اختلاف
در مسأله جشنهای نوروزی و نمایشهای موسیقی در چیست؟ هم مسأله نوروز و هم
مسأله موسیقی نیاز به کالبدشکافی دارد نخست به مسأله نوروز میپردازم و
نظر مثبت و منفی را مطرح میکنم.
با
نظر مثبت تقریبا همه علماء خبره حوزه و اساتید دانشگاه بر آن اتفاق دارند و
آن اینکه شبانه روز مثل سال چهار فصل دارد چون حرکت وضعی تفاوت نحوه تابش
خورشید در زمین است و یک دوره سال هم که حرکت انتقالی زمین است. تفاوت فصول
نتیجه تفاوت وضع تابش خورشید است.
بهار
شبانه روز از اول طلوع فجر تا قبل از ظهر است و تابستان شبانه روز از قبل
از ظهر تا بعد از ظهر است پاییز از عصر تا شب و شب تا اذان صبح زمستان
شبانه روز است با این حساب نخستین لحظه طلوع فجر که اول بهار شبانه روز است
معادل نوروز است چون اولین لحظه روز نو است تمام ادیان برای این لحظه تا
طلوع خورشید عباداتی مطرح میکنند.
همه
ادیان حتی برای لحظات قبل از طلوع فجر برنامه عبادی ویژهای دارند در
اسلام هم بهترین وقت نماز شب آنگاه است که به طلوع فجر نزدیکتر باشد قرآن
میگوید "والمستغفرین بالاسحار" سحر ساعتی قبل از طلوع فجر است در طول سال
365 مرتبه طلوع فجر واقع میشود 365 مراسم قبل از طلوع فجر و حتی طلوع و
بعد از طلوع فجر تا طلوع شمس داریم معادل طلوع فجر روز نوروز است که فقط در
سال یک بار اتفاق میافتد طبعا برای روزهای آخر سال حکم سحر برای نوروز
حکم طلوع فجر و برای روزهای اول سال در حکم بینالطلوعین است و خواب در آن
مکروه است.
سعدی
میگوید "خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز که برکند دل شخص مسافر از وطنش" و
دیگری گوید "بهار گشت ز خود عارفانه بیرون آی ز خود اگر نتوانی ز خانه
بیرون آی"
ملت
ما جمع بین ملیت و دیانت کرده است سال را هجری شمسی قرار داده، هجرت را از
دین گرفته و خورشیدی بودن را از ملیت گرفته، دیانت و ملیت را در هم آمیخته
نوروز را با همه زیباییهایش مبداء سال قرار داده، پیدایش حکومت اسلامی را
مبداء تاریخ قرار داده است و بهحدی به دیانت اسلام عشق میورزد که وقتی
مبداء تاریخ را تاجگذاری کوروش قرار دادند همین عمل به عنوان بزرگترین
اشتباه رژیم سابق و لکه ننگی در تمام دوره زعامت آنها شد.
علماء
مخالف نشاط نیستند ما هنرمندانی داریم که نوای آنها در حد موسیقی جهانی
است که جماعتهای صدهزار نفری را با شادی و سرور اداره میکنند و خیلی
زیباتر از آنها و روان تر سرود میخوانند. روانتر از تصنیفها مردم را به
گفتوگو با بزرگترین شخصیت روحانی کشور "امام رضا" وا میدارند و با آهنگ و
ریتم و نت مخصوص یک ساعت بدون خستگی میخوانند و مردم به سینه خود
مینوازند و اشک شوق میریزند.
شبهای جبهه بوسیله همین آهنگها وهنرها برای فداکاری برای روزهای سخت نبرد آماده میشدند.
اگر
موسیقی علمی مطرح است آقای حمید سبزواری مشغول ذمه کرده است که سرود آوای
جلودار او باید با ریتم و نت مخصوص اجرا شود نت واژه موسیقیایی است اگر هنر
مطرح است کجا هنرمندی مثل سعدی و حافظ دارند؟ که ظاهر محصولات آنها از همه
بسته بندی شیرینیها و بستنیها جذابتر و محتوای آن از هر غذا و دارویی
شفا بخشتر است.
