دکتر محمد عارف در ارزیابیهای انجام شده با 314 امتیاز به عنوان پژوهشگر برتر دررشته هنر دانشگاه آزاد اسلامی کشور شناخته شد.ارائه و چاپ 11 مقاله در نشریات معتبر بین المللی آی اس آی، نشریات دانشگاههای جهان اسلام، نشریه علمی پژوهشی وزارت علوم، سخنرانی در شش کنفرانس علمی خارج از کشور و اجرای هفت طرح پژوهشی ملی و بین المللی، چاپ کتاب، داوری در دو مجله خارجی، یک مجله دانشگاهی جهان اسلام و یک مجله علمی پژوهشی ایران را از جمله دلایل معرفی این پژوهشگر می باشند.دکتر محمد عارف همچنین سال گذشته به عنوان پژوهشگر برتر رشته های علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر در استان مرکزی شناخته شد.
جناب دکتر ضمن تبریک مجدد،لطفاً به ما بگویید که از نظر شما پژوهشگر کیست؟
به
گمان من،هرانسانی پیشرو و کوشا که نگاهی ژرف
به آینده و تکیهگاهی به
گذشته،برای پیشرفت آینده دارد،را باید پژوهشگر نامید.نگاه پژوهشگر بر اثر فشارهای
روحی و روانی موجود پیرامون مسئلهای مربوط به حوزهی مطالعاتی وی،فرار از تکرار و
کوششهایی علمی و ارزشمند برای حل مسئله در راستای تولید اندیشه،ابزار و یا حتی
حرفی بجهت کمک به کیهان بزرگ یا کوچک پیرامون خود،از دغدغههای پژوهشگر موفق است.
دغدغهای
که مدنظر شماست در چه چیزی نهفته است؟
اساس
دغدغه به نظر من اصل پژوهش است،همینکه مسئلهای فراروی فرد ماجراجویی قرار گیرد که
شکلی آکادمیک و آزمایشگاهی بگیرد و روشمند به پاسخی منطقی منجر شود،یک عمل پژوهشی
صورت گرفته است. کشف سؤال مهم و دست اول و کوشش برای حل سؤال از اهم کار دغدغهگر
یعنی پژوهشگر است.
نقش
اطرافیان در موفقیت پژوهشگر موفق مورد نظر شما چه میزان است؟
اگر
بگویم بیاندازه اهمیت دارد اغراق نکردهام.هیچ پژوهشگری بدون همراهی یا حمایت
دیگران موفق نخواهد شد.به گمان من یک پژوهشگر حقیقی مانند یک جانباز و یا یک
سنگرساز بیسنگر است.او (پژوهشگر) همه چیز خود را قربانی اثرش و برای امنیت و
آرامش و آینده ی بشر میکند.مصرف وقت- عواطف خانوادگی- ثروت مادی و از همه مهمتر
سلامت جسمانی خود را به خطر میاندازد تا فرضیهای را طرح و با استفاده از تکنیک
روز،آنرا برای امنیت،سلامت و پیشرفت همنوعان خود به اثبات برساند. او به همین نسبت
از همسر،فرزندان، دوستان، خانواده، فامیل، محله، شهر، استان و کشور خود کمک میگیرد
تا بتواند حرفش را بزند.اما این که چه کسانی نقش اساسی در موفقیت یک پژوهشگر دارند
بستگی به همان فرد و حوزه مطالعاتیاش دارد.
و
من از همین موقعیت پیش آمده استفاده کنم بلکه سپاسی ویژه نسبت به خداوند بزرگ
ابراز نمایم و پس از آن از همراهی همسرم قدردانی کنم که در همهی امور با من همراه
و همدل است و از همکاران دانشگاهیام دکتر مصطفی یوسفیراد (مسبب گرایش من به
پژوهش) و دکتر حامد یحیی (اسپانسر و حامی چند طرح پژوهشی بینالملیام) قدرشناسی
کنم.
