استعمار، گرگ پیری است که چون میبیند توان مقابله با ظرفیتهای به فعلیت رسیده ایران اسلامی و قدرت فریب جوانان دانشآموز و دانشجو و قاطبه مردم دارای بلوغ سیاسی را ندارد، لباس میش میپوشد و با سوءاستفاده از تجاهل و تغافل عوامل خویش و اعمال غیراخلاقیترین و غیرانسانیترین شیوههای کینهجویی در مستندات تاریخساز انقلاب تشکیک میکند تا جامعه نسبت به کلیت نظام از آغاز تاکنون تردید نماید.
نباید فراموش کنیم که زحمت بسیار برای نیل به آرمانهای والا، مسبوق به سابقه از گذشتههای دور است و مطمئناً در این مسیر، استعمار که در استعمال لطایف الحیل ید طولایی دارد، اندیشههای استبدادطلب و ذاتهای خفقانپرست را با تطمیع و تشویق پرورش و با تلبیس رخنه میدهد تا با گرههای کور در رشتههای مودت قدیم و ایجاد حفرههای القایی در نیم قرن همراهی، همزبانی، همفکری و همدلی مبارزین و مردم، قیچی قطع منافع اسلامی و ملی را تیز نماید تا بار دیگر دو لبه استعمار و استبداد با همه ضدیت در کنار هم آرام گیرند. استعمار، گرگ پیری است که چون میبیند توان مقابله با ظرفیتهای به فعلیت رسیده ایران اسلامی و قدرت فریب جوانان دانشآموز و دانشجو و قاطبه مردم دارای بلوغ سیاسی را ندارد، لباس میش میپوشد و با سوءاستفاده از تجاهل و تغافل عوامل خویش و اعمال غیراخلاقیترین و غیرانسانیترین شیوههای کینهجویی در مستندات تاریخساز انقلاب تشکیک میکند تا جامعه نسبت به کلیت نظام از آغاز تاکنون تردید نماید.
متن کامل دیدگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی که به مناسبت فرارسیدن یوم الله۱۳ آبان منتشر گردیده بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
در میان تقویمهای ملل و نحل، روزهایی هستند که از مصادیق بارز «نقطه عطف» عبور از ظلمات الی النور به حساب میآیند، روزهایی که شاید یادآور یک حادثه یا برنامهای ساده باشند، اما چون آرامش قبل از طوفان یا آتش زیر خاکستر، در روند تاریخ، ابتدای یک اتفاق بزرگ یا آغاز حرکت یک جامعه به سوی وقایع سرنوشتساز میباشند. اتفاقاتی که یک روز معمولی را در میان ایام یک سال، چون قله دماوند در میان کوه و دشت و دامن برافراشته و برجسته مینمایند.
نگاهی از سر تأمل و تدقیق به روزهای مهم تاریخ معاصر ایران، بهویژه اتفاقاتی که از سال ۱۳۴۲ سیر سقوط یک رژیم مستبد و روند پیروزی، تثبیت و تداوم یک نظام مبتنی بر اراده مردم را تسریع بخشید، نشان میدهد که در میان همه روزها، ۱۳ آبان به تمام معنا یومالله است. روزی که اتفاقات آن در طول سالهای مبارزه و پیروزی، به حق آن را با عنوان «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» بر صحیفه تاریخ جاودان کرد.
تبعید یک شخصیت جلیلالقدر و مرجع عظیمالشأن تقلید از سلاله اهل بیت و یک استاد مبرّز حوزههای علمیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ که پس از رحلت آیتالله العظمی بروجردی به نظر بزرگان علوم دینی، مرجع محبوب عام بود، آن هم به کشوری که آن روزها عَلَم شکسته سکولاریسم و لائیک را بر دوش میکشید، خون غیرت مردم یک کشور تشنه معارف تشیّع را چنان به جوش آورد که در طول ۱۷ سال مبارزه جانانه، هدایتهای داهیانه آن آفتاب پشت ابر را در اعیاد، وفیات و مناسبتهای خاص از زبان زبرالحدیدها به گوش جان میشنیدند و شکنجه، تبعید و زندان مبارزین و ارعاب و تهدید همراه با کشتار بیرحمانه مردم، صخرههای قیام را صمّاتر میکرد و به تدریج دامنه قیام، تمام گستره جغرافیایی ایران را با تمام اقشار و اصناف دربرگرفت، بهگونهای که دانشآموزان با همه صغر سنّی و آموزشهای عاری از پرورش و دانشجویان انقلابی و بیدار، در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ خیابانهای مرکز حکومت را سرشار از شمیم فریادهای استقلالطلبی و آزادیخواهی و مطالبه برگشت آیتالله العظمی خمینی به میهن کردند و با کمال صداقت و شجاعت، شهادت را در فضای جامعه و بهویژه در مدارس و دانشگاه تهران عطر افشانی کردند.
