|
دوسیران، روستایی است از توابع شهرستان کازرون استان فارس. دارای اقلیم سرد و کوهستانی، ساکنین این روستا از نظر تاریخ دانان ازنژاد آریایی میباشند وبه دو دسته ی کلی تقسیم میشوند 1: دسته اول که بومی این منطقه بوده واز اقوام پارس تبارند. 2: دسته دوم که مهاجر میباشند و علاوه بر روستای دوسیران در سایر مناطق کهمره سکنی گزیده اند واین قوم در واقع ازجبل سماق شام (کردستان سوریه) که شرح آن را در ذیل مفصلا میگویم وارد این منطقه شدند واز تبار قوم حاتی میباشند.
چگونگی ورود قبایل مهاجر به سرزمین زاگرس:
درسال300 هجری قمری سرمینهای لرنشین(کوهستان نشین یا زاگرس نشین) به دو نیم تقسیم شد که بخش اعظم آن متعلق به قبایل شول بوده وتوسط آنان حکمرانی میشد و نیمی دیگرآن توسط سایر لران اداره میشد ودر آن عهد لرستان وسعت داشت از مشرق به کامفیروز و اردکان واز شمال و غرب به زرگرد ولرستان امروزی وگتوند خوزستان واز جنوب به کهمره اشکفت منتهی میشد. پیشوای شولان سیف الدین ماکان روزبهانی بود. در سنه500 هجری قمری سرزمین زاگرس دارای سه حکومت مجزا شد به نامهای 1- شولستان(از تبار پارس) 2-اتابکان لرکوچک (ازتبار مادها) 3- اتابکان لر کوچک(از تبار پارس و ماد و حاتیهای مهاجر از شام ). از این سه حکومت از همه ضعیفتر حکومت اتابکان لر بزرگ بود که با خدمت به ترکان قدرت و مقام یافتند درآن عهد سرزمین زاگرس رشک بهشت گردیده بود ودر سرزمین شام حکام عرب سنی به قبایل کرد حاتی(در اینجا منظور از کرد یعنی چارنشیان وکوچنشینان) که از نژاد آریایی میباشند و به دین تشیع بودند ظلم میکردند و عرصه را بر اینان تنگ کرده بودند؛ این عاملی شد تا طوایف زیادی از جبل سماق شام به سرزمین زاگرس بیایند و جمعیت کثیری از آنان در سرزمین اتابکان لر بزرگ سکنی گزیدند اسامی بعضی ازین طوایف بدین شرح میباشد : استرکی ,مماکویه ,بختیاری ,جوانکی ,بیدانیان ,زاهدیان , علائی، کوتوند ،بتوند، بوازکی، شوند ، زاکی، جاکی ، هارونی، اشکی، شحنه، کوی لیراوی، ممویی ، یحفومی ، کمانکشی ، مماسنی ، ارملکی ، توانی ، کسدانی، مدیحه، اکورد، کولارد و سادات عقیلی و هاشمی ودیگر طوایف که انسابشان معلوم نیست این طوایف به اتابکان لر بزرگ پیوسته وبه شوکت و قدرت آن افزود. آنان با قدرت به دست آمده به شبانکاره، شولستان، اصفهان، کهمره و اتابک لر کوچک تاخته وقسمتی از خاک این مناطق را به قلمرو حکومتی خود افزودند.
شحنهها:
همانطور که در بالا به شحنهها اشاره شد، شحنهها در سال550 هجری قمری همراه با دیگر طوایف از جبل سماق شام(کردستان سوریه) به رشته کوههای زاگرس کوچ کردند قسمتی از آنها وارد خاک اتابک لر بزرگ شدند و در حوالی شهرستان مسجد سلیمان خوزستان سکنی گزیدند قسمتی دیگر از آنام وارد سرزمین شولستان شده ودر منطقه کهمره ساکن شدند. دلیل جدا شدن شحنهها از دیگر طوایف رفتن آنان به محیطی امن در دل کوهستان بود. آنان پس از ورود به کهمره با نجات جان پسربچه خان آن منطقه که نام آن خان (ایرانشاه) بود مورد حمایت ایرانشاه واقع شدند وبه دلیل رفتار مناسبشان با دیگران، مردم آنان را به جمع خود پذیرفتند واز آن موقع به نام دوسیران(دوست ایرانشاه) خوانده شدند واین نام هنوز بعد از گذر 850 سال برمردمان این دیار باقی است.
منطقه اشتر خوس(محل خوابیدن شتر):
ذكر منبع هم لازم است
با بررسی تغییرات گویش در دوسیران می توانیم شباهت ساختاری بین این گویش و گویش موجود در مناطق زیر را ببینیم . پاپون، سمغون، نودون، جروق، زوالی، دیکنک، قلات، دشت ارژن، دوان، اردکان، دالکی دلوار، جم، خرموج، کا کی این مسئله نشان می دهد که ساکنین اولیه دوسیران همانند بقیه این مناطق بوده اند.
آزمایش DNA می تواند مشخص کند که نژاد فرد چیست. ,این آزمایش در ایران انجام می گردد. در این آزمایش از طریق شباهت چیدمان چهار نوع باز G ،T ،C ،A در DNA فرد با چیدمان این چهار نوع باز در بقیه افرادی که از نژادی خاص بوده اند می توان فهمید نژاد فرد چیست.
