با کمی تدبر و غور در فلسفه و هدف از رسالت پیامبران الهی در می یابیم که عزت بخشی و عزت آفرینی از جمله مهمترین اهداف تربیتی ایشان و اوصیای آنها بودهاست. از این منظر شاید بتوان گفت هیچ نهضتی چون نهضت حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) قلبها را منقلب نکرده ، عواطف را همسوی خود نساخته و مهمتر اینکه روح عزت مندی در بشر ندمیدهاست.
حقیقت مسلم اینکه اساساً عزت حقیقی مختص خداوند قادر متعال است و هم اوست که دوستدارانش را عزت میبخشد. انسان هیچ عزتی مستقل از خداوند ندارد و لذا اگر پیوندی با خداوند نداشتهباشد، در نهایت ذلت خواهدبود و اگر چنین رابطهای با او برقرار نماید؛ عزت را نیز به همراه خواهدداشت.
در اینجا لازم است به برخی تعاریف وازه گان و مفهوم عزت و عزت مندی اشاره مختصری شود.
در لغت نامه دهخدا عزت این گونه معنی شده است: "عزت به معنای عظمت، ارجمندی، سر افرازی و بزرگواری است و در معنای دقیق تر، عزت، شناخت انسان به حقیقت نص خود قرار دادن آن در مقام ومنزلت خود است ".
مرحوم علامه طباطبایی علیه الرحمه در تفسیر المیزان عزت را چنین بیان می کند: «عزت به معنای صلابت وحالت شکست ناپذیری است و بر همین اساس از باب توسعه در استعمال در معنای دیگر ازجمله غلبه ،صعوبت ،سختی ،وحمیت ومانند اینها بکار رفته است ».
بر این اساس می توان گفت به طور کلی عزت و عزت مندی آن حالتی است که انسان را مقاوم و شکست ناپذیر می سازد و بدیت ترتیب او را در مقام بالندگی و اوج اعتماد به نفس و کرامت و شرافت انسانی قرار می دهد.
بدین ترتیب عزت و عزت مندی به عنوان یک خصلت متعالی نفسانی و به معنای نفوذناپذیر بودن، صلابت نفس، شکست ناپذیری، مقهور عوامل بیرونی نشدن، کرامت و والایی روح انسان در مقابل واژه ذلت قرار دارد که به معنای تن به پستی و دنائت دادن، ستم پذیری، زیر بار منت رفتن و تحمل سلطه باطل است.
امام صادق علیه السلام می فرماید : « ان الله عز وجل فوض الی المومن اموره کلها ولم یفوض الیه ان یکون ذلیلا » (اصول کافی جاد 5 ص63). خداوند همه امور مؤمن را به خودش واگذار کرده جز آنکه اجازه نداده است خود را ذلیل کند.
دقیقا درست بر همین اساس است که مؤمن پیوسته استوار و سازش ناپذیر است و در هر اوضاع و احوالی عزت خود را حفظ می کند و مرگ را بر ذلت تر جیح می دهد.
این راه و رسم در حماسه ی حسینی بیش از هر چیز جلوه دارد، زیرا که حضرت امام حسین (ع) از دامان پیامبر و پدر و مادرش چگونه زیستن ، انتخاب کردن و خوب مردن را آموخته است و آن را در کربلا و در عاشورا به نحو احسن به نمایش گذاشت.
پیامبر اکرم (ص) مردم را از ذلت بت پرستی و سر خم کردن در برابر غیر خدا و ذلت جاهلیت و گمراهی رهانید . اینک امام حسین (ع) به همان راه می رفت و برای همین مقصد قیام می کرد. می رفت سیره ی فراموش شده ی پیامبر (ص) را به یادها آورد و راه و رسم آن حضرت را در عزت آفرینی زنده کند؛ و در این راه به همان سیره ای رفتار می کرد که پدرش علی بن ابی طالب رفتار می کرد.
از زیباترین خصلت ها و روحیاتی که در عاشورا تجلی نمود جلوه های گوناگون عظمت بود. دودمان بنی امیه میخواستند ذلت بیعت با خویش را بر حسین بن علی (ع) تحمیل نمایند، ولی روح بلند حسین و یارانش این ذلت و فرومایگی را تحمل ننمود و فریاد برآورد که هرگز مانند انسانهای پست و ذلیل دست بیعت با شما نخواهم داد.
امام در یکی از شورانگیزترین سخنانش در کربلا فرمود: الدعی و ابن الدعی قد رکزنی بین اثنین، بین السله و الذله، هیهات من الذله «یزید بن معاویه مرا بین کشته شدن و ذلت مخیر نمود ولی من هرگز جانب ذلت و خواری را نمیگیرم. بعد در ادامه فرمودند: این را خدا و رسول و دامان پاک عترت و نفوس با عزت نمی پذیرد. من هرگز اطاعت از ستمگران را بر شهادت عزت بخش ترجیح نخواهم داد. به خدا قسم آنچه را از من میخواهند نخواهم پذیرفت تا اینکه خدا را آغشته به خون خویش دیدار نمایم.
این سخن بلند و حیات بخش اوست که در رجز خوانیهای روز عاشورایش میفرمود: «الموت اولی من رکوب العار» مرگ با عزت از زندگی همراه با ذلت برتر و بالاتر است.
بنابراین یکی ازدرسهای حیاتبخش عاشورا این است که هم فرد مسلمان باید عزیز زندگی کند و هم جامعه اسلامی باید با عزت و سربلندی به پیش برود. عزت فردی را خود فرد باید پاسداری نماید و عزت اجتماعی را در درجه نخست حاکمان و زمامداران جامعه باید حفظ نمایند.
در تفکر عاشورایی نه فرد حق دارد عزت و آقایی خود را بفروشد و زیر بار حقارت و ذلت برود و نه جامعه چنین حقی دارد.
بر این اساس می توان گفت که يقیناً در تفکر حسینی شکستی که برای دستیابی به عزت باشد شکست نیست، بلکه پیروزی واقعی است. لذا حضرت امام حسین (ع) در روز عاشورا میفرماید: اگر شکست بخوریم و کشته شویم هرگز شکست نخوردهایم در این راه ما را شکستی نیست.
در یک کلام، حضرت امام حسین علیه السلام مظهر عزت الهی و نهضت او قیامی برای حفظ عزت آدمی وگشودن راه تربیت حقیقی بود تا پس از او همگان به راه و رسمش تربیت شوند و به عزت حسینی دست یابند.
بسیار زیبا بود . بهادران