|
خوب یادم هست پیر و جوان به تو احترام می گذاشتند و با صلوات از کنارت گذر میکردند. مادرم می گفت خیلی پیش تر آنگاه که در شهر آب لوله کشی نبود و برای شستن لباس ها و ظرف ها به آب جمالبا (جمال آباد) در پائین شهر می رفتیم زیر سایه این کنار کهنسال می نشستیم و دمی استراحت می کردیم.
امروز اما خوشبختانه یا متاسفانه درست افتاده ای وسط شهر. کنار خیابان کمربندی شهر . دور برت صدها مغازه و تعمیرگاه و هزاران خانه و آپارتمان مثل قارچ روئیده است اما تو همچنان راست قامت به عنوان نماد کهنسال ترین درخت کنار این شهر همان جا سرجایت ایستاده ای . دود هزاران هزار ماشین را خورده ای اما باز هم کوتاه نیامده ای و خم به ابرو نکشیده ای . کودکان به هوای خوردن چند دانه میوه ای کنارت به تو سنگ زده اند اما تو به رویشان خندیده ای و در دل برای دانا شدنشان دعا کرده ای .
اما شاید دیروز برای تو و برای بسیاری از همسایگانت و مردمان بسیاری که با تو خاطره ها داشتهاند روز سخت و تلخی بود روزی که ناجوانمردانه و در روز روشن سیم های آهنین را بر بازوانت افکندند و به زور کامیون دستانت را از پیکرت جدا نمودند. به چه دلیل نمی دانم؟ مگر چه بدی به آنها کرده بودی ؟ تو که آزارت به مورچه هم نمی رسد. تو که هنوز که هنوز است سایه ات سایبان سر مردم محل است و ظهر های تابستان اتومبیل هایشان را زیر چترت پارک می کنند.
بارها هشدار داده بودیم و از مسئولین به خصوص شهرداری خواسته بودیم که درختان کهنسال این شهر را شناسایی و برایشان شناسنامه صادر کنند. بارها خواسته بودیم که با اره بهدستان و تبر بهدستان مقابله کنند و اجازه ندهند که هر کس هر گاه دلش خواست ارهای برداشته و درختی را در خیابان و کوچه و محلی قطع کند اما کسی به حرف ما گوش نمیدهد .
چرا چنین درخت کهنسال و ارزشمندی نباید دارای شناسنامه و هویت مشخصی باشد چرا نباید دور تا دور آن را حصاری فلزی کشید تا لااقل رهگذران بدانند که شهرداری به این درخت نگاه ویژه ای دارد و آن را نماد و هویت این شهر میداند و می شناسد.
بر
شما مسئولین محترم شهر و شورای شهر و شهرداری و دادستانی و محیط زیست و
مابع طبیعی است که پیگیر این ماجرا باشید و یکبار برای همیشه تبر را از
دست دشمنان طبیعت و سر سبزی شهر مان بگیرید.
اين كه چيز جديدي نيست در شهر ما، وقتي درختان خيابان ها توسط شهر داري و اداره برق
قلع قمع مي شود و امثالهم ... ديگه به اين درخت رحم مي كنند؟ اصلا درخت در شهر ما
معنا ندارد.
گویند گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
این مثل حکایت این درخت کنار بی زبان است که سالیان سال سایه خود را بر سر رهگذران گسترانده بود.
می گویند چون کودکان رد می شدند و به کنار سنگ می زدند ما هم شاخه هایش را بریدیم تا دیگر کسی به آن سنگ نزند.
خدامابین اوج شعور و فرهنگیم ما
من در هیچ شهری ندیده ام که درختانش اینچنین بی صاحب به امان خدا رها شوند . پس شهرداری این وسط چه کاره است .
در پشت این کار نقشه ای است احتمالا می خواهند کم کم این درخت را قطع کنند و برای زمینش خوابهای دیده اند اگر شهرداری حودش در این کار دخالتی نداشته می تواند با پیگیری از طرف نیروی انتظامی عاملین آن را شناسایی ومجازات کند تا دیگران عبرت بگیرند که البته با ضعف قوانین این مجازات ها انقدر کم است که بازدارنده نیست والی باز از هیچ بهتر است
يادم مي آيد چندين سال قبل براي خريد يك قطعه زمين به شهرك بهارستان اصفهان رفته بودم در آن زمان فقط زمين ها را تفكيك كرده بودند اما از يك چيزي متعجب شدم و آن احداث باغچه در كوچه وخيابان هاو كاشت درخت و رسيدگي به فضاي سبز آن شهرك بود در حالي كه هنوز
خانه اي هم ساخته نشده بود.
اون شخص اگه بزرگ مرد بود هیچ گاه دست به چنین کاری نمیزد
تا اونجایی که ماسالی ماهی از کنار درخت گذر میکردیم درخت بیچاره نه کسی ابش داد نه کسی کود داد !!!!!!!پس لطفا ادعای پوچ نکنید درخت ماشاله خودش یک کیلومتر ریشه در زمین داره
راستی پس قبل ازاین کی از رود خونه ابش میداد؟؟؟
اه میگم چرا دریاچه خشک شده پس مقصر شما بودید که اب دریاچه رو برا کنار می اوردین !!!!!!!!!
تو که این همه زحمت کشیدی پس چرا قصد جانش کردی
همین ادعاهای پوچه که ,کارای دیگتون هم زیر سوال می بره قربون امام حسین برم
امید وارم درس عبرتی برای دیگر اهالی شهر شود