ایل شهنی یا شحنه
شهنی،
یا طایفه شهنی، یکی از طوایف ایل بختیاری، در ایران میباشد. این طایفه، بر پایه ساختار اجتماعی و تقسیمات طایفهای ایل بختیاری، از شاخه هفتلنگ و از باب؛ بابادی باب بوده، که متشکل از دوازده تیره میباشد.
امروزه بیشترین درصد از افراد این طایفه، به ترتیب میزان جمعیت، در استانهای خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان مستقر میباشند و درصدی نیز، در استان البرز و شهر تهران زندگی مینمایند. همچنین تعدادی از افراد این طایفه، پس از وقوع انقلاب اسلامی، از ایران خارج شدند، ولی آمار دقیقی از تعداد و یا جمعیت آنها، در دست نیست...
محل زندگی
طایفه شهنی نیز قبل از یکجانشین کردن عشایر، (تخته قاپو کردن عشایر، که در زمان رضاشاه به اجرا در آمد) مانند تمامی طایفههای ایل بختیاری، به ییلاق و قشلاق، میپرداختند...
قشلاق(گرمسیـر) این طایفه، در اطراف مسجدسلیمان، تل بزان، شلا (در منتها الیه جنوبی شیمبار)، دشتگل، کُمفه و قلعه خواجه، واقع در استان خوزستان بوده،
و
ییلاق(سردسیـر) آنها، در مناطق بیرگان، پرجفت و احمدلیوه در استان چهارمحال و بختیاری میباشد
ساختار اجتماعی
ایل بختیاری، از دو شاخه هفتلنگ و چهارلنگ تشکیل شده است. شاخه هفتلنگ، به چهار باب، تقسیم شده، که شهنی از طوایف زیرمجموعه بابادی باب محسوب میشود. طایفه شهنی، خود، شامل ۱۲ تیره میباشد، که هر یک از این تیرهها، خود شامل زیر شاخههای فراوانی بنام اولاد بوده، که این اولادها نیز، تعداد زیادی خانوار را شامل میشوند.
۱. تاجالدینوند
۲. بلیل
۳. ارزانیوند
۴. بهادروند
۵. شاهسوند (شاهحسینوند)
۶. چَرم
۷. خواجه
۸. باروند
۹. شیخ
۱۰. شیخوند
۱۱. قنبروند
۱۲. کاشانی
...سابقأ (تا حدود دویست سال پیش)، طوایف نصیر و گمار، از ایل بختیاری نیز، دو تیره از شهنی محسوب میشدند و طایفه شهنی، مشتمل بر چهارده تیره بود. بعدها با افزایش جمعیت و رشد این دو تیره از طایفهٔ شهنی جدا گشته و هر کدام تبدیل به طایفهای جداگانه شدند، که با نامهای طایفه نصیر و طایفه گُمار، در بختیاری شناخته میشوند. از آن پس، تعداد تیرههای این طایفه، به دوازده تقلیل یافت!
مراحل شکل گیری
اجداد این قوم، به همراه دیگر قومیتهای ایلی، در کنار سلسله جبال زاگرس، روزگار میگذراندند. این کنفدراسیون فامیلی، به همراه خانواده و دیگر اعضای فامیل، در دشت وسیعی بنام مزرعه سینی، در نزدیکی کوه شین از توابع خانمیرزا، استان چهارمحال و بختیاری زندگی میکردند.
در آن زمان مرسوم بود، که نام یک قوم یا طایفه را، به نام "محلی که در آن، زندگی میکردند" و یا بنام "بزرگ خانواده"، نامگذاری میکردند. بنابراین، نامگذاری طایفهای بنام شـینی و بعدها شـهنی، بر این مبنا میباشد.
توضیح اینکه، در جلد دهم لغتنامه دهخدا، در مورد این طایفه نوشته است :
شـهنی، طایفهای است، از هفت لنگ بختیاری...
...ولی اشارهای به کلمه "شینی" نکردهاست! بنابراین، نام صحیح این طایفه؛ شهنی میباشد. گفتنی است، که جـّد طایفه شهنی، فردی بنام: فردین میباشد، که نام برخی از تیرههای این طایفه نیز، از نام فرزندان وی گرفته شدهاست.
وجه تسمیه
شهنی در لغت، به معنی شهنه؛ که در گذشته به سربازان حکومت شاهنشاهی که درب کاخ پادشاه، بصورت گارد شاهنشاهی، نگهبانی میدادند و به تناسب کاری که داشتند، از شمشیر با تیغه کوتاه استفاده میکردند، گفته میشد... (زیرا تیغه بلند، سنگین و دست و پا گیر بودهاست!)
شهنی، نامی است که مختص منطقه پارسوماش بوده، که محل تولد و زندگی پدر کورش کبیر و خانواده هخامنش است.
معنی دیگر آن، شاهانی یا شاهنشاهی است، که تخلیص شده آن، میشود : شـِـهـنـی
دوسرون بعد ها به مجموع نه قوم بزرگ تقسیم شده و همه ی اقوام اصیل منطقه ی کوهمره بوده و طبق هیچ سندی این اقوام مردمی مهاجر نبوده اند .