتبري كه متضمن وجود ارتباط ميان مقامات جمهوري اسلامي ايران با قضيه ميكونوس باشد وجود نداشته و هدف اصلي پشت صحنه درخواست احضاريه از سوي دادستان كل آلمان، تبليغات بين المللي و فشار وارده از سوي گروه ها و محافلي است كه با ادامه روند روابط سازنده ميان ايران و آلمان بر مبناي منافع ملي دو كشور مخالفند.

دكتر محمدي گفت: اينها گروه هايي هستند كه مداوماً براي ايجاد مشكل در روابط ايران و آلمان تلاش كرده اند. بي شك پيشرفت سريع در تحقيقات منصفانه و دقيق در قضيه ميكونوس منجر به آشكار شدن حقيقت و رفع اتهامات بي اساس عليه ايران خواهد شد.

وزير دادگستري آلمان آقاي كوبچ در نامه اي به قاضي رييس دادگاه برلين، خواستار آن شد كه دادگاه از ارسال احضاريه براي وزير اطلاعات ايران خودداري كند. قاضي نيز با دريافت اين نامه اعلام كرد از احضار آقاي فلاحيان به عنوان شاهد صرف نظر مي كند.
 
روزنامه هاي آلماني دي ولت و فرانكفورتر روندشاور گزارش كردند در نامه وزير دادگستري آلمان به رييس دادگاه برلين تاكيد شده است وزارت قصد ندارد از تهران براي احضار آقاي فلاحيان درخواست كند.

گزارش ها افزودند: رييس دادگاه در نطقي اشاره كرد كه در شرايط موجود وي، احضار آقاي فلاحيان به دادگاه برلين را محتمل نمي بيند.

با اين حال بعداً علل اين حوادث روشن شد. در اوگوست سال 1996 (1375) شبكه جهاني بي بي سي گزارشي پخش كرد مبني بر اينكه رييس جمهور سابق ايران ابوالحسن بني صدر در دادگاه برلين حضور و عليه مقامات ايراني (كه مدعي بود دستور قتل سه تن از رهبران حزب كرد در رستوران ميكونوس را صادر كرده بودند) شهادت خواهد داد.

راديو آزادي، راديويي كه توسط ايالات متحده در پراگ ايجاد شده، هفته بعد در بخش تاجيكي خود گزارش داد بني صدر رهبر ايران، آيت الله خامنه اي و رييس جمهور رفسنجاني را به صدور دستور قتل كردهاي موردنظر متهم خواهد نمود. آقاي بني صدر خواهد گفت وي مداركي در اختيار دارد كه اين اتهامات را ثابت مي كند.

در سپتامبر سال 1996 (1375) ابوالحسن بني صدر در دادگاه برلين حاضر شده و ادعا نمود وي شاهدي در اختيار دارد كه قبلاً در استخدام وزارت اطلاعات ايران بوده و حاضر است به طور ناشناس شهادت دهد. بني صدر ادعا نمود اين شاهد اطلاعاتي دست اول در مورد مشاركت عالي رتبه ترين مقامات ايران در قضيه ميكونوس دارد.

نا به مداركي كه ادعا مي شد در اختيار فرد مذكور است، تصميمات مربوط به ترورهاي خارج از كشور در يك كميته ويژه شامل مقام رهبري، رييس جمهور، وزير خارجه و وزير اطلاعات اتخاذ مي شود. به ادعاي مذكور، اعمال تروريستي تنها پس از تاييد كميته مزبور به اجرا در مي آيد. در حالي كه اين كميته هيچ گاه وجود خارجي نداشته است.

دادگاه در جلسه در اواسط سپتامبر تصميم گرفت در يك جلسه بسته به اظهارات فرد معرفي شده توسط بني صدر كه شاهد C نام گرفت، گوش فرا دهد.