شما
به رابطه پژوهش و هنر خیلی اشاره کردید.آیا واقعاً به همین نسبت بین پژوهش و صنعت
هم احترام قایل هستید؟
من
صددرصد معتقد به رابطه تنگاتنگ علم و صنعت هستم.اگر علم با تکنولوژی رابطه برقرار
نکند خیلی سریع میمیرد و در حد یک حرف باقی میماند- صنعت هم بدون علم (دانش روز)
به زور زدن های سنتی یا دست دراز کردن به سمت بیگانگان میماند.زمان به سرعت میگذرد
و عمر ما نباید ارزان مایه سپری شود. بنابراین دو بال علم و صنعت (پژوهش و
تکنولوژی) مکمل هم هستند و به گمان من دانشگاهها الزاماً باید اتاق اندیشه و
آزمایش اماکن مهم صنعتی برای ایران بزرگ باشند.نه دانشگاهها بدون علمِ کاربردی
دانشگاه هستند،و نه اماکن صنعتی بدون دانش آکادمیک راه را به جایی میتواند ببرند.
چرا
دانشجویان ما کمتر به کارهای پژوهشی میپردازند؟
متأسفانه
این معضل فقط مربوط به دانشجو نیست و مربوط به اراک هم نیست.این معضل را هم
دانشجو،هم استاد و هم دانشگاه در اجرای آن شریک هستند.با این حال در هر دانشگاهی
انجمنهای علمی و دانشجویی و باشگاه پژوهشگران جوان تأسیس شدهاست.دانشجو باید
جایی برای تولید علم خود باز کند و بکوشد تا برای جامعهاش مفید واقع شود.
شما
ظرف همین سه سال اخیر است که بعنوان پژوهشگر برتر منطقه پنج (همدان-لرستان و
مرکزی) انتخاب شدهاید.قبلاً و از ابتدا در چه زمینهای کوشا بودهاید؟
قبلاً
شعر میگفتم.سال ۱۳۵۹ بعنوان جوانترین شاعر در مجله ی جوانان ایران (در برگ سبزنوروز ۱۳۵۹) دو بیتیهایم چاپ شد.در جبهه هم شعر مینوشتم.اما سال ۱۳۶۲ نمایشنامهای کوتاه در
پایگاه عملیاتی هزار کانیان نوشتم.سال ۱۳۶۶ در گوتوند و هویزه آن را بازنویسی
کردم.سال ۱۳۶۷ در کازرون و سال ۱۳۶۸ در نخستین جشنواره تئاتر استان فارس
در تالار ابوریحان شیراز آن را اجرا کردیم.از آن به بعد بطور دائم در تئاتر یا
سینما و یا پژوهش های انسان شناسی هنر در
ایران حضور دارم.تا سال ۲۰۰۶ هم در چند کشور اروپایی بعنوان
نویسنده، کارگردان،سخنران پژوهشی و برگزاری ورک شاپهای تئاتری شرکت داشتهام.
خودتان
چه عاملی را مؤثر در سوق دادن شما به سمت پژوهشگری میدانید؟
من
از ابتدا،در نمایشنامههایم،کتاب هایم و حتی فیلمنامه های سینمایی ام که تولید و
از شبکه جهانی هم پخش شده،هم ریشه در پژوهش داشته است.به همین خاطر است که معتقدم
هنرها هم باید پایگاه علمی یا پژوهشی و یا روشتتر بگویم،باید پایگاهی مردمشناختی
داشته باشد. ما ایرانی هستیم و ایران بزرگ سرشار از فرهنگ ها،آداب،رسوم و سوژههای
ملی،دینی،بومی،تاریخی و منطقهای است.بنابراین اگر کتابم(خاک خنده ریز) جزو کتاب
برگزیده ی سال دفاع مقدس ایران انتخاب شد، بخاطر پژوهش آن است نه نگارش آن و …
جایگاه
پژوهش و پژوهشگر در جامعه ایران اسلامی کجاست؟
به
گمان من در حال حاضر جایگاهی شایسته برای پژوهشگران تعریف نشده است.هنوز متأسفانه
فرهنگ پژوهش و نیازسنجی توأم با کوشش برای حل مسئله مورد طرح در ایران جوان،رایج
نشده است.
پس
یک پژوهشگر موفق از نظر مالی چگونه تأمین میشود؟
من
فکر میکنم که هیچ پژوهشگری از راه پژوهش،تأمین مالی نمیشود.در واقع اگر عشق و
جانبازی در کالبد پژوهشگر فوران نکند هیچ تولید علمی صورت نخواهد پذیرفت.پژوهشگر
دلش به این خوش است که اثرش مورد قبول جوامع نسبی متناسب با آن اثر واقع گردد.پژوهشگر
به سنگر ساز بیسنگر میماند.اگر دل و دغدغه پژوهشگر همراهی نکند پژوهش وی مفید
نخواهد بود. شاید به همین خاطر است که اغلب طرحهای پژوهشی غیرکاربردی و تکراری یا
توصیفی است.
