از نقشْ برجَستهي «وٰالِریَنِ» تنگِ چُوْگُونْ تا دریس، و
«مسجدِ» چهل ستون؛ لزوم بازشناساییِ آثارِ تمدنیِ دشتِ کازرون
تاریخ و تمدنِ هر سرزمین، قطعا بخشی از ماهیت و هُویتِ «حال»
و «آینده» و به نوعی تشکیل دهندهی «سلول»های پیکره و چارچوب شخصیتیِ ساکنانِ آن دِیاران
بوده و همواره همچون «خون» در تار و پودِ «زمین» و «زمانِ» چنین مناطقی در جریان است.
سرزمین های «بی گذشته» و مناطقِ «بی هویت»، درختانِ بی ریشه ای را می مانند که علی
رغمِ زیبایی های ظاهری، اما «ماندگاری»های بنیادین نداشته و با اندک «طوفانی» سرنگون
خواهند شد. در همین راستا هر یک از آثارِ باقی مانده از گذشته، به ویژه بخش هایی که
محدوده ای از «تاریخ» را نمایندگی میکنند، گنجینه هایی غیر قابل قیمت گزاری بوده و
طبیعی است حفظ، نگه داری، ترویج و بازشناساییِ آنها به نسل های فعلی و آینده گان،
وظیفه ای عمومی خواهد بود.
با در نظر داشت این مطلب، یادآور می شود منطقه ی تمدنیِ کازرون
با صدها نقطه ی باستانی و چند هزار سال سابقهی تاریخیِ کشف شده و یا نهفته در دل خاک،
یکی از محدود نقاطِ فارس و ایرانِ بزرگ است که می تواند «هویت» بخشیِ سرزمینی و زیباییهای
خود را به رُخِ دیگر مناطق بنمایاند. در همین رابطه، به یاری خدا و تا جایی که امکان
داشته باشد، از این پس طی یادداشت های متعددی، هر یک از این مناطق معرفی و بخشی از
تاریخِ کُهَن این سرزمین مورد بازشناسایی قرار خواهد گرفت .
بخش اول: «تَنگِ چُوْگٰانْ»
حدِفاصل دو دشتِ تمدنیِ «کازررون» و «نودان»، تنگه ای نه چندان وسیع زیرِ نامِ «تَنگِ چُوْگٰانْ» که به زبانِ مَحَلی «تَنْگْ چُوکُون» هم نامیده می شود قرار گرفته که با توجه به عبورِ آب های فصلی و همچنین وجودِ چند چشمه سارِ بزرگ و دایمی، همواره مورد توجهِ تمدن های باستان و سلاطین دوران قرار گرفته و بخش عمده ای از تمدن نهفته در منطقه نیز متاثر از چشمه ها و فرهنگ های حاکمانِ همین منطقه بوده است. وجود مجسمه ی ٦ متری از شاهپور اول در دهانه ی غاری به همین نام، آن هم در فاصله ی ٨٠٠ متری از بستَرِ رودخانه، تابلوهای زیبا و پُر معنای حکاکی شده در دلِ سنگ های سختِ این تنگه و ساخت قلعه ی باستانی و مرتفعِ موسوم به «قلعه ی دختر» در ابتدای ورودیِ غرب سويِ آن و نهایتا بنیان گزاری شهرِ بزرگ و تاریخیِ «بیشابور» در نقطه ی اتصالی و پایینْ دستِ تنگه، اهمیت و توجه به این ناحیه را دوچندان نموده است. در همین زمینه شرح مختصرِ هر کدام از این آثار مورد اشاره قرار می گیرند.
۱- تابلوِ حجّاری شدهی معروف به «وٰالِریَنِ».