رييس دادگاه دستور داد كه بنا به ملاحظات امنيتي و خطري (كه در صورت افشاي هويت) جان شاهد را تهديد مي كند، دادگاه بايد به صورت غير علني و بدون حضور خبرنگاران تشكيل جلسه دهد و افزود: مقامات ايراني تا همان موقع هم براي ساكت كردن شاهد تصميم به قتل وي گرفته بودند.

قاضي همچنين به تمام اطراف درگير در قضيه دستور داد كاملاً به موضوع ناشناس ماندن شاهد و محرمانه بودن موضوع توجه داشته باشند. در دادگاه، شاهد C كه يك فراري از كشور بود ادعا نمود رهبران سياسي ايران محرك وقوع قتل ها بودند.

وي در شهادت خود ادعا نمود: اكبر هاشمي رفسنجاني، رييس جمهوري ايران و علي اكبر ولايتي وزير امور خارجه از نقشه ترورها مطلع بوده و اينكه رييس سرويس امنيتي ايران علي فلاحيان مسووليت نظارت بر اجراي طرح هاي ترور را بر عهده داشته است.

 يكي از دادستانان به نام اشكل يوشكه بعداً گفت: شاهد مزبور برخي گمان ها را كه تا آن زمان تنها در مرحله شك و ترديد مانده بود، تاييد نمود. با اين حال، رفسنجاني رييس جمهور ايران در يك مصاحبه با مجله اشپيگل ادعاهاي مطروحه در دادگاه برلين را بي اساس خواند و گفت: ما با هر نوع تروريسم مخالفيم.

در تاريخ 12 نوامبر سال 1996 (1375) دادستان آخرين نطق خود در دادگاه را ايراد نمود. دادگاه حدود سه سال به طول انجاميده بود و سه روز براي نطق وي در نظر گرفته شده بود كه در آن دادستان به طور ضمني به مسايل سياسي حادثه، اشاره و تكرار نمود كه دولت آلمان تلاشي براي تاثيرگذاري بر جريان دادگاه به عمل نياورده است.

دادستان از واژه تروريسم دولتي استفاده كرده و ادعا نمود كه مقام رهبري، آقاي رفسنجاني رييس جمهور، آقاي ولايتي وزير امور خارجه و آقاي فلاحيان وزير اطلاعات ايران به عنوان اعضاي كميته ويژه مذكور در مورد اجراي ترور در خارج از كشور، در صدور دستور قتل هاي برلين مشاركت داشته اند. دادستان كل بدين ترتيب شواهد ارائه شده به دادگاه در مورد اينكه مقامات ايراني در موضوع قتل مسووليت داشته اند را معتبر دانسته بود.

به اظهار دادستان، مقام رهبري شخصاً مبتكر دستور اوليه اجراي طرح قتل ها بوده و تصميم مزبور در كميته ويژه ادعايي كه گفته مي شد رييس جمهور و وزير امور خارجه نيز در آن عضو بودند به تصويب رسيده و اجراي تصميم كميته در زمينه قتل رهبران كرد به عهده عضو ديگر كميته يعني آقاي فلاحيان قرار داشت.

 دادستان همچنين ادعا نمود كاظم دارابي، فرد ايراني متهم به مشاركت در جنايت، رهبر گروهي بوده كه عملاً اجراي قتل ها را بر عهده داشته است. دادستان كل به تفصيل در مورد اينكه چگونه متهم اصلي و افرادش مقدمات كار از جمله تهيه مدارك شناسايي جعلي و طرح نقشه فرار را آماده ساختند، توضيح داد. در جريان نطق دادستان، يكي از متهمين در نتيجه فشار رواني، دچار بيماري شده و لذا دادگاه موقتاً به تعويق افتاد.

نكته بسياري اساسي، اهميت موضوع شاهد فراهم شده توسط ابوالحسن بني صدر (شاهد C كه اتهامات دادستان بر اساس آنها بنا نهاده شده است) است. چرا كه شاهد C در اين مقطع تصميم گرفت هويت خود را فاش سازد. وي خود را ابوالقاسم مصباحي 39 ساله معرفي كرد و تكرار كرد كه وي قبلاً مسووليت مهمي در وزارت اطلاعات ايران بر عهده داشته است.

