|
سخن گفتن از فردی که بسیاری از لحظات زندگی ات به حضورش آغشته بوده است و تاثیرات وجودش را هنوز هم در مراوداتت احساس می کنی سهل ممتنع است؛ از آن جهت که قابل حس است سهل و از آن رو که شاید حق مطلبش را نمی شود به تمامه ادا نمود ممتنع.
سخن گفتن از حاج عبدالحسین محمدپور اما، سخن گفتن از اخلاص،
تهجد و شب زنده داری و انفاق و دست گیری است، اکرام سنت دیرپا و البته رو به زوال
ریش سفیدی است، تعظیم در مقابل مردانگی و ایستادگی در راه آرمان هاست، بزرگ داشتن
مقام نمازگزاران است و انجام وظیفه ای نسبت به مقام شامخ پدران شهدا که آسمانی
ترین پدران است می باشد و در یک کلام سخن گفتن در ستایش نیک مردی است و در این راه
سخت و بغض آلود – برای همچون منی – چه بیم که شاید در دل فردی خطور کند که نانی را
به آشنایانم قرض می دهم!!
آقا – عنوانی که نوه ها او را با آن صدا می زدند – ی ما
برای همیشه تصویری دلنشین و محبتی سرشار را از خود در نهاد ما به یادگار گذاشت تا
اتمام حجتی باشد برای آنان که شاید معتقد بر این باشند که "ریشه چنین مردانی
را کلاغ خورده است" و نسل چنین نیکومردانی زوال یافته است...! اتمام حجتی بود
بر آن که می توان در این زمانه پر دروغ و مالامال از تزویر و دنیاگرایی، منصف بود
و راستی و درستی را اختیار نمود و در عین مکنت، عاقبت اندیش بود و دنیای دیگران را
بر عقبای خود مقدم ننمود.
راستش را بخواهید به نظرم یکی از شاگردان مکتب اهل بیت بود
و به همین واسطه هم در کنار آن سجایای اخلاقی و فردی، کنش گری اجتماعی بود و از
نهضت ملی تا انقلاب حضرت خمینی (ره) و تا کنون در همه صحنه های مقابله حق و باطل
جانب حق را گرفت و آن گاه که به تحلیل خود کسی را در مدار ولایت ندید حتی تصویرش
را هم تحمل نکرد!
آن چه پیش رو دارید به بهانه بزرگداشت چهلمین روز درگذشت
ابوالشهیدین حاج عبدالحسین محمدپور، ادای دینی است به نیکومردان این دیار که عمر
خود را در راه اعتلای حق گذاردند و در این راه استقامت نمودند با این بشارت که
هنوز در میان مان جنین افرادی هستند و در این میان وظیفه ما چیزی جز تکریم این
عزیزان نیست.
برای شادی روحش حمدی قرائت فرمایید.