حكايتي نقل شده به اين شرح كه: در زمان دولت بزرگ عثماني (كه تركيهي كنوني قسمتي از آن است)، مقابل سفارت خانه عثمانيها در تهران مسجدي بود كه اعضاي سفارتخانه براي مراسم عبادي در آنجا رفت و آمد ميكردند. در آن مسجد، اغلب شبها ، روضهخواني در مصيبت حضرت زهرا (س) روضه ميخوانده است. آدم نكته بيني كه تكرار و استمرار هر شب روضهي حضرت زهرا توسط ايشان برايش سئوال انگيز شده بود نزد او رفته و علت را جويا ميشود روضه خوان پاسخ ميدهد كه من سر خود روضه نميخوانم بلكه اين روضه باني دارد و هميشه از من تقاضاي روضهي حضرت زهرا (س) دارد و باني آن هم فلان بقال سر كوچه است! از بقال علت تكرار درخواست چنين روضهاي سئوال ميشود، ميگويد مردي هر روز به من مراجعه ميكند و با پرداخت پول درخواست برگزاري چنين روضهاي دارد! نكته بين با گرفتن نشاني آن مرد، ردش را ميگيرد تا به سفارت انگليس ميرسد و مشاهده ميكند كه آن شخص مزدور و نماينده دولت استعماري بريتانياي كبير آن زمان است! خوب، معلوم است از طرفي حادثه ظالمانه و جان سوز شهادت حضرت زهرا (س) به دست خليفهي معروف صورت گرفت و از طرف ديگر اهل تسنن نسبت به آن شخص حساسيت و تعصب دارند و لعن و نفرين شيعيان را در خصوص ايشان بر نميتابند و عكس العمل نشان ميدهند. لذا دولت استعماري انگليس با علم به اين اختلاف و براي ايجاد كينه و تقابل بين دو دولت بزرگ مسلمان آن زمان يعني ايران (با داشتن اعتقاد تشيع) و تركيهي عثماني (با داشتن اعتقاد تسنن) دست به انجام چنين اعمال تفرقه افكنانهاي ميزده تا بتواند بر مسلمانان آن زمان حاكميت پيدا كند! سياست مكارانهاي كه هنوز استعمارگران و سلطه گران غربي و آمريكائي در حق مسلمانان روا ميدارند!
غرض از بيان حكايت فوق اين است كه متوجه باشيم برخي
رفتارهاي مشكوك و منكرات و ناهنجاريهائي كه در جامعه رخ ميدهد و علي الظاهر
عملكردي شخصي تلقي ميگردد امّا شكل و ايام بروز آنها به گونهاي است كه نميتواند
متعلق به يك يا چند نفر شخص جاهل و يا فاسد باشد! و قطعا مرتكب شونده چنين اعمال
خلاف عرف و شرعي از اثرات سوء عملكرد خود و از نيت پليد و پنهاني بانيان و عاملان
اصلي، بي خبر هستند! ياد آوري و تذكر مواردي از رفتارهاي نا هنجار شايد براي
مسئولين فرهنگي و انتظامي و مردم هشداري باشد كه مورد توجه و دقت آنها قرار گيرد:
- شامگاه 13 فروردين سال جاري (روز طبيعت) در بازگشت به طرف
شهر كازرون، در چند نقطهي مسير مشاهده ميگرديد جمعيتي كوچك از مردان و زنان و
دختران و پسران، از خودروهاي خود پياده شده بودند و در حاشيه جادهي اصلي و مقابل
ديدگان سرنشينهاي خودروهاي شلوغ زير نور چراغ ماشينها به صورت مختلط به رقص و
پايكوبي مشغول بودند!!!
-در طول شبانه روز، شماري بسيار اندك، خودروهائي در سطح شهر
و يا جادههاي بين شهري و بويژه در مكانهاي شلوغ و پر تردد مشاهده ميشود كه با
پخش صداهاي بسيار بلند موسيقيهاي ناهنجار و يا همراه با سرعت و سبقتهاي غير مجاز
و وحشتناك و زير پا گذاشتن قوانين جاري راهنمايي و رانندگي، اين تلقي را در جامعه
رواج ميدهند كه محيط براي هر گونه نا هنجاري امن و امان است و كي به كيه؟! وِلِلِش!!!
- ايجاد صحنههاي مزخرف فوق زماني شك و ترديدها را افزون ميكند
كه در ايام خاص و روزها و شبهاي سوگواري ائمه اطهار (ع) و عجيبتر تردد تعمدي آنها
از مقابل اماكن مذهبي و تكاياي برگزاري مراسم صورت ميگيرد! عينهُو كه ميخواهند
بر زخم مردم نمك بپاشند و حرص و جوش ديگران را در آورند!! قابل ذكر است كه از
امكانات و ثروت و موقعيت والدين خود چنين مغرورانه و جسورانه دست به اقدامات فوق
ميزنند و انگار از عواقب كار خوشان هم ترس و واهمهاي نداشته و مطمئن هستند!!!
