«فرجالله سلحشور» كارگردان مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر» به اظهارات و انتقادات اخير حسين انصاريان پاسخ داد.
به گزارش فارس، «فرجالله سلحشور» كارگردان مجموعه تلويزيوني «يوسف پيامبر» در گفتوگوي مشروح با سايت پايگاه اطلاعرساني هيأت اسلامي هنرمندان به ضمن پاسخ به پرسشهايي در خصوص توليد اين مجموعه پرمخاطب، نسبت به برخي انتقادات (از جمله انتقادات اخير حسين انصاريان) موضع گرفت.
بنا بر اين گزارش، وي در پاسخ به انتقادات حسين انصاريان نسبت به قسمت 22 سريال (كه ميگويد صحنهاي كه حضرت يوسف (ع) از ساقي پادشاه ميخواهد بيگناهي او را به شاه خبر و موجب آزادي او گردد، خلاف نص صريح قرآن است چرا كه همه انبياء و امامان از خطا و اشتباه مصون هستند) گفت:
بنده از رهنمود و ارشاد آقاي انصاريان تشكر مي كنم، اما خود ايشان بهتر از بنده ميدانند اين نسبت گناه از نوع سيئاتالمقربين است و انبياء و اولياء ترك اولي و ظريفترين تغافل را براي خود بزرگترين گناه ميدانند در حالي كه براي مردم عادي آن خطا اصلاً گناه محسوب نميشود. اين مطلب كه حضرت يوسف (ع) از آن زنداني نجات يافته بخواهد كه از او نزد اربابش ياد كند صريح آيه قرآن است و يك ترك اولي براي حضرت يوسف (ع) محسوب مي شود كه همه مفسران هم اين را قبول دارند. البته اين از بزرگواري و عظمت روح يوسف است كه چنين ترك اولايي را براي خود گناهي بزرگ ميداند نه اين كه خدايي نكرده واقعاً گناهي مرتكب شده باشد.
وي در اين گفتوگو، در پاسخ به اين موضوع كه «آقاي انصاريان معتقد است وقتي كه حضرت يوسف (ع) از غير از خدا طلب آزادي ميكند به گريه و زاري ميافتد و آن گاه فرشتهاي نازل ميشود و ميفرمايد: اكنون كه مشكل خودت را به غير از خدا گفتي، اراده خدا بر اين است كه هفت سال ديگر به عمر زنداني تو اضافه شود كه اين جريمه متناسب با جرم نيست و اين بخش از سريال، حضرت حق را ظالم و غيرعادل معرفي كرده است.»، اظهار داشت:
در پاسخ به اين انتقاد بايد بگويم چند سال حضرت موسي (ع) براي كشتن يك قبطي آواره گرديد و شباني و بيابان گردي كرد. حضرت ايوب (ع) چندين سال براي چه به بيماري و گرفتاري دچار شد؟ حضرت يعقوب (ع) نيز چهل سال به فراق مبتلا شد فقط براي اينكه فرزندانش فقيري را دست خالي بازگرداندند. آيا خداوند نعوذبالله به اين بزرگان ظلم كرده است؟ اگر بپذيريم كه حضرت يوسف (ع) در محضر خداوند از غير استمداد جسته باشد براي مردم عادي گناه نيست ولي براي يك پيامبر آيا گناه كوچكي است؟ و آيا هفت سال زنداني شدن به قيمت جلب توجه و كسب رضاي خدا عذاب بزرگي است؟ و نعوذبالله ظلم خداوند در حق بنده اي چون يوسف است؟! در ثاني چرا اين گونه نبينيم كه اين ترك اولاي حضرت يوسف (ع) و گريه و انابة او براي گناهان سازنده است و راه توبه و انابه را به مردم آموزش ميدهد؟ كما اين كه حاج آقا رحيميان رئيس بنياد شهيد به بنده فرمودند : عكسالعمل حضرت يوسف (ع) و زاري او براي من سازنده بود و اين نظري كاملاً متفاوت با نظر آقاي انصاريان است، چرا ما بايد فقط ابعاد منفي را ببينيم؟
اما بنده حقير چند گلايه هم از اين استاد عزيز و بزرگوارم دارم آيا اين سريال كه اين همه مورد استقبال مردم، علما و بزرگان قرار گرفته عامل انحراف جامعه شده؟ آيا اين سريال هيچ حُسني نداشت كه شما قبل از همه، معايب آن را متذكر شديد؟ استاد عزيز و بزرگوار، آيا امكان نداشت كه اشكال حقير را به خودم تذكر ميداديد و فرصت سوءاستفاده را به بيمار دلان نمي داديد؟
و اي عزيز بهتر نيست براي اين كه در فضاي كلي سينما و تلويزيون قرار بگيريد لااقل بعضي از آثار را ملاحظه كنيد تا ببينيد كه اين دو به كجا ميروند و تكليف چيست؟ و مطلب ديگر آيا همان گونه كه از يك اثر مذهبي انتقاد كرديد از آثار ضدمذهب، ضداسلام و روحانيت، آثار مستهجن و بدآموز سينما و تلويزيون هم تاكنون انتقاد كرده و انتقاد را به عرصه مطبوعات و منظر عموم هم كشاندهايد؟ و سؤال آخر اين كه گمان نميكنيد بنده بهتر است بهجاي فيلم مذهبي، فيلمهاي ويلايي و كنار دريايي مثل بسياري از فيلمسازان بسازم؟ اميدوارم خداوند شما و حقير را توفيق خدمتگذاري به خود و بندگانش عنايت فرمايد و توفيق شاگردي اهل بيت و قرآن و روحانيت را از حقير نگيرد.