مدتي پيش در برخي رسانههاي شهرستان، به بهانهي ارائهي راهكار براي برگزاري هر چه بهتر و مناسب تر "هفته فرهنگ كازرون"، سخن از "روز كازرون" و زمان مناسب براي برگزاري دائمي اين هفته با تاثيرپذيري از آن روز به ميان آمد. از اين رهآورد هم بودند بزرگواراني كه با ارائهي نظرهاي خود زمانها و روزهاي متفاوتي را براي اين كار برگزيدند. برخي مناسبتهاي ملي و برخي ديگر تعطيلات چند روزه هم چون ايام نوروز را برگزيده و در سايهي انتخاب خود به بررسي چگونگي و بايدهاي برگزاري چنين روزي ميپرداختند.
بي شك اما براي انتخاب و برگزاري چنين روزي بايد نگاهي به ارزشهاي ديني و ملي آن داشت. توجه به انقلاب اسلامي ايران ما را به اين حقيقت رهنمون ميسازد كه انقلاب ما مجموعهاي بود از تبلور ارزشهاي ملي و مذهبي با غلبهي قاطع ديدگاههاي ديني به گونهاي كه دين و مليت را به يكديگر پيوند داده و هرگونه تنافي اين دو از ميان برداشت و همان طور كه دين اسلام و علماي رباني آن مرز ميان دين و علم را از بين برده بودند اين بار مردمان به رهبري مردي از همان تبار، اين دو را الفتي شايسته و محبتي عميق دادند و هر كدام را بر جاي خويش نشاندند؛ بر همين اساس و با توجه به اين الفت، ميبايست براي انتخاب و برجسته كردن روزهايي براي شهرهاي اين كشور دليل و منطقي قوي داشت تا با تكيه بر آن ضمن اهميت به زادگاه و وطن دوستي، تجلي ارزشهايي همچون آزادگي، عشق، ايثار، رشادت، شجاعت، آرمان گرايي، ظلم ستيزي، خلوص و ايمان، كمال طلبي و تعالي معنوي، مردانگي و... باشد.
كازرون نيز از اين دست روزها و تجلي گاهها بيگمان بسيار دارد و اندك تأملي در تاريخ كهن سال اين شهر، مصاديقي را براي برخي از اين ارزشها و يا همهي آنها ميتوان به وفور يافت چرا كه وجود بزرگان و نقشآفرينان راستين در اين زادبوم، تناوب و تداومي به حد تاريخ كهن آن دارد.
بيشك در اين مبان، آن روزي لياقت مفتخر شدن به نام "روز كازرون" را دارد كه مظهر همه و يا غالب ارزشهاي يك جامعهي انساني باشد و تكيه بر روزي غير از ابن روز مهم با آن خصوصيات لازم، اجحاف به تاريخ و فرهنگ كازرون و كازرونيان است و بيتوجهي به آن نشانه حقارت تصميم گيرندگان.
نگارنده بر اين باور است كه در تاريخ مبارزاتي مردم كهن در راه تحقق و دستيابي به آن ارزشها برهههايي از آن داراي جلوهگري و نمود بيشتري از اين ارزشهاست. به عنوان مثال همان طور كه همه ميدانيم كازرون از ابتداي قيام آزاديخواهانه، اسلامي و استقلال طلبانهي مردم ايران كه منجر به پيروزي انقلاب اسلامي شد همراه با ديگر مراكز و كانونهاي انقلابي به حمايت و سردادن شعارهايي در جهت تمايلات ديني و ملي خود اقدام كرد. تا حدي كه در نهضت جنوب نقشي برجسته داشت و در انقلاب اسلامي به همراه 10 شهر ديگر در صدر انقلابيترين و فعالترين شهرهاي ايران قرار گرفت و در تداوم اين مسير با وقوع جنگ تحميلي و 8 سال دفاع مقدس؛ از اولين و پرتعدادترين گروههايي بوده است كه در آوردگاههايي چون هويزه و سوسنگرد ـ به عنوان يكي از اولين سنگرهاي دفاعي مردم ايران در مقابل متجاوزين بعثي ـ به دفاع از كيان ديني و ملي خويش پرداخته و 1100 شهيد گرانقدر را از ميان مردمان خود و در راه آرمانهاي خويش تقديم نموده است.
