|
ماجرای
حضور 7 شهید گمنام داستان هایی به طول 7 سال دارد. گو این که 7 سال باید می گذشت
تا بالاخره آخرین بخش از این شهدا و بیشترین شان سامانی یافته جایگاهی در خور مقام
خود یابند. 7 شهید گمنام که در شب شهادت حضرت زهرا میهمان مردم کازرون شدند و
فردایش کاری با کازرون کردند که مدت ها بود کسی نتوانسته بود انجام دهد. تشییعی با
شکوه و استقبالی با شکوه تر.
اما
گویا پر بیراه نگفته اند قدیمی های کازرون در وصف مردمان این شهر که " بسیار
خوش استقبال و بد بدرقه اند " و
البته شاید از بد حادثه این منش مردم، عجیب دامان این شهدا بالاخص 5 شهید گمنام
مدفون در قدمگاه خضر نبی را گرفت چرا که در حدود 5 الی 6 سال غربت و تنهایی و عدم
رسیدگی نصیبشان کرد. کریمانی که وسعت یاوری هایشان به حدی بود که یکی از آنان آن
قدر طرفدار و سینه چاک و عاشق دارد که در زمانی که قاطبه جوانان از آن حداقل به
نیکی یاد نمی کنند ملجا و مامن سربازانی شده است که غربت را فریاد می کردند و آن
قدر برایشان عنایات داشته است که حاضر باشند مقبره ای در خور برایش بسازند و بخش
قابل توجهی از هزینه های این مقبره را خود متقبل شوند.
اما
به راستی در این 7 سال چه گذشت که بعد از این همه تاخیر کار به سرانجامی چنین رسید
و مسوول و جوابگوی به این همه اهمال را که باید دانست؟ آیا همان گونه که در روز
تشییع در اطلاعیه برگزاری مراسم این همه نهاد نامشان در زیر آن لیست شده بود در
فردای خاکسپاری نیز، هم چنان در پی بزرگ نمودن نامشان از ظریق خدمت به شهدا بوده
اند؟ به راستی آیا در این چند سال جمع جوانان طراح و پیگیر و همراه سردار امیری در
جهت آوردن شهدای گمنام در به سامان رسیدن مقبره ی این شهدا نمیبایست نقشی را محول
شده به خود می دیذنذ؟ آیا نهادهای متولی و مزین به نام شهدا وظظیفه خود را از
ابتدای خاکسپاری تا کنون انجام داده اند؟ و هزاران آیا و امای دیگری که راوی در
این پرونده در پی یافتن جوابی برای آنان است.
گردش
ایام اما چه زیباست. اگر روزی فردی غیر کازرونی – سردار یونس امیری - در پی
درخواست و پیگیری جمعی از جوانان فعال فرهنگی – مدهبی کازرونی کمر همت بست و پای
این منابع نور و برکت را به کازرون باز نمود امروز هم پس از سال ها فردی غیر
کازرونی – سرهنگ محمد حسینی - است که در پی پیگیری های فردی کازرونی – امام جمعه
محترم کازرون حجه الاسلام و المسلمین خرسند – کمر همت بسته و بار اصلی سامان دادن
به این بزرگواران را به دوش می کشد. اتفاقی که بی شک بر تارک تاریخ کازرونی ها
خواهد ماند.