 وي مدعي شد: از سال 1984 در جريان اقدامات سرويس امنيتي ايران در سفارت ايران در پاريس بوده است تا اينكه توسط مقامات فرانسوي اخراج شد. وي در اظهارات خود در دادگاه، به آزادي يك گروگان آلماني در لبنان به نام رودلف كوردس از مديران شركت آلماني هوخست، اشاره كرد.

مصباحي گفت: در دوره زماني موردنظر، وي با مقامات آلماني در خصوص آزادي كوردس مذاكره مي كرده است و اينكه تهران در عوض آزادي كوردس خواستار آزادي برادران حمادي (كه در آوريل سال 1988 به جرم هواپيماربايي به 13 سال زندان در آلمان محكوم شده بودند) گرديده بود.
 
مصباحي افزود: وي گفت وگوهايي نيز با ارهارد اپلر، هانس يوخن فوگل و هانس يورگن ويشنفسكي از معاونان حزب پارلماني سوسيال دمكرات داشته است. رودلف كوردس تا سپتامبر سال 1988 در لبنان به صورت گروگان نگهداري مي شد كه پس از 600 روز اسارت آزاد شد. در سال 1993 عباس حمادي از زندان آزاد شد.

شهادت مصباحي نقش مهمي در روند دادگاه ايفا كرد، تا جايي كه ادعاي وي مبني بر دخالت مقامات ايران در قتل چهار تن از چهره هاي مخالف كرد، دادستان را بر آن داشت براي نخستين بار در جريان بازپرسي از شاهد، از رييس جمهور ايران به عنوان ريشه قتل ها نام ببرد.

 اين عقيده اي بود كه در نطق پاياني دادستان نيز تكرار شد. اين تحولات اعتراضاتي جدي در ايران را به دنبال داشت و سبب به راه افتادن تظاهرات مردم و روحانيون ايران در شهر قم گرديد. گزارشاتي نيز در مورد تهديد به قتل دادستانان آلماني از تظاهرات مزبور منتشر گرديد. در هر حال منابع ايران اصرار مي ورزيدند كه شاهد C كسي نيست جز يك دروغگوي حرفه اي. در جريان دور دوم تحقيقات دادگاه از مصباحي، ترتيبات وسيع امنيتي به عمل آمد.

• پيامدهاي ديپلماتيك

سفير آلمان هورست بشمن در تاريخ 14 نوامبر سال 1996 (1375) به وزارت امور خارجه ايران فرا خوانده شد و مرتضي سرمدي معاون ارتباطات وزير امور خارجه اعتراض شديد ايران را به وي ابلاغ نمود.

 مقامات ايراني قوياً اتهامات نادرست و توهين آميز مقامات قضايي آلمان را رد كردند. آقاي سرمدي اظهار داشت: ايران معتقد است مقامات قضايي آلمان و دستگاه قضايي اين كشور تحت نفوذ صهيونيست ها به مبارزه سياسي كثيفي عليه جمهوري اسلامي ايران دست يازيده اند.

آقاي سرمدي خطاب به سفير آلمان گفت: تكرار اتهامات بي پايه و با انگيزه هاي سياسي كه در پروسه حقوقي و قضايي جايي ندارد عليه عالي ترين رتبه مقامات مذهبي و سياسي جمهوري اسلامي ايران توسط دادستان آلماني نشانگر آن است كه با سياسي كردن دادگاه قتل چهار تبعه ايراني و با تبعيت از منافع صهيونيست ها به اعتبار و وجهه دستگاه قضايي آلمان صدمه وارد آورده است.

