در مورد یکی از دهات کازرون می نویسد: «از یکی از اهالی ده پرسیدم سالیانه چقدر مالیات میپردازد؟ جواب داد: سالیانه؟ ما هر ماه و گاهی ماهی دو بارمالیات و سیورسات میدهیم. هر چه داریم شامل مالیات است و اگر هم هیچ نداشته باشیم زن و بچههایمان شامل میشوند.
مالیات در عصر قاجار شامل فرزندان هم میشد، این مالیاتها چندان
بیحساب و کتاب بود که موجبات ویرانی هر چه بیشتر اقتصاد ایران، در شرایطی
که سرمایهداری با سرعت زیادی در حال تسخیر اقتصاد جهان بود را به دنبال
آورد.
مالیاتها در عصر قاجار بیحساب و کتاب بود و قانونی در مورد نحوه
و اندازه میزان مالیات به صورت مشخص وجود نداشت. مالیاتها سود دولتیان از
تصدی حکومت بر مردم به حساب میآمدند و در این داد و ستد ناعادلانه
دولتیان از قدرت بیشتری برخوردار بودند. شاید بتوان گفت یکی از علل
ناکارآمدی اقتصاد ایران همواره چنین تدابیر ناعادلانه در عرصه اقتصاد سیاسی
بوده است.
از دوران هخامنشیان مهمترین مالیات در ایران مالیات اراضی بوده
است. مالیاتهای دوره قاجار نیز بیشتر اراضی را در بر میگرفت. بر اساس
گزارش کرزن هشتاد درصد درآمد حکومت ایران در اواخر دهه 1890، یعنی شش سال
پیش از مرگ ناصرالدین شاه محصول مالیات ارضی بوده است. در کنار مالیات
ارضی، مالیات بر درآمد پیشهوران و تعرفههای گمرکی نیز وجود داشت.1
مالیات ارضی بر حسب نوع و محصول به دست آمده بین 5 و 20 درصد متغیر بوده
است و این یعنی میانگین 15 درصد. نرخ بالای مالیاتی انگیزهی فعالیت
اقتصادی را کاهش می داد و جمعیت مولد روستاها را نیز کاهش میداد. میزان
مصادرههای نامنظم که به صورتی دائمی صورت میگرفت به میزان ده الی 15 درصد
را اگر به مالیات بیافزاییم حکومت به میزان 25 الی 40 درصد از اقتصاد ملی
پول میستاند.2
مالیات در دوره قاجار توسط وزارت مالیه اخذ میشد این کار را مستوفیان
انجام میدادند مستوفیان که خاندانی بودند که قدمتشان به دوران صفویه
میرسید به گردآوری پرداختیها به دولت مشغول بودند. مالیات ایران بر اساس
تقسیمات کشوری اخذ میشد. در نوروز هر سال هر یک از این مناطق به حراج
گذاشته میشد و صاحب نفوذی که بیشترین مبلغ پیشکش را به شاه میداد، فرمان
شاهی را دریافت میکرد و به مدت یک سال حکمرانی آن منطقه را به دست
میآورد. او موظف بود که مالیات تیولی که به دست آورده بود را از مردم
بگیرد. تیول گاهی شامل زمین و گاهی شامل امتیاز گرفتن مالیات آن زمین
میشد. مستوفیان که وظیفه نظارت بر املاک سلطنتی را داشتند، رسیدهای
مالیاتی را تایید و میزان آن را از تیولداران قبلی تعیین میکردند. مورگان
شوستر کتابچههای مستوفیان را دارای انشائی نامفهوم میداند که «روی اوراق
بسیار کوچک و پراکنده نوشته شده و ماموران مالیاتی عموما آن را در جیبشان
حمل میکنند»، مستوفیان اسناد مالیات را جزو داراییهای شخصی خود
میدانستند. شوستر شیوه مالیاتی حاکم که توسط مستوفیان پیاده میشد علت
عدم آگاهی حاکمان از بیعدالتی و یا عدالت مالیاتها میداند. 3
دامنه جور مالیاتی بسیار شدید و در حد غارت بوده است و موریه از
ده «ورزقان» یاد کرده است که سکنهی آن در اثر جور حسینعلی حاکم فارس و
مالیاتهای جبری او به ستوه آمدند و نیمی به کوه پناهنده شدند و در حدود صد
خانوار به تهران مهاجرت کردند و باز در مورد یکی از دهات کازرون می
نویسد: «از یکی از اهالی ده پرسیدم سالیانه چقدر مالیات میپردازد؟ جواب
داد: سالیانه؟ ما هر ماه و گاهی ماهی دو بارمالیات و سیورسات میدهیم. هر چه
داریم شامل مالیات است و اگر هم هیچ نداشته باشیم زن و بچههایمان شامل
میشوند.» برای نشان دادن جور مالیاتی و عدم ثبات قانونی در اخذ مالیات، یک
