شما بارها كلمه پروفسور را شنيدهايد. اين اصطلاح تا حدود زیادي در جامعه ما ناشناخته است. حتي در مواردي، دانشجويان و اعضاي هيئت علمي دانشگاهها نيز در اين خصوص ابهام دارند. در نظر عام، تصور ميشود كه يكي از مدارك دانشگاهي باشد. متاسفانه پارهاي از اعضاي هيئت علمي دانشگاهها (به بيان مصطلح: استادان دانشگاه)، نيز بدون احساس مسئوليت در برابر مردم و جامعه علمي، با دادن عنوان پروفسور به خود، ابهام را بيشتر ميكنند. اما همانگونه كه در اين جستار خواهد آمد، در خارج از ایران، كلمه پروفسور به كليه اعضاي هيئت علمي دانشگاهها در مراتب مختلف (مربي، استاديار، دانشيار و استاد) اطلاق ميشود.
لازم به ذكر است كه گاهي افراد خاصي كه در يك رشته دانشگاهي تخصصي ويژه دارند، با عنوان پروفسور مشهور ميشوند (در كشور ما هم گاهي به افراد خاص "استاد" ميگويند مانند: استاد جعفر شهيدي، استاد مطهري، و.....). اصولا در قوانين ايران و حتي در دانشگاهها اين اصطلاح نه تعريفي دارد و نه مصطلح است. لذا، در اين كوته سخن تلاش خواهد شد تا با استفاده از منابع گوناگون، اين واژه معرفي شود.
متون خارجي:
A college or university teacher who teaches in a professorial filed.1
فردي كه به عنوان مدرس در يك آموزشكده و يا دانشگاه به صورت حرفهاي تدريس ميكند.
A teacher or instructor .2
يك معلم يا آموزش دهنده
3. One who professes
فردي كه تدريس ميكند
Professor:
n : someone who is a member of the faculty at a college or university
عضو هيئت علمي يك آموزشكده (دانشكده) يا دانشگاه
Source: Webster's Revised Unabridged Dictionary (1913))
منبع: ديكشنري وبستر
Professor \Pro*fess"or\, n. [L., a teacher, a public teacher:
يك معلم، يك علم عمومي
1. One who professed, or makes open declaration of, his sentiments or opinions; especially, one who makes a public avowal of his belief in the Scriptures and his faith in Christ, and thus unites himself to the visible church.
``Professors of religion.'' –Bacon
كسي كه در زمينه دين و مذهب صاحبنظر و ارائه كننده فتوا است «شبيه مجتهد علوم ديني در اسلام»
2. One who professed, or publicly teaches, any science or branch of learning; especially, an officer in a university, college, or other seminary, whose business it s to read lectures, or instruct students, in a particular ranch of learning; as a professor of theology, of botany, of mathematics, or of political economy.
فردي كه تدريس «ادعاي عالم بودن» ميكند، يا به طور عمومي در هر علم يا رشته تخصصي تدريس ميكند؛ به ویژه، يك رئيس «اداره كننده – مدرس» در يك دانشگاه، آموزشكده و دانشكده، يا فردي كه در ديگر مراكز علمي سخنراني ميكند، كسي كه دانشجويان درس ميدهد، كسي كه در يك مركز پرورش احشام به آموزش اشتغال دارد، كسي كه به عنوان معلم خدا شناسي، گياه پزشكي، رياضي يا اقتصاد سياسي مشغول تدريس به دانشجويان است.
لغت نامه معین
پرفسور : استاد دانشگاه ، استاد.
ریشه : فر.
آيين نامه استخدامي هيات علمي دانشگاهها
فصل اول: كليات
ماده 2- شاغلين خدمات آموزشي و پژوهشي دانشگاه در اين آئين نامه اعضاي هيات علمي دانشگاه ناميده مي شوندو مراتب خدمات آنان عبارتست از:
1- مربي
2- استادياري
3- دانشياري
4- استادي
ماده 6- مربيان از ميان كساني كه داراي شرايط زير باشند انتخاب مي شوند:2
1- دارا بودن حداقل درجه ليسانس
2- آشنايي كافي به يك زبان خارجي
ماده 7- استادياران از ميان اشخاصي كه داراي شرايط زير باشند انتخاب مي شوند:3
1- دارا بودن درجه دكتري و در صورت لزوم مدارك تخصصي
2- تسلط به يك زبان خارجي
ماده 8- دانشياران از ميان اشخاصي كه داراي شرايط زير باشند انتخاب مي شوند:
1- داشتن درجه دكتري و در صورت لزوم مدراك تخصصي.
2- داشتن حداقل چهار سال سابقه خدمت آموزشي و يا پژوهشي در مقام استادياري يا معادل آن در موسسات آموزش عالي و يا پژوهشي مورد قبول دانشگاه.
3- تسلط به يك زبان خارجي ديگر در حدي كه براي استفاده از آثار و مدارك علمي كافي باشد.
ماده 9- استادان از ميان دانشياراني كه حداقل 5 سال تمام عملا و به نحو رضايت بخش در مرتبه دانشياري خدمت كرده و داراي تاليفات و تحقيقات علمي و مقالات تحقيقي منتشره در مجلات علمي مورد قبول دانشگاه و همچنين فعاليتهاي علمي در مجامع و سازمانهاي تحقيقي يا بينالمللي باشند انتخاب مي گردند.
ماده 10- دانشگاه مي تواند خدمت كساني را كه براساس مواد 6 و 7 و 8 اين آئين نامه واجد شرايط احراز مرتبه مربي، استادياري، دانشياري يا استادي بوده و يا مي باشند و قبلا در دانشگاه يا يكي از دانشگاهها يا موسسات معتبر به تدريس يا تحقيق اشتغال داشته و در رشته مربوط خدمت كرده باشند و تجربه كسب كردهاند و يا داراي تاليفات و تحقيقات ابتكاري و يا تخصصي مورد قبول در آن رشته باشند بابت تمام يا قسمتي از مدت توقف در مقام مربي، استادياري، دانشياري يا استادي محسوب كند. تشخيص تناسب تدريس و تحقيق و تجربه داوطلب با رشته مورد نظر و همچنين تخصص مورد قبول و تعيين پايه آنان در مراتب مربي، استادياري، دانشياري و استادي به پيشنهاد مدير گروه و تائيد هيات مميزه و رئيس دانشگاه با تصويب هيات امناء خواهد بود.
منابع:
http://chaay.ghoddusi.com/2008/08/post_909.html
http://blog.malakut.org/archives/2008/01/post_400.shtml
www.thefreedictionary.com/professor