" مدرنیسم خدا را کشت، ما انسان را هم کشتیم" (پریگوژین_فلاسفهی پستمدرن_، به نقل از رامین جهانبگلو، نقد عقل مدرن، سپهر اندیشه، 1377، ص 53)
پیوند بین خدازدایی و انسانزدایی را هم به لحاظ منطقی و هم
به لحاظ تاریخی میتوان ردیابی کرد. در تاریخ غرب چه نسبتی بین اومانیسم(انسانگرایی)
و فاشیسم(توحش) وجود دارد؟! یا حتی رابطهی بین مدرنیسم، پستمدرنیسم و
نیهیلیسم(هیچانگاری) ؟! این نسبتها فقط پدیدهای تاریخی و اتفاقی نیستند بلکه نسبتی
معرفتی و نظری نیز در خود دارند. وقتی تکیهگاه خود را از خود گرفتید در واقع خود
را از بین بردهاید. نتیجهی واقعی خدا کُشی، انسانکُشی است. و این همآن پدیدهای
است که امروزه در دنیای انسانها ما شاهد آن هستیم. همآن چیزی که رهبر انقلاب در
صحبتهای خود از آن بهعنوان تمدن خالی از اخلاق و فرهنگ یاد کردند.
امروز صبح تلویزیون صدای آمریکا((VOA در گزارشی به "بررسی وضعیت سگهای
خانگی در ایران" میپرداخت. در ادامهی گزارش بود که از مهمان برنامه با
عنوان "فعال حقوق حیوانات" دعوت شد تا به همراه 2 تولهسگی که در آغوش
داشت به استودیو آمده و دربارهی فواید و منافع سگ و نگهداری از آن نه به عنوان
یک حیوان خانهگی و بلکه به عنوان یکی از اعضای خانواده توضیح دهد. در هماین
هنگام پدرم که گذرا از روی این شبکه عبور میکرد جملهای گفت که شاید انگیزهی
مهمی در نوشتن این یادداشت شد: هزاران انسان بیگناه در میانمار قتل عام میشوند و
شما ...ها چیزی نمیگویید، حالا از نقض حقوق سگها برنامه پخش میکنید؟!
برمه(اتحادیه
جمهوری میانمار)،کشوری
است در آسیای
جنوب شرقی. برمه از شمال شرقی با چین،
از شرق با لائوس،
از جنوب شرقی با تایلند،
از غرب با بنگلادش و
از شمال غربی با هند مرز
مشترک دارد. کشور برمه که تحت استیلای انگلستان قرار
داشت در سال ۱۹۴۸
استقلال خود را بهدست آورد. این کشور طبق آخرین آمار بهدست آمده از جمعیتی
بالغ بر 75 میلیون نفر برخوردار است. ٪ ۸۹ مردم
این کشور پیرو آیین بودا هستند،
٪ ۴ مسیحی، ٪
۴ مسلمان، ٪۱ روحباور و ۲ ٪ معتقد به ادیان دیگر هستند. موج جدید و وحشیانهی خشونتها علیه مسلمانان در
این کشور از یک ماه قبل زمانی آغاز شد که پس از حملهی بودائیان به یک اتوبوس حامل
مسلمانان و کشتن ده نفر از مسلمانان، در درگیری بین یک فرد مسلمان با یکی از
بوداییان، فرد بودایی کشته شد، این ماجرا بهانهای شد برای بودائیان افراطی تا با
حمایت ارتش و نیروهای دولتی، به مناطق مسکونی مسلماننشین حمله برده و با وحشیگری
تمام و گشایش عقدههای فروخفته، منازل مسلمانان را به آتش کشیده و اموالشان را
غارت کرده و خودشان را نیز ... . این خشونتها درحالی ادامه دارد که رئیس جمهور
میانمار هفته گذشته اعلام کرد که مسلمانان شهروند میانمار نیستند.
اصلا
کاری به این ندارم که اینها مسلماناند یا بودایی و هندو و ...، به عنوان یک
انسان به این ماجرا که نگاه میکنم با تعجب از خودم میپرسم پس حامیان پر و پا قرص
حقوق بشر کجا رفتهاند؟! بازهم کاری ندارم که حتی زبان رسمی این منطقه هم فارسی
بوده است در زمانی، فقط برایم جای سوال است که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و
گزارشگر ویژهاش کجاست؟! کمیساریای عالی پناهندگان کجاست؟! اصلا خود سازمان ملل
متحد، و حتی مهمتر، انسانهای روی زمین و از جمله خود ما. با خبر شدم که 24 جولای
مصادف با 3 مرداد، در سراسر جهان به عنوان روز همبستگی با مسلمانان میانمار اعلام
شده است. نگاهی به آمار انداختم؛ شاید 200000 نفر آواره، 50000 نفر کشته، 2000
منزل مسکونی سوخته و 72 مسجد و عبادتگاه ویران در این چند سال، هنوز برای اثبات
بشر بودن و انسان بودن این جماعت و بیداری وجدانها کافی نبوده! شاید همانگونه که
تروریست خوب داریم و بد، افراطی خوب داریم و بد، حقوق بشر هم برای بشر خوب و بد
تفاوت دارد؟!
خیلی
دلم میخواست با شرح و تفصیل به این مطلب بپردازم، اما نه قلم میرفت و نه در
حوصلهی جمع دیدم. بازهم برمیگردم به همآن بند اول یادداشت. وقتی انسانیت از
امیان انسانها رخت بربندد و مناسبات مادی و اقتصادی حاکم بر چشم و گوش و زبان و
سرنوشت انسانها شود، عاقبت جز این نمیشود. اصلا به ما چه؟! ما خودمان در داخل
هزار و یک مشکل داریم، مرغ کیلویی 7000 تومان میخوریم... . جامعتر و کاملتر از
هر بحث و نقدی، این بند از بیانات رهبر انقلاب در مراسم ضیافت قرآنی روز اول ماه
ارمضان بود:
" همين امروز شما ملاحظه كنيد؛ در يك كشورى در شرق آسيا - در ميانمار - هزاران
انسان مسلمان دارند كشته ميشوند، دارند فدا ميشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت -
اگر نگوئيم دستهاى سياسى در خود همين مسئله وجود دارد؛ فرض كنيم همان طور كه ادعا
ميشود، بر اثر تعصبهاى دينى و مذهبى است - مدعيان دروغين حقوق بشر لب تر
نميكنند. همانهائى كه براى حيوانات دل ميسوزانند، همانهائى كه اگر در جوامعى كه
مستقل از آنها هستند، وابستهى به آنها
نيستند، كوچكترين بهانهاى پيدا كنند، صد برابر آن را بزرگ ميكنند،
اينجا در مقابل كشتار يك عده انسان بىگناه، بىدفاع، زن، مرد، كودك، سكوت ميكنند؛ توجيه هم ميكنند! اين،
حقوق بشر اينهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنويت، منقطع از خدا."