مردم شریف و انقلابی، سالهای اوایل پیروزی انقلاب اسلامی را خوب به یاد دارند که چگونه با حمایت و پشتیبانی دشمنان خارجی و ضدانقلاب داخلی، گروهکها و تشکلهایی با عناوین پرطمطراق و فریبنده مثل قارچ از گوشه و کنار مملکت سبز می شدند و تحت پوشش شعارهایی مردم پسند، روبروی نظام نوپای اسلامی ایستادند، کسانی که نه دردی کشیده، و نه زجری چشیده بودند، نه در سختیها، مردم انقلابی را همراهی کرده بودند، ولی از همان ابتدا که از راه رسیدند، گرد و خاک فراوان به پا کردند که تنها و تنها دوستدار مردم و مدافع سینه چاک مردم آنهایند، و تنها رسانه های آنهاست که درد و رنج مردم و اعتراض و انتقاد آنها را منعکس می نماید.
با این که نظام جمهوری اسلامی نوپا و در حال استقرار بود، این عوامل بیگانه به کمک رسانه های مکتوب و غیرمکتوبشان، به هر بهانه ای، از کاهی کوهی می ساختند و به فضاسازی علیه نظام و انقلاب میپرداختند. به نام مردم، علیه مردم و به نفع بیگانگان و فراریان، آب را گل آلود و فضا را تیره و تار نشان می دادند و تحت پوشش شعارهای عوام فریبانه، چه جنایتها و خیانتها که نکردند و ...
غالب تاکتیکهای مشترک عوامل ضدانقلاب و وابسته به اجانب میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1-مردم نمایی: یعنی بیش از حد از مردم و مردمی بودن دم میزدند و پشت شعارهای مردم قایم میشدند.
2-بیش از حد مدعی مستقل بودن و عدم وابستگی به احزاب و جناحهای سیاسی و حاکمیتی بودند.
3-مظلوم نمایی: برای جلب حمایت مردم مبنی بر این که به علت انتقاد از حاکمیت، مورد بغض و تحریم قرار میگیرند.
4-قهرمان بازی و قدرت نمایی در تضعیف و تخریب نظام در قالب انتقاد و ...
رسانه های آنان و باقی مانده ها و نمونه های امروزی شان با اقتباس از نشریات زرد آمریکا و کشورهای غربی، با ارائه مطالبی سطحی و کم ارزش ولی با رنگ و لعاب رسانه ای و درشت نمایی حوادث کم اهمیت، با ادبیات کم مایه و ضعیف، تاکید بر ابعاد هیجانی حوادث و ماجراها و تخریب و تضعیف آرامش روانی مخاطبین و سلب فکر و اندیشه از آنها تلاش نموده و می نماید.
تیترهای این نوع رسانه ها رسانه های زرد نیز غالباً بیانگر رخدادهای منفی نظیر قتل، تجاوز، آدم ربایی، سوءاستفاده و خلاصه منفی بافی و منفی گویی میباشد.
از اهداف دیگر رسانه های زرد، منحرف نمودن افکار عمومی از مسائل واقعی و واقعیت مسایل جاری کشور است.
تنها با توجه به جذابیتهای ژورنالیستی و اهمیت دادن به تیتراژ و جذب مخاطب، از ویژگیهای مجلات و نشریات و سایتهای زرد نیست بلکه میتوان مهمترین ویژگی آنها را »فقدان کمترین اخلاق« حرفه ای خبرنگاری دانست. در همین رابطه گاهی به شایعات بیش از واقعیتها میدان میدهند.
تیترهای خاص، استفاده از عکسهای زیاد و توجه برانگیز و انتشار اخبار جنجالی از ویژگیهای دیگر این نشریات است. به طوری که امروز کاملاً بار منفی پیدا کردهاند.
رسانه های زرد در جریان حوادث احساسات برانگیز با تمام توان بر کوره احساسات مردم میدمند، به هر اندازه که فضای سیاسی تنش زا و غبارآلود گردد، به همان اندازه رسانه ها زرد و زردنویسان جامعه، برای تیره تر کردن این فضا فعالتر میشوند، آنها خوب میدانند که چگونه باید با انتشار یک تحلیل، مقاله یا گزارش در زمانها و مکانهای مناسب، احساسات مردم را بیشتر برانگیزانند.
بهر حال آنچه مسلم است این است که رسانه های زرد بیشتر آسیب رسان هستند تا آگاهی بخش و بیدارکننده، بی آنکه دغدغه انتقال اطلاعات درست، مصلحتهای عمومی، توازن و بی طرفی و سود و زیان اجتماعی و اخلاقی آن را داشته باشند.
اما آنچه امروز مایه تاسف است، پیروی کسانی از روشهای زردنویسان و رسانه های زرد است که مدعی مردم دوستی، ایران دوستی، باستان گرایی و میراث پرستی هستند. در حدی که اگر بفهمند یک پاره سنگی در گوشه ای از اقلیم شان تَرَک برداشته یقه چاک میکنند و ریزگردها را باد میدهند که انگار همه چیزمان از دست رفته است و برای بازار داغیشان و جلب بیشتر مخاطب و دنبال کردن اهداف پنهان پشت شعارهاشان دقیقاً همان تاکتیکها و طرفندهای زردنویسان و رسانه های زرد را دنبال میکنند. تیترهای منفی و احساسی انتخاب مینمایند. از کاهی کوهی میسازند از عزل و نصبی معمولی موجها سازند.
و از انتقاد مسئولی طوفان به پا میکنند و گزارشهایی مرموزانه مینویسند. سر تا پا سیاسی اند ولی خود را غیرسیاسی و مستقل و منتقد میدانند. به طوری که خواننده برداشت کند دیگران وابسته و جیره خوارند.
مردم را تنها در رسانه های خود پیدا میدانند، انگار رسانه های دیگر ضدمردمند.
و غمناکتر و تاسف بارتر، این که زمانی که عوامل معلوم الحال، منفعل و منقلی، شاعران و هنرمندان مردمی و انقلابی ما را که در نبرد با ضدانقلاب داخلی و دشمنان خارجی با سلاح شعر و ادبیات و هنر ایستادند و از کیان انقلاب و مملکت دفاع کردند مثل مردانی و مردانیها را درباری گفتند و با حقد و حسادت خواستند آنها را تحقیر کنند و وقتی نتوانستند، در پی محو نام و یاد آنها برآمدند، بعضی نشریات در پی احیاء مرده بعضی توده ایها و کمونیستها و التقاطیون و رستاخیزی های شرق زده دوران قبل از پیروزی انقلاب برمی آیند و رسالت مطبوعاتی خود را طرح شعر و ادبیات چهل پنجاه سال قبل که آلوده به رسوبات فکری و انحرافی و التقاطی است میدانند.
البته روشنفکران راستین، مردم انقلابی و فهیم و مسئولان فرهنگی بیش از این به این گونه رویدادهای فرهنگی توجه دارند و به موقع جواب خواهند داد.
امید است که گذشته باعث عبرت شود و کسانی که عناد ندارند، متوجه اشتباهات خود شوند و خود را از مهلکه خطرناکی که گروهکها در آن افتادند، نجات دهند.
ولی خیلی جای تعجبه که چرا با این وجود دست این اشخاص از بعضی پستها کوتاه نمیشه تا همچنان به کارهاشون ادامه بدهند.
ولی خیلی جای تعجبه که چرا با این وجود دست این اشخاص از بعضی پستها کوتاه نمیشه تا همچنان به کارهاشون ادامه بدهند.
عجب!