اندك تاملي در گسترهي خاستگاهي حاضرين در اين هماوردهاي تاريخي، اين نكته را به روشني ميتوان ديد كه از هر پايگاه اجتماعي و با مكانيزم هاي ارزشگذاري مختلف در اين عرصهها، افراد فراواني حضور جدي داشتهاند و اين مهم ميسّر نخواهد شد جز آن كه دامنهي گسترده و متنوعي از ارزشها در اين رويدادهاي تاريخي گنجانده شده كه دلباختگان به هر كدام از آنها جهت شركت در اين وادي و دفاع و دستيابي به آن بيمهابا حضور داشته و با جان خويش كه گرانبهاترين سرمايهي هر انساني است سدي ساختهاند براي دفاع از آن ارزشها.
در اين برهههاي برجستهي تاريخي كازرون، اما دو روز است كه برجستگي ويژهاي داشته و سرآمدي خود را فرياد ميكشد:
اول: 20 ارديبهشت ماه 1357
مردم كازرون در تاريخ 19 ارديبهشت ماه در پي تعطيلي بسياري از مغازهها و تشكيل اجتماعاتي وسيع در مساجد به برگزاري مراسم چهلم شهداي يزد با سخنراني حجت الاسلام والمسلمين محمدعلي انصاري (اعزامي از قم) اقدام كردند و پس از سخنراني آتشين و تهييج آفرين وي به راهپيمايي در شهر پرداخته كه منجر به حملهي غيور مردان كازرون به دو مركز فساد شهر (يعني شراب فروشي و سينما) ميشود كه به شهادت شهيد منصور محسنپور (اولين شهيد انقلاب در كازرون) منجر ميگردد.
پس از حوادث اين روز و به خصوص پس از شهادت منصور محسن پور، تعطيلي بازار كازرون در تاريخ 20 ارديبهشت و چند روز پس از آن تداوم مييابد. و مراسم تشييع جنازه شهيد محسنپور در تاريخ مذكور برگزار ميگردد. خون شهيد، مردم كازرون را به خروش آورده و موجبات تداوم راهپيمايي مردم در اين روز را فراهم ميآورد. خشم و قيام مردم كنترل شهر را براي عوامل رژيم با دشواري مواجه ساخته و در نتيجه دستان خود را به خون دو تن ديگر از جوانان كازرون به نام هاي "ماندني دستداده و محمد محمدي" آلوده ميكنند. منوچهر آزمون استاندار فارس براي آرام كردن مردم به كازرون ميآيد اما نتيجهاي عايد او نميشود و شهر براي چند روز در آتش خشم انقلابي مردم ميسوزد.
خبر شهادت سه جوان كازروني؛ آتش انقلاب را در ساير نقاط كشور شعلهورتر ميكند. حوزه علميه قم، جامعه مدرسين حوزه، برخي از مراجع تقليد، گروههاي انقلابي و خصوصاً حضرت امام خميني(ره) به تجليل از شهداي ارديبهشت خونين كازرون ميپردازند و بدين ترتيب نام كازرون و كازروني يك بار ديگر در تاريخ ايران ماندگار ميشود.(1)
مردم كازرون در جريان حوادث انقلاب اسلامي و در دفاع از دين، آزادي و استقلال ميهن خويش يك بار ديگر در تاريخ 9 دي ماه 1357 سه شهيد به نامهاي "عبدالحسین خدیو، صدرالله شیخیان و بانو قيمتي برنجی" تقديم ارزشها و آرمانهاي خود كرده است لكن روز 20 ارديبهشت به دليل آنكه به آغاز سال 1357 نزديكتر است خود بيانگر پيشگامي مردم اين ديار در انقلاب خواهد بود خصوصاً آنكه وقايع ارديبهشت ماه كازرون انعكاس پررنگتري در سطح كشور يافت.
دوم: چهارم دي ماه
از جمله عملياتهاي مهم ايران در جنگ با عراق، "كربلاي 4" است كه به دلايلي كشور ما با سنگين ترين شكست خود در آن 8 سال حماسه و خون مواجه مي شود كه در اين عمليات خون شهداي بسياري درخت انقلاب را آبياري كرد؛ بر همين اساس نام كربلاي 4 براي خانوادههاي كازروني بسيار آشناست.
