دوباره بازار انتخابات گرم شده است و جلسات زیر زمینی و روی زمینی و روی هوایی( آپارتمانی) و توی باغی حال و هوایی تازه به خودش گرفته است این دوره با دوره های قبل خیلی متفاوت است چون می گویند که خدا بدهد برکت بیش از 24 کاندید یا نامزد انتخابات مجلس داریم، بنده که خودم تا حالا به 10 تا نامزد قول مساعد همه گونه همکاری را داده ام چون من آدمی مردمی هستم تازه این که چیزی نیست چون به شیش نفر از آن محترمان قول داده ام که توی منزلم برای شان جلسه بگذارم خصوصا این که چند تا از این عزیزان نامزد از شهر کازرون هستند و آمده اند تا دل 300 هزار و اندی کازرونی را شاد کنند که خدا هم همان گونه دل شان را شاد گرداند!

این انسان هایی که از وقت و زندگی و زن و بچه و خانواده و شغل و کار و تفریح و درآمد خود شان می زنند تا به مردم زادگاه شان خدمت کنند، این بنده ی خداها چه قدر پول خرج می کنند و چه قدر پوسترهای رنگ و وارنگ چاپ می کنند و چه قدر تصویرهای قد و نیم قد شان را بر بنرهای گران قیمت می زنند تا ما شهروندان با قیافه ی رتوش شده ی آنان که خیلی برای مان تازگی دارد آشنا بشویم چون خیلی از آن ها سال های سال است که در کازرون زندگی نمی کنند و خیلی از ماها را نمی شناسند و ما هم آن ها را زیارت نکرده ایم اما از بس که این انسان ها حب وطن دارند و عاشق کازرون و مردمانش هستند حاضرند که از دیگر استان های کشور کارشان را رها کنند و در گرمای کازرون با کت و شلوار به ملاقات ما بیایند، چه سعادتی نصیب ما کازرونی ها شده است و می شود که خیلی از ماها از آن خبر نداریم.

خیلی کار سختی است که یک نفر پیدا بشود و از زندگی خودش بزند تا مشکلات ما شهروندان کازرونی را حل کند، باور کنید که این نامزدهای انتخابات مجلس از جان گذشتگی می کنند و همه اش به فکر ما هستند و بعضی از ماها قدر این مهربانان جان برکف را نمی دانیم! آن ها که شب ها به خاطر ما کازرونی ها خوراک و خواب ندارند و بعضاً روزها و هفته و ماها به خاطر ملت ایران قوانین سختی را در مجلس تصویب می کنند و هم مخالفت می کنند و هم موافق می شوند و گاهی اوقات هم ممتنع برجام، ببخشید بر جا می نشینند.

نامزدهایی که به خاطر چندر غاز حقوق مجلس مجبور می شوند میلیاردها از جیب خودشان خرج کنند، آیا این از خودگذشتگی نیست؟ آیا این کارها ایثار نیست؟ این نامزدهای دل سوخته و مهربان هر وقت ما را می بینند انگار که سالها بوده که ما را ندیده اند و به همین خاطر با ما دست بوس می زنند و ابراز خوش وقتی و خوش حالی و خوش شانسی و خوش خوشانی می کنند فقط نمی دانم چرا وقتی که انتخاب شان می کنیم و به مجلس می روند دیگر مثل سابق دست بوس نمی زنند و جواب تلفن مان را نمی دهند البته ممکن است ما بعد از انتخابات سرماخورده باشیم و از نظر بهداشتی صحیح نیست و هم ممکن است وقتی ما تلفن می زنیم مزاحم کار آن ها شده باشیم چون اگر جواب تلفن ما را بدهند ممکن است قانونی که وضع می کنن دچار مشکل بشود و بعد این بنده ی خداها مورد نوازش ملت قرار بگیرند.

ما وقتی به ایام انتخابات نزدیک می شویم البته خیلی خیلی نزدیک هم نه، از یک سال مانده به انتخابات، بعد از ظهر پنج شنبه ها حتی در هوای گرم نامزدهای مردمی به خاطر هم دردی با خانواده های عزیز از دست داده زحمت می کشند و با یک قشون جمعیت و با کت و شلوار به مسجد می آیند و ابراز همدردی می کنند و مداح مجلس هم نام آن ها را می خواند تا روح آن مرحوم که شاد بوده است بیشتر تر شاد بشود.