سرمدي به سفير آلمان خاطرنشان ساخت: اتهامات وارده عليه عالي ترين رتبه مقامات ايران بر اساس شهادت فردي بوده كه خود در قضيه ربودن هواپيماها و ساير امور خرابكارانه و فعاليت هاي تروريستي عليه ملت و نظام جمهوري اسلامي ايران دست داشته و اينها جرايمي هستند كه دادگاه هاي ايران مدارك مثبته آنها را از منابع تروريستي استخراج كرده و در اختيار دارند.

معاون وزير خارجه ايران ضمن تاكيد بر اينكه دولت جمهوري اسلامي ايران تحت هيچ شرايطي حاضر به تحمل اينگونه اهانت ها نيست، افزود: روشن است كه اين نوع اقدامات خصمانه اثر ناخوشايندي بر روابط دو كشور خواهد گذاشت و مسووليت عواقب آن بر عهده دولت آلمان است.

سفير آلمان پاسخ داد: وي سريعاً ديدگاه هاي جمهوري اسلامي ايران را به دولت خود منتقل مي كند. متعاقب آن در شهرهاي مختلف ايران موجي از تظاهرات در اعتراض به آلمان رخ داد كه در آنها مردم اقدامات اسراييل، آمريكا و دستگاه قضايي آلمان را محكوم نمودند. در تهران تظاهرات بزرگي در مقابل سفارت آلمان برگزار شد.

در يكي از تظاهرات عمده در شهر مشهد، هزاران تن از مردم عادي از تمام اقشار جامعه از توهين هاي وارده توسط دستگاه قضايي آلمان به مقدسات نظام اسلامي ايران ابراز انزجار كردند. تظاهر كنندگان كه خيابان هاي مشهد، (از ميدان شهدا تا حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) ) را پر كرده بودند، شعارهايي عليه ايالات متحده و اسراييل سر دادند و پلاكاردهايي مبني بر ضرورت عذرخواهي مقامات آلمان از جمهوري اسلامي ايران حمل مي نمودند.

وزير خارجه ايران دكتر ولايتي كه در جمع تظاهر كنندگان  مشهدي سخنراني مي كرد، اقدامات آنان را تاييد كرده و آن را نشانه شهامت ديني مردم و احترام آنان به شعاير اسلامي توصيف كرد.

وي افزود: تا وقتي كه اين حساسيت نسبت به مقدسات اسلامي و ديني در مردم ايران وجود دارد، نظام و مملكت آسيبي نخواهد ديد و ديگران جرات دخالت در آن را نخواهند داشت.

دكتر ولايتي در جمع تظاهر كنندگان عليه قوه قضاييه آلمان با اشاره به اصرار دولت آلمان مبني بر اينكه كنترلي بر نظام قضايي ندارد، گفت: دولت هر كشوري بايد در خصوص تمام مسايلي كه رخ مي دهد خصوصاً در ارتباط با موضوعات مربوط به روابط بين الملل بر پايه احترام متقابل، موضعي مسلط داشته باشد. اين موضوع با استقلال قوه قضاييه منافاتي ندارد.

وي افزود: ايران مكرراً تاكيد كرده روابط بين جهان اسلام و غرب بايد بر پايه درك و احترام متقابل بنا شود. وي با اشاره به نارضايتي دولت آلمان از مشاهده صدمه خوردن روابطش با ايران تاكيد كرد: ايران انتظار دارد مقامات آلمان براي جبران بي احترامي كه به ايران شده، تلاش كنند. وزير خارجه افزود كه بي شك نفوذ صهيونيسم در پس پرده اين اقدام دادستان آلمان در اهانت به مقامات عالي رتبه جمهوري اسلامي ايران، نهفته است.

بنا به اظهارات دكتر ولايتي، هم زمان با اعلان نظر دادگاه آلماني، يك مجله وابسته به صهيونيست ها نيز ادعاهاي مشابهي را مطرح كرد كه اين نشانه اي است از ارتباط ميان عمل دستگاه قضايي آلمان با نفوذ صهيونيست ها. با اين حادثه روابط ايران و آلمان به وخيم ترين شكل خود پس از وحدت آلمان رسيد.
 