بحث
علما این است، شادی بومی خودمان را احیا کنیم و کامل کنیم. کهن جامعه خویش
پیراستن به از جامه عاریت خواستن علما برای انتخاب امام جماعت زیبایی
قرائت را نمره میدهند آنکه نمره بالاتر آورد امام جماعت است، به طراوت و
شادابی و وجاهت و زیبایی نمره میدهند و هرکه نمره بیش آورد امام جماعت
میشود، اینها نظر شخصی کسی نیست همه بر آن اتفاق دارند و از بدیهیات احکام
جماعت است.
اما
مسأله منفی در نوروز و در موسیقی کتاب علل و محاسن برقی از امیر
المومنین(ع) منقول است که سئوال شد از ایشان از اصحاب الرس حضرت فرمودند
رودیست در شمال آذربایجان "رود ارس" در آنجا دوازده آبادی بنام فروردین
اردیبهشت الی آخر بود که مرکز دوازده آبادی اسفندار مزد نامیده میشد.
هر
آبادی یک روز از ماه مربوط به خودش را جشن میگرفت جشن بزرگ در اسفندار
مزد انجام میشد، دوازده روز بنام دوازده آبادی و دوازده ماه جشن میگرفتند
و بعد از تمام شدن دوازده روز به صحرا میرفتند شیطان این مراسم را به شرک
آمیخت آب رودخانه و درخت صنوبر بر حاشیه آن را معبود آنها قرار داد.
پیامبری
آنها را از عبادت نهر و صنوبر به عبادت خداوند فرا خواند و از خدا خواست
درخت صنوبر بزرگ را بخشکاند، شیطان در درختان صنوبر شهرها با آواز و صدای
خردسالان از عبادت مردم تقدیر میکرد و در درخت بزرگ با صدای جهوری الصوت
از اعمال آنها ابراز رضایت میکرد و روز سیزده وقتی صدای رضایتمندی از درخت
بزرگ شنیده میشد به عنوان شادی و نشاط فسق و فجور همگانی میشد وقتی درخت
خشک شد، پیامبر را دستگیر کردند و برای جلب رضایت رودخانه و صنوبر تنه
درختان بزرگ را مثل لوله توخالی کردند و بهم متصل کردند تا به کف رودخانه
رسیدند کف رودخانه را کندند و پیامبر را در ان زنده زنده دفن کردند و سنگی
روی چاه گذاشتند و چوبها را برداشتند خداوند هم انها را عذاب کرد و دوازده
آبادی تنبیه شدند.
هنوز
هم بعضی از آن اسمها بر آبادیها نخجوان مانده است. اردوباد و شرور
بقایای اردیبهشت و شهریور بودند الان هم مساجد نخجوان درختان صنوبر و چشمه
اب در کنار آن معمول است.
آنها
که مراسم نوروز را پاس میدارند میگویند نه از سفره هفت سین و نه از
سیزده به در قصد احیای بدعت نداریم قصد ما شادی ونشاط و رفع خستگی و آزاد
سازی انرژی است و کسی نمیخواهد با عنوان نامهای دوازده ماه یاد آن آبادی
ها را گرامی بدارد آنها منظورشان از ماهها همان صور فلکی است که قبلا نام
ماهها یا آنها بود حمل ثور و جوز الی اخر.
صور
فلکی اختصاص به هیچ ملتی ندارد اما این ذوق یک ملت است که تقویم خود را بر
مبانی ثابت قرار دهد، ذوق یک ملت است که در انتخاب مبدا سال وقت تجدید
حیات قرار دهد، همه یک تعطیلات بین تحصیلی دارند، این ذوق یک ملت است که
وقت شکوفه کردن گلها و رویش سبزه زار و خواندن بلبلها به قومش فرصت رفتن
به میان این همه اهنگ و زیبائیها را بدهد.
