با نگاهي به عقب ماندگي و ركود يك شهرستان در زمينههاي درماني، خدماتي، عمراني، فني،كار و ساختمانهاي اداري، تأسيساتي، صنايع، تفريحي، گردشگري، راههاي ارتباطي، مخابراتي، رعايت كرامت انساني ارباب رجوع، حقوقي ، امنيتي، فرهنگي و آموزشي و .... نسبت به شهرستانهاي پيشرفته يا هم ارز خود كه موجبات دلسردي و افسردگي و متعاقب آن، مهاجرت شهروندان به ديگر شهرستانهاي برخوردار، را موجب گرديده و ميگردد.عمدتاً به مجموعه يا موردي از موارد زير ارتباط پيدا ميكند كه لازم است در هر بخشي كه نياز به بازنگري يا اصلاح باشد اين كار صورت پذيرد تا از مهاجرتهاي بيرويه جلوگيري شود، اگر چه گاهي فقط كار يك يا دو اداره و سازمان به چشم ميآيد و انگشت ضعف به سوي آنها نشانه ميرود اما اين دو اداره، همه نيستند، چرا كه در يك مجموعهي منظم، بايد بين همه عناصرآن مجموعه، هماهنگي و تناسب وجود داشته تا كمال ديده شود كه عمدهي آن موارد عبارتند از:
1 ـ اُفت كارشناسي غير متخصصانه يا بيتوجهي كارشناسان موجود و يا عدم گزارش آنان و يا بيتوجهي مسئولين ذيربط به آن گزارشها
2 ـ ناكارآمدي بعضي مديران كه اگر اين ناكارآمديها، الگوي ديگر مديران شود، كار بدتر خواهد شد.
3 ـ عدم آشنايي بعضي مسئولين به وظايف خود چه به صورت فردي و چه به صورت شورايي و جمعي .
4 ـ عدم هماهنگي و همكاري بين آندسته از اداراتي كه لزوماً بايد با ادارهي مورد نظر، همكاري فني و مالي و استعلامي داشته باشند مثل شهرداري با آبفا و يا شهرداري با برق و....
5 ـ عدم تقاضاي ادارات مرتبط يا مافوق از مسئولين ادارات متبوع يا دواير خود.
6 ـ عدم نظارت بر تطبيق هزينههاي واقعي با گزارشي.
7 ـ اعمال بيسليقگيها چه در ساخت و طرح و نما و نگهداري ساختمانهاي اداري و چه در گستره حوزهي خدمات رساني خود.
8 ـ كمبود ادوات و وسايل عمراني و نيروهاي متخصص فني و انساني.
9 ـ عدم توانايي در جذب بودجههاي عمراني توأم با هنر هزينه كردن درست آن بودجه از سوي بعضي مسئولين.
10 ـ طفره رفتنهاي بعضي از مسئولين دواير جزء، از انجام امور محوله ( به نحو احسن )كه نتيجهاش تخريب ادارهي متبوع خود است.
11 ـ بيتوجهي بعضي مسئولين به درخواستهاي مردمي از طريق پيام تلفني، حضوري، كتبي و مهمتر از همه درج در ستون پيامهاي مردمي و صداي مردم و مردم چه ميگويند نشريات معزز و محترم شهرمان كه بازتاب و گستره و طيف وسيعي در سطح منطقه به صورت طرح افكار عمومي دارد و عدول از آن، بينظمي عمومي در پي خواهد داشت.
12 ـ عدم تشويق يا تنبيه يا معرفي آشكار مسئولين صديق و خادم و از طرف ديگر بيتفاوتها و ناكارآمدها توسط فرمانداري محترم و ديگر مقامات ذيربط و يا مؤثر در شهر در قبال انجام يا عدم انجام وظايف عمومي و اختصاصي.