در قسمتی از پيشگفتار اين كتاب به قلم آيت الله هاشمي رفسنجاني چنين آمده:

«تحليل چالشهاي مهم. روابط ايران با اروپا و غرب در زمينه‌هاي حقوق بشر، تروريس، تسليحات كشتار جمعي، پروسه صلح خاورميانه و امنيت منطقه از يكسو و تاثير بازيگران خارجي مثلآمريكا، انگليس و اسرائيل در روابط ايران و آلمان بعد از اتحاد دو آلمان تا بحران ميكونوس و همچنين نقش اين كشورها در ايجاد بحران ميكونوس از جمله نكات اين تحقيق است كه نويسنده با استفاده از حقايق و اسناد معتبر تاريخي و نيز خاطرات ماموريت خود به رشته تحرير در آورده است كه توسط مركز تحقيقات استراتژيك به چاپ رسيده است.»

همچنين در قسمتهايي ديگري اين كتاب در خصوص اسنادي كه در برگيرنده واقعه ميكونوس مي‌باشد نوشته شده است.

«شاهد (c) كه بعداً نامش فاش شد و معلوم گرديد كه فردي بنام مصباحي است ادعاي وجود يك كميته ويژه در ج.ا.ا (متشكل از مقام معظم رهبري، و هاشمي رفسنجاني رياست جمهوري وقت، ولايتي وزير خارجه آن زمان و وزير اطلاعات وقت آقاي فلاحيان) را نمود و در دادگاه برلين شهادت دادكه ترور برلين در سپتامبر 1992 براساس تصميم اين كميته ويژه صورت گرفته است كه راي دادگاه براساس ادعاي اين فرد و شهادت او صادر شد.

موسويان در كتاب خود فاش نمود كه مصباحي مدتي بعد از اين شهادت طي نامه‌اي به دادساني فدرال كل آلمان نوشت كه:

«اكنون حاضر است تا حقايق را در مورد روابطش با سرويسهاي اطلاعاتي غرب افشاء كند.»

مصباحي در اين نامه تصريح كرده كه «شهادتش در دادگاه برلين تحت تأثير سخنان دروغ سرويسهاي اطلاعاتي خارجي صورت گرفته است»

نويسنده در اين كتاب به جزئيات سرقت اسناد سري دفتر صدر اعظم آلمان توسط سرويس اطلاعاتي آمريكا قبل از راي دادگاه ميكونوس اشاره مي‌كند و افشاء مي‌كند كه شاهد (c) يا همان مصباحي قبل از ورود به آلمان براي حضور در دادگاه برلين و شهادت عليه جمهوري اسلامي ايران مدتي در اختيار سرويسهاي اطلاعاتي فرانسه ـ آمريكا ـ بلژيك و انگليس بوده و سپس اين سرويس‌ها وي را عازم آلمان مي‌كنند.
 
آزادی دارابی

با گذشت پانزده سال از دوران محکوميت کاظم دارابي، اواسط مهرماه دادستاني کل آلمان اعلام کرد که دارابي در ماه دسامبر آزاد خواهد شد. به گفته سخنگوي دادستاني فدرال آلمان، آزادي دارابي براساس قانوني صورت خواهد گرفت که بنابر آن، شهروندان بيگانه در صورت گذراندن حداقل مدت محکوميتي که براي جرم ارتکابي آن‌ها صورت گرفته‌است، مي‌توانند آزاد و از آلمان اخراج شوند.

اعلام خبر آزادي قريب الوقوع دارابي توسط دادستاني آلمان، واکنش‌هاي مختلفي را برانگيخت. اولمرت، خانواده ران آراد ـ خلبان اسرائيلي که در حمله سال 1986 اسرائيل به لبنان به اسارت رزمندگان جنبش شيعي امل درآمد ـ و نيز خانواده کشته‌شدگان ميکونوس بيش‌ترين اعتراض را به خبر آزادي دارابي نشان دادند.

