نويسنده ضمن اعتقاد راسخ به هيأتهاي مذهبي و تأكيد بر حفظ و گسترش آنها، نكاتي را كه خواسته، يا ناخواسته به صورت انحرافي در هياءتهاي مذهبي در حال نفوذ و گسترش ميباشد، متذكر ميگردد؛ به اميد آنكه مورد توجه سخنرانان و مداحان و گردانندگان محترم آنها واقع شود. ان شاء الله. با عنايت به اينكه در حال حاضر هياءتهاي مذهبي با سبكهاي جديد در حال گسترش ميباشد، مطالب اين نوشتار بر اساس اين نوع هياءتها تنظيم گرديده است.
الف) بي توجهي و يا كمتوجهي به محتواي حماسهاي و معرفتي
انسان موجودي است كه احساس و عقل در كنار هم و با هم در وجود او نقش آفريني ميكنند. احساس بدون عقل و عقل بدون احساس هيچكدام نمي توانند به تنهايي براي او موفقيت را رقم بزنند.
با اين مقدمه، بايد توجه داشت كه جلسات هياءتها، بايد هم معرفت و شناخت را در انسان تقويت كند و هم احساسات و عواطف او را در جهت همان معارف صحيح سوق دهند. بدون شك چنانچه هياءتها در مورد هر كدام از اين دو ركن (معرفت و احساسات) كوتاهي نمايند، هدف اصلي اين برنامهها محقق نميشود.
آنچه در حال حاضر باعث نگراني شده، آن است كه در بعضي از هياءتها به تحريك احساسات و عواطف بيشتر از معرفت و شناخت توجه ميشود.
محتواي بعضي از سخنرانيها و اشعار مداحان اهل بيت(ع)، بيشتر عواطف را تقويت ميكنند تا معرفت و شناخت را؛ و اين در دراز مدت، هيأتها را از كاركرد اصلي خود باز ميدارد. همچنين بايد توجه داشت كه حتي در تحريك احساسات، بايد تقويت روحيه حماسي و عاشورايي را مورد توجه فوق العاده قرار داد؛ زيرا همين روحيه حماسي و عاشورايي است كه همواره در طول تاريخ، منشأ تحولات اجتماعي بوده است.
شكلگيري انقلاب اسلامي را ميتوان به عنوان نمونه بارز تاءثيرپذيري از همين روحيه به حساب آورد كه نقش هياءتها و سخنرانان و مداحان در پيدايش آن، كاملاً ممتاز و چشمگير است.
ب) كم توجهي به مسائل سياسي، اجتماعي
اسلام ديني است داراي جنبههاي فردي و اجتماعي. هياءتهاي مذهبي به عنوان يكي از پايگاههاي ترويج دين اسلام بايد در ارائه برنامههاي مختلف اسلامي از جمله برنامههاي سياسي و اجتماعي، تلاشهاي شايستهاي داشته باشند؛ خصوصاً در زمان ما كه با مجاهدتهاي امام و روحانيت و شهدا و توده مردم، اسلام عملاً وارد عرصه اجتماع گرديده و به عنوان ديني كه توانايي اداره اجتماع را دارد، مطرح شده است. انتقادي كه به عملكرد بعضي از هياءتهاي مذهبي وارد است، آن است كه به مسائل فردي اهميت زيادي داده ميشود؛ اما نسبت به مسائل اجتماعي و سياسي، عنايت لازم صورت نميگيرد. تأكيد بر مسائل اخلاقي و بيتوجهي به مسائل اجتماعي، ممكن است ناخودآگاه در آينده كاركرد اجتماعي را از هياءتها سلب نمايد؛ به طوري كه اگر هيأتي خواست به اين رسالت خويش عمل نمايد، بايد انواع برچسبهاي نادرست چون: «اين هياءت سياسي است و...» را متحمل شود.
ضمن آنكه اين نوع ارائه مطالب، ناخواسته نوعي جدايي دين از سياست را در ذهن مخاطب تقويت ميكند.
ج) رواج آهنگهاي نامناسب توسط بعضي از مداحان
بدون شك، مداحان در زنده نگه داشتن راه و روش ائمه اطهار ونهضت عاشورا نقش بسيار ممتازي دارند. توجه ائمه اطهار و بزرگان به اين قشر، نشان از اهميت و ارزش كار اين عزيزان بوده و هست. اما آنچه در زمان ما در بعضي از هياءتها در حال شكلگيري است، نشانگر نوعي افراطيگري و مداح محوري است.
آنچه از طرف بزرگان و معصومين صورت ميگرفته و ميگيرد، ارزش دادن به اين قشر بوده و هست؛ نه محور قرار دادن آنها؛ و آنچه هم اكنون در بعضي از هياءتها صورت ميگيرد، آن است كه محوريت برنامهها با مداحان است؛ به طوري كه روحانيت و بزرگان، مجلس گرم كن مداحان شدهاند. ناگفته پيداست در صورت شيوع اين جريان، هياءتها به محلي براي تخليه شور و هيجانات تبديل ميشوند و اين از خطرات است.
