محمدرضا کلینی: شاید برای شما هم این سئوال پیش آمده باشد که چه شد خرمشهر 35 روز مقاومت کرد؟ این در حالی است که مثلاً رژیم صدام در مقابل آمریکا و نیروهای ناتو در کمتر از 15 روز سقوط کرد. چرا؟ جواب این چرایی در شناخت فعالیتهای انقلابی و فرهنگی است که در طول سالیان پیش از انقلاب صورت گرفت. که در ادامه به بیان آن میپردازم.
تازه
وارد دوران نوجوانی شده بودم که در مسجد جامع خرمشهر با کربلایی علی فرخی آشنا شدم.
مردی آرام و متدین. کل علی، عضو تنها انجمن اسلامی شهر بود که تحت عنوان "انجمن
امری" در سراسر خرمشهر، حتی در کل خوزستان شناخته میشد. این انجمن از سویی به
انجمن ضدبهاییت حجتیه وابسته بود و از سویی دیگر علاوه بر فعالیتهای ضد بهاییت در
سطح خرمشهر، به تشکلی برای مبارزان مذهبی و پیروان خط امام تبدیل شده بود که به حق
میتوان گفت در راس این فعالیتهای انقلابی، کربلایی علی فرخی معروف به "کل علی"
بود.
این
انجمن توانسته بود در طول زمانی کوتاه، تمام فعالیتهای فرهنگی- دینی را در کل شهرستان
خرمشهر به دست گیرد. این انجمن توانسته بود تمام فعالیتهای دینی متدینین خرمشهر را
پوشش دهد؛ و همین امر موجب شده بود تا مرحوم فرخی و فعالیتهای انقلابی انجمن نه تنها
در خرمشهر بلکه در آبادان و اهواز شناخته شده باشند.
مردم
متدین و مذهبی برای فعالیتهای فرهنگی در راستای تبلیغ دین، کمکهای مادی و معنوی خودشان
را به انجمن میدادند. که این کمکهای مالی به »کل علی« داده میشد تا امور مربوط به
خودش مصرف شود. از جمله مصارف آن هم یکی هزینههای جاری انجمن بود مثل برنامههای هفتگی
و مناسبتها، یکی هم دعوت از سخنرانان بود. البته هزینه پذیرایی از آنها را شخصاً
متقبل میشد و آنان را در منزل خود سکنی میداد. اما مهمترین مورد مصرف این کمکهای
مالی، شناسایی افراد فقیر و کمک به آنها بود. از این رو بعضاً مردم و علما او را میشناختند
و کمکها و صدقههای خود را به او میدادند تا به فقرا و ایتام برساند. لازم به ذکر
است که هرچند نام خرمشهر و آبادان، پیش از انقلاب به عنوان شهرهای فاسد ایران مشهور
بود، اما متدینین آن شهرها نیز واقعاً از هیچ کوششی کوتاهی نمیکردند و تمام همت خود
را بر امر تبلیغ دین میگذاشتند. در این راه تجار و بازرگانان به خصوص در خرمشهر گاه
مبالغ بسیار زیادی را به انجمن و برای تبلیغ و کمک به فقرا کمک میکردند. که رابط اینان
و فقرا و مبلغان همین مرحوم »کربلایی علی فرخی« بود.
در خرمشهر
بهایی زیاد بود و از این رو تبلیغات بهاییان نیز در این شهر بسیار زیادتر از بعضی جاهای
دیگر بود. شگرد اصلی بهاییان در خرمشهر، همچون بقیه شهرها، و حتی در همین زمان، برپایی
مراسمهای مختلط و انحرافات اخلاقی و جنسی و استفاده از این گونه ابزار برای مقابله
با ارزشهای اسلامی بود.
در مقابل
این گونه فعالیتها، انجمن خیلی محکم وارد شده بود. از جمله فعالیتهای انجمن این بود
که افراد مورد تهاجم قرار گرفته را شناسایی، و از نظر فکری تقویتش میکردند. این امر
باعث شده بود تا بهاییت در خرمشهر راه نفوذی نداشته بود، و اگر راهی برای نفوذ پیدا
میکرد سریعاً شناسایی و خنثب گردد. از این رو بهاییت در خرمشهر منفعل گردید و عملاً
فعالیتهایش در نطفه خفه میشد. و همین امر باعث شد تا کینه عجیبی را از نیروهای انجمن
به دل گیرند.
در خرمشهر،
دو تن از روحانیون نقش بسیار برجستهای داشتند و در واقع رهبری مردم در دست این دو
تن بود. یکی از این دو تن حجت الاسلام موسوی بود که در واقع رهبری انقلابیون پیرو خط
امام را به عهده داشت و مسجد جامع خرمشهر، پایگاه اصلی او و سایر انقلابیون بود. »کل
علی« به منزله دست راست او بود و تمامی فعالیتهای انقلابی را او ساماندهی میکرد.
بعد از »کل علی«، و مسجد جامع خرمشهر، بازار خرمشهر از ویژگی خاصی برخوردار بود. مسئولیت
ساماندهی بازاریان متدین به خصوص بازار صفای خرمشهر به عهده »حاجی جهانآرا« (پدر شهید
محمد جهانآرا-فرمانده سپاه خرمشهر) بود. که او نیز پس از »کل علی« نفر دوم انقلابیون
خط امام در خرمشهر به حساب میآمد.