ما باید بیشتر قدر این نامزدها را بدانیم چون آن ها قدر رأی های ما را می دانند و حتی حاضر نیستند که یکی را از دست بدهند این نامزدهای مهربان و دلسوز به فکر ما شهروندان هستند که از سمت خود استعفاء می دهند تا نماینده ی محترم ما مردم شریف شهرستان کازرون بشوند آنها دایم به ما زنگ می زنند و احوال ما را می پرسند و اجازه می خواهند که به منزل مان به دیدن مان بیایند و حرف های قشنگ قشنگ می زنند اما نمی دانم چرا از نماینده های فعلی و قبلی و آینده اگر خودشان نباشند بد می گویند و انتقاد می کنند و می گویند که این نماینده و آن نماینده بلد نبوده و بلد نیست در مجلس قانون بنویسد و از همه مهم تر می گویند از همه بدتر این که آن نماینده ها و این نماینده نتوانسته اند و نتوانسته حق شماها که ماها باشیم را بگیرند و بگیرد و به همین خاطر است که شهرستان ما عقب رفته و تونل کم داریم و راه آهن نداریم و فرودگاه نداریم و جاده نداریم و اتوبان نداریم و محیط زیست های مان خراب است و دریاچه ی مان پریشان است و دشت برم مان خشک شده است و هوای مان گرم است و پتروشیمی مان محصولات ندارد و اگر نماینده خوب باشد بارندگی زیاد می شود و آب های زیر زمینی از چاه های غیر مجاز بیرون نمی آید گرانی حل می شود و می گویند که ما می خواهیم همه ی این کارها را درست کنیم تا بچه های بیکار شما سر کار بروند و کوچه های شما آسفالت بشود تا همسایه اتان خجالت بکشد پس آب منزلش را در کوچه رها کند.

واقعاً که این نامزدها چه قدر زحمت می کشند و ما قدر آنها را نمی دانیم و باید به این ها رأی بدهیم ولی حیف که به یک نفر از آن ها بیشتر نمی توانیم رأی بدهیم و الا این همه خلاقیت و تفکر جدید و طرح های نو از این همه نامزد اگر همه ی آن ها به مجلس بروند شهرستان کازرون گلستان می شود! لذا ما شهروندان کازرونی از همین جا از نمایندگان محترم مجلس خواستاریم تا قانونی را مصوب کنند که شهرستان کازرون بتواند در آن واحد 10 تا به بالا نماینده داشته باشد چون نازدهای محترم هیچ کس را به جز خودشان قبول ندارند و ما مردم کازرون مانده ایم که به کدام شان رأی بدهیم!

عجب نامزد بازی هایی راه افتاده و چه قدر عجله دارند چون هنوز 5 الی 6 ماه تا انتخابات مجلس وقت هست اما شاید نامزدها صلاح میدانند که خیلی زودتر از ما ملت همیشه آماده به رأی دادن قول همکاری بگیرند تا خدای نکرده شیطان فریب مان ندهد که به سمت دیگر نامزد انتخاباتی مایل بشویم!

من بعضی وقت ها در این فکر هستم که این نامزدهای عزیز که این قدر به فکر رفاه حال ما هستند چرا به فکر سلامتی خودشان نیستند و این قدر برای آرامش ما از آرامش خودشان می زنند و دایم در مسافرت هستند و به این روستاه و آن روستاه و این بخش و آن بخش می روند و بعد به خودم جواب می دهم که البته این نامزدها عاشق ما مردم هستند و دل شان می خواهد که به ما مردم شهرستان کازرون خوش بگذرد و ما پیشرفت کنیم و خیابان های مان آسفالت بشود و اداره برق و شهرداری درختان کنار خیابان ها را قطع نکنند و مسولان مان جوابگو باشند و ما بتوانیم با خیال راحت در خیابان بستنی قیفی بخوریم و سوار دوچرخه بشویم و با عینک دودی پشت ماسین بنشینیم و آشغال به سمت خیابان پرتاپ نکنیم و پشت چراغ قرمز بایستیم! و سوار تله کابین بشویم تا آثار باستانی مان از رفت و آمد ماشین ها خراب نشود.

چه قدر خوب است که شهرستان کازرون نماینده می خواهد و الا ما مردم چه گونه می توانستیم مسؤولان را عوض کنیم و عزل و نصب داشته باشیم چون یکی از مهم ترین کاری که نماینده ها انجام می دهند برداشتن یک رئیس و گذاشتن رئیسی دیگر سر جایش هست و هر کس بیشتر مسؤول عوض کند قدرت بیشتری دارد البته این هم کار طخت و طاقت فرسایی است و نامزدهای محترم بایستی از همین الان قول عوض کردن فلان و فلان رئیس فلان و فلان اداره را به اطرافیان خود بدهند و سخت تر این که با رسیدن به مجلس وقت نشستن بر روی صندلی سبز را ندارند و برای رفتن به وزارتخانه ها برای پیدا کردن وزرا و جا به جایی بعضی از رؤسا باید مرخصی استعلاجی بگیرند و به همین خاطر در تدوین و تصویب بعضی از قوانین در مجلس حضور ندارند و همین است که اجرای بعضی از قوانین با مشکل روبرو می شود! اما عزل فلان رئیس و نصب فرد جدیدی به مراتب واجب تر است چون خواسته ی ما شهروندانی است که به وی رأی داده ایم!

بمیرم که چه قدر کارشان مخاطره انگیز و پر از تنش است چون خیلی از ماها که به آن ها رأی داده ایم دنبال پست و مقام و سمت هستیم و نامزد انتخاباتی که رأی آورده بایستی به قول هایی که داده وفا کند و الا ما او را ترک می کنیم و برای دور بعدی انتخابات با نامزد دیگری نامزد بازی می کنیم!