سنگ نگاره ای که هم اکنون در محوطه ای تسطیح شده از تنگه خودنمایی
می کند، در واقع «آیینه»ی بزرگی است که تابندهیِ بخشی از اتفاقات و وقایعِ دورانِ
خود بوده و به نوعی نشانه ای از شجاعت ها و برخوردهای قاطعانه با روميانِ متجاوز و
مُهاجِم به سرزمینِ پاكِ ایران زمین است. اين نقشِ برجسته، که البته بخش های عمدهای
از آن تَکرارِ تصاویرِ دیگر «سنگ نگاره» هاست، حاويِ صحنههاي بسيار معناداري از تسليم
و زانو زدنِ واٰلِريَنْ [وٰالِریٰانوس]، امپراطورِ رومیان مقابلِ «فرمانروايِ» ايرانیان
و قرار گرفتنِ «گوردیانوس» دیگر امپراطورِ شکست خوردهی روم زیر پای «شاپورِ اول» است؛
و بلندپایگانِ ایرانی، نمایندگانِ جوامعِ ساسانی، سرداران و فرماندهانِ پیروز و حاملانِ
غنیمتهای جنگی نیز هر یک به صورتِ جداگانه در دو سویِ این مُحَوطه حجاری شده اند.
«نقشِ» یاد شده با ۱۲ متر و پنجاه سانتی متر طول و ۵ متر عرض، یکی از مهمترین تابلویِ
حجّاٰری شده از نقشهای «ششگانه»ی موجود در این تنگهی باستانی است.
ضمنا در همین رابطه یاد آور می شود:
الف)- تابلوی موردِ اشاره، نه تنها نشانه ای واقعی از عظمت،
شجاعت، مردانگی، دلاوری و پایداریِ ایرانیان در مقابل مهاجمان بوده، بلکه «برتریِ»
تدابیر و هوشِ آنان در برابرِ لشکریان امپراطوری بزرگ و قدرت مندِ روم را به رُخِ تمام
تاریخ و تمدنِ جهانیان کشیده است.
ب)- اقدامِ تحسین آمیز و تَدافُعیِ آن روزِ «فرمانروای ایرانی»
و ایستادگی مقابلِ دشمنِ اَبَر قدرتِ آن روزگارِ مغرب زمین، نشان دهنده ی کینه توزی
و طمع ورزی اجدادِ اروپا و آمریکای فعلی، نسبت به خاک و نسل ایرانیان بوده و طبیعی
است که هر گونه انتظارِ کمک از کسانی که همواره به دنبال تهدید آب و خاک این سرزمین
بوده اند، خِلافِ تجربه ی تاریخ و پیشینه ی پیشنیان ما بوده و خواهد بود .
ج)- نکته جالب توجه آن که رهبر قدرت مند و با اقتدار جامعه ی
ایران و مرجع جهان اسلام، آیت الله خامنه ای، علی رغمِ گذشت هزار و هفتصد سال
از ساختِ مجموعه ی یاد شده، نه تنها «حِسِّ» تَعَلُقِ ایرانیان به پیشینه ی خود
را مورد تاکید قرار داده، بلکه در مسافرت اردیبهشت ماه ۸۷ به فارس و در جمع مسئولان
اجرایی استان با اشاره به اقدامِ یونانیان برای نشان دادن بیابانی خالی که سپاهِ ایران
از یونان شکست خورده به گردشگران، و اثباتِ قطعه های تاریخی با فضاهای خالی، بر نشان
دادنِ نقشِ برجستهی پیروزی شاپور اول بر والرین، امپراطور روم به مردم تاکید و پیرامونِ
سنگ نگاره ی یاد شده عنوان داشته: «مَفاخرِ حقیقیِ تاریخِ ملتِ ایران، موجب تقویت اعتماد
به نفس ملی است و لازم است مورد توجه بیش تر قرار گیرد... نزدیکیِ کازرون، آن طوری
که شنیدم، مجسمهی والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلی
خوبْ!، این جا را بروید نشان بدهید، این به آن در!، این همه نقاط مثبتی که می تواند
گذشتهی ما را نشان بدهد».
در پایان متذکر می شود اگر در منطقه ی کازرون هیچ آثار دیگری به جز همین تابلوی تاریخی و حکایت های پشت صحنه ی آن وجود نداشت، کافی بود که همه روزه صدها گردشگر و بازدید کننده ی داخلی و خارجی برای دیدنِ آن و اطلاع از چگونگی حضور پادشاه رومِ باستان و تحقیر وی توسط پادشاه ایرانیان و... در پُشتِ دروازههای ورودی شهرستان صف می کشیدند!.
ان شااله ادامه دارد...