علاوه بر مداح محوري، شيوع آهنگهاي نامناسب توسط بعضي مداحان، خطر بدذائقهكردن قشر جوان را هشدار ميدهد. با كمال تاءسف بايد گفت بخشي از آهنگهايي كه امروزه توسط برخي مداحان ترويج ميشود، نه تنها با شاءن ائمه اطهار مناسبت ندارد؛ بلكه شائبه مطرب بودن در آنها بسيار زياد است. و اين پديدهِ خطرناك، آسيبهاي جدي را در ذائقه نسل جوان به وجود خواهد آورد؛ همان گونه كه اگر بخواهند ماشينك كودكي را بگيرند تا به او ماشيني بدهند، قبول نميكند و گريه ميكند، ممكن است در آينده اگر از بعضي مخاطبين، اين آهنگها را بگيرند تا به آنها معارف را بدهند، آنها قبول نكنند، و همين آهنگها را مطالبه كنند! مداحان اهل بيت(ع) بايد توجه داشته باشند كه بايد محوريت كارهايشان با روحانيت باشد و آهنگهاي انتخابيشان مناسب با مجالس ائمه اطهار باشد.
د) استفاده از اشعار كم محتوا و شركآلود
شعر و ادب در طول تاريخ، همواره خدمات زيادي را به فرهنگ و معارف اسلامي خصوصاً به نهضت اباعبدالله الحسين(ع) داشته است. آنچه هم اكنون بايد مورد توجه قرار گيرد، آن است كه شعر و ادب، رسالت سنگين خود را در انتقال پيامها و معارف اصيل اسلامي و عاشورايي از دست ندهد.
سرودن اشعار كم محتوا و بر اساس آهنگهاي مشخص، ميتواند آسيب جدي در اين رسالت مهم به شمار آيد؛ به طوري كه شعر و ادب را از كاركرد اصلي خود باز داشته، صرفاً در اختيار آهنگ و نوا قرار دهد.
متأسفانه آنچه امروزه از برخي شعرا و مداحان مشاهده ميشود، شيوع شعرها و شعارهاي كم محتوا و بعضاً شرك آلود است كه خطرات زيادي را براي فرهنگ شعر و ادب اسلامي و عاشورايي به بار خواهد آورد. شايسته است شعرا و مداحان اهل بيت(ع) عنايت لازم را به اين موضوع مبذول فرمايند.
پ) رواج روضههاي نادرست و تحريفشده
حادثه عاشورا آنچنان دردناك و سوزناك است كه براي گرياندن ديگران، به روضههاي نادرست نيازي ندارد؛ در ضمن نبايد فراموش شود كه هدف از برپايي مجالس عزاداري اباعبدالله الحسين(ع)، زنده نگه داشتن راه حسيني است، نه گريه كردن.
متأسفانه هدف در بعضي از هياءتها، گريه كردن و سينهزدن است. يكي از علل رواج روضههاي تحريف شده و نادرست هم همين هدف واقع شدن گريه است؛ كه بعضي از ذاكرين را به روضههايي متوسل كرده كه يا اصلاً وجود نداشته و يا در آن تحريف صورت گرفته است. به نظر ميرسد شايسته است ذاكرين محترم حتماً با مقاتل و منابع صحيح در ارتباط باشند تا خداي ناخواسته در رواج روضههاي نادرست سهيم نباشند؛ چرا كه رواج روضههاي نادرست، رفته رفته اصل قضيه عاشورا و پيامهاي آن را به انحراف ميكشاند.
در پايان ذكر اين نكته لازم است كه هياءتهاي عزاداري با سبكهاي جديد در حقيقت مكمل ومتمم هياءتهاي عزاداري به شيوه سنتي هستند. اين هياءتها بايد برنامههاي خود را طوري تنظيم كنند كه بتوانند در ايامي مانند روز تاسوعا و عاشورا كه هياءتهاي عزاداري سنتي مراسمي دارند، همگام با آنها در هر چه با شكوهتر كردن برنامهها و عزاداري سنتي ـ كه امام(ره) بر آن تأكيد داشتند ـ تلاش كنند.
هر روز بهت تك مي زنم اگر جواب ندي پيامك مي زنم.
آيا مي دانيد با اين جمله در عزاي سالار شهيدان چقدر مجلس گرم كردند؟؟ من خجالت مي كشم كه بعضي از مداحان بي شعور(شايد عده كمي باشند ولي كم آنهم زياد است) چه طوري روي اعتقادات جوانان ما كار ميكنند و صاحب نظران ما ساكت هستند! در يك بيمارستان شبي را با يكي از اينها گذراندم كه ايام محرم به نوحه خواني و غير محرم به گرم كردن مجالس عروسي مشغول بود و خودش مي گفت بساطش بدون ... گرم نمي شود.
من به دوستان وبرادران مداح خودم عرض مي كنم خواهش مي كنم كه حداقل اين كتاب حماسه حسيني را يك مرتبه بخوانند با اين مقاتل معتبر انس داشته باشند، كمي براي خودشان واقعه عاشورا را حلاجي كنند، مثلا چه طور ممكن است علي اكبر 18 سال داشته باشد در حالي كه امام باقر پسر امام علي بن الحسين (اوسط) در كربلا چند ساله بوده وجريان كربلا را به خوبي ديده است؟ از اين دست زياد است.