تفاوت
یک استاد دانشگاه که آگاه به پژوهش است با استادی غیر آشنا با پژوهش!؟
علم
مانند نان است.اگر سرد شود از دهن میافتد و نانی دیگر از راه میرسد و او را از
گردونه خارج میکند.دانش استاد دانشگاه هم مثل نان باید باشد.گرم و تازه و
خوشمزه!استادی که از دانش روز برخوردار نیست استاد نیست.عملهی معلومات این و آن
است.استاد باید پژوهشگر باشد و اگر نیست حتماً باید از پژوهشهای جدید دیگران
استفاده کند تا از فرهنگ حوزه مطالعاتی خود عقب نماند!!!
شما
چگونه یک مطلب را برای کار پژوهشی خود انتخاب میکنید؟
ببینید،پژوهش
یک اصل است و عوامل اصل زای آن چند نکته مهم از جمله: ۱- سوال، ۲- روش رسیدن، ۳- اشراف بر پژوهشی پیشین، ۴- نیاز جامعه، ۵- تازگی حرف و مانند
اینهاست. مطالعات مستمر آثار ارائه شده در حوزه مطالعاتی هر پژوهشگری موجب طرح
سؤال یا سؤالاتی تازهتر میشود و تکیه بر روشمندی انجام آن، باعث تولید اثری
شایسته برای مردم میگردد.
آیا
به نظر شما،اصول پژوهش برای تمامی علوم برابر است؟
البته
که برابر است. ذاتاً برابر است اما ممکن است راه های رسیدن متفاوت باشد. مسلماً
ابزار تحقیق در رشته شیمی با هنر و یا دانش انسانشناسی با فنی مهندسی فرق دارند.
اما معماری آن و روشهای تعریف شده در آنان یکسان است.همه در کشف سؤال و تلاش برای
پاسخگویی آن یکسان عمل میکنند.اما دادهها، تجزیه و تحلیل، یافتهها و نتایج
گوناگونی خواهند داشت.
در
حال حاضر روی چه کاری پژوهش میکنید؟
در
حال حاضر مجری سه طرح پژوهشی بینالملی هستم. ۱- بررسی تحلیلی و خاستگاه
شناختی آیینهای آب پاشان در فرهنگ عامه ایران. ۲- بررسی تحلیلی سنگ نگاره ی
«شکارگراز» در تاق بستان کرمانشاه از سه منظر: انیمیشن-جهانگردی وانسانشناسی .۳- در حال تولید فیلم انسان
شناسی تصویری از تابلو سنگ نگاره ی شکار گراز در تاق بستان کرمانشان هستم که ۱۰ آپریل در هفتمین فستیوال بین المللی
فیلمهای اتنوگرافی و سینمای انسانشناسی روسیه شرکت خواهد کرد.
کتابهایتان
را کنار گذاشتهاید؟
خیر،
اتفاقاً سه عنوان کتاب هم زیر چاپ دارم که احتمالاً به نمایشگاه بینالملی کتاب
ایران خواهند رسید.۱- کتاب خاک خنده زیر که برای رزمندگان اسلام چاپ دوم آن را
بازنویسی کردهام. چاپ اول آن برگزیده دوره ی هفتمین کتاب سال دفاع مقدس ایران
گردید. ۲- کتاب کمیجان، سرزمین شگفتانگیز تاتها و مادها. ۳- کتاب درخت گیان که این
نیز چاپ دوم آن به سه زبان فارسی، ارمنی و انگلیسی در راه است. کتاب کمیجان هم
علاوه بر فارسی به زبان انگلیسی نیز در انتشارات لامبرت آلمان آمادهسازی چاپ را
میگذراند.
و
در آخر؟
از
جنابعالی و هفتهنامه ارزشمندتان تشکر میکنم و مجدداً افتخار دارم که پژوهشگر
برگزیدهی استان دانشمند پرور مرکزی در سال ۱۳۸۹ شدهام.
ایران عزیز ظرفیت فراوانی در راستای مظالعات علمی در زمینه ی انسان شناسی با گرایشهای شناخته شده ی جهانی دارد. انشاالله با وجود شما و دیگر همکاران کوشای مردم شناسی بتوان از مطالعات میدانی به نظریه های قابل انتشار در جهان دست یافت.
دکتر محمد عارف
19.11.1392
تهران