- موتور سواراني در سطح شهر و در جادههاي خارج از شهر
مشاهده ميگردد كه راكبين تك نفره يا چند نفرهي آن اغلب به صورت كارواني از چندين
موتور، عرض خيابان و جاده را اشغال كرده و بدون توجه به وضعيت تردد خودروها با
نعره زدنها و گفتار حرفهاي ركيك و زشت و گاهي بيان متلكهاي كثيف به سر نشينان
خودروها و يا عابرين پياده، چنان ترس و دلهرهاي در مردم ايجاد ميكنند كه زبان
قادر به بيان آنها نيست! و جالب اين كه كسي جرات اعتراض به آنها ندارد و نبايد
هم داشته باشد! برخي اوقات در ساعات خلوت پاياني شب و حتي ساعات خلوت روز، موتور
سواراني در حال حركت، عربدههاي بسيار بلند و وحشتناكي سر ميدهند كه انگار واقعا
مست لايعقل شده باشند!!! (البته نگارنده مخالف بروز هيجانات جواني افراد نبوده و
نيستم و در اين خصوص قبلا مطالبي نگاشتهام امّا در هر صورت فضاي عمومي جامعه
جايگاه چنين رفتارها و اداها و اطفارهاي نا هنجاري نيست)
- تك و توك خانمهاي جواني در سطح خيابان و بازار و معابر
مشاهده ميگردند كه نوع آرايش و پوشش آنها حتي مناسب يك محيط غير ديني هم نيست!
برخي انگار كه اندروني منزل را با محيط عمومي بيرون از خانه عوضي گرفته باشند! در
كنار آنها ايضا پسران و مردان جواني با قيافههاي ناپروا و لباس و صورت و اَبرو و
ريش و يَقه و زنخدان عجيب و غريبشان در معابر تردد ميكنند كه انگار قيافهي آنها
متعلق به كشوري ديگر باشد و لذا شباهتي به مرد اصيل و با وقار ايراني ندارد و گاهي
هم ...
- گاهي اوقات اندك پيشهوران و كاسباني پيدا ميشوند كه در
بالا بودن نرخ اجناس و خدمات خود همهي قوانين دولتي و شرعي و انصاف را زير پا
گذاشته و تابع هيچ حد و حدودي نيستند! اين گونه حضرات با پخش شايعات و اظهارات
سخيف و فرافكني و ايضا بدگوئي واباحه گريهائي، خوي طمعكارانه و منفعتطلبانه و
احيانا انديشههاي معاندانهي خود را نسبت به ارزشها و قوانين و مقررات و خط
قرمزهاي نظام بروز ميدهند و در اين خصوص معمولا خود را طلب كار مردم و نظام و
جالب اين كه خود را وجيهُ المِله هم جلوه ميدهند!!
-گاهي اوقات در محيطهاي اداري و آموزشي و درماني (خصوصي يا
دولتي)، شماري اندك از افراد مشاهده ميگردند كه پوشش و ظاهر و رفتار و كردار و
گفتار آنها در شأن كارگزار نظام مقدس جمهوري اسلامي نيست لذا...
-دو سال پيش در جادهي نور آباد به قائميه و در شب شهادت
امام جعفر صادق (ع) كاروان جشن عروسي شلوغي به راه افتاده بود كه انگار بانيان آن
جشن بوئي از شيعهي امام علي (ع) نبرده بودند و از چنين مناسبتي آگاهي نداشتند!!
مشابه آن گهگاهي مشاهده ميگردد! اگر چه شايد انجام مراسم عروسي در چنين ايامي
منع شرعي نداشته باشد اما حرمت شكني مناسبتهاي اين چنيني در جامعهي شيعي ما تعجب
بر انگيز بوده و جاي شك و شبهه دارد و لذا...
در هر صورت اين نمونهها و تذكراتي جند بيان گرديد به اميد
آن كه امورات فوق و شبيه آنها اصلاح گرد.
منبع: هفته
نامه شهر سبز .ش 135
چه نكات قابل ملاحضه اي
به به
ما رو گرفتي برادر
خدا رو شكر نرفتي مجلس اگه مشكلات اينا كه واي بر حال ما
برادر ما سنگ رو بسته و سگ رو آزاد گذاشته ايم كجاي كاري
از طلا بودن پشيمان گشته ايم
مرحمت فرموده ما را مس كنيد