یکی از مهمترین ابعاد حماسه عاشورا ، درس های عاشورا است در این میان ولایتمداری به گونه ای خاص خودنمایی می کند بنحوی که اگر به صورت دقیق به این مسأله بپردازیم میتواند نسخه شفابخشی برای بسیاری از درد های جامعه ی امروزمان باشد.
ولایت مداری همان طور که پیداست به معنای تبعیت و پیروی از ولایت است که انواع مختلفی دارد و مهمترین آنها عبارت است از : ولایت خدا ،ولایت پیغمبر،ولایت امام معصوم و ولایت ولی فقیه. پس ولایتمداری یعنی تبعیت از خدا،رسول خدا،امام و ولی فقیه و دروجوب این تبعیت هم شکی نیست .
حال به تبیین ابعاد این مهم و خصوصیت افراد ولایتمدار میپردازیم.
افراد ولایتمدار چند ویژگی اساسی دارند که این خصوصیات مکمل و زیر مجموعه ی یکدیگرند و هرکدام بدون دیگری ناقص است و نمی تواند راهگشا باشد.
اولین خصوصیت این افراد داشتن بصیرت بمعنای حقایقی که به باور قلبی رسیده است، می باشد. بصیرت یعنی دانایی و علمی که به اعتقاد قلبی مبدل شده باشد که این امر موجب هدایت و حرکت است . در غیر اینصورت یعنی علمی که مقرون باور نباشد مایه ی حرکت و عمل نمیشود.به عنوان مثال برخی انسانها علی رغم علم به مضربودن سیگار از آن استفاده میکنند چون این علم از ساحت ذهن به قلب نفوذ نکرده،پس مایه ی عمل نمیشود. بصیرت انسان را از غفلت بیدار میکند و اورا از خطر گمراهی و موضعگیری های غافلانه در امان میدارد و همچون سپر در هنگام فتنه انسان را محفوظ میدارد. اگر شریح قاضی فردی بابصیرت بود و علمش به قلبش رسوخ کرده بود؛ شرایط را به گونه ی دیگری پیش میبرد و مسیر تاریخ را به سمت دیگری می کشاند.حضرت ابوالفضل العباس(ع) اسطوره ی بصیرت و ولایتمداری ،این گونه از بصیرت خویش پرده برمیدارد و در جواب امان نامه ی شمر ملعون میفرماید: لعنت خدا بر تو باد و بر امانی که برای ما آورده ای. ای دشمن خدا آیا امر می کنی ما از برادر و از سید و مولای خود حسین فرزند فاطمه دست برداریم. و داخل در اطاعت اولاد زنا و فرزندان لعین ها شویم. حضرت زینب (س) این بصیرت را به اوج میرساند و با گفتن ما رأیت الا جمیلا معنای بصیرت را به عالمیان میشناساند.
دومین خصوصیت ولایتمداران، عشق آتشین به مولا و رهبر است. عشقی که سراپای وجودشان را فرا گرفته است و ایشان را آماده ی جانبازی و جان فشانی در راه امام و ولی بر حق میکند. اگر به عشق بازی های امام حسین (ع) و یارانش در شب و ظهر عاشورا توجه کنیم این عشق بی مثال را به خوبی درک میکنیم.مسلم بن عوسجه به امام عرضه داشت «ای پسر پیامبر آیا دست از تو برداریم و برویم؟! نه به خدا سوگند من از خدمت تو دور نمی شوم. اگر در یاری تو کشته شوم و باز زنده ام کنند و دوباره بکشند و جسدم را آتش زنند هم چنان همین کار را می کنم و هرگز از تو جدا نمی شوم». امام حسین به بشر بن عَمرو حَضرمی که پسرش را به اسیری گرفته بودند؛ فرمود «من بیعت از تو بر می دارم. تو آزادی که بروی و فرزندت را از اسیری نجات دهی» بشر عرضه داشت : «ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، بدنم طعمه درندگان بیابان شود اگر تو را در این حال تنها بگذارم. به خدا سوگند، محال است تو و خانواده ات را رها کنم. جان من و اهل و عیالم فدای تو باد!». این عشق فزاینده در افراد ولایت مدار باعث خود فراموشی می شود ، باعث میشود که در امام محو شوند و جلب رضایت مولی از هر کاری برایشان لذت بخش تر باشد.