سیل
خرمشهر، که اتفاق افتاد، هنوز مردم در هول و ولا بودند که »کل علی« به همراه »جهانآرا«
و »حاج آقا موسوی« با بسیج مردمی خرمشهر، در همان ساعات اولیه که هنوز هم سیل قدرتی
پیدا نکرده بود وارد عمل شدند و نه تنها سیل را توانستند تا حدودی مهار کنند بلکه سریعاً
شروع به ساماندهی مردم سیلزده کردند و هنوز آفتاب سر بلند نکرده بود که هم سیل مهار شد و هم این که سیلزدگان در مکانهای
مناسبی اسکان داده شدند. در این حادثه غیرمترقبه، عملاً دولت هیچ کاری نکرده بود و
مردم متدین خرمشهر خود به کمک خود شتافتند. نه تنها خسارات بسیاری کمی به مردم خرمشهر
وارد شد بلکه با کمکهای مردمی و هدایت انجمن و فعالیتهای این سه تن سیلزدگان خرمشهر
خیلی زود به منازل خود برگشتند.
»کل
علی« حمامی خرمشهر، توانسته بود در کنار حمام خود، کتابفروشی اسلامی را تاسیس کند که
کتب بزرگانی چون شهید آیتا... مطهری، آیتا... خامنهای، دکتر علی شریعتی، جلالالدین
فارسی، و ... و در کنار این کتب دینی- مذهبی، به پخش رسالههای حضرت امام خمینی(ره)
و اعلامیههای ایشان مبادرت میورزید. این کتابفروشی در واقع به مرکزی برای تهیه و
نشر کتب، نشریات و اطلاعیههای انقلابی از سراسر کشور در سراسر خرمشهر بود.
رسالههای
حضرت امام خمینی(ره) پنج مرجع که در آن زمان ممنوع بود را با جلد کتب دیگر و تنها به
افراد خاصی میداد.
انقلابیونی
که به هر دلیلی همچون تحت تعقیب قرار گرفتن توسط رژیم بودند، در منزل او سکنی میگرفتند.
به همین دلیل مورد احترام بسیاری از بزرگان و انقلابیون قرار داشت.
با آغاز
ایام محرم و صفر یا ماه مبارک رمضان، »کل علی« میزبان سخنرانان مذهبی به خرمشهر میشد.
منزل او معمولاً محل پذیرایی و میزبانی از کسانی همچون آیات عظام شهید مطهری، مکارم
شیرازی، نوری همدانی، کافی، فخرالدین حجازی و ... بود که برای سخنرانی به خرمشهر یا
حتی آبادان و اهواز میآمدند.
این
سخنرانان علاوه در مساجد و تکایا، در بازار صفا که مسئولیت هماهنگی آن را »حاجی جهانآرا«
به عهده داشت منبر میرفتند. در این جا بود که امثال مرحوم کافی و آیتا... مکارم شیرازی،
مشکلات مردم و شهر را عنوان کرده و خواستار رفع آنان میشدند که در اکثر مواقع هم جواب
میگرفتند و آن مشکلات رفع میشد.
سخنرانان
و انقلابیون دعوت شده به شهرهایی مثل آبادان نیز برای اسکان به خرمشهر میآمدند و کربلایی
علی فرخی اگر در منزل خود امکان داشت، از آنها پذیرایی مینمود و گرنه محل اسکان آنها
را مشخص میکرد و در جایی دیگری از آنها پذیرایی مینمود.
این
فعالیتهایی انقلابی »کل علی« باعث شد تا مورد سوءظن ساواک قرار گرفته و بارها توسط
ساواک و شهربانی بازداشت و در چند مورد نیز محکوم به زندان و تبعید گردد.
»کل
علی« مورد احترام اکثر مردم خرمشهر حتی ارازل و اوباش بود. یادم هست ماه رمضانی بود.
در بازار صفا معمولاً روزهخواری علنی صورت میگرفت. ولی وقتی »کل علی« از آن جا میگذشت
سریعاً خود را جمع و جور میکردند. ظهری »کل علی« به قصد نماز داشت به سمت مسجد جامع
میرفت. یکی از این ارازل و اوباش داشت روزخواری میکرد. به محض دیدن »کل علی« را
دید خوراکی را پشت سرش پنهان کرد و به احترام ایستاد. وقتی »کل علی« به او رسید گفت
عزیزم ماه رمضان است. به جای من باید از خدا خجالت بکشی. و به راهش ادامه داد. آن فرد
آمد از »کل علی« عذرخواهی کرد. کل علی گفت: جوان برو از خدا عذرخواهی کن. من کی هستم.
با شیوع
انقلاب، »کل علی« از دیگران جلوتر بود. و در اندک مدتی توانسته بود انجمن اسلامی شرکت
نفت را به عنوان قویترین انجمن اسلامی مخفی کشور را ساماندهی کند. انجمنی که در روزهای
پایانی بزرگترین ضربات را بر پیکره رژیم طاغوت وارد آورد.
با پیروزی
انقلاب، به دور از هو و جنجالها کارها و فعالیتهایش را ادامه میداد.
هنوز
زمان زیادی از انقلاب نگذشته بود که درگیریها در خرمشهر شروع شد. از جنگ بین عرب و
عجم گرفته تا درگیریهای منافقین و تحرکات مرزی عراق.
با این
حال طرفهای درگیر احترام خاصی را برای »کل علی« داشتند. هرچند بارها مورد سوء قصد
قرار گرفت.
»شیخ
محمد طاهر آل شبیر«، رهبر شیعیان خلیج، پس از انقلاب، برخورد و ستیزهایی را علیه انقلاب
و امام شروع کرد.
در این
ستیزه نیز »حجت الاسلام موسوی« و در کنار او »کل علی« جبههای را برای دفاع از کیان
انقلاب و امام درست ساماندهی کردند.
با شروع
جنگ مسجد جامع را به عنوان پایگاهی برای مدافعان ساخت و خود تا روز آخر در خرمشهر ماند.