روایت دیگر وضعیت مالیاتی در دوران قاجار را نشان میدهد، «در همین
سالهاست که یکی از افسران عباس میرزا بخاطر خدمت شایستهای که در جنگهای
ایران و روس نشان داده بود از پرداخت مالیات دهش که بالغ بر چهارصد تومان
میشد معاف گشت. لیکن در غیاب عباس میرزا هنگامیکه حکومت آذربایجان بطور
موقت به جهانگیر میرزا داده شد او بار دیگر این مالیات را خواستار شد و
هنگامیکه مردم از پرداخت آن خودداری ورزیدند واحدی از قشون آذربایجان را به
این ده که از دهات سلماس بود گسیل داشت و اهالی را که در حدود سیصد نفر
بودند به خوی میآورد. مردها را در مقابل چشم کودکانشان سر برید. زنها را
به سربازان داد و کودکان را بخشید.» 4 مالیات ستانی در شهرها نیز از ظلم مالیاتی تبعیت میکرد، داروغهها گاها سالی دو یا سه بار از بازاریان مالیات میگرفتند. 5
در مورد تجار تا اوایل حکومت ناصرالدین شاه باید گفت که آنها معاف از مالیات بودند، آغا محمد خان قاجار تجار را از مالیات معاف کرد.6اما
ناصرالدین شاه ورق را بر علیه تجار برگرداند و تجار ایرانی چند برابر بیش
از تجار خارجی مالیات میپرداختند. تجار داخلی مالیات و تعرفههای گزافی را
پرداخت میکردند. به گزارش چارلز عیسوی بازرگانی ایران در قرن نوزدهم یعنی
از شکلگیری قاجار تا اوایل حکومت مظفرالدین شاه، 12 برابر افزایش یافت.
تجار علاوه بر تعرفه در گمرک و راهداری در شهری عوارض خاص دیگری را نیر
میپرداختند. براساس یک گزارش دولتی به ناصرالدین شاه «تجار بوشهر شکایت
میکنند که در تمام ممالک خارجه یک صد پنج در بند داده همه جا آزاد و بدون
گمرک است لیکن اگر تجار ما متاعی وارد میکنند در بندر یک گمرک میدهند، در
شیراز گمرک دیگر و در اصفهان و سایر بلاد باز گمرک دیگر میدهند در عوض
راههای چند جا عوارض راهداری میدهند.» براساس این گزارش تجار در حال
اضمحلالاند و یکی از علل آن همین جور مالیاتی بوده است.
مالیات بیآنکه عوایدی عمومی در برداشته باشد، درآمد حاکمان به
حساب میآمد، چه بسا شهرها و روستاها که به خاطر عدم توان مالیاتهای سنگین
ویران شده و مردم آنها را ترک کردند. مالیات ابزار جور حکومت در عصر
قاجار بود، بازرگانان که در کشاکش رقابت با تاجران دول انگلیس و روسیه
بودند به واسطه مالیاتهای سنگین ضرباتی جبرانناپذیر میخوردند،
مالیاتستانی بدون هیچگونه قانونی تنها جور دولتی را به مردم منتقل کرده و
ابزاری برای درآمد دولت بود.
-------------------------------------------------
1. همایون کاتوزیان، محمد علی،اقتصاد سیاسی ایران، محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، نشر مرکز، تهران، 1372، ص76
2. همان
3.آبراهامیان، یرواند، تاریخ ایران مدرن، تاریخ ایران مدرن، عسگر قهرمانپوربناب، رامین قدسی، نقش نگین، تهران،1390، ص30-32
4. به نقل از ناطق، هما، از ماست که بر ماست، آگاه، تهران، 1357:
James B Fraser: A Winter’s Journey (Tatar) from Constantionople to
Tehran. London. 2 vols. R. Bentley, 1838. Vol2 p. 410
5. فلور، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، ابوالقاسم سری ، توس، تهران، 1366، ص 77
6. آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران، از تاسیس تا انقراض سلسله قاجاریه، محمد رفیعیمهرآبادی، عطائی، تهران، 1367، ص 154
امروز يكي از اشكالات نظام اقتصادي كم توجهي به درآمدزايي از طريق اخذ ماليات است
خب آقا جان، مگه اون اون معلم بدبختی که هر ماه از حقوقش مالیات کم می کنند چه گلی بر سرش زدند که حالا مثلا اشکال نظام مالیاتی پرداخت نکردن کامل مالیات باشه..
تو هرچی میخوای مالیات پرداخت کن تا یک دفعه ای بشه غده 3هزار ملیاردی و 1/5 ملیاردی این کشور..