اما
نسبت موسیقی آنها که نظر مثبت دارند میگویند ما ضابطه مندیم "کل شئ یکون
فیه صلاح للناس لمعاشهم او معادهم فحلال کسبه وجمیع وجوه التصرف فیه و کل
شئ یکون فیه فساد للناس لمعاشهم او معادهم فحرام کسبه و جمیع وجوه التصرف
فیه" هر چه به مصلحت دنیا یا اخرت مردم باشد حلال است و انچه موجب فساد و
تباهی دنیا و اخرت مردم است حرام است.
در
گذشته پزشکان فکر میکردند سیگار ضررهایی دارد ولی میتواند منافعی داشته
باشد سیگار را ممنوع نمیکردند، علما هم تبع پزشکان سیگار را مباح
میدانستند. امروز نظر پزشکان عوض شده و سیگار و دخانیات را کلاً سم قاتل
میدانند بعضی از علما هم سیگار را تحریم کردند.
دانشمندان
ممکن است در مورد موسیقی هم در بعضی موارد فوقالعاده منافع و مزایایی
دیده باشند.
فتوای امام راحل در مورد فروش آلات لهو ناظر به این بود که اگر
برای منافع محلله خرید و فروش میشود موضوع از لهو خارج میشود اگرچه نام
آلات لهو بر آن علم شده باشد بحث در مصداق "کل شی یکون فیه صلاح للناس
لمعاشهم او معادهم" است تشخیص بعضی از منافع و مضار قابل تجربه است.
اما
اطلاقات ادله مانعه را ناظر به وضعیت موسیقی در عصر ائمه اطهار میدانند
شبیه اطلاقات تحریم حمام برای خانمهای مؤمنین است. "من کان یومن بالله
والیوم الاخر فلایدخلن حلیلته فی الحمام" قضیه خارجیه است نه قضیه حقیقیه
الحمام الف و لام حمام عهد است نه استغراق مثل الف و لام الیوم یعنی امروز
در آن زمان زنان بیساتر به حمام میرفتند و زنان مؤمنین به حرام
میافتادند. چون دیدن و نگاه کردن به قسمتهایی از اندام ممنوع است
میگفتند در چنین حمام هایی نروید.
ممنوعیت
مطلق موسیقی ناظر به نحوه لهوی بودن آن در آن عصر است؛ ابزار موسیقی صرفا
در آن عصر آلات لهو بوده است و در مجالس شیعیان و محبین اهلبیت دیده
نمیشدند وقتی در این مجالس فرزند امام و برادر امام و عموی امام دیده
میشدند از چشم مردم میافتادند جعفر بن حسن ادعای جانشینی امام یازدهم را
داشت مردم گفتند او در بین خوانندگان و نوازندگان مینشیند. چنین کسی قابل
این وصایت نیست.
آنها
که نظرشان نسبت به موسیقی مثبت نیست میگویند اطبا منافعی در انواعی از
موسیقی دیدهاند، شاید در آینده اطبا جدید مضراتی در همین نوع ملاحظه
نمایند. دیگریان میگویند فعلا به دلیل کشف موارد نافعه از آلات لهو خارج
میشوند و هر وقت ضرری مشخص شد حکم خود را خواهد داشت فعلا ممنوع نباشد،
بعدا ممنوع شود.
بگذریم
،مقام معظم رهبری ترویج موسیقی را صحیح ندانستهاند.
اگر نشستن در مجلس
حکم ترویج پیدا کند عالم به وظیفه خود عمل میکند. ما ناچاریم حرمت مراجع و
نظرات آنها را پاس داریم همین حرمت است که با یک فتوا کمر انگلیس را
میشکند، نباید حرمت شکنی شود. چو به گشتی طبیب از خود میازار چراغ از بهر
تاریکی نگه دا.