از
همان سال به فکر این افتادیم که با توجه به عدم متولی برای شهدای گمنام و
مفقودالاثر شهرستان یادواره این عزیزان مظلوم و غریب را در دانشگاه آزاد اسلامی
کازرون در ایام فاطمیه برگزار کنیم و بسیج دانشجویی متولی این مسئله شود تا زمینه
برای تدفین شهدای گمنام مساعدتر شود. جالب است بدانید شهرستان کازرون مجموعا 72
شهید مفقودالاثر داردکه جوانترین و مسن ترین شهید کازرون هم از شهدای مفقودالاثر
می باشندالحمدالله تا کنون نیز دو سال است که یادواره این عزیزان را برگزار کرده
ایم و با استقبال بسیار خوب دانشجویان در دانشگاه مواجه شده است.
متاسفانه
بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس به
دلیل عدم توجه مسئولین به مقبره شهدای گمنام در کازرون و غربت این شهدا با تشعیع و
تدفین مجدد شهدای گمنام در کازرون مخالفت کرد و در تماس های متعددی که ما با ایشان
داشتیم از این مسئله گلایه می نمودند. توقع خاصی نداشتند فقط حرفشان این بود که
مقبره شهدای گمنام سروسامان یابد و از این وضعیت بیرون بیاید.حرفشان هم حساب
بود.می گفتند اگر می دانستیم شما کازرونی ها برای شهدای گمنام اینگونه مایه می
گذاشتید از همان روز اول شهدای گمنام را به شهر شما نمی آوردیم. حرف زیبایی که یکی
از آنها به من زد و هیچ وقت از یادم نمی رود و مرا متاثر کرد این بود: مادر شهدای
گمنام فقط حضرت زهراست و زائری به جز ایشان در مناطق عملیاتی نداشتند.ما بدکردیم
هم به شهدا و هم به مادرشان.
در یکی
از تماس ها یکی از مسئولین بنیاد حفظ و نشر آثار استان گفت :« سردار باقرزاده
دستور داده ظرف مدت6ماه دیگر، اگر مقبره شهدای کازرون ساخته نشد، این شهدا را
مانند شهدای گمنام برخی از شهرهای کشور با خاک به مکان دیگر منتقل می کنیم.این
نکته را به گوش مسئولین شهرستانتان برسانید»
در
دیداری که با امام جمعه محترم کازرون راجع به همین مسئله داشتیم، این سخن سردار
باقرزاده را با ایشان مطرح کردیم و ایشان گفتند:«مگر از روی جسد ما بیایند رد شوند
و این کار را انجام دهند»البته خوشبختانه با توجه به اینکه یکسال از مسئولیت ایشان
در شهرستان نگذشته بود، دست بکار شدند و مسئله را باجدیت پیگیر شدند و الحمدالله
به سرانجام خوبی رسید.
پس از
تعویض ریاست دانشگاه آزاد کازرون بازهم ریاست جدید جناب آقای دکتر سیاوش شریفی در
دیدار شان با اعضای شورای بسیج دانشجویی خواستار پیگیری این مسئله شدند و از برکات
حضور شهدای گمنام در دانشگاه شهرکرد که ایشان بودند خاطراتی را بیان نمودند. بعداز
این دیدار نیز فرماندهی محترمناحیه مقاومت بسیج سپاه کازرون جناب سرهنگ اسلامی نیز
مکاتباتی در همین مورد انجام دادند که امیدواریم این پیگیریها موثر افتد و شاهد
موافقت بنیاد حفظ آثار با این مسئله باشیم.
متاسفانه
در دهه ی گذشته فرهنگ ما را آنگونه استحاله کردند که فراموش کردیم فرهنگ شهادت
چیست و شهید کیست؟ ما باید فرهنگ شهادت را به دانشگاه ها منتقل کنیم.باید دانشجو
را به شهدا وصل کنیم .تمام این پیگیری ها برای همین مسئله است و اگر این مهم اتفاق
بیافتد شاهد یک اتفاق مبارک و پرخیر و برکت در دانشگاه خواهیم بود. مقبره شهدای
گمنام در دانشگاه میعادگاه دانشجویان می شود و محل راز و نیاز و درددل ها و
توسلهای معنوی دانشجویان از شهدا.
تمام
این پیگیری ها یک طرف و یک طرف دیگر قضیه اینست که در برخی از دانشگاه ها می بینیم
بعضی از افراد مغرض، اینگونه برای جوانان ما جاانداخته اند که مقبره شهدا در محیط
دانشگاه باعث افسردگی در روحیه دانشجویان می شود! جالب است که همین آقایان وقتی
برسر مزار مفاخر و مشاهیر ملی حاضر می شوند اصلا چنین مسئله ای برایشان پیش نمی
آید ولی برای شهدا که به قول قرآن زنده اند و نه مرده ادعای افسردگی روحی و روانی
بهشان دست می دهد!!!آرامگاه حافظ شیرازی،سعدی،فردوسی ،عطار نیشابوری و... که
اتفاقا به تفرجگاه و یک مکان سیاحتی تبدیل شده.حال این بزرگواران عمرشان را فدای
ایران کرده اند و شهدای عزیز ما جانشان.مگر در هر شهر یا مجتمعی تندیسی از مفاخر
منسوبش را نصب نمی کنند؟مثلا در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تندیس فردوسی را در
ورودی دانشکده نصب کرده اند. مگر نصب تندیس فردوسی جز برای ارزش گذاری به هویت و
فرهنگ ماست و غیر از این بوده که به ادبیات فارسی خدمت کرده و مایه فخر است برای
ما؟ خوب شهدا نیز در راه ناموس و شرف و کیان این مرز و بوم جان خود را در طبق
اخلاص قرار دادند.اگر به فرهنگ شهادت اعتقاد نداشته باشیم و نگاه ملی به جنگ هشت
ساله داشته باشیم این سوال بجایی است که بگویم : «اگر این جوانان در راه حفظ میهن
و فرهنگ و تمدن ایرانی جان خود را فدا نمی کردند، چه معلوم که تمدن ایرانی به
تاراج نمی رفت؟مانند خیلی از جنگ هایی که به خاطر بی لیاقتی حکومتهای سابق آثار
بارزش و بی نظیر فرهنگی و ملی ما از بین نرفت» از طرف دیگر دانشجویان ما در این
عرصه تعداد زیادی شهید تقدیم به این وطن کرده اند، پس بجاست که تعدادی از این شهدا
در دانشگاهها به خاک سپرده شوند و مقبره ایشان یادمان افتخار و عزت و پایمردی شود.
الحمدالله
در اردوهای راهیان نور شاهدیم که جوانان ما در این بیابانهای تف دیده جنوب دنبال
گمشده خود هستند و احساس هویت می کنند و همین امر باعث شده سال به سال بر زائران
این مناطق افزوده شود.خوشبختانه جوانان ما با تیپ های گوناگون وقتی به زیارت این
مناطق می روندبه این باور و اعتقاد می رسند که بهترین انیس و همرازشان شهدا
هستند.وقتی پا به مناطق می گذارند می بینیم که با چشمان پر از اشک با شهدا درد دل
می کنند و توسل می جویند. البته این حس و حال را کسی نمی تواند با زبان یا قلم یا
هر وسیله دیگری بیان یا اثبات کند.
دانشجویی؟؟؟؟کارمندی؟؟؟؟؟؟
نخود هر آشی هستی؟؟؟؟!!!!!
خودت هم میدانی چیکار میکنی؟؟؟؟؟!!!
بگو تا همه بدانند...موقع انتخابات پیدات میشه بعدش...