عبارات ذيل برگرفته از سيرتنامه منتشر نشده شيخ ابواسحاق کازروني به نام مرصد الاحرار الي سير مرشد الابرار(تاليف قرن هشتم هجري) است. اين عبارات بازتاباننده تصور زمانه از شيخ ابواسحاق است. نويسنده، رجا محمدبن عبدالرحمن کازروني، از طريق تمثيل در چند وجه، شيخ ابواسحاق ابراهيم کازروني را، از گروه اوليا را با ابراهيم خليل(ع)، از گروه انبيا، تشبيه ميکند و مينويسد
عبارات ذيل برگرفته از سيرتنامه منتشر نشده شيخ ابواسحاق کازروني به نام مرصد الاحرار الي سير مرشد الابرار(تاليف قرن هشتم هجري) است. اين عبارات بازتاباننده تصور زمانه از شيخ ابواسحاق است. نويسنده، رجا محمدبن عبدالرحمن کازروني، از طريق تمثيل در چند وجه، شيخ ابواسحاق ابراهيم کازروني را، از گروه اوليا را با ابراهيم خليل(ع)، از گروه انبيا، تشبيه ميکند و مينويسد:
«اول آنکه ابراهيم خليل به اطعام مأمور و مخصوص بود و ابراهيم بن شهريار نيز به همين منصب مأمور بود؛
دوم آنکه مآثر و مبارک اطعام خليل جليل بعد از وفات او باقي ماند، و آثار و برکت اطعام شيخ مرشد نيز با وجود تمادي مدت وفاتش به قاعده بازماند؛
سوم آنکه خليل، ربّ جليل در مرتبة نبوّت، در جميع صفات خير کامل بود و خلايق از آثار اعمال و اقوال مبارکش انواع خيرات مييافتند و به او اقتدا ميکردند و اهل هيچ ديني از اديان نبود الا که او را دوست ميداشتندي و محبوب و مرضي اهل اديان بود، و شيخ مرشد نيز در مرتبة ولايت همين طرق را سالک و نواصي اين احوال را مالک بود و در اشاعة خير و تعليم و ارشاد خلايق و بازداشتن ايشان را از راه ضلالت و درآوردن ايشان را در دين مسلماني بهغايت مجرّب، و مجموع اهل ملل و نحل را به واسطة کمال حسن اخلاق و شفقت و مهرباني و مدارا و نيکخواهي مقرّب بود؛
چهارم آنکه چنانکه مکّه، به برکت ابراهيم خليل و بناي کعبة معظمه که آنجا فرمود معمور شد و شهري معتبر و حرمي معزّز و مکبّر شد و منشأ اسلام و معبد اهل آن گشت، شيخ مرشد نيز در ابتداي امر که بناي اين بقعة مبارکه کرده، هيچ آباداني نبوده و اين موضع که اين زمان کازرون است به وجود شريف شيخ معمور گشت و باز شهري شد و بقعة مبارکش به دوام طاعات و عبادات مزين آمده. و اگر چه وجه مشابهت کلي متصور نميتوان بود».