خانواده کشته‌شدگان رستوران ميکونوس که در طي سال‌هاي اخير همواره دولت جمهوري اسلامي را به دست داشتن در اين حادثه متهم کرده‌اند، اقدام داستان آلمان را در آزادي دو متهم يادشده حاصل معاملات سياسي مقامات دو کشور دانستند و از اين امر اظهار تأسف کردند.. يکي از اعضاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران در آلمان نيز صريحا اعلام کرد که "به نظر ما آزادي دارابي با مبارزه آلمان با تروريسم ناسازگار است."

در همين حال، برخي رسانه‌هاي خبري از رايزني اهود اولمرت نخست‌وزير اسرائيل با آنجلا مرکل صدراعظم آلمان، بر سر معامله دارابي با "ران آراد" که مقامات اسرائيل مدعي‌اند در ايران زنداني شده، خبر دادند. هم‌چنين خانواده اين خلبان اسرائيلي در اقدامي عجيب عازم آلمان شدند تا از آزادي دارابي جلوگيري کنند.
 
يک روزنامه اسرائيلي، در روزهاي پس از اعلام خبر آزادي قريب‌الوقوع دارابي نوشت که قرار است دختر و خواهر "ران آراد" با "مونيكا هرمس" دادستان كل آلمان ديدار كنند تا به وي بقبولانند كه حكم آزادي "كاظم دارابي" و "عباس رحيل" همدست لبناني وي كه به ترور عناصر اپوزيسيون ايران محكوم شده‌اند را لغو كند. خانواده آراد اميدوار بودند که بتوانند با اين اقدام، مقامات ايراني را مجاب کنند که درقبال آزادي دارابي، آراد را تحويل مقامات اسرائيلي بدهند. درصورتي‌که مقامات جمهوري اسلامي ايران مي‌گويند از سرنوشت آراد بي‌اطلاعند.

تهران ـ سه شنبه، بيستم آذرماه1386 ـ فرودگاه امام خميني(ره) ـ ساعت 2 بامداد
 
هواپيما بر زمين مي‌نشيند. جمعيت بسياري شامل مقامات وزارت خارجه، خبرنگاران و همچنين بستگان کاظم دارابي، به استقبال دارابي آمده‌اند. دارابي پس از ورود، خود را در آغوش مادر مي‌افکند و هر دو گريه سر مي‌دهند. در اين ميان، "باقري" معاون اروپا و آمريكاي وزارت امور خارجه نيز به استقبال دارابي آمده تا اين شهروند ايراني گمان نکند که مقامات کشورش، پس از پانزده سال او را از ياد برده‌اند.

 
دارابي زياد سخن نمي‌گويد. اما همان اندک گفته‌هايش نيز سوژه اخبار بسياري از خبرگزاري‌هاي داخلي قرار می‌گيرند. او بار ديگر اتهامات خود را رد مي‌کند و وعده انتشار کتابي را مي‌دهد که تا سال آينده قرار است منتشر کند و در آن "همه ماجراي ميكونوس را از اول تا آخر" را بنويسد. بايد به انتظار نشست تا روزي که کتاب افشاگرانه دارابي، نوري بتاباند بر تاريکي رستوران یونانی عزيز غفوري.

تذکر: در نگارش این پست از مقالات، اخبار و گزارش های مختلفی استفاده شده است.
 
 
نویسنده: برنامه راز
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۲
0
3
ببخشیدولی اقای دارابی سیدنیست.لطف کنیداصلاح کنید
مجتبی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۷
0
0
احسنت بر بزرگ مرد کازرون
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
اذان صبح
۰۵:۱۴:۱۰
طلوع افتاب
۰۶:۳۷:۵۹
اذان ظهر
۱۱:۵۱:۴۷
غروب آفتاب
۱۷:۰۴:۱۲
اذان مغرب
۱۷:۲۱:۳۳