همان طور كه ميدانيم يكي از شهرستانهاي فعال در عرصهي 8 سال دفاع مقدس، شهر دلاورخيز كازرون است كه در اكثريت عملياتهاي ايران شركت داشته است و كربلاي 4 نيز از اين قاعده مستثني نبوده است. دلاورمردان كازروني اين بار اما حادثهاي بزرگ را در انتظار داشتند و گويا قرار بود روزي جاودانه را در تاريخ كازرون رقم بزنند. علي اكبر سياوش از رزمندگان كازروني حاضر در اين عمليات، ماجرا را اين گونه روايت مي كند :
"ما در عملیات کربلای 4، در گردان فجر بودیم. درست یادم نیست ولی حدود یکی دو روز قبل از عملیات ما را سوار بر اتوبوس کردند و در حالی که پردهها را کاملاً کشیده بودیم از پادگان امام خمینی(ره) اهواز به سمت خرمشهر حرکت کردیم. در آنجا در دو سولهی بزرگ و در کنار خانههای سازمانی، کل گردان را مستقر کردند و یکی دو روز آنجا بودیم. در آن جا به ما گفتند کمتر از سوله بیرون بیایید و حتی بالای سوله نروید تا دشمن متوجه حضور نیروها نشود. شب چهارم بود که با پای پیاده و تجهیزات کامل از نخلستان به طرف خط رفتیم و آنجا بود که آماده عملیات شدیم... یکی از مسایلی که در آنجا متوجه شدیم این بود که بر خلاف دیگر عملیاتها، آن شب عراقیها اصلاً آتش تهیه بر روی مواضع ما نریختند. اصلاً منطقه در سکوت به سر میبرد. خط هم خیلی آرام بود. آن شب، شب عجیبی بود. نه سر و صدا بود و نه تیربارها به خوبی کار میکردند... ابتدا گروهان 1 وارد عملیات شد. قبل از این که این گروهان وارد عملیات شود، چند تا از غواصها به خصوص شهید فاضل نظری را دیدم که برگشتند. غواصها قبل از گروهان 1 به طرف دشمن رفته بودند تا تیربارهای عراقی را از کار بیندازند. اما ما تعجب میکردیم که آنها چرا این قدر زود به عقب برگشتهاند... در این گروهان اغلب بچهها، کازرونی بودند. فرماندهی آن هم "شهید وحید جهانیآزاد" بود. آنها سوار بر قایق شدند و حرکت را در اروندرود شروع کردند. پس از آن نوبت به ما رسید. گروهان ما هم گروهان دوم بود. پس از ما هم گروهان سوم بود که فرماندهی آن را "شهید صمد فخار" به عهده داشت. وقتی بچههای گروهان یک شروع به حرکت کردند، آنگاه بود که ناگهان سر و صدای تیربارهای عراقی شروع شد. آن موقع بود که دشمن از هر وسیلهای برای زمینگیر کردن بچهها استفاده نمود. تیربارهای دولول و چهارلول آنها کاملاً بر روی اروند قرار گرفته بود و بچههای ما را مورد هدف قرار میدادند. آتش آن قدر سنگین بود که 4 الی 5 متری خود را دیگر نمیدیدیم..."(2)
محشري بر پا شده و درست يك روز بعد از آغاز اين عمليات، در روز 4 دي ماه تعداد 54 نفر از رزمندگان كازرون به درجهي رفيع شهادت ميرسند كه در تاريخ جنگ كازرون امري بيسابقه است.