سومین ویزگی افراد ولایتمدار انعطاف پذیری است . پذیرفتن قوانین ثابت و هماهنگ کردن خود با این مقررات راحت است اما هماهنگ شدن افراد با قوانین سیال و پذیرفتن آنها مشکل است و کار هرکسی نیست. به طور مثال هر فردی با هر انگیزه ای یابه هر نحوی پشت چراغ قرمز می ایستد و مشکلی هم با آن ندارد چون یک قانون ثابت است . حال اگر این فرد پشت چراغ قرمز ایستاده باشد و چراغ سبز شود و بخواهد حرکت کند ؛ ناگهان پلیسی که سر چهارراه ایستاده بنا بر مصلحت از رفتن او جلوگیری میکند اینجاست که او ناراحت میشود و اعتراض میکند ، هرچند او قانون ثابت چراغ قرمز را پذیرفته ولی نسبت به قانون سیال پلیس منعطف نیست.
پیر مرد عابدی از بنی اسرائیل مشغول نماز خواندن بود ناگهان زمین دهان باز کرد و اورا بلعید و گرفتار عذاب شد(آمال شیخ طوسی). این فرد دید که دو کودک در حال کندن بال خروسی هستند و او را به شدت عذاب میدهند اما به سمت بچه ها نیامد و آنها را از کارشان منع نکرد به همین دلیل در زمین فرو رفت . خداوند با این کار میخواهد بفرماید :درست است قانون ثابت نماز خواندن خوب است ولی بعضی اوقات حتی در میان این قانون ثابت ذستور سیالی به تو می دهم که باید انعطاف پذیر باشی و این انعطاف از خوب بودن تو در اجرای قوانین ثابت برتر است.
لذا باید بدانیم که مشخص ترین عامل امتحان میزان انغطاف پذیری افراد، ولایت است وفرقی نمیکند ولایت معصوم باشد یا غیر معصوم. کسی که در مقابل اوامر سیال ولایت منعطف نباشد تمام خوبی های قبلی او هم مورد قبول واقع نمیشود.
شیطان فقط در برابر یک امر سیال خدا که سجده بر آدم بود انعطاف پذیر نبود و با این کار 6هزار سال عبادت خود را خراب کرد.نماز شب خوانان و حافظان سپاه امیر المومنین(ع) بر امر قرآن ناطق منعطف نبودند و قرآن سر نیزه را باور کردند و تمام خوبی ها و عبادات قبلی خود را باطل کردند.
حضرت عباس (ع) نمونه بارز این انعطاف پذیری هاست ایشان باصلح امام حسن صلح کرد و با جهاد امام حسین (ع) جهاد.
بی شک اما تاریخ به صورت مداوم در حال تکرار است و کربلا نیز وسعتی به پهنای زمین دارد و عاشورا به اندازه ی تمام زمان ها ، باید درس گرفت ، باید به معنای واقعی بصیر شد وبا شناخت راه به حقانیت مجرای ولایت چه امام و چه ولی فقیه اعتقاد قلبی پیدا کرد .باید به مولی عشق آتشین داشت و در جانبازی و جانثاری کوتاهی نکرد. باید در مقابل اوامر ولی انعطاف پذیر شد ، در یک کلمه باید ولایتمدار شد نکند مثل شریح با بی بصیرتی امام و ولی خود را به مسلخ شهادت بکشیم نکند عاشق نباشیم و نکند متحجر باشیم و اوامر سیال ولایت را لبیک نگوییم و به چندین سال عبادت خود مهر حبطت اعمالهم بزنیم . باشد که از ولایتمداران امت رسول الله قرار گیریم.
ای ول بهخدا
من متمعنم تو قوم ما هستی
قوممو سلام
ای ول بد نبود مقالت