|
بعضی وقت ها بعضی دردها را فقط بعضی ها می فهمند؛ و لذا فقط بعضی ها غصه می خورند. اما بعضی وقت ها بعضی دردها را همه می فهمند، فهمیدنش احتیاج به سواد و قدرت تحلیل ندارد، و لذا همه غصه اش را می خوردند! و اوضاع کنونی اقتصاد ما هم از آن دردهایی است که همه درکش می کنند و همه مجبورند غصه اش را بخورند!
اما چه شد که به حال امروز افتادیم؟! دلیلش را
نباید در یک ماه و دو ماه پیش دنبال کرد، دلیلش به خیلی قبل تر برمی گردد. به آن
زمان که دولتی ها و مجلسی ها در خواب غفلت بودند!
«البته من يك نگرانى مختصرى دارم، كه مربوط به
امروز هم نيست؛ سالهاست كه اين نگرانى را دارم، و آن اين است كه بايد اقتصاد و ملت
ايران از نفت جدا شود. اين مسأله را اخيراً به دولت خدمتگزار ابلاغ كردهايم كه
برايش برنامهريزى كند و در حال برنامهريزى است و كارهايى هم انجام داده است. ما
بايد كارى كنيم كه ملت و دولت ايران، وابسته به نفت خود نباشند. چون متاسّفانه،
امروز در دنيا نفت به سياست هاى بينالمللى، كمپاني ها و غارتگران بزرگ و
جهانخوران و مستكبران وابسته است. در حقيقت، نفت در مشت آنهاست. هر گاه بخواهند،
قيمتش را پايين مىآورند، توليد را كم يا زياد دور مىكنند، يكى را از دور خارج يا
وارد دور مىكنند! نفت مال ماست؛ اما سياستش در دست ديگران است! چنين سرمايهاى
مايه دردسر است.» (بيانات رهبری در حرم رضوی 75/1/4)
بعد از این صحبت رهبری، بیش از یک سال و چند
ماه اکبر هاشمی رفسنجانی بر مسند ریاست جمهوری بود و هشت سال محمد خاتمی و بیش از
هفت سال محمود احمدی نژاد. ولی هنوز که هنوز است شیرینی پول نفت زیر دهان بودجه
های سالانه کشور است! و قطعا اگر از همان سال 75 فکری به حال این مهم می شد و
دولتمردان عزمشان را زیاد و همت شان را مضاعف می کردند و تنها سالی 7درصد از
وابستگی بودجه کشور به نفت را کم می کردند، امروز شیرینی پول نفت در دهان ملت زهر
نمی شد! اما چه کنیم که هر ساله بجای کم کردن وابستگی دست به دامن آمار و ارقام می
شدند و طوری بازی می کردند که گویا نفت اصلا نقشی در بودجه کشور ندارد! و در این
بازی ها انگار نه انگار که مجلسی ها وکیل ملت بودند!
آری رنجی که امروز می بریم را در سال 75 نسخه
پیچیدند، ولی چه کنیم که هر که آمد یا عُرضه درمان کردن نداشت، و یا دلش به حال
آینده مملکت نمی سوخت، و یا هر دو!
و ای کاش در طی این سال ها فکری به حال این
سرمایه پردردسر شده بود.
البته بحث نفت فقط یک دلیل است
در ایجاد فضای کنونی عوامل متعددی دست به دست هم داده اند.
هيچ انسان فهيمي بزرگان كشورش را اينگونه ياد نمي كند.
محمود احمدي نژاد، دكتر است. سيدمحمد خاتمي، حجت الاسلام والمسلمين است و اكبر هاشمي، آيت الله.
راستی کی داریم تو کازرون که پای سفره هر سه بزرگوار بالا نون و نمک خورده باشه و ...؟!
مسایل پیچیده اقتصادی و سیاسی کشور آنگونه که شما ساده انگاشتهاید نیست که به راحتی و در قالب چند جمله برای آن نسخهای بپیچید و فکر کنید کار تمام شده است و عدهای را هم مقصر جلوه بدهید. حتی کار با سخنرانی و توصیه هم انجام نمیشود. اقتصاد ایران دارای ویژگیهایی است که باید آنها را بشناسید و بعد در باره آن اظهار نظر کنید. در عین حال در دوره آقای خاتمی وابستگی بودجه کشور به نفت کاهش یافت و به سمت درامدهای مالیات میل پیدا کرد که متاسفانه در زمان آقای احمدینژاد دوباره به جای اول برگشتیم. ضمن این که همین نفت را هم باید استخراج کرد و صادر کرد. اینگونه نیست که باید نفت را در زمین نگه داریم و از آن استفاده نکنیم و قطر و عراق از آن بهره ببرند. کاش دوستان کازروننما در انتخاب مطالب دقت بیشتری میکردند.
اول اینکه من هم به پیچیدگی اقتصاد واقفم. از اظهار نظرتون مشخصه شما اقتصاد رو فقط تجربی و تحلیلی یاد گرفتید، اما من اقتصاد خوندم.
ثانیا زیاد نوشتن نشونه پربار بودن یه مطلب نیست! اگر کمی اندیشه می کردید متوجه می شدید که تو همین چند خط خیلی حرف ها گفته شده!
ثالثا کسی نگفت نفت رو تو زمین نگه داریم؛ اگه شما اقتصاد بلد بودی می فهمیدی عدم وابستگی بودجه به نفت معنیش چیه!
و در آخر اینکه اقتصاد دوران خاتمی پروندش مشخصه! از چی دفاع می کنی نمی دونم! به وقتش می نویسم خدمتتون