شهيدان اين روز عبارتند از "شهیدان علیپور، گلستان، سیدجواد جعفری، سیدمحمد آشیان، مهران کتوییزاده، محمدرضا محمدی، عطاءالله جوکار، مهدی رزوان، سعید رضویفرد، صفدر شهبازیفرد، کاظم جهانتاب، مسعود عظیمی، محمد رزمی، مهدی رحمتی، جاوید مرحمتی، محسن عفیفیان، محسن نجمی، محمدرضا کرمی، غلام جوکار، نصرالله سبزهواریان، قاسم جوکاران، حمیدرضا رضايیانآزاد، محمدهاشم ملکزاده، محمدجواد جعفری، نادر بهرامی، عبدالنبی دهقان، اسدالله افشاری، امرالله جعفری، احمد راسته، کورش تقینژاد، امید نصیری، منصور میراب، شکرالله یدالهی، سیدهادی زهرایی، ایرج دهقان، سید مسلم نجیبی، محمد رنجبر، علیرضا اسدزاده، پولاد رزمجوقلايی، محمدرحیم حقشناس، عبدالله لنگری، قاسم خانی، حیدر جشن، علینقی ابونصری، عبدالرسول بازیار، شاپور نظری، جعفر سکندری، علیرضا بامشاد، ابراهیم صالحی، حمیدرضا بینا، عباس بینا، محمدمهدی نجیبی، ناصر پژوه و غریب علی قائدی" كه اگر شهيد "هوشنگ مشی" را كه در تاريخ 4 دي ماه سالي ديگر به شهادت رسيد را به اين جمع اضافه كنيم تعداد شهداي اين روز به 55 شهيد ميرسد. (3)
بر اين اساس به نظر ميرسد كه اين روز هم كه سند افتخار ديگري براي جانبازي در راه ارزشها و آرمانهاي بلند مرتبه انساني در كازرون است نيز شايستگي انتخاب به عنوان روز كازرون را دارد.(4)
لازم به ذكر است در هر دو صورت از موارد پيشنهاد داده شده موارد مشابه متعددي در كشورمان وجود دارد كه ميتوان به عنوان مثال بيان نمود. مثلا شهرهاي "قم، تبريز و ورامين" مهمترين روز متعلق به خود را روزهايي مي دانند كه بيشترين ميزان تأثيرگذاري را در تاريخ انقلاب داشتهاند و در آن روز علاوه بر بزرگداشت شهداي خود مراسم هاي متنوعي را از جمله ثبت آن روز در تقويم جمهوري اسلامي و ديدار اختصاصي با مقام معظم رهبري (مدظله)، برنامه ريزي نموده و ساليان فراواني است كه اين روز را در گوش همميهنان عزيز زمزمه كرده و به رخ ديگر شهرها ميكشند؛ و يا شهر اصفهان نيز روزي كه بيشترين تعداد شهيد را در جنگ تحميلي تقديم انقلاب كردهاند را به نام "روز اصفهان" ناميدهاند و هم چون شهرهاي ديگر و با همان روشها در جهت نشر نقش آفرينيهاي خود اقدام ميكنند.
نگارنده بر اين باور است كه در تاريخ شهر عزيزمان روزهايي با شرافتتر از اين روزها وجود ندارند و لذاست كه به عنوان اداي دين به نقش آفرينان اين دو روز بزرگ اين سطور را به رشته تحرير در آورده است. اميد كه مثمر ثمر واقع شود.
پينوشت :
1. رضا صنعتي، كازرون؛ 19 تا 23 ارديبهشت 57 ، سايت جامع كازرون نما.
2. مصاحبه با علي اكبر سياوش، هفته نامه بيشاپور، 3 دي ماه 1386
3. روح الله لقماني، تقويم تاريخ كازرون، همان.
4.
عمليات كربلاي 4 بيش از اين تعداد شهيد كازروني داشته است و در حدود 70 نفر از رزمندگان
كازرون در مدت كوتاه برگزاري اين عمليات به شهادت رسيدهاند.
ارج نهادن به کازرون و تاریخ و هویتش وظیفه ی یکایک شهروندان فرهیخته این شهر است . من بار ها و بارها گفته ام که شهر ما کم افتخار در تاریخ گذشته و معاصر ایران نداشته و ندارد و متاسفانه جایگاه کنونی ما جایگاه درخوری نیست .