آن نوجوانان دانشآموز و دانشجو در آن روز تاریخی در میدان مبارزه با زیادهخواهیهای استعمار و التماسهای ذلیلانه استبداد که برای ماندن در قدرت دست به دامان خرافات و ریا شده بود، تمام کشور را مدرسه عشق کردند و معلمینی شدند که مکتبآموز دانشآموزان آنان، دانشجویانی بودند که حماسهای دیگر و به تعبیر حضرت امام(ره) «انقلاب دوم» را در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ با تسخیر لانه جاسوسی خلق کردند.
سه اتفاق مهم ۱۳ آبان، این روز را در گرماگرم خفقان نفسگیر سال ۱۳۴۳ و عربدهکشیهای خیابانی نظامیان پهلوی سال ۱۳۵۷ و تبلیغات پرطمطراق و دهن پرکن گروهکهای وابسته با اندیشههای مسموم غرب و شرق سال ۱۳۵۸، در تاریخ معاصر مشعشع کرده و استبدادگریزی و استکبارستیزی بهعنوان شاخص یک حکومت الهی، ذهن و زبان نوجوانان، جوانان و همه اقشار را در طول ۳۲ سال چنان پرورش داد که حسین فهمیده، حسین علمالهدی و حسین خرازی، نمونههای یک آسمان پر از ستارهاند. ستارگانی که در طول ۸ سال دفاع مقدس و دوران جبران عقبماندگیها و عقبافتادگیها برای دوستان خوشهای پروین و برای دشمنان خوشههای خشم و شهابسنگهای آتشین بودند.
جوانانی که اکنون پس از گذشت ۳۲ سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، با تغییر روش قدرتهای استکباری برای برگشت به جزیره امن خویش، شیوههای دفاعی- تهاجمی خویش را متناسب با شرایط زمانی و مکانی به روز کردهاند و این بار با سرمایه عظیم دانش و آگاهی که محور سند چشمانداز ۱۴۰۴ است، میخواهند شعار خودجوش مردم در روزهای داغ مبارزه و پس از آن برای «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» تفسیر و خواب استعمارگران برای سیطره مجدد بر ایران اسلامی وارونه تعبیر شود.
البته نباید فراموش کنیم که زحمت بسیار برای نیل به آرمانهای والا، مسبوق به سابقه از گذشتههای دور است و مطمئناً در این مسیر، استعمار که در استعمال لطایف الحیل ید طولایی دارد، اندیشههای استبدادطلب و ذاتهای خفقانپرست را با تطمیع و تشویق پرورش و با تلبیس رخنه میدهد تا با گرههای کور در رشتههای مودت قدیم و ایجاد حفرههای القایی در نیم قرن همراهی، همزبانی، همفکری و همدلی مبارزین و مردم، قیچی قطع منافع اسلامی و ملی را تیز نماید تا بار دیگر دو لبه استعمار و استبداد با همه ضدیت در کنار هم آرام گیرند.
استعمار، گرگ پیری است که چون میبیند توان مقابله با ظرفیتهای به فعلیت رسیده ایران اسلامی و قدرت فریب جوانان دانشآموز و دانشجو و قاطبه مردم دارای بلوغ سیاسی را ندارد، لباس میش میپوشد و با سوءاستفاده از تجاهل و تغافل عوامل خویش و اعمال غیراخلاقیترین و غیرانسانیترین شیوههای کینهجویی در مستندات تاریخساز انقلاب تشکیک میکند تا جامعه نسبت به کلیت نظام از آغاز تاکنون تردید نماید.
روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، فرصت مناسبی است تا ضمن واکاوی عمیق پرونده استعمارستیزی مردم ایران، از سطحینگری بپرهیزیم و مکررات فراوان تاریخ را آیینه عبرت بدانیم که چگونه استعمارگران با سیاست شوم «فرّق تسد» هنوز به تلاش مذبوحانه خود برای زورگویی و استعمار ایران اسلامی ادامه میدهند.
والسلام
سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۹