جوانی، دلپذیرترین لحظات زندگی و شورانگیزترین فرصت حیات انسانی است و فصلی برای رسیدن به کمال و معرفت و موسمی برای جوشش زلال ایمان و معنویت با خویشتن داری و خودسازی چرا که تسلط بر خویشتن یکی از عالی ترین مقامات یک نظام تربیتی به شمار می آید از این رو، در آموزه های مهم اخلاقی سفارش شده که انسان همواره جان خویش را از پلیدی ها پاک سازد و روح خود را مادام با یاد خدا صفا و جلا دهد و نیز در روبه رویی با نافرمانی های پروردگار، خویش را نگه دارد.
در آیات قرآن و روایات معصومان: این ویژگی از برجسته ترین صفات انسان شمرده شده است که با آن می توان زندگی سعادت مندی را پشت سر نهاد. امام سجاد(ع) فرمود: مردی با خانواده اش مسافرت دریا کرد، کشتی آنها شکست و از کسانی که در کشتی بودند، جز زن آن مرد نجات نیافت او بر تخته پاره ای از الوار کشتی نشست تا به یکی از جزیره های آن دریا پناهنده شد، در آن جزیره مردی راهزن بود که همه پرده های حرمت خدا را دریده بود، ناگاه دید آن زن بالای سرش ایستاده است. سر به سوی او بلند کرد و گفت: تو انسانی یا جنی؟ گفت: انسانم، بی آن که با او سخنی بگوید آماده گناه با او شد، زن لرزان و پریشان گشت. به او گفت چرا پریشان گشتی؟ زن گفت: از این می ترسم و با دست اشاره به آسمان کرد مرد گفت: مگر تا کنون چنین کاری نکرده ای(گناه)؟ زن گفت: نه به عزت خداوند سوگند. مرد گفت چرا از خدا می ترسی در صورتی که چنین کاری نکرده ای و من تو را مجبور می کنم، به خدا که من به پریشانی و ترس از تو سزاوارترم، سپس کاری نکرده برخواست و به سوی خانواده اش رفت و همواره به فکر توبه و بازگشت بود.
روزی در اثنای راه به راهبی برخورد و آفتاب داغ بر سر آنها می تابید، راهب به جوان گفت: دعا کن تا خدا ابری بر سر ما آورد که آفتاب ما را نسوزاند جوان گفت من برای خود نزد خدا کاری نمی بینم تا جرئت کنم و چیزی از او بخواهم راهب گفت پس من دعا می کنم و تو آمین بگو گفت آری خوب است، راهب دعا می کرد و جوان آمین می گفت. به زودی ابری بر سر آنها سایه انداخت هر دو پاره ای از روز را زیر ابر راه رفتند تا بر دوراهی رسیدند جوان از یک راه و راهب از راه دیگر رفت، و ابر همراه جوان شد راهب گفت: تو بهتر از منی دعا به خاطر تو مستجاب شد نه به خاطر من گزارش اعمال خوب خود را به من بگو جوان داستان آن زن را بیان کرد راهب گفت چون ترس از خدا تو را گرفت گناهان گذشته ات آمرزیده شد اکنون مواظب باش در آینده چگونه باشی.1
تزکیه نفس و حفظ طهارت روح و ترک گناه برای همه لازم است وای برای جوان مایه ی آراستگی و زیبنده ی روح و روان اوست.
ابن عباس از پیامبر نقل می کنند که فرمود:«بهترین امت من ، کسانی هستند که چون خداوند آنان را به بلا گرفتار کند، پاکدامنی ورزند. گفتند کدام بلا فرمود عشق؟»2
زمانی که در راستی و امانت داری پایبند به دستورات شرع است در واقع نوعی حس قدسی را در خود پدید آورده که زندگی او را در نهایت آرامش پیش خواهد برد او با رعایت تقوا خدامند را ناظر و ناصری توانمند بر رفتار خویش دانسته و در کوران حوادث او را مددکار خویش می داند .
پیامبر اکرم(ص) فرمود:«هر گاه قیامت برپا شود خداوند برای گروهی از امت من، بال هایی قرار می دهد که با آنها از قبرها به سوی بهشت پرواز می کنند، در آن گردش نمایند و هر گونه خواستند از نعمت ها بهره برند فرشتگان به آن ها می گویند آیا حساب رسی را دیدید؟ می گویند ندیدیم. می پرسند از صراط عبور کردید؟ می گویند ما صراطی ندیدیم. می پرسند جهنم را دیدید؟ می گویند چیزی ندیدیم، آن گاه فرشتگان می گویند از امت چه کسی هستید؟ می گویند از امت محمد(ص). فرشتگان می گویند شما را به خدا سوگند بگویید در دنیا چه کردید؟ می گویند به خاطر دو ویژگی است که خداوند ما را بدین پای از رحمت خویش رساند. می پرسند چه بود؟ می گویند هر گاه در خلوت بودیم شرم داشتیم نافرمانی خدا کنیم و با اندکی که روزی ما بود خوشنود بودیم. فرشتگان می گویند این جایگاه شماست»3
1_ محمدبن یعقوب کلینی _ الکافی _ جلد 2_ صص6970_ ح 8
2_ متقی هندی _ کنزالاعمال _ جلد3 _ صفحه 373 _ ح7001