جناب صنعتی عزیز دیدگاههای شما را کاملا مطالعه نمودم به نظر حقیر نیز انتخاب روز کازرون که متاسفانه فقط در حد حرف ماند و عمل نشد همانگونه که شما نیز فرمایش داده اید می بایست با دقت و ظرافت صورت گیرد شاید از آن دیدگاه انقلابی گرایانه که شما عنوان نمودید بهترین روز روز آزادسازی سوسنگرد و رشادت جوانان کازرونی در این شهر باشد ولی بنده خود معتقدم که ملاک های دیگری نیز در این گزینش باید مورد توجه قرار گیرد از جمله طبعت و بهار زیبای کازرون و زمانی که همه ی دوستان و فرهیختگان کازرونی از سراسر ایران بتوانند فارغ از دغدغه ها دور هم جمع شوند
باری به هر جهت مهم تر از روز و تاریخ برگزاری خود این روز به شکلی شایسته و زیبنده نام کازرون است .من برای اجرای این کار از هیچ کوششی فروگذار نخواهم بود
اين جمله:
اندك تاملي در گسترهي خاستگاهي حاضرين در اين هماوردهاي تاريخي،....
استفاده از نوع ادبيات برايم بسيار جالب بود. آنهم يك روحاني كه بيشترين برخورد كلامي، علمي و نوشتني را با حوزه گويش عربي دارد. بسيار عالي است. اين نشان از ديد وسيع و ناشي از تاثير تحصيلات بر يك انسان فرهيخته است.
اما در خصوص مورد اشاره، نخست بايد از شما سپاسگذار بود كه چنين حساسيتي داريد.
به باور من بايد روزي انتخاب شود كه فراگير بوده و جامع و مانع. زيرا رمز جاودانگي چنين نمادهايي پذيرش همگاني و احساس دلبستگي عمومي است.
در مورد اول كه مناسب است اما مورد دوم مي تواند مناسبتر باشد.
ظاهرا همزمان با هم منطقه بوده ايم اما من در قالب ماموريت و شما نوجوان داوطلب. اي برادر آفرين بر شما كه بعيد مي دانم در زمان عمليات كربلاي 4 بيش از 14 سال بوده باشيد. اين هم خود مي تواند از افتخار كازرونيان باشد.
به هر حال هر روزي كه به عنوان نماد انتخاب شود بايد مورد پذيرش عموم باشد.
البته مي توان از كاربران هم نظر سنجي كرد.
زنده باشيد
به طبع نمي شود در بخش نظرات نظري جامع ارائه كرد اما به يكي دونكته اشاره مي كنم:
با اين صغرايي كه كنار هم گذاشته ايد منطقي ترين (تصميم) كبري استنتاج شده است. اما اگر پيش فرض ها را كمي مرور كنيم خواهيم ديد اين روزها درعين احترام و اعتبار يقيني، ما به ازاي خوبي براي روز كازرون نيستند.
انتخاب روز كازرون تنها منوط به انتخاب با مسمي ترين روز نيست بلكه بستگي نزديكتري دارد با حضور همه جانبه و تمام عيار دانشمندان و فرهيختگان وهنرمندان و علما و اصناف مردم از هر طيف، قرار است در اين روز همه استعدادهاي كازرون به نمايش گذاشته شود و عدم حضور يا حضور ناقص گروههاي ياد شده، روز كازرون را به بزرگداشتها و مراسم ديگر تقليل خواهد داد. به طبع هر روزي كه چنين قابليتي را داشته باشد چه تعطيلات فروردين باشد چه ارديبهشت و دي و بهمن، مرجح خواهد بود و منافاتي با تأكيد و گراميداشت حماسه هاي قبل و پس از انقلاب نخواهد داشت.
نكات ديگري را در ذهن دارم كه شايد منجر به نگارش مطلب جداگانه اي بشود. باشد كه بشود.
(نكته مهم ديگري كه هيچ ارتباطي با موضوع فوق ندارد! اينكه نشاني وبسايت بنده به نشاني زير -با نام شكروك-تغيير نموده است: http://shekarook.blogspot.com/
سپاسگزارم)
اگرچه مطلب ارزشمند شما را چند روز قبل خواندم اما به دليل مشكل صفحه كليد لپ تاپم امكان گذاشتن پيام ميسر نشد
من تقريبا با نظر جناب رضوي موافقم و معتقدم روز كازرون بايد يك كليت باشد كه طي آن روز همه داشته هاي كازرون از جمله اين مواردي كه فرموديد در خلال برنامههايش ارائه گردد
پيشنهاد ميكنم مسئولين سلسله نشستهايي جهت ريزش افكار و جمع آوري نظرات صاحب نظران ترتيب دهند تا از قبل آن بهترين نتيجه استخراج شود
علي بحراني