آیت الله ایمانی نیز با حضور در منزل آن مرحوم ضمن بزرگداشت ایشان، به تجلیل و تکریم آن مرحوم پرداخت.
همچنین به همین مناسبت آیت الله حاج شیخ اسدالله ایمانی، امام جمعه شیراز و نماینده ولی فقیه در استان فارس پیامی را به شرح زیر صادر فرمودند:
انا لله و انا اليه راجعون
خبر درگذشت فقيد سعيد آقاي كربلايي علي فرخي (طاب ثراه) را دريافت نمودم.
ايشان از رجال متدين، خوشنام و باسابقه درخشان سياسي، مذهبي و انقلابي شهرستان خرمشهر در دوران خفقان ستمشاهي و پس از آن، بخصوص در بحبوحه دفاع مقدس و مقاومت دليرمردان ايران زمين بود، كه هيچگاه در تأسي و همكاري با روحانيت و خط ولايت كوچكترين سستي و ترديدي به خود راه نداد و براي اثبات اين ادعاي بحق و بجاي خويش علاوه بر حضور در ميادين نبرد و أخذ رداي جانبازي از مقتداي خود، فرزندان برومند و عزيز خود شهیدان «قاسم فرخي» و «محمود فرخي» را در دفاع از حريم ولايت به قربانگاه عشق فرستاد تا با نثار جان عزيزشان شجرهي طيبه انقلاب را آبياري و آن را از گزند دشمن نابكار مصون و محفوظ نمايند.
ايشان از معدود افرادي بود كه منزل خود را مأمن و مأواي علماء اعلام نموده و هدايت مبارزات قبل از انقلاب را با رهنمودهاي روحانيت ارجمند به پيش ميبرد .
اينجانب آن مرد خدايي را از نزديك ميشناختم و هميشه بر اين آشنايي و دوستي احساس بسيار خوبي داشته و به آن افتخار ميورزيدم .
لذا ضمن عرض تسليت به مردم شريف و مبارز شهرستانهاي خرمشهر و كازرون و جميع بازماندگان بالاخص خانواده محترم آن فقيد سعيد، علوّ درجات را براي آن يار مدافع ولايت از درگاه حضرت احديّت مسئلت نموده و رجاء واثق دارم كه انشاءا... دوستان آن مرحوم با تأسّي به مشي و منش ايشان لحظهاي در دفاع از آرمانهاي والاي انقلاب، امام و رهبري غفلت ننمايند . والسلام .
اسدالله ايماني - نماينده مقام معظم رهبري در استان فارس و امام جمعه شيراز
لازم به ذکر است که مراسمی نیز برای بزرگداشت آن مرحوم توسط امام جمعه خرمشهر، در خرمشهر برگزار گردید.
حاج علی فرخی، زاده کازرون بود که با از دست دادن پدر در سن 6 سالگی رهسپار خرمشهر شد.
با تشکیل انجمن امری (انجمنی اسلامی جهت تبلیغ دین)، از آن جا که خرمشهر یکی از مناطق مورد هجوم بهاییت بود برای دفاع از کیان اسلام به عضویت آن درآمد. از همان ابتدا چهره شاخص مسجد جامع خرمشهر شد. با شروع نهضت امام خمینی در پوشش انجمن امری کتابخانهای را راهاندازی نمود و فعالیتهای انقلابیاش را در آن پی گرفت. منزل او محل آمد و شد انقلابیون به نامی بود که یا برای سخنرانی به آبادان و خرمشهر میآمدند یا تحت تعقیب بودند. به همین دلیل بارها توسط ساواک احضار، و مدتی را نیز در زندان های رژیم طاغوت و مدتی نیز تبعید شد.
با پیروزی انقلاب به دفاع از انقلاب و امام امت پرداخت و بارها مورد هجوم ضدانقلاب عرب و منافقین قرار گرفت که در یکی از حملات ضدانقلاب یکی از گوشهایش را از دست داد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مسجد جامع خرمشهر را مرکز مدافعان قرار داد. هر چند دو فرزندش محمود و قاسم در جریان دفاع از خرمشهر به شهادت رسیدند و خود نیز از ناحیه بالای کمر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به شدت مجروح شد ولی تا روز آخر اشغال کامل خرمشهر در خرمشهر ماند و در نهایت با قایقی سوراخ از ترکشهای عراقی به همراه آخرین مدافعان خرمشهر به عقب برگشت و در کازرون سکنی گزید.
در کازرون همواره از مدافعان انقلاب بود و هیچ وقت چیزی نخواست. حتی در سال های آخر عمر که بر بستر بیماری افتاده بود و زخم بستر گرفته بود هم درخواستي نداشت. او در روز نهم فروردین به جمع فرزندان شهيدش پیوست.