|
به طور كلي در روایات اسلامى، شدیداً از طلاق مذمت گردیده، و
به عنوان مبغوضترین و منفورترين
حلال ها، از آن یاد شده
است، كه البته منظور همان طلاقي است كه بدون
دليل معقول و منطقي صورت گيرد و از طرفي هم اغلب ما به اين ضرب المثل كه: زن با لباس
سفید به خانه شوهر می رود و با کفن آنجا را ترک می کند توجه خاصي داريم اما متأسفانه
امروزه اين گونه جملات در بعضي خانواده ها بسيار كمرنگ شده و چه بسا زوج هایی که عطای
زندگی زناشویی را به لقای آن می بخشند و به واسطه طلاق عاطفي يا قانوني از یکدیگر جدا
می شوند.
متاسفانه گاهي مشاهده مي شود كه زندگی مشترك زن و شوهر دچار تغییر و تحولاتي
مانند: تحقير و سرزنش كردن، عدم محبت و عشق به همسر، بي ميلي در روابط جنسي و ايجاد
فاصله بين دل هاي آنان مي شود، كه از علائم عمده طلاق عاطفي است، بدين معني كه زوجين
به دلایل مختلف ترجیح می دهند اسمی از طلاق در صفحه شناسنامهشان ثبت نشود و فقط اسماً
زن و شوهر محسوب شوند و بدون هيچ عشق و علاقه اي و به اجبار با هم زندگي كنند، در حالي
كه هيچ گونه تمايلي و علاقه اي به اين زندگي مشترك ندارند و در واقع (طلاق عاطفي) گرفته
اند كه بسيار خطرناك خواهد بود.
بنابراين به نظر مي رسد اينگونه زندگي مشترك كه بدون علاقه و عشق متقابل باشد و زوجين نتوانند و يا نخواهند به اين معضل و مشكل بزرگ خاتمه دهند، با توجه به اينكه قرارداد زوجیت از جمله قراردادهائى است که قابل جدائى است و واژه طلاق قانوني، در اصطلاح حقوقي، انحلال عقد نكاح دائم با لفظ مخصوص انت طالق و شبيه آن است، لذا در چنين مواقعي مسأله طلاق قانوني، یک ضرورت است، و البته ضرورتى که باید به حداقل ممکن تقلیل یابد، و تا آنجا که راهى براى ادامه زوجیت است، کسى سراغ آن نرود و با انتخاب داور و يا بزرگترها و نزديكان و افراد مجرب اين مشكلات را حل كنند.
در نتيجه بايد توجه داشت كه گاهي اوقات به واسطه طلاق عاطفي بين زوجين عللى پیش مى آید که واقعاً زندگى مشترک زن و مرد را با هم غیرممکن یا طاقت فرسا و مملوّ از مفاسد و يا خيانت به همسر مى کند، كه جدايي و طلاق زوجين به لحاظ قانوني بهتر از طلاق عاطفي است و در واقع مي توان گفت آثار طلاق عاطفي به مراتب بدتر از طلاق قانوني است.
واقعا آدم می مونه که چی بگه!
این اصطلاح طلاق عاطفی را نمی دانم کدام شیطانی بار اول مطرح کرد که برخی تکرار می کنند!؟
عزیز من حالا این خانم یا آقایی که به قول شما در محیط خانواده اش ارضای جنسی یا عاطفی نمی شود بعد از طلاق چطور می خواهد ارضا بشود؟! چند درصد از آنها بعد از طلاق ازدواج می کنند؟
پس آموزش و مشاوره را برای چه گذاشته اند؟! جایگاه آموزش و مشاوره در کجای تز شماست؟!
از افرایش طلاق چه سودی می برید که از این اصطلاحات استفاده می کنید؟!
قرآن صریحا می فرماید: وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا (النساء:19): با همسرانتان خوب رفتار کنید. پس اگر از آنها بدتان می آید چه بسا شما چیزی را بد بدانید درحالی که خدا خیر زیادی در آن قرار داده.
اون وقت این آقا از طلاق عاطفی دم می زنه و اونو بدتر از خود طلاق معرفی می کنه! واقعا ما به کجا می رویم؟
آیا به این فکر کرده اید که خیلی از افراد که ممکن است اصلا به فکر طلاق هم نبوده اند با این اصطلاح طلاق عاطفی شما به این فکر بیفتند که نکند واقعا ما دچار طلاق عاطفی شده ایم؟! آن وقت کانون زندگی آنها گرمتر خواهد شد یا سردتر؟!
لطفا کمی فکر کنید بعد تز بدهید.