پایگاه خبری کازرون نیوز | kazeroonnema.ir

کد خبر: ۶۹۵۲
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۹:۴۵
محمدرضا پورآزادي


نامم مدینه ، قدمتم چندین هزار سال و کوچه ها و دیوارهایم مملو ازتجربه های تلخ وشیرین است و چه ها که در سالیان عمرم ندیده ام و چه ناله ها که نشنیده ام.

از کجا بگویم هر سال که به این روزها نزدیک می شوم کوهی از اندوه درمیان وجودم غوطه ور  می شود و خاطرات و حوادث تلخ آن روزها برایم تداعی می شوند...

به یاد دارم روزی را که مولایم محمد در آستانه عروج بود وناله های دخترش فاطمه زمین و آسمان را منقلب می نمود

آخرین غنچه های گهربار سخن از زبان پیامبر خدا می روئید و چشمه های زلال اشک از چشمان دخترش جاری بود...

-دختر عزیزم   ای پاره تنم    می دانم پس از من چه رنج ها خواهی کشید و چه بی مهری ها که باید متحمل شوی اما غمگین مباش که خداوند انتقام تو را در دنیا به دست منجی اش می ستاند و در آخرت عذاب دردناکی در انتظار آنان است...

آری به یاد دارم تبسم فاطمه را درمیان  اشکهایش  آنجا که محمد گفت فاطمه جان غمین مباش که بعد از من تو اولین کسی هستی که به من ملحق خواهی شد و گویی تنها امید فاطمه برای ادامه  زندگی در دنیا همین جمله باشد لحظه ای تبسم کرد و دگر بار گریست ...

محمد رفت و کوهی از غصه بر جای گذاشت ...

به خاطر می آورم در میان کوچه هایم ستم ها را، به یاد می آورم سیلی را، به یاد می آورم زخم هایی را که بر قلب شرحه شرحه شده علی نشاندند، به یاد می آورم میخ خونین را، به یاد می آورم  دری را که هم خود می سوخت و هم جگر پاره پاره ی  کوثر محمد را به آتش می کشید..

آخر ای دنیا و دنیاییان چه از جان فاطمه وعلی می خواهید

مگر نمیدانید که فاطمه دگر اندک مدتی بیش مهمان دنیا نیست

مگر نمی دانید اگر نفرین فاطمه گریبان گیرتان شود در دنیاو عقبی در لجن زار خواری و ذلت فرو خواهید رفت

مگر نمی دانید که غضب خدا در گرو غضب فاطمه است                    

وای برشما... وای برشما...

ای قنفذ آن روز آرزو داشتم دهان باز می کردم و وجود پلیدت را در خود فرو می بردم  تاخباثت تو را از روی زمین برداشته شود ولی افسوس که پروردگارم اجازه نداد و فهمیدم عذابی جان گداز برایت در نظر دارد.

و امروز  آرزو دارم پروردگارم اذن دهد تا بگویم علی صدف گرانبهایش را در کجای خاک هایم پنهان کرده است  اما صد افسوس که هنوز زمان موعود فرا نرسیده است

و  ای مولای من، ای مهدی فاطمه

بیا بیا و ببین که چگونه گروهی خون مادرت را پایمال می کنند گویی فقط از فاطمه نامش را می دانند و سیره اش را در میان قبرستان ذهنشان دفن نموده اند..

اقای من بیا،  بیا و انتقام خون مادرت را  بگیر و مرحمی باش بر دل زخم دیده پدرت علی و شیعیان راستین او...


نویسنده: محمدرضا پورآزادي
مطالب مرتبط :
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مخاطبین محترم؛
۱) کازرون نما، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
۲) طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
۳) چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
۴) در صورت وارد کردن ایمیل خود، وضعیت انتشار نظر به اطلاع شما خواهد رسید.
۵) اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
مشاركت
آب و هوا و اوقات شرعی کازرون
آب و هوای   
آخرين بروز رساني:-/۰۶/۰۲
وضعيت:
سرعت باد:
رطوبت:%
°
كمينه: °   بیشینه: °
فردا
وضعيت:
كمينه:°
بیشینه:°
کازرون
۱۴۰۳/۰۹/۰۱
اذان صبح
۰۵:۰۹:۵۷
طلوع افتاب
۰۶:۳۳:۰۵
اذان ظهر
۱۱:۴۹:۵۹
غروب آفتاب
۱۷:۰۵:۲۶
اذان مغرب
۱۷:۲۲:۳۷